ماهان شبکه ایرانیان

حق پا

حق پا
و اءَمَّا حَقُّ رجلَک فاءَن لا تَمشىَ بهَا الى ما لا یحلُّ لک و لا تجعَلَهَا مَطِیَّتِکَ فى الطریق المُستَخِفَّة باءهلها فیها فانَّها حامِلَتُک و سالکة بک مسلکَ الدِّین و السَّبَقِ لک و لا قوةَ الا باللّه فبِهِما تَقِفُ على الصِّراط فانظر اءن لا تزلُّ بک فتردِى فى النَّارِ .
((حق پاهایت آن است که با آنها به سوى آنچه که بر تو روا نیست نروى ؛ و آنها را مرکب گردش و حرکت در راهى که موجب استخفاف و سبکى رهرو است قرار ندهى ؛ چرا که باید به وسیله آنها در مسیر دین گام بردارى و پیشى بگیرى و بر این دو پا؛ بر صراط بایستى ، پس مراقب باش که تو را نلغزاند و در آتش نیفکند)).
بعد از بحث پیرامون حقوق بعضى از اعضاى بدن انسان ، شاید این مطلب روشن شده باشد که خداوند متعال در معارف دین براى همه آنها، وظایف و تکالیفى قرار داده است که رعایت هر یک به منزله حق و تکلیف ، براى انسان لازم است و به نص قرآن ، در قیامت علاوه بر محاکمه کلى ، تک تک اعضاى بدن انسان ، مورد بازخواست و محاکمه قرار مى گیرند:
الیوم نَختِمُ على اءَفواهِهِم و تُکَلِّمُنَا اءَیدیهم و تشهد اءَرجلهم بما کانوا یَکسبون (273).
((امروز ما بر دهان انسان ها مهر مى زنیم ؛ و دست هایشان با ما سخن مى گویند و پاهایشان کارهایى را که انجام مى دادند شهادت مى دهند)).
بنابراین ، روا نیست که هیچ یک از این اعضا و جوارح در طریق گناه مورد استفاده قرار گیرد و به همین دلیل در تعبیر امام سجاد علیه السلام آمده است :
و اءَمَّا حَقُّ رجلک فاءن لا تمشى بها الى ما لا یحل لک .
گاهى رفتن به مکان هاى ممنوع ، تجاوز به حقوق دیگران و گاه موجب تضییع حق نفسانى و شخصى خود انسان است ؛ و این هر دو مصداق ما لا یحل لک است . اما قرآن در سوره مبارکه نور به مصداق اول تصریح مى فرماید که :
یا ایها الَّذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتى تستاءنسوا و تسلِّموا على اءهلها ذلکم خیر لکم لعلَّکم تذکرون # فان لم تجدوا فیها اءَحدا فلا تدخلوها حتى یؤ ذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو اءَزکى لکم و اللّه بما تعملون علیم (274).
((اى کسانى که ایمان آورده اید! به ملک و خانه هاى غیر خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام کنید، این براى شما بهتر است ؛ شاید متذکر شوید. و اگر کسى از داخل خانه به شما اجازه ورود نداد یا کسى براى پاسخ ‌گویى نبود، حق ورود به ملک دیگران را ندارید و اگر از داخل خانه پاسخ آمد که برگردید، باز حق ورود ندارید؛ این براى شما پاکیزه تر است ؛ و خداوند به آنچه انجام مى دهید آگاه است )).
این دو آیه شریفه ، دلالت صریح و روشن دارد بر ممنوعیت ورود به ملک غیر، بدون اجازه صاحب آن ؛ حتى اگر غیر، نزدیک ترین فرد به انسان باشد. در روایتى نقل شده است که :
رُوىَ اءَنَّ رجلا قال للنَّبىِّ صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم اءستاءذن على اءُمّى ؟ فقال : نعم ، قال : انَّها لیس لها خادم غیرى اءفاءستاءذن علیها کلما دخلت ؟ قال : اءتحب اءن تراها عریانه ؟ قال الرجل : لا، قال : فاستاءذن علیها(275).
((روایت شده فردى بعد از نزول این آیه به پیامبر صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم عرض کرد: یا رسول اللّه ! آیا من براى ورود به خانه مادرم باید از او اجازه بگیرم ؟ فرمودند: بله ، باید از مادر هم اجازه بگیرى . عرض کرد که مادرم پیرزنى است که جز من خدمتکارى ندارد من باید خدمت او را انجام بدهم و به او کمک کنم آیا هر بار که مى خواهم داخل خانه شوم باید از او اجازه بگیرم ؟ فرمودند: آیا دوست دارى مادرت را بدون لباس و عریان ببینى ؟ عرض کرد: نه ، یا رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم ! حضرت فرمود: پس باید حتى براى ورود به خانه مادر، اجازه بگیرى )).
بر اساس این آیه شریفه ، براى ورود به ملک و خانه دیگران باید رضایت و اجازه صاحب آن حاصل شود. گاه این عمل ، مصداق عنوان غصب است که حرام شرعى و عقلى است ؛ زیرا مصداق ظلم به دیگرى است . بنابراین تعبیر امام علیه السلام که فرمودند: اءَن لا تمشى بها الى ما لا یحل گاهى از باب تجاوز به حقوق دیگران است و گاه نیز تعدى و تجاوز به حقوق خود انسان است ؛ که بیان امام علیه السلام به مصداق دوم معطوف است ؛ یعنى در ورود به محل و مکانى که به حسب ظاهر ممنوع نیست ، ولى قدم نهادن به آن موجب سبک و کوچک شدن انسان است باید پرهیز کرد؛ چرا که براساس معارف دین ، انسان مجاز نیست خود را کوچک و سبک کند و باید همیشه حرمت انسانى خود را حفظ کند. در تعبیرى از امام عسکرى علیه السلام آمده است که فرمودند:
انّ اللّه تبارک و تعالى فوَّضَ الى المؤ من کلّ شى ء الا اذلال نفسه (276).
((خداوند همه اختیارات را به انسان تفویض کرده است ، مگر چیزى که موجب ذلت و حقارت او بشود)).

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان