یکی از عمده دلایل بازیهای کمگل و نه چندان زیبای استقلال، عدم بالانس تیمی است. البته سال گذشته هم از استقلال فوتبال تماشاگرپسندی شاهد نبودیم؛ اما فرهاد مجیدی ادعایی در این خصوص نداشت و البته سیستم تیم او هم مبتنی بر دفاع و استفاده از اشتباهات حریف بود. جایی که آنها به نحو احسن در انجام آن موفق بودند و بهترین خط دفاعی تاریخ لیگ برتر را ثبت کردند. با این تفاسیر حالا که سرمربی جدید با تفکرات متفاوت آمده، چینش نفرات هم باید براساس استراتژیهای مدنظر وی باشد؛ اما به نظر میرسد ساپینتو تاکنون نه به خوبی بازیکنانش را شناخته و نه اصولا مهرهای دارد که بتواند روی او برای انجام یک فوتبال شناور حساب کند. استقلال تا دلتان بخواهد مهاجم دارد؛ اما چه کسی قرار است آنها را تغذیه کند؟ در جریان بازی بی کیفیت استقلال و نفت مسجد سلیمان، استقلال با سه هافبک که هرسه خصوصیات تدافعی دارند بازی را شروع کرد؛ یعنی سعید مهری، روزبه چشمی و مهدی مهدیپور. اما این موضوع دیگر نمیتواند نشأتگرفته از عدم شناخت سرمربی پرتغالی از خصوصیات بازیکنانی باشد که دو، سه ماه است زیر نظرش تمرین میکنند و چندین بازی رسمی و دوستانه هم برگزار کردهاند.
در چنین شرایطی عدم توازن در جذب نفرات تیم بسیار به چشم میآید. اوج این موضوع هم برمیگردد به ناهماهنگی بهوجودآمده در اعلام لیست مازاد که درنهایت منجر به حضور کاوه رضایی در تراکتور و ماندن ارسلان مطهری در جمع آبیپوشان شد. استقلال در ترکیب فعلی به جز عزیزبک آمانوف و تا حدودی آرش رضاوند، هیچ هافبک خلاقی ندارد و این موضوع بهشدت در چگونگی خلق موقعیت و ایجاد تعادل میان خطوطسه گانه تیم موثر است. چیزی که در این 4 هفته از تیم ساپینتو مشاهده شده، سردرگمی در خط حمله است و اگر حرکات فردی مهرههایی نظیر مهدی قائدی، محمد محبی و کوین یامگا نبود، این تیم در به ثمر رساندن همین تعداد گلهای محدود هم ناکام میماند. اینجاست که سوال اینکه چه کسی استقلال را بسته، مطرح میشود. ساپینتو آنقدر دیر قرارداد بست که نمیشد برای جذب بازیکنان مدنظرش صبر کرد و اصولا سرمربی خارجی با توجه به عدم شناخت از بازیکنان ایرانی، حداقل در سال اول مرجع خوبی برای انتخاب ترکیب نیست. اما مشاوران و اطرافیان مدیریت استقلال میتوانستند کمی تعادل را رعایت و به جای خرید این همه فوروارد، حداقل یک هافبک بازیساز به ترکیب اضافه کنند.