ماهان شبکه ایرانیان

نقش مذهب و روحانیت در انقلاب

علت اصلی و اساسی قیام مردم این بود که شاه نسبت به نابودی ارزشهای مسلط جامعه، آنها که از مذهب و آیین آنها سرچشمه گرفته بود، قیام کرده بود و به همین دلیل بود که با جریحه دار شدن احساسات مذهبی امت مسلمان ایران دیگر جایی برای صبر و تحمل و شکیبایی در مقابل سایر ناملایمات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وجود نداشت.

علت اصلی و اساسی قیام مردم این بود که شاه نسبت به نابودی ارزشهای مسلط جامعه، آنها که از مذهب و آیین آنها سرچشمه گرفته بود، قیام کرده بود و به همین دلیل بود که با جریحه دار شدن احساسات مذهبی امت مسلمان ایران دیگر جایی برای صبر و تحمل و شکیبایی در مقابل سایر ناملایمات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وجود نداشت.

به همین دلیل مشاهده می گردد مردم در شعارهایشان تنها چیزی را که مطرح نمی کردند، خواسته های مادی و اقتصادی بود.آنها تحت لوای مذهب و شعارهای آن و از مسجد که عبادتگاه همه مسلمانها است و تحت رهبری علمای مذهبی قیام کرده و پیروز شدند.

از دیر زمان مساجد در تاریخ مبارزات ملتهای مسلمان و به ویژه ایرانیها نقش حساس و مهمی که در مبارزه با سیستمهای جائر حاکم و نفوذ بیگانگان داشته است.مساجد که عبادتگاه مستمر و دایمی مردمی بوده که همه روزه برای ادای فرایض مذهبی در شرایط عادی گرد هم جمع می شدند، مکانی برای گردهمایی، مشورت، تبادل افکار و اطلاعات، اعتکاف، تصمیم گیری اجتماعی و مبارزات و فعالیتهای اجتماعی هم بوده است.در حقیقت مسجد پیوند دهنده سیاست و اعمال عبادی بوده و این امر بر اساس سنت و رویه ایجاد شده در صدر اسلام و به ویژه در زمان پیامبر اکرم (ص) می باشد.حتی حرکت لشکریان اسلام برای عزیمت به میدان کارزار از مساجد آغاز می شده است.در دوران انقلاب هم به طور طبیعی و بر اساس سابقه تاریخی، مساجد ایران نقش خود را بازیافته و مرکز مبارزات ضد رژیم شاه شده بودند.حمله به مسجد گوهرشاد در زمان رضا شاه و کشتار مردم، به توپ بستن حرم امام رضا (ع) توسط روسها، و همچنین به آتش کشیدن مسجد جامع کرمان و کشتار مردم نشانگر اهمیت مسجد در مبارزات مزبور و استفاده از آنها به عنوان سنگر مبارزه و نشان عنادی است که قدرت سیاسی نسبت به این مکان مقدس داشته است.

و اما مهمتر از آن نقش روحانیون و علمای مذهبی در رهبری و سازماندهی حرکتهای انقلابی می باشد که باید به آن بیشتر پرداخت.روحانیت در ایران و بخصوص روحانیت شیعه دارای ویژگیهای خاصی است که در اجرای نقش مردمی و انقلابی آنها فوق العاده مؤثر بوده است.این ویژگیها عبارتند از:

1. جایگاه اجتماعی روحانیون

اکثریت قریب به اتفاق روحانیون از میان طبقات فقیر و محروم جامعه و اغلب از روستاها برخاسته و درد و رنج توده های اجتماعی را لمس کرده و با آن بزرگ شده اند.در حالی که طبقات تحصیل کرده و روشنفکر این کشور، که در بسیاری از حرکتهای سیاسی - اجتماعی رهبری مبارزات ملی را بر عهده می گیرند، خود طبقه ممتازی را با فرهنگ خاص خود تشکیل می دهند که از توده مردم جدا شده و حتی ارتباط معنوی خود را با آنها از دست می دهند.روحانیون بر عکس از میان مردم برخاسته، در میان آنها و مانند آنها رشد و نمو کرده، و با درد و رنج آنها آشنا بوده و ارتباط فرهنگی و معنوی خود را با آنها هیچگاه از دست نمی دهند.

2. استقلال اقتصادی

بر خلاف روحانیون اهل سنت که به استخدام دولت درآمده و امرار و تامین معاش آنها به دستمزدی بستگی دارد که از دولت دریافت می کنند، روحانیون شیعه دارای استقلال مالی از سیستم سیاسی بوده و تامین معاش آنها به کمکهای مختلفی بستگی دارد که از طریق وجوهات شرعی دریافتی از مردم مسلمان و معتقد تامین می شود.به طور طبیعی استقلال مالی از نظام سیاسی و تامین معاش توسط مردم، به روحانیون شیعه کمک کرده است که بتوانند فارغ از هر نوع نگرانی و دغدغه ای فعالیتهای سیاسی و مذهبی خود را بر پایه خواسته های توده های مردم انجام دهند.در این جا ذکر دو نکته ضروری است، اول آنکه روحانیت غالبا سعی کرده است زندگی بسیار ساده و دور از هر نوع تجملاتی برای خود فراهم کند که این خود موجب استغنا و بی نیازی و آزادگی او شده است دیگر اینکه تامین معاش آنها به طبقات مرفه و ثروتمند جامعه بستگی ندارد بلکه اکثرا توده های فقیر مردم و طبقات متوسط پایین هستند که با توجه به اعتقادات محکم مذهبی خود را موظف به پرداخت وجوهات شرعیه از قبیل خمس، ذکات و نذورات و غیره دانسته و تامین کننده نیازهای محدود روحانیون می باشند.

3. ایجاد ارتباط

از آنجا که در مکتب تشیع باب اجتهاد همچنان مفتوح است و این خود نه تنها موجب رشد و شکوفایی دایمی فقه شیعه شده بلکه مسئله اجتهاد و تقلید به مکتب تشیع ضرروت و اهمیت خاص بخشیده است.انسانهای مسلمان باید یا خود مجتهد و آگاه به تمام مسائل فقهی باشند یا اینکه از مجتهدین و فقهای جامع الشرایط که به مراجع تقلید معروف هستند و صاحب رساله های عملیه می باشند، تقلید نمایند.طبیعی است که به خاطر عدم دسترسی همه مردم در نقاط مختلف به مراجع تقلید، روحانیون نقش رابط و منتقل کننده افکار و نظریات آنها را داشته و بدون آنکه سلسله مراتبی خاص به وجود آورند و به عنوان واسط میان رهبران بزرگ مذهبی و مردم نقش مهمی را بر عهده می گیرند.نظرات و فتواهای مراجع را برای مردم در مساجد و منابر بازگو کرده و متقابلا مسائل و مشکلات مردم را به رهبرانی مذهبی منتقل می کنند.

با توجه به مراتب فوق روحانیون شیعی توانسته اند با کسب قدرت ویژه نقش حساس و مهمی در حرکتهای سیاسی - اجتماعی یک قرن اخیر بازی نمایند.و به همین دلیل است که هر زمان روحانیون شیعه ایران با قدرت سیاسی حاکم به مبارزه پرداخته اند، قدرت سیاسی نبرد را باخته است.قدرت روحانیون قابل قیاس و برابری با قدرت رهبران سیاسی غیر مذهبی نیست.

در ایران در یک قرن اخیر رهبران ملی، که عموما لیبرال و غرب زده بودند، به این نتیجه رسیده بودند که بدون حمایت روحانیون و علما امکان ندارد و با توده های مردم ارتباط برقرار نموده و آنها را به حرکت درآورند و لذا با آنها یک نوع تفاهم تاکتیکی برقرار کرده تا آنها فعالانه توده های مردم را در جهت نیل به اهداف ملی تحریک نمایند.نهضت مشروطه و ملی شدن نفت از جمله مواردی است که روحانیون نقش رهبری مردم را بر عهده داشته و رهبران غیر مذهبی میوه چینان آن جنبشها بوده اند.از طرف دیگر روحانیون برای رژیمهای سیاسی از همه مخالفین خطرناکتر بوده اند زیرا که آنها کمتر اهل سازش و تسلیم بوده و نه تنها با دوز و کلکهای سیاسی آشنا نبوده بلکه اصولا در مفهوم و معنای ماکیا ولی تربیت سیاسی نیافته اند و اگر هم وارد گود سیاست می شوند، صرفا به این دلیل است که برای ملت و مذهب احساس خطر می نمایند.

گراهام در رابطه با نقش روحانیت و مسجد در مبارزات مردم ایران چنین می نویسد:

«واقعیت امر این است که روحانیت شیعه ایران در میان مردم زندگی نموده و ارتباط بسیار نزدیکتری با آنها داشته و نتیجتا از احساسات توده ها آگاهی بیشتری دارند.مسجد جزء لاینفک زندگی توده های مردم و بازار مرکز زندگی عادی مردم.زمانی که روحانیت با سیاستهای دولت مخالفت می کند، نظرات آنها دارای آنچنان مشروعیتی است که حتی در سختترین شرایط استبدادی مورد توجه مردم قرار می گیرد.از طرف دیگر شبکه ارتباطی روحانیت و سیستم مسجد قدرت تماس با همه اقشار مردم را برای آنها فراهم می کند» . (1)

در سیستم روحانیت ایران سلسله مراتب رسمی وجود ندارد و بر خلاف سیستمهای متمرکز سیاسی مانند احزاب سیاسی رابطه خشک مافوق و مادون بر آن حکومت نمی کند بلکه صرفا یک رابطه قلبی و معنوی گروههای اجتماعی را با روحانیون و در نهایت با رهبران مذهبی پیوند می دهد.و از این طریق دستورات و نظرات رهبران مذهبی به مرحله اجرا درآمده و با هماهنگی لازم به آنها عمل می شود.رهبران مذهبی در هر مسئله کوچک و جزئی دخالت نکرده بلکه توصیه های آنها بیشتر جنبه ارشادی یا یادآوری در اجرای تکالیف شرعی و الهی آنها را دارد. شناخت مصادیق عینی و تطبیق و پیاده کردن نظرات ایشان با گروه های اجتماعی و افراد می باشد.این شیوه برخورد از برقراری سلسله مراتب خشک فرماندهی و فرمانبری جلوگیری به عمل آورده و موجبات خلاقیت و مشارکت گروههای اجتماعی را در به کار بردن ابتکارات و نظریات خود در نحوه مبارزه و رویارویی با قدرت سیاسی یا کارایی بیشتری می گردد. در این سیستم اطاعت کورکورانه مفهومی ندارد، سیستم عضوگیری مطرح نیست و ورود به گروههای فعال شرایط یا ویژگیهای خاصی را لازم ندارد. تنها قبول اهداف و چارچوبه کلی مبارزه برای مشارکت در حرکتهای سیاسی - مذهبی مردم کفایت می نماید و روحانیون تنها نقش شبکه ارتباطی مستمری را با رهبری مبارزات ایجاد می نمایند. و از میان همین روحانیون است که رهبران مذهبی - سیاسی بزرگی همچون رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (قدس سره) ظهور می کند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان