سرویس سیاست مشرق - «سعید حجاریان» نائب رئیس شورای شهر منحله اول و از دستگیرشدگان فتنه 88 و از حامیان دولت روحانی به تازگی در توئیتی نوشت: «دندانه کلید شدن، یعنی کلید از خودمان نبوده است. لازمه کلیدداری دولت و مسئولیتپذیری سیاسی لغو نظارت استصوابی و پایان سیاستورزی نیابتی است».
حجاریان در این توئیت به کلید و دندانه کلید اشاره کرده. وی پیش از این در اردیبهشت 96 در یادداشتی با تشویق مردم به رأی دادن مجدد به روحانی نوشته بود: «آقای روحانی چهار سال پیش با یک کلید آمد و توانست قفل تحریمهای هستهای را با آن باز کند و برجام را رقم بزند.
روحانی اینبار با یک دسته کلید آمده است. "یک دست کلید است به زیر بغل عشق / از بهر گشاییدن ابواب رسیده"، ایشان قول داده است که سایر تحریمها را نیز برطرف کند و موضوعاتی چون حصر و رکود و فساد را از میان بردارد به شرط آنکه مردم زیادی به وی رأی دهند.
فیالواقع دندانههای کلید روحانی مردماند و اگر آنان به صحنه نیایند، از روحانی کاری بر نخواهد آمد ولو با رأیی شکننده پیروز انتخابات شود؛ "مفتاح شو، مفتاح را دندانه شو، دندانه شو"، من 29 اردیبهشت به ادامه مسیر تدبیر و امید رأی میدهم».
حالا حجاریان در مغلطه ای آشکار مدعی شده است که «دندانه کلید شدن، یعنی کلید از خودمان نبوده است. لازمه کلیدداری دولت و مسئولیتپذیری سیاسی لغو نظارت استصوابی و پایان سیاستورزی نیابتی است».
این مغلطه سعید حجاریان در حالی است که مسئله طیف تندرو اصلاح طلب، اصلا نظارت استصوابی نیست، بلکه مسئله اصلی این طیف، ناکارآمدی، سوءمدیریت، نداشتن طرح و برنامه برای اداره کشور و بی توجهی نسبت به منافع ملی و عزت مردم ایران است.
نشان به آن نشان که شورای شهر اول تهران- به نائب رئیسی سعید حجاریان- در شرایطی روی کار آمد که در پروسه ثبت نام کاندیداها و برگزاری انتخابات، هیچ خبری از نظارت استصوابی شورای نگهبان نبود.
در آن مقطع اصلاح طلبان، شورای شهر اول را به صورت کامل در اختیار گرفتند. اما جنگ قدرت در داخل شورا و فسا مالی شهردارهای وقت تهران- که با رای شورای شهر تمام اصلاح طلب انتخاب شده بودند- و حواشی روزافزون اعضای شورا و بی اعتنایی مطلق به مطالبات و مشکلات مردم در شهر تهران در نهایت موجب شد که شورای شهر اصلاح طلب تهران توسط دولت خاتمی منحل شود.
اگر اظهارنظر افراطیون اصلاح طلب درباره نظارت استصوابی و نسبت آن با شایسته سالاری و کارآمدی صحیح بود، باید شورای شهر اول تهران که امثال حجاریان در آن حضور داشتند، به یک الگوی بی نظیر از کارآمدی و رسیدگی به امور مردم در میان افکارعمومی تبدیل می شد.
حالا لازم نیست خیلی هم به سالهای گذشته رجوع کنیم. همین شورای شهر پنجم تهران که هر 21 عضو آن از لیست امید(به سفارش محمد خاتمی) به شورا راه یافتند، بارها از سوی فعالین اصلاح طلب به عنوان مصداق ناکارآمدی، عدم آشنایی با مسائل شهری و سیاسی کاری معرفی شده است.
در انتخابات شورای شهر پنجم تهران هیچ خبری از نظارت استصوابی شورای نگهبان نبود. این شورا از تابستان 96 تاکنون بر سر کار بوده است و 3 شهردار برای تهران انتخاب کرد.
اگر ادعای حجاریان و همفکران وی درباره نظارت استصوابی صحیح بود، الان باید شورای شهر پنجم تهران به نمادی ویژه از کارآمدی و خدمت رسانی به مردم تبدیل می شد؛ آیا اکنون شورای شهر پنجم تهران در نزد افکارعمومی همین جایگاه را دارد!؟
مردم چه ذهنیتی درباره «محمدعلی نجفی» شهردار منتخب شورای شهر پنجم تهران دارند!؟ از نیمه سال 96 تاکنون «کلید شهر تهران» در دست دوستان حجاریان بوده است. اصلاح طلبان در «کلیدداری پایتخت» چه کارنامه ای دارند!؟
مغلطه حجاریان با «کلیدِ روحانی» در حالی است که دولت روحانی، «دولتِ اصلاح طلبان» است. به همین خاطر بود که «محمدرضا خاتمی» در سال 96 تاکید کرد که «ما اصلاح طلبان تضمین روحانی هستیم».
«سعید حجاریان» - مرداد 97 - در مصاحبه با روزنامه شرق در پاسخ به این سؤال که «به نظر شما اصلاحطلبان باید با دولت روحانی چگونه برخورد کنند؟» گفته بود: «من معتقدم میشود اصلاحطلبان بگویند دولت روحانی، دولت ما نیست؛ مشروط بر اینکه ذکر کنند دولت، متعلق به چه جریانی است».
حجاریان در ادامه در پاسخ به این سؤال که «امروز دولت واقعاً در چه زمینی بازی میکند؟» گفت: «دولت کرخت و گیج است و در زمین اصلاحات بازی نمیکند».
متاسفانه حجاریان و دوستان وی در طیف افراطیون اصلاح طلب هیچ نسبتی با «مسئولیت پذیری» ندارند. این طیف صدالبته هیچ اعتقادی به «جمهوریت» هم ندارد. نگاه کابسکارانه و دیکتاتورمأبانه این طیف موجب شده است که علیرغم «دِروکردن صندلی های مدیریتی در دولت روحانی»، اکنون بجای پاسخگویی به افکارعمومی، از ترفند «فرار به جلو» استفاده کرده و شراکت خود در وضع موجود را از بیخ و بن منکر شده اند.
به عبارت دیگر رفتار سیاسی اصلاح طلبان بدین صورت است که در ابتدا سهم خود را تمام و کمال از دولت میگیرند و سپس در موعد پاسخگویی، منکر حضور در دولت شده و نسبت به وضع موجود که خود باعث و بانی آن هستند، انتقاد کرده و غر میزنند و مدعی میشوند که اگر در دولت بودند چنین میکردند و چنان!
«محمد عطریانفر» از فعالین اصلاح طلب چندی پیش گفته بود: «قهرا جامعه هر ناکارآمدی در حوزه دولتی را به پای نیروهای پشتیبان آن دولت مینویسد و حامیان را هم مورد نقد قرار میدهد. در این رابطه چه دولت مقصر باشد و چه ناکارآمدیها با توجه به شرایط بین المللی معطوف به حوزه پیرامونی و فراتر از دولت باشد، فرقی نخواهد کرد. رویکرد جامعه نسبت به دولت و حامیانش و یکی انگاشتن آنها قطعی است».
«سید محمد غرضی» فعال سیاسی اصلاح طلب- آذر 97- در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اکثر نیروهای قریب به اتفاق آقای روحانی از جناح اصلاحطلب انتخاب شده است...اصلاحطلبان هر زمانی که به قدرت رسیدهاند نتوانستند دولت را نگه دارند».