از سوی دیگر نقشیابی جدید ایران زمانی مورد پذیرش قرار گرفت که آژانس بینالمللی انرژی اتمی و چین بهعنوان دو بازیگر بینالمللی ایفای نقش کردند. هریک از این بازیگران بینالمللی نقش اساسی و تعیینکننده در ارتباط با آینده سیاسی و منطقهای دارند که ایران و عربستان در آن به کنشگری مبادرت میکنند. رویکرد مقامهای چینی نسبت به موضوع سیاست بینالملل کاملا ماهیت ساختاری دارد و الگوی ظهور آرام چین تاثیر خود را بر قالبهای ادراکی و رفتاری ایران در صحنه کنش تعاملی با قدرتهای بزرگ بعد از دیدار از چین به جا گذاشته است. در شرایط موجود ایران تلاش دارد بار دیگر نقش منطقهای و بینالمللی خود را بازیابی کند و از این طریق سازوکارهای کنش سازنده برای ایجاد فضای تعاملی، تعادلی و موازنهساز در محیط منطقهای را در دستور کار قرار دهد.
1- چرایی شکلگیری توافق ایران و عربستان
توافق ایران و عربستان بدون نقشیابی قدرتهای بزرگ و نهادهای بینالمللی قابل تصور نیست. نقش و الگوی رفتاری چین در سیاست بینالملل: ماهیت آرام، مرحلهای، سازنده و معطوف به کنش سازنده و تدریجی در نظام جهانی بوده است. الگوی توسعه اقتصادی و کنش رفتاری چین همواره بهعنوان یکی از نمونههای رفتار سازنده برای کشورهای منطقهای مورد توجه قرار میگیرد. الگوی توسعه چین نقش موثری در روند اقتصاد منطقهای و جهانی داشته است. چین توانست قالبهای ایدئولوژیک و انگیزشهای راهبردی خود را با شکلبندیهای ساختاری اقتصاد جهانی پیوند دهد. چین در دو دوران تاریخی انگارههای متفاوتی برای نقشیابی در سیاست، اقتصاد و نظم جهانی ایفا کرد. در مرحله آغازین نشانههایی از تلاش انقلابی معطوف به مقابله با نظم اقتصادجهانی بهوجود آمده بود. در مرحله دوم کنش انقلابی ماهیت سازنده و اثرگذار در اقتصاد جهانی و منطقهای داشته است. الگوی چین برای بسیاری از کشورهای انقلابی از این جهت اهمیت دارد که قالبهای نقشیابی منطقهای بر اساس الگوی کنش سازنده و همکاریجویانه را منعکس میسازد.
نقش چین در روند بازیابی سازوکارهای کنش همکاریجویانه ایران و عربستان بسیار تعیینکننده بوده است. چین در شرایطی توانست نقش میانجی در اقتصاد و سیاست منطقهای را ایفا کند که تولید ناخالص داخلی خود را به میزان قابل توجهی ارتقا دهد و بهعنوان یک بازیگر جهانی با جهتگیری امنیت منطقهای در آسیای جنوب غربی ایفای نقش کند. هر بازیگری که از قدرت سیاسی، اقتصادی و ساختاری برخوردار شود، طبعا قادر خواهد بود زمینه لازم برای اثربخشی در محیط منطقهای را فراهم سازد. بازسازی روابط ایران و عربستان در این شرایط، در قالب و فضای ساختاری معنا پیدا میکند. نقش چین بهعنوان بازیگر میانجی به این دلیل اهمیت دارد که موقعیت کنش اقتصادی چین در آینده جنوب غربی آسیا تعیینکننده و اثربخش خواهد بود. الگوی رفتاری چین ماهیت اقتصادی و تکنولوژیک دارد. طبعا قراردادهای اقتصادی چین با ایران و عربستان نقش بسزایی در شکلگیری فضای ارتباطی جدید ایفا کرده است. بازیگر میانجی باید از نقش سازنده، حمایتی و کنترلی در الگوی کنش بازیگران رقیب برخوردار باشد.
2- پیامدهای توافق ایران و عربستان
بازار اقتصادی بیش از فضای رسانهای و سیاسی نسبت به توافق انجامشده بین ایران و عربستان واکنش نشان داد. در ایران بسیاری از موضوعات اجتماعی، راهبردی و ژئوپلیتیک ماهیت اقتصادی پیدا کرده است. بازار اقتصادی، ارزش و اثربخشی آن را منعکس میسازد. جامعه ایرانی هرگونه سازوکار معطوف به گذار از بحرانهای اقتصادی را برای آینده سیاسی و اجتماعی خود به فال نیک میگیرد. بنابراین توافق میتواند در گام اول زمینه تبدیل جنگ سرد در روابط ایران و عربستان را به صلح سرد فراهم آورد. در مرحله دوم بازار اقتصاد منطقهای نسبت به الگوی مبادله مالی، پولی، بانکی و مبادله کالایی واکنش مثبت نشان خواهد داد. در مرحله سوم زمینه برای ظهور برخی از نشانههای تنشزدایی بهوجود میآید. توضیح آنکه تنشزدایی باید بر اساس معادله قدرت انجام گیرد.
تنشزدایی در شرایطی از اهمیت و اثربخشی برخوردار است که شکل جدیدی از موازنه قدرت بین بازیگران منطقهای فراهم شود. تاکنون ایران و عربستان نقش امنیتی یکدیگر در فضای ژئوپلیتیک جنوب غرب آسیا و خلیجفارس را مورد پذیرش قرار ندادهاند. به همین دلیل است که تاکنون چالشهای امنیتی دو بازیگر تداوم و افزایش همهجانبهای پیدا کرده است. در نهایت فضای موجود میتواند زمینه نقشیابی بازیگران سازنده بینالمللی را در آینده اقتصاد ایران فراهم آورد. نظام جهانی و کارگزاران اصلی سیاست بینالملل به این موضوع واقفند که حاشیهسازی کشوری مثل ایران میتواند آثار و پیامدهای مخرب امنیتی و راهبردی داشته باشد.
کشوری همانند ایران که از قدرت ابزاری لازم برخوردار است، باید در ژئوپلیتیک و نقش منطقهای از جایگاه مطلوب و سازنده برخوردار باشد. شکلگیری چنین نقشی نیازمند آن است که اقتصاد سیاسی و اجتماعی ایران از سوی نهادهای اقتصاد بینالملل حمایت شود. شاید بتوان شرایط ایجادشده در فضای امنیت منطقهای را در روند تنشزدایی منطقهای ترمیم کرد. هرگونه تنشزدایی در روابط کشورهای منطقهای ایران و عربستان میتواند زمینه ظهور شکلی از موازنه آرام در محیط منطقه خلیج فارس را به گونه تدریجی فراهم سازد.
نتیجه
توافق ایجادشده در روابط ایران و عربستان برای بازگشایی سفارت از این جهت اهمیت دارد که این امر توانست بر اساس نقش سیاسی و میانجیگری چین سازماندهی شود. این نقش بر اساس فرآیندی انجام گرفت که در مرحله اول رئیسجمهور چین در سفر به عربستان انجام داد. مواضع چین برای سیاست عربستان اعتمادساز تلقی شد. در مرحله دوم زمینه برای دیدار رئیسجمهور اسلامی ایران از چین فراهم شد. این امر، زمینه شکلگیری نشانههایی از کنش همکاریجویانه ایران در فضای منطقهای را به وجود آورد. سیاست خارجی و اقتصادی چین بهگونهای سازماندهی شده که برای ایفای نقش در اقتصاد و سیاست بینالملل نیازمند منطقه آرام و بدون تنش است. سیاست اقتصادی چین بهگونه اجتنابناپذیری بدون توجه به نقش اقتصادی و ژئوپلیتیک ایران تحقق پیدا نخواهد کرد. راهبرد یک جاده و یک راه از این جهت اهمیت دارد که زمینه همکاری بازیگران منطقهای و قدرتهای بزرگ را به وجود میآورد. همواره نظریهپردازان نئولیبرال بر ضرورت سازوکارهای مبادله برای صلح و امنیت منطقهای تاکید داشتهاند.
میانجیگری چین در بازسازی روابط ایران و عربستان بر اساس سازوکارهای اقتصاد و سیاست جهانی شکل گرفته است. به همین دلیل میتوان میزان اثربخشی آن بر اقتصاد سیاست و امنیت منطقهای را نسبتا پایدار و تعیینکننده دانست. چنین فرآیندی، شکل جدیدی از دیپلماسی و سیاست خارجی در کنش تعاملی ایران با قدرتهای بزرگ و بازیگران منطقهای را فراهم میسازد. توافق ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتواند زمینه اعاده دیپلماسی هستهای و مذاکرات وین را در سال1402 شکل دهد. چنین فرآیندی به گونه اجتنابناپذیری تاثیر خود را بر اقتصاد و سیاست منطقهای ایران به وجود خواهد آورد؛ همانگونه که خبر توافق انجامشده شوک خود را به بازار اقتصادی ایران وارد آورد، چنین فرآیندی در آینده نزدیک الگوی کنش منطقهای ایران و شکلبندی اقتصادی آن را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
* استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران