سرویس سیاست مشرق- روز 21 فروردین، سالگرد شهادت امیر سرفراز لشکر اسلام، سپهبد شهید علی صیاد شیرازی است. شهیدی که رابطهای مرید و مرادی با رهبری داشت و رهبری در چند نوبت برای آن شهید بزرگوار ابراز دلتنگی کردهاند.
ابعاد ماجرای ترور یکی از ولاییترین شخصیتهای نظامی انقلاب اسلامی، که در سال 78 رخ داد، با گذشت بیش از 22 سال، هنوز به تمامی روشن نیست. در عوض شاهدیم که هر سال، در آستانه سالگرد شهادت صیاد، اطلاعاتی نه چندان درست، به صورت هدفمند و ارگانیک حتی در رسانهها و کانالهای انقلابی پخش میشود و مثلاً فلان زن منافق را عامل شهادت ایشان معرفی میکند. این در حالی است که طبق گزارشهایی که از مقطع ترور ضبط است، قاتل که در لباس رفتگری اقدام به ترور آن شهید بزرگوار کرد، یک مرد بوده است. از گزارشها و اطلاعات منتشرنشده که ابهامات بسیار زیادی را درباره روایت تاکنون گفتهشده از این ترور (که ضربهای بزرگ به انقلاب بود) ایجاد میکند، فعلاً چیزی نمیگوییم.
اما نکتهای بسیار مهم و آشکاری که حول آن ترور وجود داشت، اظهارات وزیر وقت اطلاعات، علی یونسی، درباره عوامل ترور بود.
در 2 تیرماه 78، علی یونسی در مصاحبه با مطبوعات اعلام کرد که چند تن از عوامل ترور شهید صیاد شیرازی توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند و اطلاعات بسیار خوبی درباره ترور و نقشههای شوم آتی منافقین به دست آمده است. او مدعی شد که عوامل ترور در جنوب کشور شناسایی و دستگیر شدند و حتی یکی از آنها در درگیری با نیروهای امنیتی به هلاکت رسید.
این در حالی است که فرزند شهید صیاد در درمصاحبه ای که درتاریخ 19فروردین 1389یعنی 11 سال بعد از اظهارات یونسی، درتابناک به نقل ازپایگاه اینترنتی قربانیان ترور منتشرشده درباره پیگیری پرونده ترور ایشان میگوید:
"در مورد پیگیری پرونده ایشان چه مراحلی توسط خانواده، وکلای شما و دولت طی شده است؟
در حال حاضر پرونده ترور شهید صیاد شیرازی در حال بررسی است و بنده نیز به عنوان شاکی و شاهد دنبال این کار هستم و همه نهادهای قضایی از جمله قوه قضائیه، زحمت کشیدهاند.
در حال حاضر این پرونده به فضای بینالمللی و در یک دادگاه بیطرف در کشور فرانسه پیگیر میشود و طرح دعوا و شکایت خانواده را مطرح کردم و چگونگی به وقوع پیوستن را هم برای مسئولان این دادگاه شرح دادم و اسناد و مدارکی را در اختیار آنها گذاشتم ولی همچنان نتیجه قطعی برای بیان حاصل نشده است. "
درادامه ازایشان درباره برخورد و حرفهایش با قاتل شهید درصورت مواجه میگوید:
"اگر روزی با ضارب شهید صیاد شیرازی مواجه شوید چه حرفهایی میزنید؟
ما همین روحیهای که امروز داریم، در همان روز هم تلاش میکنیم با روحیه تعقل از این فرد اهدافش را سؤال کنیم و از رفتارهای غیرمنطقی خودداری خواهیم کرد و تنها به دنبال اجرای حکم قانون شرع و اسلام مانند امروز خواهیم بود و اینگونه برخورد کردن اشتباهات فرد را به وی متذکر میشود. "
همین مسأله به خوبی کذب بودن ادعاهای 22 سال پیش علی یونسی، وزیر اطلاعات وقت، را درباره دستگیری عوامل ترور روشن میسازد. مضافاً این که در همه این سالها، هیچ گاه عوامل دستگیرشدهٔ ادعایی معرفی نشدند و هیچ دادگاهی برای آنها برگزار نشد که نشان میدهد این ادعا از اساس کذب بود.
به زمان حال میآییم. روز 22 فروردین، رسانههای غربی و رسانههای رژیم صهیونیستی مدعی میشوند که طی یک عملیات خرابکاری ضربه سختی به تأسیسات هستهای نطنز وارد آمده است که طبق ادعای نیویورک تایمز، دستکم 9 ماه برنامه هستهای ایران را عقب میاندازد!
خبر این خرابکاری توسط علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی تأیید شد. صالحی گفت:
" اقدام علیه مرکز غنی سازی نطنز نشان دهنده شکست مخالفان پیشرفتهای صنعتی و سیاسی کشور برای جلوگیری از توسعه چشمگیر صنعت هستهای است.
این اقدام همچنین نشان دهنده ناکامی مخالفان مذاکرات ایران برای رفع تحریمهای ظالمانه است.
جمهوری اسلامی ایران ضمن محکوم کردن این حرکت مذبوحانه بر ضرورت بر خورد جامعه بین المللی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی با این تروریسم هستهای تاکید میکند.
ایران همچنین حق خود را برای اقدام علیه عاملان و آمران و مباشران محفوظ میداند.
جمهوری اسلامی ایران همچنین برای ناکام گذاشتن چنین تحرکات مذبوحانهای، با جدیت گسترش صنعت هستهای و تلاش برای رفع تحریمهای ظالمانه را پیگیری میکند. "
برخی دیگر از مقامات دولتی، از جمله حسامالدین آشنا، مشاور رسانهای رییس جمهور، مدعی شدند که این حمله صرفاً یک «قطعی برق» بوده است، اما برخی کانالهای تلگرامی(که بنا بر سوابق دسترسیهای خوبی دارند) مدعی شدهاند که برآورده ها اولیه حاکی از حداقل آسیب کامل 50% تجهیزات در بهترین حالت میباشد. حداقل تعداد 1000 سانتریفیوژ آسیب کاملاً جدی دیده است.
نکته بسیار مهم اینجاست که این ضربه تروریستی چند ماه بعد از انفجار بزرگ و ویرانگر در همین تاسیسات نطنز در تابستان گذشته رخ داده است. ترور دانشمند برجسته هستهای، شهید فخریزاده در آذرماه گذشته، در حالی که کل دستگاههای امنیتی کشور از نقشه ترور ایشان آگاه بودند، بلاتردید در ادامه همان روند بوده که با انفجار اخیر، امتداد یافته است.
مساله تلخ و آزاردهنده اینجاست که در هر دو رویداد مهم سال گذشته (انفجار در سوله ساخت سانتریفیوژ نطنز و ترور شهید فخری زاده) هنوز هیچ خبری از شناسایی عوامل نیست و گویی اصلاً به دست فراموشی سپرده شده بود تا این که انفجار اخیر در نطنز، دوباره افکار عمومی را حیرتزده کرده است.
به نظر میرسد که محافلی ذینفوذ و قدرتمند در کشور وجود دارند که سرفصل کاری آنها، انداختن رسیدگی به پروندههای بزرگ امنیتی به چرخه «مرور زمان» و «فراموشی افکار عمومی» است. با این دستفرمان، سالها خواهد گذشت و پرونده انفجارهای نطنز و ترور فخریزاده هم به صورت مفتوح، بایگانی خواهد شد. کما این که بعد از گذشت 22 سال، کسی از علی یونسی توضیح نخواسته که اگر تشکیلات تحت امر او عوامل ترور شهید صیاد را دستگیر کردند، چرا درباره آنها اطلاعرسانی نشد و چرا اصولاً محاکمه نشدند و اگر کسی دستگیر نشده بود، دلیل آن ادعای کذب چه بود؟ یا درباره پرونده ترور دانشمندان هستهای در اواخر دهه 80، هنوزمسوولان رسیدگی به آن پرونده برای نظام و ملت توضیح ندادند که اگر افراد دستگیرشده در آن ماجرا که در مستند «کلوب ترور» به نمایش درآمدند، عوامل اصلی ترور نخبگان هستهای ما بودند، چرا چند سال بعد آزاد شدند و با محوریت «مازیار ابراهیمی» کارزاری تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی به راه انداختند؟ و اگر آنها عوامل ترور نبودند، اصولاً چرا و بر چه اساسی دستگیر شدند و اساساً پیگیری عوامل «واقعی» آن مجموعه ترور به کجا رسید؟
تعارف و ملاحظات همیشگی را باید کنار گذاشت، چرا که دو عملیات خرابکاری در قلب صنعت هستهای کشور(نطنز)، در کمتر از یک سال و ترور دانشمند برجسته هستهای در روز روشن و علیرغم پیشآگاهی دستگاههای مسوول، دیگر نشاندهنده «رخنه امنیتی» نیست، بلکه یک «گذرگاه 4 بانده» از نفوذ در حساسترین تشکیلات کشور را به رخ میکشد.
دکتر محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، در واکنش به انفجار دوباره در نطنز، توئیت کرد:
" آیا وقوع مجدد آتش سوزی در تاسیسات هستهای نطنز، آنهم در کمتر از یک سال پس از انفجار قبلی، نمیتواند نشان از جدی بودن پدیده نفوذ باشد؟ فاعتبروا یا اولی الابصار کشور نیاز به سالم سازی امنیتی دارد. "
جواد کریمی قدوسی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز چنین واکنش نشان داد:
" جناب آقای روحانی ممکن است فقط برای یک بار صداقت به خرج دهید و اعلام فرمایید که پس از حادثه تروریستی دوم روز گذشته در سایت #نطنز قرار است چه مقدار از تاسیسات هستهای ملت را سالم تحویل دولت آینده بدهید. "
چه سرّی در میان است که بخشهای استراتژیک و راهبردی کشور که در دست دولت است، اینچنین آسیب پذیر و به لحاظ حفاظتی پرشکاف هستند و در بزنگاههای حساس دچار «رخنه» خرابکارانه میشوند؟ چرا پروژه پرتاب ماهواره که در اختیار سازمان فضایی ایران (زیرمجموعه وزارت ارتباطات است) در چند مرحله شکست میخورد، آن هم درست وقتی که غربیها و رژیم صهیونیستی از بابت توفیق ایران در این پروژه (که به معنای در اختیار داشتن افزایش برد موشکهای بالیستیک نیز هست) به شدت ابراز نگرانی میکنند؟ چرا حفاظت سازمان انرژی هستهای اینچنین بی مسوولیت عمل میکند که دقیقاً از یک سوراخ، دوبار گزیده میشویم؟
آیا وقت آن نشده که حوزههای راهبردی کشور که اقتدار کشور و برگهای برنده نظام و ملت را ایجاد میکنند، از مدیریت دولتها خارج شود، تا گروگان «سیاسیکاریها» و «سیاستزدگیها» نباشد؟ سازمان انرژی اتمی، از مقطع ترور دانشمندان هستهای، نشان داده که توانایی و ظرفیت لازم را برای حفاظت از سرمایههای انسانی و زیرساختهای فناورانه کشور، ندارد.
اظهارات بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی، در روز ترور فخر صنعت هستهای، شهید محسن فخریزاده، که مدعی شده بود که هیچ دانشمند هستهای ایران آسیب ندیده، و اظهارات اخیر صالحی در واکنش به خرابکاری مجدد در نطنز (که اصولاً به چرایی این رخنهها و ضربهها وارد نمیشود)، به خوبی میزان حمیت و غیرت مدیران سازمان انرژی هستهای را در حفاظت و پاسداری از دستاوردهای فوقراهبردی کشور، نشان میدهد.