مهناز خدادوست
ردپای دیابت در سکتههای قلبی
دیابت و بیماریهای قلبی و عروقی دو بیماری شایعی هستند که در بیشتر افراد مبتلا، در کنار یکدیگر هستند.
آمارهای جهانی در مورد این دو بیماری گویای این است که روند پیشروی و پیشرفت این دو بیماری در کشورهای پیشرفته رو به کاهش و کنترل اما در کشورهای در حال توسعه با افزایش چشمگیری هم در مرحله ابتلا به بیماری و هم در مرحله پیشرفت بیماری است.
در ایران، از دیرباز این دو بیماری توانسته جان بسیاری از افراد را بگیرد اما زنگ خطر سراسری و به نوعی میتوان گفت زنگ هشدار این دو بیماری در عصر سرد زمستانی 19 دی ماه 1395 به صدا در آمد.
این بار بزرگ مرد انقلاب اسلامی ایران آیت اللههاشمی رفسنجانی بود که در اثر بیماریهای قلبی و عروقی دار فانی را وداع گفت و عطای این دنیا را به لقایش بخشید.
خبر بسیار ناگهانی بود به طوری که پیش از این هیچ کس از جریان بیماری مرد سازندگی خبر نداشت. هیچ کس حتی فکر رخنه کردن بیماری در وجود همیشه متفکر و متدبر ایشان را نمیکرد.
با درگذشت این روحانی فقید اخبار ضد و نقیض زیاد و زیادتر شد. بازار شایعات همانند هر اتفاق دیگری داغ بود.
روزنامه و مجلات زرد هیاهویی به پا کرد و شبکههای اجتماعی بار دیگر ثابت کردند که چه جایگاه ویژه ای میتوانند در نشر اخبار داشته باشند اما حسن ختام تمام این اخبار و شایعات صحبتهای وزیر محترم بهداشت دکتر قاضی زادههاشمی در همایش نان سالم بود.
وزیر بهداشت پرده از رازی بزرگ برداشت، رازی که شاید پیش از آن کمتر کسی از آن اطلاع داشت. آیت اللههاشمی رفسنجانی در 6 ماه پایانی عمر خود انسولین تزریق میکردهاند.
این جمله وزیر بهداشت از این جهت توجه همه را به خود جلب کرد که پیش از این همه گمان میکردند تنها عامل فوت این بزرگ مرد انقلابی بیماریهای قلبی عروقی بوده است.
پیش از آن حتی اصحاب رسانه نیز تمام مانور خبری خود را بر پایه بیماری قلبی ایشان گذاشته بودند اما اکنون شاید این بیماری قلبی یک عامل تحریک و تشدید کننده بنام دیابت هم داشته است.
وزیر بهداشت در ادامه صحبتهای خود به این نکته اشاره میکند که ایشان اگرچه 82 سال زندگی کردند اما پزشکان در آنژیوگرافی 15 سال قبل، سه پلاک در عروق قلبی وی تشخیص داده بودند، همچنین مدت بیست سال مبتلا به دیابت بودند و در این ماههای آخر نیز از انسولین استفاده میکردند.
در صورتیکه اگر از عوامل زمینهساز این بیماریها پیشگیری میشد، نه آن پلاکها تشکیل میشد، نه دیابت غیر قابل کنترل بود و شاید هم مرگ ناگهانی رخ نمیداد.
لابهلای همین صحبتهای کوتاه وزیر چند کلمه یا بهتر بگویم چند عبارت وجود داشت که ذهن هر شنونده ای را, چه از مردم عام جامعه باشد، چه خبرنگار باشد و یا حتی پزشک باشد را به خود جلب میکند.
اول اینکه چه دلیل و مصلحتی وجود داشت که جناب وزیر در بیان علت فوت بیماری دیابت و بیماری قلبی را در کنار یکدیگر نام میبرد.
دوم اینکه کاربرد کلماتی مانند عوامل زمینه ساز، پیشگیری، کنترل و مرگ مجموعه ای از آگاهی رسانی را ضمن تشریح خبر به مخاطب القا میکند. چندین سوال به صورت زنجیره ای ذهنم را درگیر کرده بود.
به سراغ دکتر قارونی متخصص قلب و عروق رفتم. شک نداشتم بهترین کتاب ناطق برای پاسخگویی به هجمه ای از سوالات و ابهامات ایشان است.
از دیابت پرسیدم. ایشان دو عامل انتقال وراثتی و کم تحرکی را مهمترین عوامل شیوع این بیماری برشمردند. به جامعه فکر کردم. نه تنها به جامعه خودمان بلکه به جامعه جهانی و به رشد روز افزون جمعیت.
با انتقال این بیماری از نسلی به نسل دیگر، در صورتیکه تدبیری اندیشیده نشود میبایست در آینده ای نزدیک، منتظر فاجعهای انسانی بود. و اما عامل دوم کم تحرکی که هر چه فکر کردم دیدم تمام ایدهها و اختراعات به سمت و سوی زندگی کم تحرک تر و ساده تر از لحظات تحرکات فیزیکی است. دنیای ماشینی و زندگی ماشینی یعنی اینکه ماشین جای من کار و فعالیت کند.
دکتر قارونی در ادامه صحبتهایش به این مسئله اشاره میکند که بیماریهای زمینهای، استعمال دخانیات بخصوص سیگار، فشارخون، بالا بودن اسید اوریک، مسائل روحی و روانی و استرسها، همه این عوامل میتوانند زمینه ساز و عوامل تهاجمی دیابت و بیما ریهای قلبی و عروقی باشند.
اگر واقع بینانه به تمامی صحبتهای دکتر قارونی بیاندیشیم بی شک به این نتیجه میرسیم که همه ما و سبک زندگی حال حاضر ما بستر بسیار مناسب و خوشایندی را برای ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی و دیابت فراهم کرده است. باید گفت که بدون شک خطر و احتمال وقوع حملات قلبی در افراد مبتلا به دیابت چندین برابر افزایش مییابد.
بیماریهای قلبی و عروقی، لخته شدگی خون، نارسایی قلبی، بیماریهای عروق محیطی و حتی سکته مغزی از جمله بیماریهایی هستند که دیابت میتواند آنها را تحریک و تشدید کند.
برای مبتلایان به دیابت نه تنها لازم، بلکه ضروری و واجب است که توجه ویژهای به این سری بیماریهای خود کنند و خود مراقبتی ویژه ای که در راس فاکتورهای آن عدم مصرف هر گونه دخانیات، پرهیز از غذاهای چرب، چاقی، کم تحرکی و یا حتی عدم مصرف فست فودها باشد اعمال کنند.
توصیه جمیع پزشکان برای مبتلایان به دیابت این است که از آنجاییکه احتمال ابتلا به بیماریهای قلبی و یا حتی شوکها و سکتههای قلبی در افراد مبتلا به دیابت چندین برابر افزایش مییابد، لذا مبتلایان به دیابت میبایست همانگونه که نیاز به کنترل مداوم و روزانه قند خون خود دارند، در فاصلههای زمانی مشخص و معین به چکاپ پارامترهای اساسی قلب که نشان دهنده سلامت و یا وجود عارضه قلبی هستند زیر نظر متخصص قلب و عروق بپردازند و این تعبیر صحیح همان شعار معروف پیشگیری بهتر از درمان است، میباشد.
تا اینجا بارهای بار، نام دو بیماری دیابت و بیماریهای قلبی و عروقی در کنار هم آمد و شاید این سوال ذهن شما را نیز در گیر کرده باشد که واقعا و صراحتاَ چه ارتباطی بین دیابت و بیماریهای قلب و عروق وجود دارد که با اثبات ابتلا به دیابت کانون توجه پزشک و فرد بیمار به سمت قلب جلب میشود. در پاسخ به این سوال اساسی باید گفت که دیابت سبب موجب آسیب به دیواره رگها میشود.
به خاطر داشته باشیم که با بالا رفتن میزان قندخون و چربی خون رسوباتی درون رگهای بدن تشکیل میشود و کم کم و با گذشت زمان دیواره رگها سخت و تنگ شده و این عامل سبب میشود که خون عبوری از آنها لخته شود. لخته شدن خون در اثر این عامل میتواند سبب بروز سکتههای قلبی و مغزی در مبتلایان به دیابت شود.
برای جمع بندی تمامی مطالب گفته شده در این مقاله میتوان گفت که ما از امروز بار دو مسئولیت خطیر را بر دوش خواهیم کشید.
مسئولیت اول بعد فردی آگاهی ما نسبت به دیابت و وابستگی آن با بیماریهای قلبی و عروقی است. باید بدانیم اما دانستن تنها کافی نیست و باید پیشگیری و عمل کنیم به دانستههایمان.
باید بدانیم که سبک زندگی مهمترین و شاخص ترین عامل تشدید و یا کنترل دیابت و به موازی آن بیماریهای قلبی و عروقی است.
هوای پاک و سالم، رژیم غذایی مناسب، خواب و استراحت در زمان مناسب و کافی، ورزش منظم و مناسب و حالات روحی و روانی مناسب و پرهیز از هیجانات مهمترین نقش را نه تنها برای دیابت و بیماریهای قلبی و عروقی، بلکه برای سلامتی تکتک اعضای بدن ایفا میکنند.
زندگی زمانی زیباست که یک بدن سالم آن را نقش ببندد و بنویسد و یک بدن سالم و فعال نیازمند یک قلب سالم است.
پس با اعضای بدنمان نیز مانند فرزندانمان مهربان و رئوف باشیم. از امروز با ورزش مناسب، عدم استعمال دخانیات، رژیم غذایی مناسب و چکاپ مداوم و منظم احتمال حملات قلبی را کاهش خواهیم داد. اما مسئولیت دوم ما بعد اجتماعی آگاهیهای ماست.
ما مسئول هستیم تا با آگاهی رسانی صحیح، با پرهیز از هرگونه بزرگنمایی، اغراق و یا حتی کذب پردازی آگاهی جامعه را نسبت به همبستگی این دو بیماری بالا ببریم.
همه ما میتوانیم در بعد پیشگیری همانند یک طبیب دلسوز به جامعه کمک کنیم. زندگی فردی زمانی زیباست که در دل جامعه ای زیبا و سالم شکل بگیرد.
به امید روزی که دیابت، بیماریهای قلبی و عروقی و هر بیماری دیگری که بلای جان و زندگی زیبای مردم عزیزمان شده است اسباب دست علم و آگاهی جامعه انسانی شوند و به جای آنکه آنها زندگی ما را کنترل و تحتالشعاع خود قرار دهند ما آنها را کنترل و مدیریت کنیم.