اینجا اما حتی خصوصیسازی هم به شکلی انجام میشود که بازوهای مخارج از یک جیب به جیبی دیگر انتقال پیدا کنند! مثلا اگر تا قبل از این وزارت ورزش و دولت مستقیما به استقلال و پرسپولیس کمک مالی میکردند، الان این وظیفه به یک هلدینگ ملی و چند بانک دولتی واگذار شده و علنا فقط صورت مساله را پاک کردهاند؛ بدون اینکه به جوابی برسیم. تازه این اوضاع باشگاههای بزرگ مملکت است و کلی تیم دیگر هست که به روشهای متفاوت از بیتالمال ارتزاق میکنند. البته اگر شما هم سرمایهگذار بودید، تمایلی به خرج کردن حتی یک ریال هم نداشتید؛ آن هم وقتی مطمئن بودید هیچوقت قرار نیست حتی بخشی از هزینهتان هم برگردد. همه اینها به کنار، بسیاری اعتقاد دارند دستمزد بازیکنان ایرانی با کیفیت آنها در زمین بازی جور در نمیآید. اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که تصور میکنند فوتبالیستهای ایرانی خیلی بیشتر از ارزششان پول میگیرند، چند فکت میآوریم تا ادعایتان را ثابت کنید.
بریز و بپاش؟ نه
ایوان تونی، مهاجم تیم ملی انگلیس در یورو 2024 که دو سالی هست با درخشش در برنتفورد توجه تیمهای نامداری را به خود جلب کرده، یک میلیون پوند (تقریبا 76 میلیارد تومان) دریافت میکند و فعلا هم باشگاه لندنی اجازه جداییاش را صادر نکرده چرا که حاضر نیست کمتر از 80 میلیون پوند از مهاجم ملی پوشش کسب درآمد کند.
مالیک شاو، مدافع جوان میلان که دو فصل قبل از شالکه به این تیم پیوست و در این مدت 54 بازی برای روسونری انجام داده، یک میلیون یورو (تقریبا 65 میلیارد تومان) از باشگاهش حقوق میگیرد و امسال هم یکی از مهرههای اصلی این تیم خواهد بود. میلان به عنوان یکی از مدعیان سری A، همواره نظم سازمانی در پرداخت پول به بازیکنانش داشته و حتی درخشش این پدیده هم سبب نشده اصول باشگاه نقض شود.
الکساندر پاولوویچ پدیده بایرنمونیخ که در 20 سالگی به تیم ملی آلمان هم دعوت شد و تنها مصدومیت سبب دوریاش از یورو 2024 بود، بعد از درخشش در ترکیب با افزایش دستمزد مواجه شد و حالا بایرن به او 1.7 میلیون یورو (تقریبا 110 میلیارد تومان) دستمزد میدهد. یکی از مستعدترین هافبکهای فعلی اروپا که باواریاییها تلاششان را برای نگه داشتنش انجام میدهند، اما حتی آنها هم که به حقوقهای بیحساب و کتاب معروفند، محدودیتی برای یک بازیکن جوان قائل هستند.
جالبترین قیاس هم برای لامین یامال است. وینگر بارسلونا که به تازگی 17 ساله شده، یکی از عوامل اصلی قهرمانی اسپانیا در یورو 2024 بود و به نظر میتواند سالها خط حمله بلوگرانا را بیمه کند. بعد از درخشش این پدیده فوتبال جهان، بارسا از ترس پیشنهاد رقبا بند فسخ یک میلیارد یورویی را در قرارداد وی گنجاند و دستمزدش را هم بهبود بخشید. به چقدر؟ 1.6 میلیون یورو (تقریبا 104 میلیارد تومان).
نمونههای وطنی
چند خبرگزاری رسمی کشور اعلام کردند مبلغی که باشگاه گلگهر از استقلال بابت صدور رضایتنامه سامان فلاح طلب کرده، 47 میلیارد تومان بوده است. ضمن اینکه نوشته شده سقف دستمزد (بدون آپشن) در این تیم، 30 میلیارد تومان است. حالا محاسبه کنید این مدافع ملیپوش چقدر برای استقلالیها آب خورده است. تازه الان آنها 3 بازیکن خارجی دارند که مجبورند از فهرست بیرون بگذارند و مشخص نیست با پرداخت چه عددی آنها را راضی میکنند.
کاملا مبرهن است سه ستاره پرسپولیس که راهی تراکتور شدند، عددی نجومی از تبریزیها دریافت کردهاند. در جایی عنوان شد قرارداد علیرضا بیرانوند 60 میلیارد تومان است و حتی آپشنهای اضافهای به آن تعلق میگیرد. درباره مهدی ترابی هم رضا درویش علنا ادعا کرد او پیشنهاد 35 میلیاردی باشگاه پرسپولیس را برای تمدید رد کرد، چراکه نیمی از دستمزد تراکتور بود!
از مواردی مثل مهدی لیموچی و جواد آقاییپور هم به سادگی عبور نکنید؛ اولی که مشخص نشد به خاطر چقدر حاضر شد از عشق دوران کودکی که بارها به آن اشاره کرده بود عبور کند و راهی سپاهان شود. دومی هم پای پلههای پرواز به روسیه، از لژیونر شدن منصرف شد و با زردهای اصفهان قرارداد بست. در همان یک مورد آقاییپور شنیده میشود ایجنت او هنگام مذاکره با استقلال، تنها 30میلیارد تومان را به عنوان هزینه رضایتنامه به خودش اعلام کرده بود؛ دستمزد شخصی و کمیسیون انجام معامله بماند!
دلیل گرانی چیست؟
چند حقیقت درباره فوتبال ایران وجود دارد که نمیتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد. اینجا هنوز یک ورزشگاه بدون ایراد پیدا نمیکنید، تکنولوژی داوری در آن بهروز نشده و همه تیمها سر این موضوع دعوا دارند، توانایی رقابت با کشورهای همجوار وجود ندارد و انگار آنها میآیند تا از بیامکاناتی ما سوژه درست کنند و در زمین هم شکستمان دهند، اخبار مختلف در خصوص فساد افراد رده بالا شنیده میشود و حتی بازیها از لحاظ فنی چنگی به دل نمیزنند، مدتهاست یک استعداد جوان که پیشرفت کند و درجا نزند معرفی نشده تا حداقل به آینده امیدوار باشیم، بیاخلاقی و فحاشی از سکوها و نیمکتها فراتر رفته و به کلکل در فضای مجازی کشیده شده، تلویزیون حق طبیعی فوتبال را با قلدری پرداخت نمیکند و دست آخر از آخرین موفقیت تیمملیمان دههها گذشته است. دقت کردید؟ رشتهای که خروجی آن با وجود محبوبیت فراگیری که دارد هیچ چیز قابل ذکری ندارد؛ پس طبیعی است با پولهای نجومی که جابهجا میشوند هزاران فکر نامربوط از درآمدهای نامشروع به ذهن متبادر شود. چرا بازیکن نیمکتنشین تیم ملی باید اختلاف دستمزد نه چندان معناداری با ستاره تیم ملی اسپانیا داشته باشد؟ فوتبال ایران علاوه بر اینکه خیلی گران است، برای برخیها خیلی پرسود هم هست.