حال کلیت بازار تقریبا اصلاح قابلتوجهی را متحمل شده است. سهمهای بزرگی چون گروه خودروسازی به دلیل حاشیههای داغی که طی چند وقت اخیر داشتند و از تعداد سهامداران بالایی برخوردارند، توانستند اصلاح قابلملاحظهای را تجربه کنند. سهام یک شرکت در این گروه از محدوده 230تومانی تا رقم 170تومان ریزش داشت. در گروه بانکی نیز بهرغم بهبود سودآوری قابلقبول در برخی از نمادها مشاهده میشود که یک بانک پیش از برگزاری مجمع رقمی بالغ بر 80تومان سود عملیاتی شناسایی کرد اما در ادامه قیمت سهام همین بانک از 400تومان تا 350تومان اصلاح شد. اکنون انتظارات تورمی بهشدت بالاست، آمارهای پولی که از بانک مرکزی یا مرکز اوراق بدهی وزارت اقتصاد یا مرکز آمار منتشر میشود، نشاندهنده موج تورمی شدیدی است که وجود دارد. در این شرایط کسریبودجه دولت نیز پابرجاست و متاسفانه بازار سهام به افزایش نرخها، رشد شرکتها در گزارشهای 3ماهه، کاهش P/ E ttm بازار و گزارشهای مطلوبی که در آینده منتشر میشود واکنشی ندارد. این روزهای بازار هم نتیجه چنین رویکردی است.
گزارش 3ماهه یکسری از شرکتها بهخصوص گروه پالایشی و دیگر گروهها که احتمالا از جذابیت برخوردار هستند، موجب میشود تا P/ E بازار به رقمی کمتر از 5/ 6واحد دستیابد که معمولا بهصورت تاریخی زمانیکه چنین پارامتری در کف خود بوده، بازار هم میتواند از چنین نقطهای برگشت داشته باشد. در عین حال نباید انتظار رشد عجیبی را از بازار داشت، چراکه شرایط بهشدت برای بازار سرمایه مبهم است. بهنظر میرسد مقصر چنین شرایطی برخی وزارتخانهها باشند، مثلا وزارت صمت بهجای اینکه مدافع حقوق سهامداران باشد و راه بازار سرمایه که راه شفاف اقتصادی بوده را تسهیل کند، متاسفانه مشاهده میشود رفتاری برخلاف انتظارات از آن سرمیزند. لغو عرضه محصولات گروه بهمن در بورسکالا چند دقیقه پیش از شروع معاملات روی میدهد. لغو صلاحیت خریداران سیمان و خروج بورسکالای ایران از نظارت سازمان بورس دیگر نمونه آن است. چنین مواردی یقینا به بازار سرمایه آسیب خواهد زد. وضعیتی که در حالحاضر بورس دچار آن است و سرمایهگذاران از آینده آن بیخبر هستند. حالا حجم معاملات بهشدت پایین است. خروج پول زمانیکه از سهام و صندوقهای درآمد ثابت توسط اشخاص حقیقی بهطور توأمان رخ میدهد، اصطلاحا سرمایهها از بازار سرمایه و صندوقهای درآمد ثابت به سمت سایر بازارهای موازی کوچ میکند. از ابتدای سال تاکنون بیش از 10هزار میلیارد تومان خروج پول اشخاص حقیقی از صندوقهای سهام صورتگرفته است. طبیعتا در پی چنین اتفاقی سایر بازارهای مالی نیز رشد پیدا کردهاند.
در حوزه کامودیتیها اگر نرخ دلار سامانه نیما را برای سالجاری که اکنون در کانال 26هزارتومان قرار دارد، رقم 27هزارتومان درنظر بگیریم خیلی از ریزشهای بازارهای جهانی جبران میشود. نکته اینجاست که بازار سرمایه با رشد قیمت کامودیتیها همراه نبوده است که اکنون انتظار داشته باشیم با افت قیمتها نیز تغییر پیدا کند. بهعنوان مثال فولادمبارکه 1100تومانی با ورق 500دلاری، هیچگاه با ورق 900 دلاری قیمت آن دوبرابر نشد که در حالت فعلی هم انتظار ریزش داشته باشیم. یا در صورتیکه مس را 10هزار دلار محاسبه کنیم و میانگین 1401 را 10درصد پایینتر از این رقم حدود 9هزار دلار در نظر بگیریم، در این حالت میانگین نرخ فروش دلار نیمایی 23هزار و 500تومانی اگر بر فرض به رقم 27هزارتومان رسیده باشد سودآوری شرکتهای مرتبط حدود 20درصد بالاتر برآورد میشود. با چنین مفروضاتی مشاهده میشود که رشد نرخ دلار میتواند کاهش قیمت کامودیتیها را به نوعی پوشش دهد. برجام، دیگر موضوع حائزاهمیت بوده اما ابهام و پیشبینی ناپذیربودن آن سهامداران را سردرگم کرده است. اگر سرمایهگذاران بر اساس متغیرها قصد تصمیمگیری داشته باشند باید اثر تاثیرگذاری این تفکر تحلیلی را در نظر بگیریم. منطقی نیست زمانیکه بازار سرمایه قصد اصلاح دارد خودرویی، بانکی، سهام کوچک، سهام بزرگ، سهام تورمی، سهام غیردلاری، کامودیتی و... همگی با یکدیگر ریزش پیدا کنند.
افت دستهجمعی به این معنی است که بازار بهصورت تحلیلی رفتار نمیکند و سرمایهگذار حقیقی بهدنبال سهامی است که بتواند متناسب با تورم رشد کند. زمانیکه دولت و زیرمجموعههای آن سهامدار یک شرکت هستند و برای تامینمالی خود به هر نحوی اقدام به فروش سهام میکنند، سهامدار ترجیح میدهد پول را به کالایی تبدیل کند که عرضه آن در اختیار دولت نیست. زمانیکه پول تبدیل به طلا، دلار، خودرو یا مسکن میشود باید توجه داشت بهعنوان مثال عرضه مسکن در اختیار دولت نیست، در نتیجه میانگین ملک در تهران به رقم 41میلیون تومان میرسد. مدل کنترلی دولت همین مدلی است که برای اجارهها مشاهده میشود. هیچ اتفاقی روی نمیدهد و بهراحتی رویه گذشته ادامه پیدا میکند. صددرصد افزایش نرخ اتفاق میافتد و کاری از دست این نهاد ساخته نیست، چراکه عرضه را در اختیار ندارد. مثلا دولت 10هزار واحد مسکونی در تهران ندارد که با عدمدریافت اجاره مردم را به این سمت هدایت کند و در نتیجه صاحبان ملک در پروسه عرضه خود با مشکل مواجه شوند.
در عین حال در بازار سهام متاسفانه چنین اتفاقی روی میدهد. دولت بهراحتی به زیرمجموعههای صندوقهای بازنشستگی اعم از صندوق فولاد، صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق تامیناجتماعی، صندوق ذخیره فرهنگیان و ... دستور میدهد که خود هزینههای عمومی اداری را تامینمالی کنند. این صندوقها هم بهراحتی اقدام به فروش سهام میکنند. بازار سهام اکنون ارزنده است. P/ E ttm بازار با گزارشهای 3ماهه به رقم کمتر از 5/ 6واحد رسیده است و تجربه 4 سالگذشته نشان میدهد P/ E ttm کمتر از محدوده 5/ 6 واحد دقیقا از کف بازار حکایت دارد. در شرایطی که تورم 40 تا 50درصدی وجود دارد منطقی نیست بازار سهام روندی نزولی به خود بگیرد. ریزش در چنین شرایطی خارج از روند تحلیلی است. به نظر میرسد تامینمالی نهادهای دولتی از بازار سرمایه تا زمانیکه توافق در حوزه برجام صورت نگیرد، چنین رویهای ادامهدار خواهد بود.