سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
تودهنی کرباسچی به طرح انتخاباتی محسن آرمین
غلامحسین کرباسچی، فعال چپ و دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایرنا به اظهارات اصلاحطلبانی مثل محسن آرمین که تأکید کردهاند اگر نامزد ما تأیید صلاحیت نشود در انتخابات شرکت نمیکنیم![1] اشاره کرده و گفته است:
"اینکه احزاب، افراد خود را انتخاب و بعد به حاکمیت بگویند یا این گزینه را تایید صلاحیت میکنی یا ما در انتخابات شرکت نمیکنیم، روش قانونمندی نیست."
او تأکید کرده است که اصلاحطلبان باید صبر کنند و منتظر تأیید صلاحیتها باشند و سپس کاندیداهای نهایی خود را اعلام کنند.[2]
*حزب کارگزاران طی ماههای اخیر و خاصّه از انتخابات مجلس یازدهم به این سو، عقلانیت سیاسی مطلوبی را در پیش گرفته و بر حضور در انتخابات تأکید دارد.
این در حالی است که اصلاحطلبان با اعلام "لیست نمیدهیم!" رسماً انتخابات مجلس یازدهم را تحریم کردند و درباره انتخابات 1400 نیز در حال این زمزمه هستند که اگر نظام کاندیدای ما را تأیید صلاحیت نکند؛ ما هم در انتخابات شرکت نمیکنیم! اظهارات اشاره شده از آرمین و یا بیانیه چندی قبل موسویخوئینیها جملگی مؤید همین مسئله هستند.[3]
معالوصف حزب کارگزاران در جریان انتخابات مجلس یازدهم صراحتا اعلام کرد که با تصمیم اصلاحطلبان مبنی بر "تحریم انتخابات" مخالف است و به همین منظور لیست انتخاباتی خود را ارائه کرد.
در بحث انتخابات 1400 نیز تا اینجا رؤیت میشود که کارگزارانیها بر حضور در انتخابات تأکید دارند و مدعای رجال هسته سخت اصلاحات مبنی بر مشارکت مشروط و تحریم انتخابات در صورت تأیید نشدن گزینه یا گزینههای اصلاحطلب را قبول ندارند.
عقلانیتی شایسته تحسین و بایسته رفتار یک حزب سیاسی قانونی که البته باید دید کارگزارانیها مثل انتخابات مجلس یازدهم تا انتها پای آن میمانند یا خیر؟!
ما پیش از این در شمارگان وبلاگ مشرق توضیح دادیم که وظیفه یک جریان یا حزب سیاسی در صورت عدم احراز کاندیدایش این است که کاندیداهای جوانتر و یا نامزدهای ائتلافی را معرفی کند نه اینکه با قرار گرفتن بر سبیل معارضه؛ دست به تحریم انتخابات بزند.[4]
ضمن اینکه یک جریان سیاسی اساسا باید پاسخگو باشد که چرا در طول حیات خود دست به رفتارهایی معارض با امنیت و قانون زده است تا عمده رجالش در مظان بیصلاحیتی قرار داشته باشند؟!
تلاش برای مشارکت حداکثری در انتخابات 1400 یک وظیفه عمومی است.
***
درباره آتشفشان ناکارآمدی در دولت اعتدال
رحمانیفضلی: "جو بایدن" قطعا آگاهانهتر رفتار خواهد کرد!
عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور دولت آقای روحانی طی اظهاراتی در نشست ویدئوکنفرانس با استاندار، فرمانداران و بخشداران استان اردبیل گفته است:
"با توجه به اتفاقاتی که در انتخابات آمریکا افتاد و نتیجهای که از آن حاصل شد، یک فرد خودسر نادان تندروی افراطی کنار رفت. البته آنهایی که سرکار آمدهاند هم به دنبال حل مشکل ما نیستند اما قطعا این فرد آگاهانهتر رفتار خواهد کرد. هر چند ما آمادگی هر شرایطی را داریم."
به گزارش ایرنا، او همچنین در بخش دیگری از صحبتهای خود تصریح میکند: گاهی با سرکشیها، ملاقاتها و با برخورد خوب، حل مسایل و مشکلات روزانه و جاری مردم در سیستمهای اداری ما و جلوگیری از تصمیم گیریهای غلط میتواند رضایتمندی ایجاد کرد. فرمانداران و استانداران باید با نخبگان جامعه اعم از سیاسی، تولیدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اقشار مختلف جامعه و اصناف جلسه بگذارند و به حرفهایشان گوش دهند. بسیاری از مشکلات را میتوان با جلسه با این دوستان حل کرد. اما آنچه که حل نمیشود، پیگیری کنید. همچنین تماس و ارتباط با مردم، انجام اقداماتی که موجب رضایتمندی باشد و جلوگیری از اموری که موجب نارضایتی مردم می شود، در دستور کار قرار دهید.[5]
*جای بسی تأسف و البته عبرت است که وزیر کشور دولت، بین رؤسای جمهور آمریکا تفاوت قائل است و فکر میکند که اگر از آتش اوباما و ترامپ آبی برای مردم ایران گرم نشد اما لابد برای جو بایدن خبر دیگری در راه است!
دقت شود که همین تحلیل غلط در ستاد دولت بود که بیش از 7 سال آزگار، آقایان را معطل انعطاف کاخ سفید نگه داشته است و البته جز خسارت محض هم هیچ عایدی نداشت.
جالب اینجاست که گویا قصدی برای درس گرفتن و آموختن هم در کار نیست و آقایان همچنان مصمم به واقعی انگاشتن افسانه "جک و لوبیای سحرآمیز" هستند.
اظهارات عجیب و خوشبینی اصلاحطلبانه رحمانی فضلی نسبت به جو بایدن در حالی است که حتی محمدجواد ظریف هم اخیراً اعلام کرد "بایدن با سیاست های دونالد ترامپ مخالفت میکند اما در حقیقت همان سیاست را دنبال میکند."[6]
لازم به تأکید است که امر منسی شده در صحبتهای رحمانیفضلی پیرامون راهکارهای ایجاد رضایتمندی در مردم اینست که گویا آقایان نمیدانند بیش از هر ملاقات و لبخند و جلسهای؛ این "تحلیل درست" و مدیریت جهادی است که موجب رضایتمندی مردم میشود.
میتوان به جرأت گفت که اگر و فقط اگر شخص آقای رحمانیفضلی اقتدار لازم را در برخورد با گرانفروشی و نظارت بر قیمتها به خرج میداد؛ سطح رضامندی مردم بسیار تا بسیار بیشتر از امروز میبود.
و ایضا اگر آقایان طی 7 سال گذشته امید واهی به وقوع رفتار بخردانه در کاخ سفید نبسته بودند؛ حتما و به گواه کارشناسان امر؛ شرایط اقتصادی امروز ایران بسیار بهتر بود و شاهد "آتشفشان ناکارآمدی" در دولت اعتدال نمیبودیم.
***
راز جهانوطنی سردار سلیمانی
وحشت ارتش آمریکا از مردی که نمیتوانست ذبح یک مرغ را ببیند
خبرگزاری ایسنا به تازگی نامه سپهبد شهید قاسم سلیمانی که خطاب به دخترشان نگاشته است را منتشر کرد.
در بخشی از این نامه میخوانیم:
"از خدا خواستم همهی شریانهای وجودم را و همهی مویرگهایم را مملو از عشق به خودش کند . وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو میدانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفتهام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم. نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعهی مظلوم که ناقابلتر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشتزده بیپناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست، برای آن زن بچهبهسینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است میجنگم."[7]
*در این فراز از نوشتههای حاج قاسم 2 نکته بسیار مهم وجود دارد.
نخست "عطوفت شیعی" و نگاه مؤمنانه یک شیعه امیرالمؤمنین(ع) به زندگی و نظام حیات است.
که میبینیم یک سردار دلاور جبهههای جنگ که 40 سال از عمر خود را در خطوط مقدم جهاد و شهادت گذرانده است اما اعتراف میکند که قادر به ذبح یک مرغ هم نیست.
این رقت قلب و عطوفت البته از جانب دیگر سرداران شهید ایرانی نیز به کرّات در گزارشات و خاطراتشان آمده است. که آن سرداران بزرگ چگونه در حدی از رحمدلی و شفقت بودند که حتی گاهی نزدیکانشان نیز تعجب میکردند.
روش و منشی که در زندگی مولای متقیان علی(ع) نیز میبینیم که چگونه ضامن یک کنیز هراسان میشود، چگونه از رنج همسر یک شهید، زجر میکشد و چگونه آن دلاور برکننده دروازه خیبر اما پدر مهربان یتیمان و همبازی کودکان میشود.
در فراز دیگر نامه شهید سلیمانی اما "جهانوطنی" و نگاه انسانی برآمده از نگرش شیعی او متبلور شده است.
مجاهدی مسلمان و شیعه که به حکم دینش به میدان پر التهاب جنگ پا گذاشته اما قلبش برای زنان و کودکانی میتپد که ممکن است در هر دین و آیین دیگری اعم از سنی، مسیحی، لائیک، ایزدی و حتی وهابی باشند اما نیاز به کمک دارند.
و قاسم سلیمانی در کسوت یک مجاهد شیعه خواب به چشمانش راه نمییابد از اینکه کسی از این جماعت دچار التهاب جنگ باشد و سرگردان بیپناهی.
چه اینکه به یاد داریم شهید سلیمانی در ایام حیاتش چگونه تأکید داشت که: "جان ما فدای اهل سنت است."
و البته این مرام و مسلک شیعه و مکتب حکومت انسانی ولایت فقیه است.
که یک بار به یاری مسیحیان بوسنی و هرزگوین میشتابد، یک بار توسط شهید شوشتری برای همسران اشرار حذف شده، بیمه و خدمات فراهم میکند چون نباید به گناه شوهرانشان بسوزند و یک بار قاسم سلیمانیاش را فدای امنیت مردم عراق و سوریه و جهان اسلام میکند.
***
1_ mshrgh.ir/1183720
2_ www.irna.ir/news/84236587/
3_ mshrgh.ir/1121882
4_ mshrgh.ir/1183142
5_ www.irna.ir/news/84237192/
6_ khabaronline.ir/news/1488596
7_ https://www.isna.ir/news/99120200916/