ماهان شبکه ایرانیان

عزت نفس حسین (ع)

از شعارهاى روز عاشوراى حسین علیه السلام یکى این است :الموت اولى من رکوب العار /// والعار اولى من دخول النارتا آخرین لحظه ها عملش ، حرکاتش ، سکناتش ، سخنانش ، تمام حق خواهى ، حق پرستى و موجى از حماسه است

از شعارهاى روز عاشوراى حسین علیه السلام یکى این است :
الموت اولى من رکوب العار /// والعار اولى من دخول النار
تا آخرین لحظه ها عملش ، حرکاتش ، سکناتش ، سخنانش ، تمام حق خواهى ، حق پرستى و موجى از حماسه است . شب تاسوعا که براى آخرین باز به او عرضه مى دارند یا کشته شدن یا تسلیم ! اظهار مى دارد؛ والله لا اعطیکم بیدى اعطاء الذلیل و لا افر فرار العبید؛ به خدا قسم ، که من هرگز نه دست ذلت به شما مى دهم و نه مثل بردگان فرار مى کنم ، مردانه مقاومت مى کنم تا کشته بشوم . ((آن ساعت هاى آخر، ابا عبدالله باز همان است . باور نکنید که ابا عبدالله این جمله را گفته باشد: اسقونى شربه من الماء فقد نشطت کبدى من که این جمله را در جایى ندیده ام ، حسین این جور در خواست ها نبود، بلکه او در مقابل لشکر دشمن مى ایستد و فریاد مى کند: الا و ان الدعى قد رکز بین اثنتین بین السله و الذله و هیهات منا الذله یاءبى الله ذلک لنا و رسوله والمومنون و حجور طابت و طهرت ، مردم کوفه ! آن ناکس پسر ناکس ، آن زنازاده پسر زنازاده ، امیر شما، فرمانده کل شما، آن کسى که شما به فرمان او آمده اید به من گفته است که از این دو کار یکى را انتخاب کن : یا شمشیر، یا تن به ذلت دادن ، آیا من تن به ذلت بدهم ؟ هیهات ! که ما زیر بار ذلت برویم ! ما تن خودمان را در جلوى شمشیرها قرار دهیم ، ولى روح خودمان را در جلوى شمشیر ذلت هرگز فرود نمى آوریم . خداى من که در راه رضاى او قدم بر مى دارم راضى نیست و مى گوید نکن ، پیغمبر که وابسته به مکتب او هستم ، مى گوید نکن ، آن دامن هایى که من در آنها بزرگ شده ام ، دامن على که روى زانوى او نشسته ام به من مى گوید تن به ذلت نده .))
این یک حماسه است ، اما نه یک حماسه شخصى یا قومى در آن منیت نیست ، در آن خودپرستى نیست ، خداپرستى است در روز عاشورا حسین علیه السلام حد آخر مقاومت را هم مى کند، دیگر وقتى است که به کلى توانایى از بدنش سلب شده است . یکى از تیراندازان ستمکار تیرزهرآلودى را به کمان مى کند و به سوى اباعبدلله مى اندازد که در سینه اباعبدلله مى نشیند و آقا دیگر بى اختیار روى زمین مى افتد چه مى گوید؟ آیا در این لحظه تن به ذلت مى دهد؟ آیا خواهش و تمنا مى کند؟ نه ، بلکه بعد از گذشت این دوره جنگیدن رویش را به سوى همان قبله اى که از آن هرگز منحرف نشده است مى کند و مى فرماید: رضا بقضائک و تسلیما لامرک و لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین این است حماسه الهى ، این است حماسه انسانى . 


منبع : تبیان
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان