این مترجم در گفتوگو با ایسنا، درباره بازترجمه آثاری که قبلا ترجمه شدهاند گفت: در خیلی از مواقع ترجمههای جدید بهتر از ترجمههای قدیمی است، در مواردی نیز ترجمه جدید رونویسی از ترجمههای قبلی است؛ به طور مثال ترجمههایی از کتاب «تنهایی پرهیاهو» که پرویز دوایی آن را از زبان چک ترجمه کرده است، به صورت کپی وجود دارد و تعداد کپیها از ترجمه قبلی کم نیست.
او در ادامه خاطرنشان کرد: اینکه بخواهیم جلو این کار را بگیریم، کار درستی نیست. باید همه کتابها منتشر شود و تشخیص این را که ترجمهای از کتاب خوب است یا خیر، به مخاطبان واگذار کنیم.
همایونپور با بیان اینکه جلو ترجمههای بد را گرفتن عملی نیست، گفت: برای جلوگیری از این مسئله یا باید مجازات زندان بگذاریم که من مصلحت نمیبینم با زور و زندان جلو آن را بگیریم و یا اینکه به خوانندگان و مترجمان آگاهی بدهیم.
او اظهار کرد: به طور کلی ترجمههای جدید از آثار کلاسیک یا ترجمههای بهتری هستند و یا اینکه رونویسی از ترجمههای قبلی، که مخاطبان هر دو را میفهمند.
این مترجم تأکید کرد: در عرصه فرهنگی با زور وارد نشویم و از آن دوری کنیم؛ با آگاهیسازی مردم وارد شویم بهتر است.
او با بیان اینکه ترجمه همزمان از کتاب به خود کتاب بستگی دارد، بیان کرد: اگر کتاب کلاسیک و یا کتاب فلسفی اساسی باشد، مانعی ندارد که چند ترجمه همزمان از آن صورت بگیرد، اما درباره کتابهای دیگر خوب نیست و ناشری که کتاب را منتشر میکند باید به نحوی به ناشران دیگر اطلاع دهد تا آنها کتاب را ترجمه و منتشر نکنند.
همایونپور با بیان اینکه مکانیسمی برای جلوگیری از ترجمه همزمان نمیبیند، اظهار کرد: اگر بخواهیم گرفتار کپیرایت شویم، وزارت ارشاد دستگاهی طرحی میکند که باید کتاب را در آن ثبت کرد که ممکن است نام کتاب را پس و پیش ثبت کند، یا برای برخی را ثبت کند و برخی را ثبت نکند.
او درباره اینکه انگیزه مادی چقد در ترجمههای موازی تأثیر دارد، گفت: این مسئله نیز به کتاب و نویسنده آن بستگی دارد اما فکر نمیکنم این تیراژ 300 و 500 نسخهای سود قابل ملاحظهای داشته باشد. در بازار کتاب با تیراژ 300 - 500 نسخه نگرانی اصلی، اصل کتابخوانی است. نه اینکه ترجمه بد باشد. ترجمه بد نگرانی ندارد، زیرا اگر ترجمهای بد باشد، خواننده بعد از چند صفحه آن را رها میکند و ادامه نمیدهد.
همایونپور همچنین درباره کتابهایی که به صورت تحتاللفظی ترجمه شدهاند، گفت: ترجمه تحتاللفظی نباید باشد و اگر هم چنین چیزی باشد مخاطب بعد از خواندن چند صفحه، کتاب را کنار میگذارد. چطور میشود از گذشته تا کنون چند مترجم شاخص داریم در حالی که نام تعداد زیادی از مترجمان را اصلا نشنیدهایم؟ مخاطب، کتاب اول مترجم را میخرد و اگر بد بود دیگر کتاب او را نمیخرد.
او با تأکید بر اینکه خط و نشان کشیدن در کار فرهنگی و پای دولت را به میان کشیدن در کار فرهنگی را مناسب نمیداند، خاطرنشان کرد: باید کار فرهنگی را بر عهده جامعه و مردم بگذاریم. قائل بودن به آزادی در عرصه فرهنگی نتایج بهتری دارد تا اینکه بخواهیم این عرصه را محدود کنیم زیرا با ایجاد محدودیت نمیدانیم چه پیش خواهد آمد، و به بهانه اینکه مثلا جلو ترجمه بد را بگیرند ما را به کجاها ببرند. آزادی در این مورد خوب است؛ نگران نباشید.
مدیر فصلنامه «نقد و بررسی کتاب تهران» همچنین یادآور شد: برای اینکه ترجمه خوب شناخته شود باید در مطبوعات نقد و بررسی شود. نقد و بررسی در روزنامهها و مجلات پرتیراژ بر روی حساب و کتاب یا دوستی است. چند مجله نقد کتاب معروف داریم که میتوان به آنها اعتماد کرد اما روزنامههای پرفروش خیلی قابل اعتماد نیستند زیرا منتقد میخواهد دوستی خود را با صاحب اثر حفظ کند و یا اینکه دشمنی خود را نشان دهد و عطش انتقام خود را فروبنشاند.
او اظهار کرد: ممکن است کتابهایی با ترجمه بد فروش بروند اما در مقایسه و سنجش با کتابهای با ترجمه خوب بعد از مدتی از گردونه خارج میشوند. در واقع کتاب خوب راه خود را پیدا میکند.