در اینجا نقش زنان در تحولات اجتماعی سیاسی و حرکت جمعی زنان را مورد مطالعه قرار می دهیم.
تا قبل از دوران قاجاریه از حرکت جمعی زنان و نقش آنها در تحولات اجتماعی سیاسی اطلاع درستی در دست نیست. چند موردی که در کتابهای تاریخی ضبط است، مربوط به نقش آنها در حمایت از سربازان در جنگ با دشمنان است. به طور مثال، در جنگهای طولانی ایران و عثمانی در زمان صفویه، زنان آذربایجان لباس جنگ پوشیده و وارد میدان می شدند. همین که قشون عثمانی به شهر حمله می آوردند، زنانی که در شهر مانده بودند از بالای بام بر سر آنها آب جوش می ریختند. (1)
بنابراین، بر اساس شواهد و مدارک تاریخی بیشتر دوران قاجاریه، از آن عصر شروع می کنیم . آغاز حرکت جمعی زنان را باید به دو دوره تقسیم کرد. نخست دوره ای که زنان به علل نارضایتی های سیاسی اجتماعی ناشی از ضعف دولت در برابر دول استعمارگر خارجی و حکومت استبدادی داخلی به دنبال مردان و به هدایت و تشویق و تأیید آنها به نهضتهای اجتماعی پیوستند و به طور مؤثری در این راه کوشیدند. آنها در این راه، از هدفهای مردان پشتیبانی می کردند و خواسته های مشخص نداشتند (مانند نهضت تنباکو و نهضت مشروطیت)
در دومین دوره، زنان به فعالیت جداگانه در زمینه مسائل خاص خود پرداختند که حاکی از تحول و پیشرفت این حرکت است و نشان می دهد که زنان در این مرحله آگاهی بیشتری یافته و به عنوان یک گروه اجتماعی مؤثر فعالیت می کنند. اما حرکت اخیر، بر خلاف گذشته، از تأیید و همراهی کامل مردان برخوردار نبود و مخالفان با این گونه فعالیت های زنان دست به دشمنی زده و این حرکت را گاه دچار مشکل می کردند. البته، این مخالفتها اصولا بدان سبب بوده که حرکت زنان را بدعت می دانستند. در واقع، جامعه پذیرای چنین جهشی نبود، (مانند تشکیل مدارس، چاپ روزنامه) . (2) حال به بررسی نمونه هایی از این حرکتها می پردازیم.
نخستین حرکت ملی در دوره معاصر پس از شکست ایران در جنگها با روس، جنبش خود جوش مردم تهران در دفاع از زنان گرجی مسلمان شده ای بود که سفیر خودخواه و مستبد روس با سماجت هرچه تمامتر می خواست با تفسیر یکی از مواد معاهده ترکمانچای آنها را از شوهران و فرزندان خود جدا کرده و با تغییر مجدد مذهب روانه گرجستان سازد. این عمل نزد مسلمانان نوعی تجاوز به ناموس ملی و مذهبی بود و به همین دلیل، مورد اعتراض مردم قرار گرفت. زنان تهران در این روز شور و حرارت زیادی از خود نشان دادند و تا آخرین دقیقه ای که هیاهوی مردم در خراب کردن سفارت روس و کشت و کشتار ادامه داشت آنها نیز از پای ننشستند. (3)
در تظاهرات دیگری که مردم تهران در دفاع از امیر کبیر برپا ساختند، زنان شرکت فعالی داشتند. درخشان تر از هر دو واقعه یاد شده، اتحاد و همبستگی شان در جنبش تحریم تنباکو بود. در اواخر سلطنت نیم قرنی ناصر الدین شاه که امتیازات فراوانی به خارجیان داده شد، توتون و تنباکو در انحصار یک کمپانی بیگانه درآمد. مردم (و حتی زنان دربار) که تا آن زمان هرگز در اوامر سلطان چون و چرا نمی کردند و یارای چنین کاری را نداشتند، در این جهاد ملی به دستور پیشوای مذهبی خود، مرحوم میرزای شیرازی، شرکت کردند. زنان حرم هم قلیانها را شکستند و در مقابل اوامر صریح و قدرت مطلق ولی نعمت خود مقاومت کردند. (4) این پافشاری بجایی رسید که دولت ناچار امتیاز توتون و تنباکو را لغو کرد. (5) زنان در این نهضت بخوبی رشد اجتماعی و دینی خود را به منصه ظهور رساندند.
همچنین قبل از مشروطه وقایعی (مانند قحطی یا نارضایتی های ناشی از گرانی) رخ داد که تظاهراتی را از سوی زنان با تشویق مردان، در پی داشت. آنچه در آن زمان تازه به نظر می رسید آن بود که زنان در آن فضای انقلابی در تظاهرات سیاسی شرکت می کردند.
داستان دلاوری های فاطمه، خواهر شیخ شامل (از رهبران مذهبی در قفقاز)، زینت پاشا، مادر احمد تنگستانی (پسر باقر خان) و مادر کلنل محمد تقی خان پسیان هنوز در خاطره مردم این دیار نشان زنده است. (6)
زنان ایران در نهضت مشروطیت که جامعه ایران را تکان داد، تنها و بی اعتنا و منفعل نبودند، بلکه همانند مردان به جنب و جوش درآمدند، به طوری که باید گفت از این تاریخ بیداری واقعی زنان آغاز شد. از جمله وقایعی که در آن شرکت زنان را در جنبش مشروطیت عیان می کرد می توان به وقایع زیر اشاره کرد.
پس از کشته شدن نخستین مجاهد مشروطیت، سید عبد الحمید، زنان تهران بودند که به کوچه و خیابانها ریختند و شورشیان را علیه حکومت تشویق کردند. (7) به دنبال تظاهرات بر ضد مسیو نوز بلژیکی و مهاجرت علما و انقلابیون به قم، زنان بودند که آتش انقلاب را در تهران شعله ور نگاه داشتند. همچنین بر ضد قروض خارجی از خود گذشتگی فراوان نشان دادند. (8) هنگام بست نشینی تجار در سفارت انگلستان، عده ای از زنان نیز تجمع کرده و تقاضای ورود به سفارت را کردند. ولی گرانت داف، وزیر مختار انگلستان، مانع آنها شد.
زمانی هم که علما در شاه عبدالعظیم متحصن شدند، زنان کالسکه شاه را فرا گرفته و گریه و زاری کردند که ما آقایان و پیشوایان دین را می خواهیم. ما مسلمانیم و حکم آقایان را واجب الاطاعه می دانیم. ای شاه مسلمان، علمای اسلام را ذلیل و خوار نخواهید. (9)
در آذربایجان، زمانی که سردار ملی ایران، مرحوم ستارخان، علیه استبداد قاجار و سلطه اجنبی قیام کرد، زنان از مساعدت معنوی و مادری به وی دریغ نکردند. بین شهدای انقلابیون جنازه 20 زن مشروطه طلب در لباس مردان پیدا شد. (10)
مورخان و نویسندگانی چون ناظم الاسلام کرمانی، کسروی، مهدی ملک زاده و مورگان شوستر درباره مشارکت زنان در دوره اول و دوم مجلس شورای ملی مطالبی نوشته اند که از دو جهت حائز اهمیت بسیار است. اولا، مشارکت چشمگیر زنان را در یک جریان سیاسی بازگو می کند و ثانیا، اهمیت آنان را از نظر نویسندگانی که به ثبت اخبار مربوط به آنها مبادرت کرده اند، می نمایاند. (11) نظر به همین فداکاری ها بود که وقتی زعمای قوم قانون اساسی را تدوین کردند، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را برای قاطبه ملت ایران (قانون اساسی) قائل شدند و به هیچ وجه از محرومیت زنان و عدم دخالت آنها در مسائل حقوقی و سیاسی ذکر نکردند.
اما بعدها، یعنی در جمادی الاخر سال 1327، که نظام نامه انتخابات تهیه شد و به صحه محمد علیشاه رسید، در شرایط کسانی که از حق انتخاب کردن مطلقا محرومند، نوشتند: «نسوان و اشخاص خارج از رشد و آنهایی که تحت قیمومت شرعی، ورشکستگان به تقصیر، مرتکبین قتل و سرقت الی آخر.» بدین سان، وضعیت حقوقی، نه تنها قانونی زنان در ردیف افراد فوق قرار گرفت. (12)
علاوه بر این، انقلاب بورژوا دموکراتیک برای تغییر بنیانی اقتصادی و سیاسی جامعه شکست خورد و وضعیت زنان نیز تغییری نکرد. البته، حاصل آن در جهت افزایش آگاهی و مبارزات بعدی مهم است. فقدان دسترسی به حقوق قانونی مانعی در راه جنبشهای بعدی نشد و زنان برای حقوق اساسی تری مانند تعلیم و تربیت به فعالیت پرداختند. (13) در دوره های بعدی، حرکتهای بانوان بیشتر خودجوش بوده و با انگیزه آنها دنبال می شوند . فعالیت آنها در ایران پس از جنبش مشروطیت همان شیوه ای بود که مردان انتخاب کرده بودند :
.1 ایجاد انجمنها؛
.2 انتشار روزنامه و مجله؛
.3 تأسیس مدارس.
پس از این جنبشها، اولین مدارس دخترانه تشکیل می شود. سازمانهای زنانه ایجاد می شود و نشر اعلامیه و شب نامه مخصوص بانوان در اوایل دوره مشروطه از آثار برجسته مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در این انقلاب است، قدیمی ترین نشانه ای که از انتشار یک نشریه تخصصی بانوان در دست است به سال 1289 شمسی باز می گردد. (14) بین تاریخ انتشار نخستین روزنامه عمومی و اولین نشریه اختصاصی زنان 88 سال فاصله است . اولین روزنامه زنان که به نام دانش منتشر شد، در سرلوحه خود نوشت که این روزنامه مربوط به مسائل خانوادگی و اجتماعی است و به سیاست و مسائل عمومی نمی پردازد. (15) حرکت بعدی زنان، تأسیس مدارس دخترانه در سطح وسیع تر بود. که بسرعت گسترش یافت. از مهم ترین عوامل ویژگی نهضت در این دوره تعمیم سواد بود. البته، همه مدارس خصوصی بودند. زنان در این زمان می کوشیدند که جنبه های فرهنگی و غیر سیاسی به نهضت خود بدهند. نامهایی چون مسطورات، پردگیان، مخدرات اسلامیه، ناموس، عصمتیه که برای مدارس انتخاب می کردند، حاکی از این امر است که زنان می خواهند بر جنبه های دینی حرکت خود تأکید کنند. (16)
ذکر یک نکته ضروری است و آن اینکه زنانی که به امور مسائل زنان می پردازند از دختران، همسران یا خواهران مشروطه خواهان و آزادیخواهان بودند. محترم اسکندری، مؤسس جمعیت نسوان و طنخواه، همسر مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین یزدی، بانی مدرسه عصمتیه و صدیقه دولت آبادی، از جمله این افراد بودند.
نکته دیگری که باید در نظر داشت آنکه این دگرگونی ها بیشتر در شهرهای بزرگ بود. اکثریت زنان ایران که در روستاها زندگی می کردند، در همان ساخت اجتماعی خود باقی بودند. نشانه های نوآوری تنها شامل حاصل بخشی از گروه های مرفه شهری شد که به صورت عمل و یا عکس العمل در زمینه برخوردهای فرهنگی تظاهر می کرد.
تغییرات با دامنه وسیع تر از دوره پهلوی آغاز شد. ایران در زمان پهلوی از یک دولت نیمه فؤدالی آسیایی به یک دولت متمرکز سرمایه داری وابسته به آمریکا تبدیل شد. این تغییر در تمام ابعاد زندگی، بویژه اقتصادی و اجتماعی، تأثیر بسیار گذاشت. در حالی که فرایند نوگرایی امتیازاتی را برای بخشهایی از طبقه بالای جامعه و طبقه متوسط در حال ظهور داشت، اما به بخش سنتی طبقه متوسط آسیب رسان بود (تجار، بازار، بورژوازی و خرده بورژوازی) . ارتباط تارخی این طبقه با روحانیون برقرار بود. (17) یک تعارض مستمر و جناح بندی بین نوگرایان در حال افزایش و روحانیون قدرتمند و بازار سنتی وجود داشت که دگرگونی های فرهنگی و اقتصادی را آسیب رسان خود می دانست. وضعیت زنان قسمتی از موضوع این اختلاف بود. دوران پهلوی از زنان به عنوان عناصر نوگرایی استفاده می کرد؛ کشف حجاب یک نمونه بارز آن بود. در این دوره، از زنان برای نماد نوگرایی نظام استفاده شد. این حرکت به شکاف اساسی بین دو گروه یاد شده بیشتر دامن زد. شایان ذکر است که در ابتدای فعالیتهای زنان همواره سعی می شد که رنگ و بوی مذهبی آن حفظ شود، به طوری که در سرلوحه اساسنامه اولین جمعیت زنان ایران، یعنی نسوان وطنخواه، تأکید بر حفظ شعائر و قوانین اسلام بود. (18) اما در دوران بعد، با دخالت نظام سیاسی این تحولات تحمیلی شد. انجمنهای زنانه با دربار مرتبط بود. همان طور که زندگی زن و تحولات اجتماعی و فرهنگی در زمان قاجار نمی تواند دور از تعارضات امپریالیسم روسیه و انگلستان بررسی شود، در دوران پهلوی نیز نمی تواند دور از روابط خارجی نظام اقتصاد سرمایه داری و سرگشتگی بین سه عنصر هویت ملی (اسلام، ملی گرایی و غرب گرایی) تحلیل گردد. (19) در واقع، زن در مرز این ارزشها قرار داشت.
در ایران نیز مانند همه نقاط دنیا، زنان کمتر از مردان از نوگرایی بهره بردند. دو گروه زنان شهری و روستایی هر یک با توجه به شیوه زندگی خود از دگرگونی ها تأثیر پذیرفتند . نوگرایی به شکاف میان شهر و روستا، افزایش ثروت، بدون توزیع مناسب در سطح جامعه، و در نهایت قطبی شدن جامعه انجامید. فشار سیاسی و فساد اداری بیش از همه در این زمینه مشکل آفرید.
برحسب نوع سنتی توسعه، مردان هدف اولیه جذب صنعت بودند. بنابراین، به رغم فرصتهای کاری و دوره ای درآمد برای تعدادی از زنان شهری، زندگی اقتصادی بیشتر زنان کاهش یافت.
دگرگونی در مناطق روستایی، افزایش شهر نشینی، مهاجرت از روستاها به شهرها در دهه های گذشته وابستگی اقتصادی زنان را به مردان بیشتر کرد. با برنامه های اصلاحات ارضی و معیارهای نوگرایی، بهبود وضعیت زنان در روستاها اتفاق نیفتاد. درصد بیسوادی بالا و نزدیک 83 درصد بود. ازدواج در سن پایین رواج داشت. در پی مهاجرت مردان، زنان نیز روستاها را ترک کردند و جمعیت حاشیه نشین شهرها را تشکیل دادند. این جمعیت اولین گروهی بود که به انقلاب پیوست . این زنان در زندگی اقتصادی وابسته به شوهر، بدون نقش تولیدی، وضعیت محدود اجتماعی را تجربه کردند. آنها با آمدن به شهر، شبکه اجتماعی و ارتباطی خود را از دست دادند. با فشار مصرف شهری مواجه شدند. با دگرگونی وضعیت اقتصادی مردان، انقیاد و انزوای آنها بیشتر شد. مسجد و مسائل مذهبی برای آنها فرصتی برای بازگشت به خویش بود. (20) وضعیت زنان شهری نیز دگرگون شد. در دوره پهلوی، میزان تعلیم و تربیت و اشتغال زنان افزایش یافت، اما تغییر عمده در وضعیت زنان حاصل نشد.
در 1341، حق رأی به زنان اعطا شد. (21) در پی آن، تعدادی به نمایندگی مجلس انتخاب شدند. گروهی نیز به مقامهای بالا از جمله وزارت هم رسیدند. (22) ولی بیشترین مشاغل خاص گروههای بالا اجتماع بود. مشارکت در سطح توده هیچگاه به معنای واقعی اتفاق نیفتاد. بین دو الگوی زن مدرن غرب گرا و زن سنتی با چادر یک قشر بینابینی تشکیل شد که غرب گرایی را نمی خواست، ولی در عین حال، تحصیل کرده بود و اشتغال داشت . در یک ارزیابی از ارزشهای مدرن و سنتی و تفسیر الگوهای مذهبی، نمونه آنها حضرت فاطمه علیها السلام و حضرت زینب علیها السلام شد. (23) این قشر جدید کاملا سیاسی بودند، احساسات ضد غربی داشت و فرایند نوگرایی به شکل زمان شاه را امپریالیستی می دانست. مبارزه علیه زن غرب زده بخشی از مبارزه آن بود. این قشر نیز به خیل طرفداران انقلاب اسلامی پیوست. در کنار آن، بسیاری از زنان تحصیل کرده غرب که تأثیر استثمار غرب را تجربه کرده بودند نیز جای گرفتند. همه عوامل منجر به سیاسی شدن توده عظیمی از زنان شد که محیط مناسبی را برای شرکت زنان در فرایند انقلاب اسلامی فراهم کرد.
حال، به بررسی نظام ارزشی به عنوان یک عامل محیطی در مشارکت سیاسی در ایران می پردازیم .
.4 نظام ارزشی
گذشته از عوامل اقتصادی اجتماعی و پیشینه تاریخی که در بحث محیط داخلی مطرح کردیم و در کنار مجموعه عوامل مؤثر در اتفاق مشارکت سیاسی زنان نقش دارند، مجموعه اصول اعتقادی و قانونی ناظر بر مشارکت سیاسی زنان مهم ترین است. در این راستا، مجموعه عواملی که همراه یکدیگر موجبات اعتقادی و اجرای قانونی مشارکت سیاسی زنان را در ایران را فراهم می کند، در چهار مورد بررسی می کنیم:
.1 احکام اسلامی: قرآن کریم؛
.2 نظریات امام خمینی (قدس سره) : مقام رهبری؛
.3 قانون اساسی.
قرآن کریم مهم ترین منبع مشروعیت حقوق سیاسی زنان به شمار می آید. قرآن در سوره ممتحنه آیه 12 بیان می کند:
«یا ایها النبی اذا جاءک المؤمنات یبایعنک علی ان لا یشرکن بالله شیئا و ... فبایعهن ...»
«ای پیامبر، هنگامی که زنان نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار ندهند و ... با آنان بیعت کن» .
بیعت، تعهد و پیمان ملت با رهبر در پیروی از او و سرپیچی نکردن از دستوراتش است. در روز فتح مکه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در کوه صفا از مردان بیعت گرفت. آنگاه که زنان برای بیعت شرفیاب شدند، این آیه شریفه بر رسول خدا نازل شد و آن حضرت را به گرفتن بیعت از بانوان سفارش فرمود و شروط و کیفیت آن را بیان داشت. طبق روایات، چندی مسئله کم و کیف را پرس و جو کردند که حضرت به تمام سؤالات آنها پاسخ فرمودند. (24)
تبیین جریان بیعت زنان در صلح حدیبیه و فتح مکه با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بیانگر این حقیقت است که از دیدگاه اسلام زنان صلاحیت دارند دوشادوش مردان در امور سیاسی اجتماعی و سرنوشت ساز اظهار نظر کنند و در حد توان برای انجام مسؤولیت سهم بگیرند و دخالت نمایند. (25) همچنین آیه شریفه «و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف» (بقره 228) حاکی از آن است که برای زنان همانند وظایفی که بر دوش آنها می باشد، حقوق شایسته ای قرار داده شده است. همچنین می توان به آیه شریفه دیگری استناد کرد که می فرماید:
«فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین» (آل عمران 61)
«هرگاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده کسانی با تو به محاربه و ستیز برخیزند، به آنها بگویید: ما فرزندان خود را دعوت می کنیم، شما هم فرزندان خود را. ما زنان خویش را دعوت می نمایی، شما هم زنان خود را. ما از نفوس خویش دعوت می کنیم، شما هم از نفوس خود. آنگاه با هم مباهله می کنیم و لعن خدا را بر دروغگویان قرار می دهیم» .
بنابراین، ملاحظه می کنیم که بر اساس قرآن و به استناد آیات فوق می توان بیان کرد که حق زنان در مشارکت سیاسی ملحوظ است. (26) البته، این موضوع از نظر فقهای اسلامی به بحث کشیده شده است. این مبحث یکی از اساسی ترین مفاهیم اسلامی، یعنی اصل تساوی را در بردارد. هر چند می توان گفت که در مکتب اسلام گرچه زن و مرد دارای ارزش وجودی مساوی هستند، اما با توجه به فطرت انسانی هر یک وظایف آنها متفاوت است. شک نیست که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی و برابری آنها از لحاظ انسانیت، برابرای آنها در حقوق انسانی است. اما تشابه آنها در حقوق را می توان بدین ترتیب بیان کرد که در اسلام بر اساس خلقت این اصل که زن و مرد مشابه هم آفریده نشده اند، اصل تشابه حقوق مطرح نمی شود، اما مساواتی به حکم عدالت وجود دارد. (27)
تاریخ صدر اسلام نیز بیانگر ایفای نقشهای سیاسی زنان است. غیر از مشارکت مستقیم و بسیار مؤثر حضرت خدیجه که در پایگیری و انتشار اسلام مؤثر بود و شخص وی حامی مادی و معنوی پیغمبر (ص) به حساب می آید، بعضی از دیگر همسران پیغمبر (مانند عایشه) نیز نقش سیاسی مؤثری داشتند. همچنین در نخستین و دومین مهاجرت مسلمانان به حبشه به منظور حفظ جان و عقیده، زنان نیز به حبشه مهاجرت کردند.
در سال یازدهم بعثت، نیز 6 نفر از اهل مدینه از قبیله خزرج در عقبه اولی واقع در منی (نزدیک مکه) با پیغمبر (ص) ملاقات کردند و دعوت اسلام را پذیرفتند. سال بعد (دوازدهم بعثت) نیز 12 نفر در موسم حج با پیغمبر صلی الله علیه و آله ملاقات و با او بیعت کردند . این بیعت همانا بیعت النساء است. همچنین بیعت دیگری به نام بیعت الرضوان در تاریخ اسلام وجود دارد که به شرح مختصری از آن می پردازیم.
در سال ششم هجری پیغمبر صلی الله علیه و آله به اتفاق 1400 تن از مردان و زنان مسلمان برای حج به سوی مکه روان شد. در محل حدیبیه در نزدیکی مکه متوقف شد. اهالی مکه چندین گروه را برای مبارزه یا جلوگیری از ورود پیامبر صلی الله علیه و آله به حدیبیه فرستادند که در نهایت منجر به پیمان حدیبیه گردید و قرار شد حج به سال بعد موکول شود و 10 سال صلح باشد. قبل از عقد پیمان در زیر درختی تنومند برای آمادگی نبرد با مکیان پیغمبر صلی الله علیه و آله با مردان و زنان همراه بیعت کردند که به نام بیعت الرضوان یا بیعت تحت الشجره مصروف است. در این بیعت، نقش زنان در آن مسلم است. (28)
بنابراین، در صدر اسلام، هیچ شبهه ای در مشارکت زنان در حیات جامعه وجود ندارد. (29) البته، همان طور که سایر تعالیم اسلام در طول زمان نتوانست به معنای واقعی متبلور شود، شرکت زنان در حیات سیاسی جامعه نیز دستخوش سوء ظن گردید. به دلیل تعدی و آزار سلاطین و جباران دستگاههای حکومتی که محیطهای پر از فتنه و فساد را برای زنان فراهم کرده بودند، کم کم نقش زنان در جامعه اسلامی محو شد و فقط در موارد استثنایی از آنها یاد هست.
برخی از تفاسیر نیز وجود دارد که اصولا منکر مشارکت سیاسی زنان می شود. کتاب رساله بدیعه آیت الله تهرانی نمونه خوبی از این طرز تفکر است. ایشان با توجه به آیه شریفه «الرجال قوامون علی النساء...» بیان می دارند «زنانی که در خانه نسبت به شوی خود اختیار ندارند، چگونه می توانند برای جامعه تعیین تکلیف کنند» . (30) از نظر افرادی که چنین بینشی دارند، در تاریخ مرد دارای صلابت، شدت، استواری قدم، مزاج قوی، قدرت تعقل، تفکر، احساسات قوی و متناسب است. اما زن با بنیان ظریف و ارکان لطیف و احساسات تند و عاطفه ای در نقطه مقابل قرار دارد که نمی تواند در امور اجتماعی پایه به پایه مرد باشد. تفاوت در برخی از تکالیف مانند (جهاد، حجاب، نماز جماعت و نماز میت) به دلیل برداشتن کارهای سنگین از دوش زن می تواند دلیلی برای فقدان شرکت آنها در اجتماع باشد. (31)
در تفسیر تبیان، شیخ طوسی سبب نزول آیه الرجال قوامون علی النساء ... را چنین بیان می کند :
«علی بعض قضیه ای است که مردی به صورت همسرش سیلی زد و آن زن را به حضور پیغمبر صلی الله علیه و آله آورد و تقاضای قصاص کرد. در این هنگام، این آیه نازل شد، یعنی مردان نسبت به تأدیب و تدبیر امور زنان قیم آنها هستند که خداوند مردان را از نظر عقل و رأی نسبت به مردان فزونی و برتری داده است» . (32)
این طرز تفکر، در مجلس شورای اسلامی نیز از سوی برخی نمایندگان هنگام طرح تشکیل کمیسیون زنان و خانواده در مجلس ارائه شده است. (33) در تفسیر صافی نیز ملا حسن فیض کاشانی می گوید: مردان همانند زمامداران نسبت به ملت، بر زنان ولایت دارند. به سبب اینکه خداوند مردان را به کمال عقل و حسن تدبیر و توانائی بیشتر در اعمال و طاعات بر زنان برتری داده است. (34)
البته، این بحث کاملا فقهی است که در بضاعت نگارنده نیست و محل آرا و عقاید مختلف است . به هر حال، شک نیست که اسلام احترام ویژه ای برای زنان قائل است. این لازم به توضیح نیست، زیرا همه می دانیم که اولین کسی که اسلام را قبول کرد، یک زن بود. اولین شهید راه اسلام یک زن بود. تنها فردی که در کعبه دفن می باشد، یک زن است و وارث پیامبر صلی الله علیه و آله نیز دخترش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است که پیامبر صلی الله علیه و آله بر دستش بوسه زده و او را «ام ابیها» خطاب می کند.
ملااحمد نراقی، فیلسوف طراز اول زمان خود، که از لحاظ سیاسی و دفاع از وطن در مقابل تزاریسم روسیه از خود شایستگی نشان داد، می گوید: «آنچه شنیده که در عهد پیغامبر صلی الله علیه و آله زنان به مساجد حاضر شدند و حضرت ایشان را اذن می دادند، مخصوص زنان آن عصر بود که آن حضرت علم به احوال ایشان داشت و می دانست که فسادی بر آنها مترتب نمی گردد . در این زمان، منع زنان از حضور در مساجد و رفتن به مشاهد لازم و واجب است. چه، هر جای کوچه و بازار و حمام ها و مجامع پر از لهو و لعب است.» (35)
نظریات امام خمینی (قدس سره)، مقام رهبری و نخبگان سیاسی
مجموعه نظریاتی که امام خمینی (قدس سره) در فرایند پیروزی و سپس استقرار نظام جمهوری اسلامی درباره مشارکت سیاسی زنان ابراز کردند، نقطه عطفی در مباحث مربوط به این قضیه پر اهمیت است. از نظر ایشان: «از بابت حقوق انسانی تفاوتی بین زن و مرد نیست؛ زیرا هر دو انسان اند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد. در بعضی موارد، تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط دارد.» (36)
همچنین ایشان می فرمایند: «زن باید دارای حقوق مساوی با مرد باشد. اسلام بر تساوی زن و مرد تکیه کرده است و به هر دو آنها حق تعیین سرنوشت داده است. یعنی اینکه باید از همه آزادی ها بهره مند باشد. آزادی انتخاب کردن، انتخاب شدن، آزادی آموزش خویش و کارکردن و مبادرت به هر نوع فعالیت اقتصادی.» (37) ایشان مکرر زنان را تشویق به شرکت در انتخابات می کردند: «آنچه که لازم است تذکر دهم، شرکت زنان مبارز و شجاع سراسر ایران در رفراندم است. زنانی که در کنار مردان، بلکه جلوتر از آنان در پیروزی انقلاب اسلامی نقش اساسی داشتند، توجه داشته باشند که با شرکت امروز زنان در جمهوری اسلامی، همدوش مردان، در تلاش سازندگی خود و کشور هستند و این است معنای آزاد زنان و آزاد مردان.» (38) ایشان در جایی دیگر می فرمایند: «زن و مرد احکام خاص خود را دارند. البته، یک احکام خاص به مرد است که مناسب با مرد است. یک احکام خاص به زن است و متناسب با زن است. این به آن معنا نیست که اسلام نسبت به زن و مرد فرقی گذاشته است.» (39) از نظر فعالیتها و مسؤولیتهای اجتماعی، زن باید در اقدامات اساسی مملکت دخالت کند، نه اینکه در خانه بنشیند و از آن بیرون نیاید.
شایان ذکر است که طرح مسئله تکلیف شرعی زنان برای شرکت در فرایند انقلاب اسلامی یکی از اساسی ترین علقه های اجتماعی، یعنی محیطهای خصوصی و عمومی، را به چالش کشید.
همچنین ایشان در وصیت نامه خود بانوان و زنان را خطاب قرار داد و آنها را به حضور در صحنه های فرهنگی، اقتصادی و نظامی، حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان، در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فرا می خوانند. (40)
مقام رهبری نیز در مناسبتهای مختلف نسبت به مشارکت زنان در صحنه اجتماعی و سیاسی عقیده مثبت خود را ابراز کرده اند: (41)
«اسلام می خواهد رشد فکری، سیاسی و علمی زنان به حد اعلا برسد وجودشان برای جامعه حداکثر استفاده را داشته باشند... ما بر اساس تعالیم عالیه اسلامی، در خصوص مسئله زنان معتقدیم که در هر جامعه بشری زنان مقررند در حد خود در زمینه های پیشرفتهای علمی اجتماعی سیاسی و مسئله سازندگی تلاش کنیم و مسئولیتی به عهده بگیرند و باید در این زمینه فرصتهای لازم را کسب نمایند.» (42) همچنین رئیس جمهور همواره بر نقش سازنده زنان تأکید نموده اند.
پی نوشتها:
.1 صابری شمیرانی همان کتاب، صص 45 .42
.2 منصوره اتحادیه، «بیداری زنان: تاریخچه مشارکت زنان در نهضت مشروطیت» ، مجموعه مقالات اولین سمینار مشارکت اجتماعی زنان، (همان کتاب، ص ص 324) .
.3 تکمیل همایون، همان کتاب، صص 34 .33
.4 همان کتاب، ص .35
.5 بدر الملوک بامداد، زن ایرانی از مشروطیت تا انقلاب سفید، (تهران: ابن سینا، 1347)، صص 5 .4
.6 تکمیل همایون، همان کتاب، صص 36
.7 همان کتاب.
.8 همان کتاب.
.9 بامداد، همان کتاب، ص .6
.10 تکمیل همایون، همان کتاب، ص .37
.11 اتحادیه، همان کتاب، ص .316
.12 برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به: نوشین بسطامی، نقش زن در انقلاب مشروطیت ایران (پایان نامه دوره فوق لیسانس) (تهران: دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران 1361؛ و عبد الحسین ناهید، زنان ایران در جنبش مشروطه احیاء، 1360) .
«~ 112. .13 , PP.111 (Books, 1994 (Zed : Oxford) ,,in Gender and National Identity; Women and politlcs in Muslim Socities, Edited by valentin Moghadam " NayerehTohidi , Modernity, Islamization, and Women in Iran ~»
.14 همان کتاب، ص .42
.15 صابری شمیرانی، همان کتاب، ص .312
16.اتحادیه، همان کتاب، ص .223
«~ 257 .17 , PP.255 (Bloonington Indiana, U.P, 1991) NayereshTohidi, Gender Politics in Iran In Third World Women andThe Politics of Feminism ~»
.18 اتحادیه، همان کتاب، ص .324
«~ 120. .19 Tohidi, Modernity, Islamization and Women in Iran, Op.Cit.,PP.115 ~»
«~ .Ibid.20 ~»
.21 در سال 1341، متعاقب طرح شش ماده ای که به نام انقلاب سفید خوانده شد، حق رأی به زنان اعطا گردید.
.22 به عنوان مثال به آمار زیر می توان اشاره کرد: در سال 1353، در مجموع 125 زن در مقامهای نمایندگی مجلس، معاونت وزیر، مدیر کل، وکالت دادگستری، قضاوت و ریاست انجمنهای شهر و روستا حضور داشتند.
تعداد نمایندگان زن نیز در دوره بیست و یکم 6 وکیل و 2 سناتور؛
در دوره بیست و سوم، 16 وکیل و 4 سناتور؛
در دوره بیست و چهارم، 20 وکیل و 4 سناتور بود.
«~ 125 .23 Tohidi, Gender Politics in Iran, Op.Cit., PP. 122 ~»
.24 حسین شفایی، «فرازهایی از جایگاه زن در قرآن» ، سراج، سال اول، شماره 1، (پاییز 1372)، ص .64
.25 همان.
.26 زهرا مصطفوی، «نگاهی به حقوق زن در اسلام و دیگر مکاتب» 7، ندا، سال اول، شماره 4، (زمستان 1369) . صص 26 .24
.27 برای اطلاع از این بحث نگاه کنید به: مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، (قم: صدرا، 1357) .
.28 علی دوانی، تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت، (تهران: انتشارات علمی، 1364)، ص ص 196 .195
.29 برای آگاهی بیشتر نگاه کنید به: انتظاری. فاطمه، موقعیت زن در قرآن، (پایان نامه فوق لیسان) تهران: (دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران، سال 62 1361) .
.30 آیت الله تهرانی، رساله بدیعه، تهران، بی نشر، .1349
.31 همان کتاب.
.32 همان کتاب، ص ص 47 .46
.33 برای اطلاع مشروح مذاکرات درباره ایجاد کمیسیون ویژه امور زنان در مجلس شورای اسلامی نگاه کنید به: مجله زن روز، (8 آبان، 1372)، شماره .1342
.34 آیت الله تهرانی، همان کتاب، ص ص 55 .51
.35 تکمیل همایون، همان کتاب، ص .26
.36 راه امام از کلام امام، «زن» ، (وزارت ارشاد اسلامی، 1362)، ص .11
.37 همان کتاب، ص .34
.38 برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به: زن از دیدگاه امام خمینی (ره)، (تهران: نهضت زنان مسلمان، 1361) .
.39 همان کتاب، ص .149
.40 وصیت نامه امام خمینی (ره)، (تهران: مرکز نشر آثار امام خمینی، 1371) .
.41 سالنامه زن، (تهران: دفتر امور زنان ریاست جمهوری، 1372) .
.42 زن روز، (13 آذر، 1372)، شماره های 1437 و .1438