زیستن
حجت الاسلام محدثی ادامه داد: آنچه آن حضرت را به مردم نزدیک میساخت و با او احساس «خودی» میکردند، رفتار مردمی و اخلاق متواضعانه و دور از تکلف او بود. با آنکه از نظر فکر، علم، عصمت، پاکی و فضائل روحی و معنوی، در سطحی بالاتر از مردم بود و افراد عادی با افق معنویت و کمال وجودی او فاصلههای بسیار داشتند، اما نحوه معاشرت و برخورد رسول خدا صلیالله علیه و آله مردمی بود، هم در حرف زدن در سطح مردم سخن میفرمود، هم در معاشرت، با توده خلق الله، خود را هم افق میساخت.
با تهیدستان همنشین و با بینوایان هم غذا میشد. چنان بودیم که هر گاه در خدمت او مینشستیم، اگر شروع میکردیم به سخن گفتن در یاد آخرت، با ما در همان موضوع صحبت میکرد، و اگر به دنیا میپرداختیم، او هم با ما از دنیا سخن میگفت و اگر از خوردنی و نوشیدنی میگفتیم، آن حضرت هم درباره همان با ما به سخن میپرداخت. رسول خدا (ص) مظهر رأفت الهی و نسبت به مؤمنان «رؤوف و رحیم» بود، این رأفت و رحمت، در موارد بسیاری از رفتار و سیرهاش متجلی بود، حتی در نماز و خطبه و سخنرانی. به فرموده امام علی علیه السلام: در عین حال که نمازش را تمام و کمال میخواند، نمازش از همه سبک تر و خطبه اش از همه کوتاهتر بود و حرفهای بیهوده و بی ثمر در سخنانش نبود.
روحیه بزرگواری
حجت الاسلام محدثی افزود: اینکه انسان، از خطای دیگران در گذرد، عذرخواهی افراد را بپذیرد، کسی را بر لغزشهایش سرزنش و ملامت نکند، خواسته کسی را رد نکند، به سخن چینی و ذکر معایب دیگران گوش ندهد، دست و دل باز و اهل جود و کرم باشد و … همه نشانههایی از روح با عظمت و اخلاقی کریمانه و بزرگوارانه است و همه آنچه یاد شد، در رسول خدا صلیالله علیه و آله جلوه گر بود و درباره آنها احادیث متعددی نقل شده است. به نقل حضرت امیر علیه السلام: رسول خدا صلیالله علیه و آله از همه مردم بخشنده تر و از همه مردم در معاشرت، بزرگوارتر بود. دوست داشت که دلی سرشار از صفا و محبت نسبت به یاران داشته باشد و از اینکه در حضور او بدیها و لغزشهای دیگران را مطرح ساخته، او را دل چرکین و ناراحت نسبت به اصحابش کنند، منع میکرد و میفرمود: هیچکدام از شما، درباره یکی از اصحابم چیزی به من نگویید و به گوشم نرسانید. روشن است که شنیدن معایب دیگران، خاطر انسان را مکدر کرده، صفای دل را میبرد.
صبوری و تحمل
وی افزود: در مدیریت اجتماعی و اخلاق معاشرت، صبر بر جفاها و تندیها و صبوری در برابر ناملایمات و حرفهای خشن دیگران، از عوامل عمده موفقیت است. حضرت رسول صلیالله علیه و آله این خصلتها را در اوج خود دارا بود. روزی یک عرب بادیه نشین سراغ پیامبر آمد و در برخورد، به شدت ردای آن بزرگوار را کشید، تا آنجا که حاشیه ردا، بر گردن رسول خدا صلیالله علیه و آله خط انداخت و اثر گذاشت، آنگاه به آن پیامبر رؤوف خطاب کرد که: یا محمد! از آن اموال خدا که در اختیار توست، دستور بده که به من بدهند!
حضرت به او توجهی کرد، لبخندی زد و دستور داد که چیزی به او بدهند. شگفتا از این همه عظمت روح و متانت و تحمل همه این صبوری، به خصوص نسبت به غریبان و نا آشنایان و تازه واردین بیشتر بود، چرا که آنان بیشتر میبایست جذب خلق و خوی والای رسول الله (ص) مجذوب آئین آسمانی اسلام میشدند. آنان که مقام معنوی و عظمت آن حضرت را نمیدانستند، در سخن گفتن، چیز خواستن، برخورد کردن، گاهی گستاخانه و بی ادبانه رفتار میکردند، اما رفتار والا و حسن خلق نبوی از حدت و شدت آن میکاست و شیفته «مکارم اخلاق» آن رسول اسوه میشدند. پیامبر خدا صلیالله علیه و آله در برابر جفا و تندی یک غریب در حرف زدن و سوال کردن و خواستنشان، آن قدر صبر و تحمل از خود نشان میداد که اصحاب، تصمیم میگرفتند آن غریب را جلب و مؤاخذه کنند و نگذارند رسول خدا صلیالله علیه و آله مورد آزار قرار گیرد.
معاشرت با مردم
حجت الاسلام محدثی در ادامه با اشاره به اینکه کسانی که با مردم معاشرت دارند، نحوه رفتارشان در جلسات، میتواند جذب کننده یا دفع کننده باشد، اظهار داشت: برای الگوگیری از رفتار پیامبر خدا (ص)، به نمونههایی از اخلاق آن حضرت میتوان اشاره کرد. عبودیت و بندگی، ایجاب میکند که عبد، هرگز از ذکر خدا و یاد مولایش غافل نشود، چه ذکر زبانی، چه یاد قلبی و چه نحوه عمل که گویای توجه به خداوند است. پیامبر جز با یاد خدا بر نمی خاست و نمینشست. این گونه حالات در نشست و برخاست و یاد پیوسته خدا، در همنشینان و معاشران نیز تأثیر میگذارد و آنان را هم به یاد خدا میاندازد.
بی تکلفی
این کارشناس دینی ادامه داد: رسول خدا (ص) در مجالس، جای خاصی را برای خویش تعیین نمیکرد. هر جا که جا بود مینشست و یاران را نیز به همین مسأله فرمان میداد. روی زمین مینشست و روی زمین غذا میخوردند. در جلسات، وقتی وارد میشد، هر جا که جا بود مینشست، به دیگران هم چنین توصیه میفرمود، به همه یکسان نگاه میکرد تا کسی احساس تبعیض در نگاه و توجه به مخاطب، نکند.
ابوذر غفاری نقل میکند: رسول خدا صلیالله علیه و آله میان اصحاب مینشست، و گاهی که فردی غریب و ناشناس میآمد و آن حضرت را نمیشناخت، از جمع میپرسید که پیامبر کدام یک از شماست؟ این بود که از رسول خدا صلیالله علیه و آله درخواست کردیم اجازه فرماید جایگاهی برایش بسازیم که آنجا بنشیند تا افراد غریب، او را بشناسند.
جلوس مؤدبانه
وی با تاکید بر اینکه نحوه نشستن در حضور دیگران، فرهنگی و تربیت انسان را نشان میدهد، تصریح کرد: پیامبر اعظم صلیالله علیه و آله بیش از همه ادب اجتماعی را مراعات میکرد. هرگز دیده نشد که پای خود را در حضور دیگران، دراز کند: رسول خدا صلیالله علیه و آله اغلب رو به قبله مینشست، و به کسانی هم که خدمتش میرسیدند، احترام و تکریم میکرد و گاهی زیرانداز یا عبای خود را برای آنان میگسترد تا روی آن بنشینند، با آنکه هیچ گونه قرابت و خویشاوندی میانشان نبود، ولی دیگران را روی جایگاه خود مینشاند.
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله تا آنجا ادب مجلس را رعایت میکرد که زانوهای خویش را در برابر چشم دیگران، قرار نمیداد، رفتاری که گاهی عربها داشته و دامن لباس را بالا میزدند و ساقها و زانوان لختشان دیده میشد، اما آن حضرت، همواره پاها و زانوهای خویش را می پوشاندن وقتی برای غذا، سر سفره مینشست، زانوان و قدمهای خویش را جمع میکرد و مثل نمازگزار و حالت تشهد مینشست، لیکن یکی از دو زانو روی دیگر متمایل میشد و میفرمود: من بندهام، مثل بندگان می خورم و مثل بندگان مینشینم. مردی وارد مسجد شد و به حضور پیامبر رسید. حضرت رسول صلیالله علیه و آله تنها نشسته بود، اما در عین حال، جا به جا شد و برای مرد تازه وارد، جا باز کرد. آن مرد گفت: یا رسول الله! جا که وسیع است. حضرت فرمود: حق مسلمان بر مسلمان دیگر آن است که وقتی دید میخواهد نزدیک او بنشیند، برایش جا باز کند و جا به جا شود.
حفظ حریمها
حجت الاسلام محدثی با تاکید بر اینکه گاهی بیان کاستیها و زشتیها و عیوب دیگران نقل مجالس است و به انتقاد از این و آن سپری شده و حریمها مراعات نمیشود، گفت: مجلس پیامبر، مجلس بردباری، شرم و حیا، صدق و امانت بود، سر و صدا و فریاد در آن مجلس شنیده نمیشد، حرمت افراد مورد هتک قرار نمیگرفت، و در پی لغزش دیگران و عیب جویی از آنان نبودند، همه اهل پیوند و صفا و ارتباط بر محور تقوا بودند، بزرگان و سال خوردگان مورد تکریم و احترام قرار میگرفتند، به خردسالان، ترحم و شفقت میشد و افراد نیازمند و مراجعانی را که کار داشتند، مراعات میکردند و پناهگاه و مأمنی برای غریبان بودند: چنین مجلسی، زمینه ساز تربیت روحی و ادب اجتماعی است. در محضر آن حضرت، وقتی سخن گفته میشد، همه گوش میکردند، سخن یکدیگر را قطع نمیکردند، پای سخنرانی رسول خدا (ص)، سراپا گوش بودند، آن چنان که گویی پرنده بر سرشان نشسته است.
چون کلام پیامبر تمام میشد، آنان آغاز به سخن میکردند. هنگام سخن گفتن دیگری نیز تا پایان کلامش صبر میکردند و وارد سخنان او نمیشدند. در حضور آن حضرت، اگر سخنی هم درباره دیگران گفته میشد، سخن از نیازها و حاجتهایشان بود تا به تأمین و رفع آنها اقدام شود. خود آن حضرت سفارش فرموده بود که حاجت و نیاز کسانی را که دسترسی به من ندارند، به من اطلاع دهید، چرا که خداوند در قیامت، قدمهای کسانی را بر صراط، استوار میدارد که حاجت حاجتمندان و گرفتاری درماندگان را به افراد توانگر و مسئولان و زمامداران برسانند. این بود که در خدمت آن حضرت، سخن از این گونه نیازها بود و مجالی نمیداد که از عیوب و لغزشهای دیگران صحبت شود.
رسیدگی به مشکلات
او از دیگر خصوصیات پیامبر برای پیشبرد و تحکیم انقلاب اسلام را رسیدگی به مشکلات مردم را ذکر کرد و گفت: محضر رسول خدا صلیالله علیه و آله جلسه طرح نیازها از سوی مردم و پاسخگویی و اجابت از سوی آن حضرت بود. از این رو از با برکتترین مجالس محسوب میشد. وقتی کسی در خدمت پیامبر بود و نیاز و کار را مطرح میکرد، آن حضرت آن قدر تحمل میکرد و گوش میداد تا سخن او به پایان برسد. اگر در توانش بود، حاجت او را بر میآورد، و گرنه با گفتاری دلنشین او را خرسند میساخت.
آن قدر تحمل نشان میداد که طرف برخیزد و برود، نه اینکه پیامبر، کلام او را نیمه کاره رها کند و در پی کار خویش رود. در محضر پیامبر، کسانی قرب و منزلت بیشتری داشتند و از یاران ویژه وی به شمار میرفتند که خیرخواهی شأن نسبت به مسلمانان بیشتر و مواسات، کمک رسانی و ایثارشان نسبت به مردم افزونتر باشد. محضر رسول اکرم صلیالله علیه و آله همواره پربار بود، هم از جهت شناخت معارف دینی و هم الهام گیری از اخلاق و سلوک اجتماعی و گرایش و عنایت به عبادات و تکالیف. آنان که شرفیاب خدمتش میشدند، بی بهره و دست خالی برنمی گشتند، یا فهم دینی آنان افزوده میشد، یا در درجات معنوی رشد میکردند، و حتی بهره مادی هم میبرد.
احترام به دیگران
وی تصریح کرد: پیامبر خدا صلیالله علیه و آله سعی میکرد در حضور او حرمت اشخاص حفظ شود و احساس کرامت و عترت کنند. یکی از نمادهای این حرمت گذاری، مراعات حال تازه واردین و جادادن به آنان است. مردی وارد مسجد شد، در حالی که پیامبر تنها نشسته بود. حضرت کمی جابه جا شد و برای او جا باز کرد. آن مرد گفت: یا رسول الله! جا وسیع است. فرمود: حق مسلمان بر مسلمان دیگر آن است که چون دید میخواهد کنار او بنشیند، برایش جا باز کند .(2) از توصیههای آن حضرت این بود که هر گاه بزرگ یک قوم نزد شما آمد، به او اکرام و احترام کنید. همه این موارد و توجهاتی که پیامبر اکرم به ارتباط درونی خود با مردم و اجتماع داشت باعث جذب و ایجاد الگویی در ساخت جامعه ایمانی که پس از هجرت در مدینه به تبلور رسید، شد.