سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
قوه قضائیه تکلیف این شوخی را مشخص میکند!
اسحاق جهانگیری، فعال چپ و معاون اول دولت رئیس جمهور روحانی اخیراً طی اظهاراتی در جمع تعدادی از مدیران اصلاحطلب در دولتهای گذشته، پیرامون شکایت قالیباف گفته است:
"این رفتار از شوخی های دوران ما است که یک نامزد از نامزد دیگر به خاطر مسائل طرح شده در مناظره ها که مردم آن مباحث را شنیده و خود قضاوت کرده اند، شکایت میکند."
به گزارش جماران، او میافزاید: در انتخابات 96 ایشان به اشکال مختلف مسائل شخصی یا موضوعاتی که در حوزه مستقیم مسئولیت بنده نبود را مورد سوال قرار داد. من ضمن پاسخ، به طرح چند پرسش پیرامون موضوعاتی که آن زمان و شاید هنوز در افکار عمومی مطرح بود مانند املاک نجومی، چگونگی واگذاری سهام شهرداری در بانک سرمایه و... پرداختم که ایشان به این سوالات پاسخی نداد. ظاهرا ایشان اهل پاسخ گویی نیست. در حالیکه مسئولان جمهوری اسلامی باید بدانند بدون استثنا باید به افکار عمومی پاسخ بدهند."[1]
*آقای جهانگیری گویا نه پاسخ قوه قضائیه مبنی بر کذب بودن تمام این اتهامات (املاک نجومی و غیره) را شنیده و نه تمایلی داشته به پاسخگویی قالیباف در قبال تک به تک این تهمتها در مقاطع مختلف گوش فرا دهد.
ضمن اینکه در آن مناظره انتخاباتی کذا هم وقتی برای پاسخ دادن به این اتهامات نبود.
معالوصف هم مردم و هم مخاطبان آقای جهانگیری منتظر خواهند بود تا نظر قوه قضائیه بعنوان داور اصلی، در قبال اتهامات جهانگیری را بشنوند.
فضای رسانهای و سیاسی ما به شدت محتاج این است که هر شخصی مسئول اظهارات و حتی وعدههایش باشد و در قبال آنها تشویق یا مجازات یا استنطاق شود.
گفتنیست، مشاور سیاسی و رسانه رییس مجلس در واکنش به این اظهارات جهانگیری به ایسنا گفته است: 8 سال آقای جهانگیری با مردم شوخی کرد، یکبار هم با صدور حکم دادگاه، ما با او شوخی میکنیم! +
***
میگویند کسی منتظر انتخابات نیست!
2 گام تا شورش مسلحانه؛ یک گام بر صندوق رأی و یک گام به سمت خیابان
حسین نورانینژاد، فعال اصلاحطلب و عضو کادر حزب اتحاد ملت اخیراً طی یادداشتی که کانال تلگرامی امتداد آنرا منتشر کرد، نوشته است: در یکی از شدیدترین دوران نارضایتی مردم از شرایط عمومی کشور، کمتر کسی به فکر تغییر ریل حکومتداری و بهبود شرایط از مسیر انتخابات است...امروز در مواجهه با حاکمیت یکدست ناشی از دو انتخابات کمشور 1398 و 1400 کمتر کسی از رای ندادن خود پشیمان است و چهبسا برخی از مشارکتکنندگان در آن دو انتخابات احساس بیهودگی از آن تصمیم خود دارند. چه چیزی باعث این تغییر شرایط شده است؟
او در ادامه به زعم خود به طرح برخی مسائل و مشکلات و ادعاها به عنوان دلایل این بیانتظاری و سرخوردگی فرضی پرداخته و در خاتمه نیز مینویسد: تغییر این شرایط هم پکیجی برای تغییر همه این زمینهها در ابعاد ساختاری و رویکردی و رفتاری را با هم میطلبد وگرنه بعید است رفتار سیاسی طیف ناراضی جامعه تا اطلاع ثانوی تغییر محسوسی کند، حتی اگر برخی نیروهای سیاسی منتقد یا اصلاحطلب برای این تغییرات مجاب شوند و برای آن تبلیغ کنند.[2]
*بدیهیترین دلیل برای مطلوبیت انتخابات و لزوم منتظر بودن برای آنرا باید در کلام کسانی جست که معتقدند مشکلات زیادی در کشور وجود دارد. و چه دلیلی از این بهتر و واضحتر که برای تغییر ریل معقول اجرائیات کشور هیچ راهکار و چارهای به جز انتخابات وجود ندارد.
اما اینکه چرا امثال آقای نورانینژاد و سایر دوستان ایشان که در "ستاد تحریم انتخابات" حضور دارند؛ از این حقیقت بزرگ (راه حل بودن صندوق رأی) با مردم سخن نمیگویند را باید در سوء نیتهای اثباتشدهی آنان جست.
سوء نیتی که میداند بر زمین گذاشتن صندوق رأی یعنی برداشتن اسلحه(!) و از آنجا که همین خواب را برای نظام اسلامی و امنیت مردم دیده است؛ پس چارهای ندارد جز اینکه در مقابل آفتاب حقیقت بایستد تا تقلا کند کسی نور را نبیند.
جالب است که در اظهارات و اقاریر این قبیل افراد میبینیم که دائما اصرار دارند که دوران روحانی یا خاتمی خوب بوده اما هیچ تشویقی برای انتخابات بعنوان مسیری که میتواند مطلوب مطلق یا نسبی اینان در اجرا و سیاست را دوباره روی کار بیاورد، نمیبینیم!
نمیبینیم چون همانطور که اشاره شد پروژه اینان سالیانی است که به سمت "فتنه اقتصادی" و جنگ مسلحانه سوق پیدا کرده است و فتنه اقتصادی هم جز با ذبح صندوق رأی ممکن نیست.
دقت شود که بهانه اینان مبنی بر "نبود نامزد مطلوب ما در انتخابات" هم یک بهانه بیمبناست زیرا اولا اینان نزدیک به 40 سال با همین قوانین فعلی در انتخاباتها شرکت کرده اند و ثانیا آقای نورانینژاد و سایر دوستان تحریمیاش در انتخابات 92 هم نامزد مطلوب نداشتند اما عقلانیت به خرج دادند و از "نامزد نزدیک" یعنی حسن روحانی حمایت کردند.
لذا سؤال اینجاست که چرا دیگر حاضر به این کار نیستند؟!
و البته پاسخ هم آنجاست که حاضر نیستند چون میخواهند تا عمرشان تمام نشده؛ بر باد رفتن نظام را از مسیر خشونت خیابانی و فتنه اقتصادی ببینند و همانطور که اشاره شد؛ این پروژه شوم از مسیر "تحریم انتخابات و ذبح صندوق رأی" بعنوان یگانه راه مردم برای تغییر معقول اوضاع محقق میشود.
مجددا تأکید میشود که شیوع مشکلات اتفاقا بهترین دلیل برای شرکت در انتخابات و مشارکت گسترده است تا فرایند حل مشکلات کشور با "رأی خوب" مردم؛ سرعت بیشتری پیدا کند.
اما آقای نورانینژاد و دوستان تحریمیشان در ستاد اصلاحات این را نمیخواهند...
جالب است که ما پیش از این در یک تخاطب رسانهای از نورانینژادِ تحریمی که منکر تقلای اصلاحطلبان ستادی برای برداشتن اسلحه شده بود، پرسیدیم که آیا در 2 راهی صندوق رأی و اصلاحات سخت و مسلحانه؛ راه سومی را هم میشناسد یا خیر؟ که البته آقای نورانینژاد سکوت کرده و پاسخی نداشتند![3]
گفتنیست، ستاد اصلاحات تاکنون دو انتخابات 98 مجلس و 1400 ریاستجمهوری را رسما تحریم کرده است.
لکن حزب کارگزاران و چند حزب دیگر با این تصمیم غلط و غیر عقلانی همراهی نکرده و در انتخابات شرکت کردهاند.
اشاره خط پایانی یادداشت نورانینژاد مبنی بر اینکه "حتی اگر برخی نیروهای سیاسی منتقد یا اصلاحطلب برای این تغییرات مجاب شوند" اشاره به همین کورسوهای عقلانیت در اردوگاه اصلاحات است که گویا از نظر نورانینژاد و دوستانش، همین کورسوها هم باید ذبح شوند!
***
جریمه یک میلیارد و 680 میلیون تومانی یک آرایشگاه زنانه به دلیل گرانفروشی
مدیرکل تعزیرات حکومتی فارس گفته است: یک واحد آرایشگاه زنانه در استان به دلیل گران فروشی خدمات، به پرداخت جریمه 16 میلیارد و 800 میلیون ریال محکوم شد.
به گزارش ایرنا، غلامرضا سالاری در این زمینه تصریح کرد: با گزارش بازرسان سازمان صمت در خصوص تخلف یک واحد صنفی آرایشگاه زنانه، پرونده این واحد صنفی به تعزیرات حکومتی ارسال شد.
مدیرکل تعزیرات حکومتی فارس با اشاره به جریمه 16میلیارد و 800 میلیون ریالی این آرایشگاه زنانه، افزود: میزان 10 میلیون ریال جریمه هم به دلیل ارایه نکردن فاکتور برای این واحد صنفی در نظر گرفته شد.[4]
*بایستی اذعان کرد که بازار کالاها و خدمات در ایران هماکنون به شدت تشنه همین قبیل رفتارهای نظارتی و تعزیراتی است زیرا گرانی فعلی حاکم شده بر این بازار یک گرانی بیقاعده است که راهکار برخورد با آن نظارتی است نه اقتصادی!
زیرا این گرانی بیقاعده از هیچ قاعدهای پیروی نمیکند.
متأسفانه باید گفت که این قبیل برخوردهای عقلانی با معضل گرانی بیقاعده به شدت کم و ناچیز است و حتی شاهدیم که برخی مسئولان رده بالا اظهار میکنند که ما قائل به قیمتگذاری نیستیم![5] فلذاست که سطح تأثیرگذاری این قبیل برخوردها نیز عملا کم و ناچیز خواهد بود.
بازار دچار گرانی بیقاعده در تمام دنیا با برخورد مواجه میشود و بازاری که حاکم اصلی آن یعنی دولت از اعمال حاکمیت طفره برود؛ طمع و سودپرستی را جایگزین دولت خواهد کرد و در این فرایند عملا مردم هستند که قربانی گرانی خواهند شد.
دولت محترم طبق وعدههایش وظیفه دارد فکری به حال گرانی بیقاعده بکند و مردم را از گرانی اجاره، گرانی مواد غذایی، گرانی درمان و گرانی خودرو نجات دهد.
***
1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1594769
2_ https://hammihanonline.ir/news/title-one/chra-ksy-mntzr-antkhabat-nyst
3_ mshrgh.ir/1397665
4_ https://irna.ir/xjMvtj
5_ mshrgh.ir/1491074