اخلاص در عمل از دیدگاه استاد انصاریان

بدون تردید اخلاص در عمل و به عبارت دیگر عمل را فقط و فقط براى جلب رضایت حق انجام دادن، و احدى را در عمل شرکت ندادن، عمل را در قله ارزش قرار مى‌دهد، و سودى سرشار در دنیا و آخرت نصیب انسان مى‌نماید و سبب بقاء عمل و منافعش به صورت حقیقتى ابدى مى‌گردد.

اخلاص در عمل از دیدگاه استاد انصاریان

 

بدون تردید اخلاص در عمل و به عبارت دیگر عمل را فقط و فقط براى جلب رضایت حق انجام دادن، و احدى را در عمل شرکت ندادن، عمل را در قله ارزش قرار مى‌دهد، و سودى سرشار در دنیا و آخرت نصیب انسان مى‌نماید و سبب بقاء عمل و منافعش به صورت حقیقتى ابدى مى‌گردد.

اگر کعبه و مسجدالحرام و مواقف کریمه و مناسک شریفه نوریه از زمان ابراهیم و اسماعیل برپاست و قطعاً تا طلوع قیامت هم برپا خواهد بود، و اگر در هر زمانى میلیون‌ها دل مشتاقانه متوجه آن ناحیه است، و به سوى آن نماز و دعا خوانده مى‌شود، همه و همه نتیجه اخلاص ابراهیم و اسماعیل است.

قرآن مجید در بسیارى از آیات و با عباراتى متنوع بر اخلاص در عمل اصرار مى‌ورزد و عمل آلوده به ریا و شرک و باطل و فاقد ارزش مى‌داند، محصول عمل ریائى رضایت خلق و محصول عمل خالصانه رضایت خالق و بهشت عنبر سرشت است.

إِلَّا الَّذِینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَ أَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْراً عَظِیماً: «1»

مگر کسانى که توبه کردند و مفاسد خود را اصلاح نمودند، و به خدا تمسک جستند، و عبادتشان را براى خدا خالص ساختند، پس آنان در زمره‌ى مؤمنان‌اند و مسلماً خدا مؤمنان را پاداشى بزرگ خواهد داد.

قُلْ إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ لا شَرِیکَ لَهُ وَ بِذلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ: «2»

بگو یقیناً نماز و عباداتم و زندگى و مرگم براى خدا پروردگار جهانیان است، او را هیچ شریکى نیست و به این یگانه پرستى مأمورم و نخستین کسى در این جامعه هستم که تسلیم او و فرمان‌هاى او هستم.

فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ أَلا لِلَّهِ الدِّینُ الْخالِصُ: «3»

خدا را در حالى که ایمان و اعتقاد را براى او از هر گونه شرکى خالص مى‌کنى بپرست، آگاه باشید که ایمان و اعتقاد و عبادت خالص ویژه خداست.

از حضرت رضا (ع) روایت شده که امیرمؤمنان پیوسته مى‌فرمود:

«طوبى لمن اخلص لله العبادة و الدعاء و لم یشغل قلبه بما ترى عیناه، و لم ینس ذکر الله بما تسمع اذناه، و لم یحزن صدره بما اعطى غیره:» «4»

خوشا به حال کسى که عبادت و دعا را براى خدا خالص، و پاک از همه شوائب قرار دهد، و قلبش به آنچه که چشمش مى‌بیند مشغول نشود، و یاد خدا را در برابر آنچه گوشش مى‌شنود از یاد نبرد، و درونش به آنچه به دیگرى عطا مى‌شود اندوهگین نگردد.

حضرت رضا از پدرانش از رسول خدا روایت مى‌کند:

«ما اخلص عبد لله عزوجل اربعین صباحا الا جرت ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه:» «5»

عبدى به مدت چهل روز خدا را براى خدا خالص نمى‌کند مگر این چشمه‌هاى حکمت از قلبش بر زبانش جارى مى‌گردد.

حضرت باقر (ع) از رسول خد روایت مى‌کند که آن حضرت فرمود:

«یا ایها الناس انما هو الله و الشیطان، و الحق و الباطل، و الهدى و الضلال و الرشد و الغى و العاجلة و العاقبة و الحسنات و السیئات فما کان من حسنات فمن الله و ما کان من سیئات فللشیطان:» «6»

اى مردم فقط خدا و شیطان، و حق و باطل، و هدایت و گمراهى، و رشد و استقامت و غوایت و ضلالت، و دنیا و آخرت، و نیکى‌ها و بدى‌هاست، پس آنچه از نیکى‌هاست از خداست، و آنچه از بدى‌هاست براى شیطان است.

اسماعیل بن یسار مى‌گوید از حضرت صادق (ع) شنیدم مى‌فرمود:

«ان ربک لرحیم، یشکر القلیل، ان العبد لیصلى الرکعتین یرید بها وجهه الله فیدخل الله به الجنة:» «7»

یقیناً پروردگار شما مهربان است، در برابر عمل اندک پاداش فراوان مى‌دهد، هر آینه عبد دو رکعت نماز مى‌خواند و به آن رضایت خدا را منظور داد، پس خداوند به آن دو رکعت او را وارد بهشت مى‌نماید.

از حضرت جواد (ع) روایت شده:

«افضل العبادة الاخلاص:» «8»

برترین عبادت اخلاص است.

از حضرت صادق (ع) روایت شده:

«من احب لله، و ابغض لله، و اعطى لله، و منع لله، فهو ممن یکمل ایمانه:» «9»

کسى که براى خدا دوست بدارد، و براى خدا دشمنى کند، و براى خدا بپردازد، و براى خدا منع کند، از کسانى است که ایمانش را کامل مى‌کند.

 

قبولى عمل‌

عمل در صورتى که مطابق با خواست حضرت حق انجام گیرد، و شرایط فقهى‌اش کامل باشد، و براى جلب نظر کسى نباشد، و بر اساس خلوص و اخلاص بنا گردد، قطعاً از جانب پروردگار پذیرفته مى‌شود، و منافع و سودش ابدى مى‌گردد، و در آخرت به صورت بهشت و رضوان جلوه خواهد کرد.

ابراهیم و اسماعیل که از بندگان مخلص حق بودند، و در همه لحظات زندگى جز خدا را در نظر نداشتند، و جز خدا را نمى‌خواستند، و جز براى خدا قدمى برنمى‌داشتند بناى خانه کعبه را بر پایه اخلاص برپا کردند، و با تضرع و زارى از پروردگار مهربان درخواست قبولى آن را نمودند، خداى مهربان و سمیع و علیم که شنواى دعا و آگاه به وضع و حال دعا کننده است دعاى آن دو بزرگوار را مستجاب کرد، و عمل آنان را پذیرفت و به آن جنبه ابدیت و ثابت بودن داد.

من در این بخش لازم مى‌دانم شرط یا شرایط قبولى عمل را از امت اسلام و جامعه‌اى که ادعا دارد جامعه محمدى است، و خود را منتسب به رسول خدا و نیز ائمه طاهرین مى‌داند از طریق برخى از روایات بیان کنم، باشد که مفید افتد.

انسان اگر از روى حقیقت متدین به فرهنگ الهى باشد، و از عقاید حقه و اعمال صالحه و اخلاق حسنه برخوردار باشد و حرکات و اعمالش را در حد لازم خالصانه انجام دهد و خلاصه از همان آئینى پیرو کند که همه پیامبران و ائمه طاهرین مبلغ آن بودند قطعاً اعمالش از طرف حضرت حق مورد قبول واقع خواهد شد.

 

عرض دین به وسیله حضرت عبدالعظیم به امام هادى‌

حضرت عبدالعظیم حسنى که از چهره‌هاى با عظمت علمى و عملى و از راویان مخلص و مورد وثوق، و طرف توجه امامان عصر خودش بود به محضر حضرت هادى (ع) مشرف شد، مى‌گوید وقتى حضرت هادى چشمش به من افتاد فرمود: مرحبا بر تو اى ابوالقاسم تو به حقیقت دوست و محب ما هستى، به حضرت عرضه داشتم اى پسر رسول خدا من مى‌خواهم دینم را به شما عرضه کنم اگر مورد رضایت باشد تا خدا را ملاقات کنم بر آن ثابت بمانم، حضرت فرمود اى ابوالقاسم عرضه کن، گفتم: اعتقادم این است و بر آن اقرار دارم که‌ خداى تبارک و تعالى یکى است و چیزى مانند او نیست، از حد ابطال و تشبیه خارج ومنزه است، حضرت حق جسم و صورت و عرض و جوهر نیست، او مجسم کننده اجسام و نقاش صورت‌ها و آفریننده اعراض و جواهر، و پروردگار و مالک و قرار دهنده و به بوجود آورنده هر چیزى است.

اقرار مى‌کنم که محمد بنده و رسول خدا و آخرین پیامبر است و تا روز قیامت پیامبرى بعد از او نخواهد بود، و شریعت او خاتم شرایع است، و تا قیامت شریعتى پس از شریعت او نخواهد بود، و اقرار دارم که امام و خلیفه و ولى امر پس از پیامبر امیرمؤمنان على بن ابى طالب است، و پس از او حسن، سپس حسین و على بن الحسین و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على سپس مولاى من شما هستید.

حضرت هادى فرمود: و پس از من فرزندم حسن، پس وضع مردم با جانشین بعد از او چگونه است؟ به حضرت گفتم: مولاى من داستان از چه قرار است؟ فرمود براى اینکه شخص او را به خاطر غایب بودنش نمى‌بینند و بردن نامش جایز نیست، تا از پرده غیبت در آید و زمین را از عدل و قسط پر کند چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد، به حضرت هادى (ع) گفتم به همه حقایق اقرار دارم و اعلام مى‌کنم دوستدار امامان دوستدار خداست، و دشمن آنان دشمن خداست، و فرمانبردارى از آنان فرمانبردارى از خداست، و نافرمانى از آنان نافرمانى از خداست، و اقرار دارم معراج و سئوال در قبر، و بهشت و دوزخ و صراط، و میزان حق است، و قیامت یقیناً خواهد آمد و در آن هیچ شکى نیست، و خدا مردگان را از قبورشان به قیامت مى‌آورد، واجبات پس از ولایت نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهى از منکر است، حضرت هادى فرمود:

اى اباالقاسم به خدا سوگند این دین خداست که براى بندگانش پسندیده، بر آن ثابت قدم باش، خدا تو را به ایمان ثابت در دنیا و آخرت استوار بدارد. «10»

آرى عقاید و اعمال و روش و منش انسان در صورتى از طرف خداى مهربان مورد پذیرش قرار مى‌گیرد که به چنین حقایقى که حضرت عبدالعظیم در پیشگاه امام زمانش اقرار کرد آراسته باشد و به عبارت دیگر دین و آئینى مورد قبول خداست که در کلام حضرت عبدالعظیم آمده است.

ابراهیم مخارقى مى‌گوید براى حضرت صادق دینم را به این صورت بیان کردم: شهادت مى‌دهم که معبودى جز خدا نیست و شریکى ندارد، و محمد صلى‌الله‌علیه‌وآله فرستاده اوست، و على امام عادل پس از اوست، آنگاه حسن، و حسین و على‌بن‌الحسین و محمدبن‌على و سپس تو حضرت فرمود:

خدا تو را رحمت کند آنگاه فرمود:

«اتقو الله، اتقو الله، اتقو الله، علیکم بالورع و صدق الحدیث و اداء الامانة و عفة البطن و الفرج تکونوا معنا فى الرفیق الاعلى:» «11»

تقواى الهى، تقواى الهى، تقواى الهى، شما را به پارسائى و پاک‌دامنى و راستگوئى، و اداى امانت، و حفظ شکم و غریزه جنسى از حرام سفارش مى‌کنم، تا در مقام رفیق اعلى با ما باشید.

هشام بن عجلان مى‌گوید به حضرت صادق (ع) گفتم:

«اسألک عن شیئ لا اسأل عنه احداً بعدک، اسالک عن الایمان الذى لا یسع الناس جهله فقال: شهادة ان لا اله الا الله، و ان محمدا رسول الله، و الاقرار بما جاء من عند الله و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة و حج البیت و صوم رمضان و الولایة لنا و البراءة من عدونا و تکون مع الصدیقین:» «12»

چیزى را از تو مى‌پرسم که پس از تو از کسى نخواهم پرسید، از ایمانى مى‌پرسم که مردم نسبت به جهل آن معذور نیستند، حضرت فرمود: شهادت به این که معبودى جز خدا نیست و محمد فرستاده اوست، و اقرار به آنچه از نزد خدا آمده، و برپا داشتن نماز، و پرداخت زکات، و حج بیت، و روزه ماه رمضان، و ولایت ما و بیزارى از دشمنانمان، در این صورت در آخرت با صدیقین خواهید بود.

قبولى عمل و اعتقاد و اخلاق سبب ارزش و رفعت این حقایق و علت جلب رضاى حق، و باعث رسیدن به جنّات الهى در قیامت است، و بر اساس آیات و روایات هیچ مسئله و امرى از انسان جز با متدین بودن به دین خدا که در قرآن و روایات اهل بیت متجلى است، و جز با نیت خالص و مطابقت داشتنش با فقه قرآن و امامان معصوم پذیرفته نخواهد شد و به نقطه قبولى نخواهد رسید.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- نساء 146.

(2)- انعام 163.

(3)- زمر 2- 3.

(4)- کافى ج 2 ص 16.

(5)- عیون الاخبار ج 2 ص 69.

(6)- محاسن 251.

(7)- محاسن 253.

(8)- بحار ج 70 ص 245.

(9)- محاسن 263.

(10)- بحار 69 ص 1.

(11)- امالى طوسى ج 2 ص 226. (12)- بحار ج 69 ص 5.

 

 

مطالب فوق برگرفته از:

کتاب   : تفسیر حکیم جلد چهارم

نوشته : استاد حسین انصاریان

 



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان