پس از مالک عصر طلائی حدیث شروع می شود و در این عصر است که مجامع حدیث اهل سنت که در رأس آنان صحاح سته (ششگانه) است بوجود آمد.صحاح بترتیب زمان از اینقرار است:
1 صحیح بخاری (1) یا (الجامع الصحیح) از ابو عبد الله محمد بن اسمعیل بخاری متوفی 256 ه.
2 صحیح مسلم از ابو الحسین مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری متوفی 261 ه.
3 سنن ابن ماجه از محمد بن یزید بن ماجه قزوینی متوفی 273 ه.
4 سنن ابی داود از سلیمان بن اشعث بن اسحق سجستانی متوفی 275 ه.
5 جامع ترمذی یا (سنن ترمذی) از ابو عیسی محمد بن عیسی بن سوره (2) متوفی 279 ه.
6 سنن نسائی (مسمی به مجتبی) از ابو عبد الرحمن احمد بن شعیب متوفی 303 ه.
کتب ششگانه مذکور در فوق باضافه موطأ و مسند ابن حنبل متوفی 241 ه جوامع اولیه حدیث اهل سنت را تشکیل می دهد.
تذییل
مؤلفین صحاح
اینک ترجمه مختصری از مؤلفین جوامع مزبور ضمیمه توضیحاتی درباره هر کتاب تقدیم می شود .
الف (بخاری): ابو عبد الله محمد بن اسمعیل بن ابراهیم بن مغیره جعفی بخاری است که در بخارا بسال 194 متولد و در سال 256 در گذشت و از وی اولاد ذکور نماند.
اجداد وی زردشتی بودند و اول کسی که از آنان بدین اسلام مشرف شد مغیره (پدر سوم بخاری) بوده و بواسطه انتساب (ولاء) به سعید جعفی (والی خراسان)، بجعفی مشهور شد.
پدرش هنگامی که وی کودک بود در گذشت و ثروت سرشاری برای او بارث گذارد لذا بخاری برای اخذ حدیث و تکمیل معلومات خود به بیشتر بلاد مشهور از قبیل شهرهای خراسان و عراق و حجاز و شام و مصر مسافرت نمود در نیشابور ابتداء مورد تکریم دانشمندان آن شهرستان واقع شد .
ولی بواسطه اختلافی که بین وی و محمد بن یحیی نیشابوری (شیخ حدیث آن سامان) رخ داد مجبور بمهاجرت گردید.
خطیب بغدادی (بنقل ابن خلکان از وی) گوید: چون بخاری وارد بغداد شد محدثین آن سامان برای آزمایش وی صد حدیث انتخاب و در سند یا متن هریک تغییراتی داده آنگاه نزد او قرائت نمودند.بخاری درباره کلیه احادیث مزبور اظهار بی اطلاعی نمود.
آنگاه هریک را بترتیب، با متن و سند صحیح قرائت کرد.اهل مجلس بر تبحر و سعه وی اعتراف کردند.
بخاری بسال 256 بشهر خود بازگشت.گویند که برای نوشتن هریک از احادیث کتاب صحیح خود غسل می نموده و دو رکعت نماز می خواند. (رک: التاج ص 13) .
نیز از وی نقل شد که می گفت کتاب صحیح را طی 16 سال از ششصد هزار حدیث (که بین من و خدا حجت است)، انتخاب و تدوین نمودم.
بخاری در 62 سالگی در شب عید فطر سال 256 در خرتنک (یکی از قراء سمرقند است که خالد ذهلی امیر خراسان ویرا از بخارا بدانجا تبعید کرد) بدرود جهان گفت.
بخاری نزد ابن حنبل و یحیی بن معین تلمذ کرده و در شاگردی ابن حنبل با مسلم شرکت داشته .از فتاوای عجیب وی قول بنشر حرمت از ارتضاع بشیر حیوان است.یعنی چنانچه دو کودک مدتی از شیر گاوی پرورش یابند با یکدیگر محرم می شوند. (و فیات الاعیان ج 2 ص 30، ریحانة الادب ج 1، الکنی و الالقاب قمی) .
ب مسلم: بسال 206 (یا 204 بنقل تیسیر الوصول و سبل السلام) متولد و برای اخذ حدیث بحجاز و عراق و شام و مصر مسافرت و از مشایخ حدیث و منجمله احمد بن حنبل خوشه چینی کرد آخرین سفر وی ببغداد در سال 259 یعنی دو سال بآخر حیات وی صورت گرفته.
از وی نقل شده که صحیح خود را از سیصد هزار حدیث که شنیده بود انتخاب نمود.حافظ ابو علی نیشابوری درباره کتاب وی گوید: در زیر آسمان، کتاب حدیثی بصحت صحیح مسلم نیست.هنگامی که بخاری در نیشابور سکنی گزیده بود و بین او و محمد بن یحیی (بزرگ محدثین نیشابور) اختلاف افتاد همگان از معاشرت بخاری رخ تافتند جز مسلم که با نهی صریح استادش (محمد ابن یحیی) باز از دیدار بخاری و استماع حدیث از وی ابا و استیحاشی نداشت.
وفات مسلم در رجب سال 261 بسن 55 سالگی در نیشابور اتفاق افتاد (ابن خلکان ص 209 ج 2) .
ج ابن ماجه قزوینی: بسال 209 (یا 207 بنقل سبل السلام) متولد و برای اخذ حدیث ببصره و کوفه و بغداد و مکه و شام و مصر و ری مسافرت کرد و در سال 273 در گذشت.از مؤلفات وی تفسیری است بر قرآن شریف و تاریخ قزوین (ابن خلکان ج 2 ص 59) ریحانة الادب ج 6 ص 135، الکنی و الالقاب ج .1
د ابو داود سجستانی (3): تولدش در سال 202 بوده، برای اخذ و استماع حدیث ببلاد خراسان و شام و مصر و حجاز مسافرت نموده و اخیرا در بصره سکنی گزید و در همانجا بسال 275 در گذشت.
ترمذی و نسائی و ابو عوانه اسفرائنی از وی سماع حدیث نموده اند.
ابو داود کتاب سنن خود را از مسموعات خویش از ثقات، جمع و بنظر احمد بن حنبل رسانید .احمد از آن بشایستگی تجلیل کرد.
خطابی فرموده: لم یصنف فی حکم الدین کتاب مثله: در احکام دینی کتابی مانند آن نوشته نشده.
ابو داود گوید پانصد هزار حدیث نوشتم و از آنها کتاب (سنن) را انتخاب کردم (فجمعت فیه اربعة آلاف و ثمان مأة حدیث ذکرت الصحیح و ما یشبهه و هو کتاب لا ترد علیک سنة عن النبی (ص) الاوهی فیه)، و در آن چهار هزار و هشتصد حدیث صحیح و مشابه آن گرد آوردم.چنانکه هیچ یک از سنن نبوی در آن فروگزار نشده.
وی نزد ابن حنبل و بعض دیگر از مشایخ بخاری و مسلم تلمذ کرده و جمعی از بزرگان من جمله دوتن از صاحبان صحاح (ترمذی و نسائی) از وی اخذ حدیث کرده اند. (ابن خلکان ج 1 ص 230، تیسیر الوصول ج 1، مقدمه سنن ابی داوود تحقیق استاد احمد سعد علی) .
ه ترمذی: وی بسال 200 یا 209 (چنانکه احمد شاکر در مقدمه سنن نوشته) در (بوغ) که قریه ای در شش فرسنگی ترمذ است متولد و نزد بخاری و سایر مشایخ حدیث، تلمذ کرد.و ببلاد خراسان و عراق و حجاز سفر نمود ولی استاد احمد شاکر از اینکه خطیب نام وی را در تاریخ بغداد نیاورده و نیز از اینکه ترمذی از بزرگترین محدث بغداد یعنی احمد بن حنبل (164 241 ه) نقل حدیث نکرده است استنباط می کند که ترمذی ببغداد نرفته.ترمذی علاوه بر کتاب جامع (یا سنن) خود، کتاب علل و نیز کتاب شمائل النبی (ص) را تألیف نمود.ترمذی با اینکه یکی از مشاهیر حفاظ حدیث است نابینا بوده.ولی استاد احمد شاکر حکایتی از ادریسی نقل می کند که حاکی از بینائی ترمذی است (رک مقدمه سنن چاپ احمد شاکر) .
فوتش در رجب سال 279 اتفاق افتاد (ترمذ: بکسر تاء و میم یا بفتح تاء و کسر میم یا بضم میم از شهرهای ماوراء النهر و در کنار جیحون واقع شده است) . (مراصد الاطلاع) .
جامع ترمذی حاوی بیش از پنجهزار حدیث است و تکرار احادیث در آن کمتر است. (رک: التاج) .
و نسائی: تولدش بسال 214 یا 215 در نساء بفتح نون (از شهرهای خراسان است که در یک منزلی ابیورد و دو منزلی سرخس واقع شده در نسبت بآن نسوی و نسائی استعمال می شود) بوده و برای کسب حدیث بخراسان و حجاز و عراق و مصر و شام و جزیره مسافرتها کرد.آنگاه در مصر سکونت گزید.
گویند در اواخر عمر از مصر بشام آمد و چون از وی در فضیلت معاویه حدیث خواستند، گفت : غیر حدیث پیغمبر که بوی فرمود (لا اشبع الله بطنه خدا شکمش را سیر نکند) (4) چیزی در فضیلت وی نمی دانم.لذا ویرا بضرب لگد از مسجد بیرون کردند و چون از این آسیب بیمار شده بود (برمله از شهرهای فلسطین) کوچانیدند و در آنجا بر اثر همین بیماری وفات یافت.
دار قطنی گوید: حسب وصیتش ویرا بمکه منتقل کردند و در آنجا در گذشت.نسائی بتشیع منسوب بوده و کتابی بنام (خصائص) در فضائل امیر المؤمنین تألیف نمود و خود در سبب تألیف کتاب مزبور گوید چون بشام وارد شدم مردم آنسامان را از علی (ع) منحرف دیدم لذا بتألیف این کتاب پرداختم.
نسائی مردی متعبد و زاهد بود و طی سال، روز در میان، روزه می گرفته.فوتش در 303 در مکه اتفاق افتاد در سنن نسائی بیش از صحاح دیگر احادیث تکرار شده چنانکه حدیث نیت را شانزده بار ذکر نموده. (ابن خلکان ج 1، الکنی و الالقاب ص 63، ریحانة الادب ج 2 ص 170، سبل السلام ص 10، التاج ص 13) .
ز ابن حنبل: احمد بن حنبل پیشوای مذهب حنبلی (از مذاهب اربعه اهل سنت) بسال 164 در بصره متولد گردید.مردی متنسک بود و در عین حال بامر حدیث بسیار اهتمام داشت.و چون قائل بقدم قرآن بود در زمان معتصم عباسی (که خود و قبل از وی برادرش مأمون قائل بحدوث قرآن بودند) تنبیه و حتی بضرب تازیانه کتفش آسیب دید (220 ه) این ضرب و حبس باعث اشتهار و محبوبیت بیشتری در نزد مردم شد.
گویند: طبری فقیه و دانشمند بزرگ (صاحب تفسیر و تاریخ مشهور) کتابی در اختلاف فقهاء تألیف نمود که در آن نامی از ابن حنبل نیامده بود چون بر او اعتراض کردند گفت: وی محدث بوده نه فقیه.همین سخن باعث شد که طبری با موقعیت علمی خود منفور عامه اهل بغداد گردید .
از اینجا مقام ابن حنبل نزد عامه آن زمان معلوم می گردد.
ابن حنبل اصلا از مرو بوده و زمانیکه مادرش از مرو ببغدادمهاجرت کرد، بوی حمل داشت.ولی تولد نوزاد در بغداد رخ داد.بعضی گفته اند که تولدش نیز در مرو بوده و در شیر خوارگی ببغداد منتقل شده.
احمد نزد شافعی تلمذ کرده و تا مهاجرت استاد بمصر، ملازم وی بوده و برای اخذ حدیث بشام و حجاز و یمن سفر کرده جماعتی از اعلام چون بخاری و مسلم از او حدیث اخذ کرده اند.در مرتبه حفظ وی گویند یک میلیون حدیث حفظ داشته.و مسند را از 750 هزار حدیث انتخاب کرده (علوم الحدیث 296) وفاتش بسال 241 در بغداد رخ داد و جمع کثیری (که از بسیاری سابقه نداشت) بر جنازه اش نماز خواندند (ابن خلکان ج 1 ص 16، سبل السلام ص 8)
توضیحاتی درباره جوامع مزبور
موطأ: چنانکه اشاره نمودیم مالک در ابتداء، موطأ را از احادیث کثیری گرد آورد ولی کم کم بجرح و تعدیل آنها پرداخت و اخیرا حدود هزار حدیث را حاوی است 4*.
چلبی در کشف الظنون از ابو القاسم شافعی نقل کرده که موطأ مالک بیازده روایت نقل شده که چهار روایت فعلا مستعمل است و اشهر واصح آنها روایت یحیی لیثی مصری است و آن سه روایت دیگر را ضعیف شمرده.از روایات مزبور روایت ابی مصعب احمد بن ابی مکر است که حدود صد حدیث بیش از روایات دیگر دارد (تدریب الراوی ص 54) ولی چاپی را که (المجلس الاعلی للشئون الاسلامیه) الجمهوریة المتحده باتعلیقات و تحقیق عبد الوهاب عبد اللطیف استاد علم الحدیث جامع از هر انتشار داده طبق روایت محمد بن الحسن الشیبانی است.
بر موطأ شروحی نگاشته شده از آنجمله:
1 شرح عبد الملک بن حبیب مالکی متوفی 230 ه.
2 شرح ابو محمد عبد الله بن محمد بطلمیوسی متوفی 521 ه مسمی به (المقتبس) .
3 شرح جلال الدین سیوطی متوفی 911 هجری موسوم به (کشف المغطاء فی شرح الموطأ) .
4 شرح دیگر جلال الدین سیوطی متوفی 911 ه موسوم به (تنویر الحوالک فی شرح موطأ مالک) .
5 کتاب دیگری از سیوطی در رجال موطأ موسوم به (اسعاف المبطأ) .
6 التفصی بحدیث الموطأ از ابن عبد البر قرطبی متوفی 463 هجری.
7 التمهید لمافی الموطأ من المعانی و الاسانید، از همین دانشمند. (که در مغرب چاپ شده است)
8 مختصر کتاب فوق موسوم به (الاستذکار) از همین دانشمند.
9 شرح ابو الولید باجی متوفی 474 مسمی به (المنتقی) .
10 شرح ابو الولید صفار مسمی به (الموعب) .
11 شرح دیگر ابو الولید باجی مسمی به (الاستیفاء) .
12 شرح قاضی ابو بکر، ابن العربی المغربی متوفی 549 ه مسمی به (القبس) .
13 شرح زرقانی مصری متوفی 1122 هجری است که از شروح سابق استفاده کرده و مشروحا این کار را بپایان رسانیده و ازاین جهت از شروح سابقه اتم و از لحاظ شهرت مشهورتر است.
(رک: کشف الظنون، تنویر الحوالک سیوطی ص 10 چاپ مکتبة التجاریه مصر، مقدمه موطأ چاپ حلبی و شرکاء بقلم محمد فؤاد عبد الباقی) 5*.
صحیح بخاری: احادیث صحیح بخاری را ابن صلاح (بنقل چلبی در کشف الظنون ج 1، ص 543) با مکررات 7275 حدیث ضبط کرده و نووی و ابن تیمیه (در منهاج السنة ص 59، ج 4) نیز در این شمارش از وی تبعیت نموده اند.
ابن خلدون (در مقدمه العبر) 9200 حدیث تعداد نموده.بعضی این شماره را غلط دانسته اند زیرا وی (بظن قوی) از نووی تبعیت کرده منتهی هنگام استنساخ، لفظ سبعة آلاف به (تسعة) تصحیف شده.ولی ابن حجر در تعقیب ابن صلاح و نووی، یکان یکان ابواب صحیح را شماره کرده، سپس گفته:
(کلیه احادیث با حذف مکررات 2602 حدیث است که بر این شماره 159 حدیث معلقات مرفوعه و 1341 حدیث کلیه تعالیق اضافه می شود.
آنگاه فرموده کلیه احادیث با مکررات بالغ بر 9082 حدیث است که طی 3450 باب در یکصد و چند کتاب از 289 شیخ نقل شده که از آنان بخاری به 134 شیخ از مسلم منفرد است) .
با تحقیق ابن حجر معلوم می شود سخن ابن خلدون اشتباه نیست بلکه ممکن است این اشتباه در نقل کلام ابن صلاح شده و نووی هم دچار اشتباه مزبور که مسلما از ناحیه نسخه نویسان رخ داده گردیده باشد.بخاری صحیح را در مدت 16 سال گرد آورد.و در کشف الظنون از 82 شرح بر آن نام می برد.
صحیح بخاری بچند روایت نقل شده و چون در زمان مؤلف تعداد کثیری از محدثین از مؤلف استماع کتاب مزبور و نسخه برداری نموده اند و نیز اختلافی در نسخ (چنانکه در موطأ موجود است)، نمی باشد ذکر آن نیز بی فایده است.
حتی از فربری نقل شده که (صحیح بخاری را نود هزار نفر از مؤلف روایت کرده اند)، در این سخن گرچه مبالغه شده ولی می رساند که روایت صحیح مزبور، متواتر یا اقلا مستفیض است.
از مزایای صحیح بخاری اینست که برای ابواب، عناوینی ذکر می کند که از آنها نظریه وی را در مسائل فقهی می توان استنباط نمود نیز وی در ابتداء هر باب آیات قرآنیه را که متناسب با عنوان بابست آورده.
وجه تسمیه کتاب بخاری بصحیح، آنست که وی شرائطی برای ناقلین حدیث که موجب اطمینان و وثاقت در نقل آنان باشد، مقرر داشت.و صحیح خود را از احادیثی که واجد شرایط مزبور بود، انتخاب و تدوین نمود.
زیرا در موطأ مالک و دیگر از کتب قدما باین معنی توجهی نشده بود.محرک اولیه این کار، اسحق بن راهویه امام حدیث و استاد بخاری است که بشاگردان خود گفت: «لو جمعتم کتابا مختصرا لصحیح سنة رسول الله ص» چه خوب بود اگر کتاب مختصری شامل احادیث صحیح رسول اکرم جمع می شد .
بخاری گوید این سخن در قلب من تأثیر کرد.لذا بجمع صحیح پرداختم [ابن حجر بنقل قواعد التحدیث ص 71] .
و این ابتکار در اثر مسافرتها و دیدن مشایخ حدیث و آشنائی باوضاع شهرها و جرح و تعدیلی که نزد مشایخ از روات می شد برای وی حاصل گردید و روی همین زمینه کتابی بنام تمیز رجال نگاشت (5) پس از وی مسلم نیز بهمین روش کتاب خود را ترتیب داد منتهی در بعضی شروط با بخاری اختلاف عقیده داشت (6).صحیح بخاری بنقل ابن حجر شامل 7397 حدیث (و بنقل ابن خلدون 9200 حدیث مسند است (7) که باضافه معلقات و متابعات بالغ بر 9082 حدیث می شود و با حذف مکررات 2762 حدیث باقی می ماند.و بنقل نووی پس از حذف مکررات، شامل چهار هزار حدیث است بنا بنوشته صاحب (التاج) صحیح بخاری را نود هزار نفر از وی سماع کردند.
البته این عدد مبالغه آمیز است ولی حاکی از شهرت و مقبولیت کتاب خاری در زمان مؤلف می باشد .
بر صحیح بخاری شروح زیادی نگاشته شده و می توان خلاصه کرد که درباره هیچ کتاب حدیثی تا این اندازه کوشش و کار نشده گرچه مع الاسف تعداد زیادی از این قبیل کارهای علمی چون بدون اطلاع از زحمات سابقین انجام شده تکرار مکرر و در نتیجه تحصیل حاصل می باشد.ولی در ضمن شمار این شروح و نوشته های مکرر بعضی که نویسندگان آن بسعه اطلاع معروف و ضمنا از مؤلفات سابقین استفاده نموده اند وجود دارد که ما بعدا از آنها نام میبریم
بهرحال می توان کارنامه تعداد کثیری از دانشمندانی که در پیرامون صحیح بخاری قلم فرسائی نموده اند در کشف الظنون (قائمه 545 تا 555) ملاحظه کرد و ما بواسطه اختصار از ترجمه و نقل آن خودداری نمودیم.
صحیح مسلم: شامل 7275 حدیث است که با حذف مکررات بالغ بر 4000 می گردد (تقریب النواوی ص 51)، صحیح مسلم از این لحاظ که احادیث را در فصل مربوط بآن قرار داده و کمتر تکرار نموده بر صحیح بخاری ترجیح دارد.گرچه صحیح بخاری را از جهت صحت و دقت بر آن ترجیح می دهند .
درباره صحیح مسلم نیز باید جمله ای را که اخیرا نسبت بصحیح بخاری و کارهای بزرگان در پیرامون آن گفتم، تکرار کنم.زیرا صحیح مسلم در نزد اهل سنت مهمترین کتاب حدیث، پس از صحیح بخاری است (گرچه بعضی مغاربه (اهل مغرب) کتاب وی را بر بخاری ترجیح داده اند) و این سخن از شیخ حاکم، حافظ ابو علی نیشابوری نقل شده: (بنقل نووی در اول شرح خود بر صحیح مسلم) که: (ما تحت ادیم الارض اصح من کتاب مسلم) یعنی زیر سفره آسمان کتابی صحیح تر از صحیح مسلم نیست (8).
ولی بزرگان، چون نسائی (بنقل کشف الظنون) وجه ترجیح اینان را از این جهت دانسته اند که مسلم برای هر حدیثی موضع مناسبی معین و فقط حدیث را در آنجا ذکر و طرق مختلف حدیث را در همین محل یاد کرده بخلاف بخاری.علاوه که تعالیق مسلم فقط 14 موضع است.
از نقائص صحیح مسلم اینست که گرچه احادیث را طی ابواب و فصول آورده، ولی عنوان باب را نیاورده و از این لحاظ صحیح بخاری بر آن ترجیح دارد.ولی جمعی این کار را بعدا جبران نموده اند.صحیح مسلم توسط حافظ منذری، عبد العظیم بن عبد القوی دمشقی اختصار شده و در دمشق بچاپ رسیده است.
بر صحیح مسلم شروح و مستدرکاتی نوشته شده (اسامی و خصوصیات این کتب در کشف الظنون ثبت گردیده بدانجا مراجعه فرمائید) .که از آنجمله است شرح نووی که مکرر چاپ شده است.
صحیح مسلم مکرر در هند و ترکیه و مصر چاپ شده و شاید بهترین چاپ آن طبع دار الطباعة العامرة اسلامبول ضمن سالهای 1329 تا 1334 ه باشد که توسط جمعی من جمله حافظ طرابلسی اسماعیل بن احمد تصحیح شده.
صحیحین: جمعی از دانشمندان احادیث صحیح بخاری و مسلم را جمع و این دو را در تألیف واحدی گرد آورده اند.
از آن جمله جمع بین الصحیحین از فراء بغوی متوفی 516 ه و جوزقی نیشابوری متوفی 388 ه و شیخ ابی محمد اشبیلی متوفی 582 ه و ابن فرات سرخسی هروی متوفی 414 ه و ابن عجة قرطبی متوفی 642 ه و حافظ ابی نصر حمیدی اندلسی متوفی 388 ه و غیر اینانند که بر بعضی از این مؤلفات شروحی نیز نوشته شده.بعضی از اینان چون حمیدی، صحیحین را بترتیب مسند مرتب ساخته اند .و بعضی احادیث مورد اتفاق شیخین (بخاری و مسلم) را جمع نموده اند که از آن جمله و مایائی جکنی، محمد حبیب الله بن عبد الله مالکی شنقیطی است که (زاد المسلم فیما اتفق علیه البخاری و المسلم) را که شامل حدود 1300 حدیث است نوشت.و بچاپ رسیده.
سنن ابی داود: سنن ابی داود شامل 4800 حدیث است. (تدریب الراوی ص 56) درباره این کتاب گفته شده: کسی که قصد حصر سنن را داشته باشد بسنن ابی داود مراجعه کند (علوم الحدیث) .
ابن کثیر در مختصر علوم الحدیث گوید (بنقل از ابن خلکان) سنن ابی داود بروایات کثیری بما رسیده که در بعضی اخباری است که طبق روایات دیگر، موجود نیست و در میان این روایات، روایت ابو علی لؤلؤی انتشار یافته سنن ابی داود بتوسط جمعی اختصار شده و گروهی نیز بر اصل سنن یا بر اختصارات مزبور، شروح و حواشی نوشته اند که از آن جمله: شرح ابو سلیمان خطابی متوفی 388 ه بنام معالم السنن و شرح سیوطی بنام مرقاة الصعود الی سنن ابی داود و عون المعبود فی شرح سنن ابی داود است (9).
نام دیگر حواشی و شروح این کتاب را در کشف الظنون (ج 2 قائمه 1004 و 1005) ببینید.
سنن ابن ماجه: سنن ابن ماجه در بین صحاح بحسن ترتیب ممتاز است.بر این کتاب سیوطی و جمعی دیگر شرح نوشته اند.شرح سیوطی موسوم به مصباح الزجاجة علی سنن ابن ماجه نام دارد.نام پاره ای از این شروح را در کشف الظنون (ج 2 قائمه 1004) ملاحظه فرمائید (10).
سنن نسائی: درباره سنن نسائی گویند بعضی امراء از او پرسید آیا تمامی احادیث سنن صحیح است؟ پاسخ داد نه.
وی گفت تنها احادیث صحیح را برای ما جمع نما.لذا نسائی کتاب سنن کبیر خود را تلخیص و احادیث معلله را از آن اسقاط نمود و نام کتاب اخیر را (مجتبی) گذارد و همین کتاب اخیر است که در شمار صحاح سته محسوب می گردد.
گفته شده سنن نسائی جامع مزایای کتب ششگانه است.درباره شرائط صحت نزد نسائی گفته شده : شروطی را که نسائی درباره رجال سند قائل است از شروط (مسلم) شدیدتر می باشد.
سنن نسائی در بین صحاح ست، بکثرت تکرار احادیث معروف است حتی یک حدیث (حدیث نیت) را 16 بار تکرار نموده (رک: التاج) .
بر سنن نسائی نیز حواشی و شروحی نگاشته شده که از آن جمله شرح سیوطی بنام (زهر الربی) و حاشیه سندی است (11).
شیخ سراج الدین عمر بن ملقن شافعی متوفی 804 ه بر احادیثی که در چهار کتاب دیگر (صحیح بخاری و مسلم و سنن ابو داود و ترمذی) نیامده شرحی نوشته.
جامع ترمذی: درباره جامع ترمذی نقل شده که پس از تألیف مزبور آنرا بر علماء حجاز و عراق و خراسان عرضه داشت و مورد قبول همگان واقع شد.از مزایای جامع ترمذی قلت تکرار احادیث آنست.
این کتاب بنام (جامع و نیز سنن) نامیده شده و شامل حدود پنج هزار حدیث است.
بر جامع ترمذی نیز حواشی و شروحی نوشته شده که از آن جمله شرح سیوطی بنام (قوت المغتذی علی جامع الترمذی) و شرح ابن العربی: ابی بکر محمد بن عبد الله بن محمد مالکی مغربی (549 ه) (12) و تحفة الاحوذی از شیخ ابو العلی محمد عبد الرحمن مبار کفوری هندی (1353 ه) و شرح احادیث زائد بر صحیحن و سنن ابی داود از سراج الدین عمر بن الملقن است.
(نام شروح دیگر این کتاب را در کشف الظنون قائمه 560 ببینید) .جامع ترمذی بتوسط بعضی نیز اختصار شده (بهمین مرجع رجوع فرمائید) .
مسند ابن حنبل: مسند ابن حنبل بزرگترین کتابی است که از متقدمین بجا مانده زیرا جامع متجاوز از سی هزار حدیث است (به نقل ابن خلدون 31 هزار حدیث.رک: ترجمه مقدمه ابن خلدون 2/908) .
ابن حنبل خود گوید: هذا الکتاب جمعته و انتقیته من اکثر من سبعمائة الف حدیث و خمسین الفا (مقدمه مسند چاپ احمد شاکر.ترجمه مقدمه ابن خلدون 2/908) که طبق این گفتار کتاب مزبور از هفتصد و پنجاه هزار حدیث گرد آوری و انتخاب شده است) .
نیز وی بپسرش عبد الله که راوی مسند است گوید: احتفظبهذا المسند فانه سیکون للناس اماما این مسند را نگهداری کن زیرا بزودی راهنمای مردم خواهد شد. (ترجمه مقدمه ابن خلدون، علوم الحدیث و مصطلحه ذیل صفحه 306) .
مسند طی شش جلد بزرگ در مصر بسال 1313 بچاپ رسیده و اخیرا افست آن انتشار یافته است نیز چندی پیش علامه احمد محمد شاکر شروع بطبع منقح و تحقیقی این کتاب نمود که پس از انتشار 15 جلد آن داعی اجل را اجابت و در نتیجه کار طبع بقیه مجلدات بتعویق افتاد.
جوامع صحاح سته: گروهی از دانشمندان، دو یا چند یا تمام صحاح نامبرده را در یک کتاب جمع و تألیف نموده اند که نام بعضی از کتب جمع بین الصحیحین (صحیح بخاری و مسلم) را یاد نمودیم.
از جمله کتبی که جامع صحاح است، کتاب (جامع الاصول لاحادیث الرسول) تألیف ابو السعادات مبارک بن محمد معروف بابن اثیر جزری شافعی متوفی 606 است که کتاب رزین را اصل و مبنی قرار داده و چون رزین بپاره ای از اخبار کتب ششگانه مزبور (13) (صحیح بخاری، مسلم، موطأ، سنن ابی داود، جامع ترمذی، سنن نسائی) اکتفا کرده ابن اثیر سایر روایات کتب نامبرده را ضمیمه و برای اختصار، اسناد روایات را حذف و فقط بذکر آخرین راوی (صحابی یا تابعی) اکتفا نموده.
منتهی در آخر کتاب، اسامی کلیه روات را بترتیب حروف آورده.نیز نام کتبی را که حدیث مزبور در آن ذکر شده، در صدر هر حدیث یاد کرده.
کار دیگری که در این کتاب تازگی دارد اینست که ابواب احادیث را بترتیب حروف آورده.مثلا : کتاب ایمان، ایلاء الخ (14) و چون بعضی روایات محتاج بشرح یا ایضاح الفاظ مشکله بوده این کار را نیز در ذیل هر حدیث انجام داده.
این کتاب که حقا کاری بزرگ و بی سابقه و در عین حال بسیار مفید بوده مورد استقبال دانشمندان متأخر واقع شده و جمعی چون شرف الدین، ابن بارزی حموی، قاضی حماه متوفی 738 و شیخ صلاح الدین علائی دمشقی متوفی 761 و ابن دبیع شیبانی متوفی 944 و فیروز آبادی (صاحب قاموس) متوفی 817 و غیر اینان، باختصار آن پرداخته اند.
و چون از این مختصرات، اختصار ابن دیبع مکرر طبع شده (در هند و در مصر) و بگفته چلبی بهترین مختصرات نامبرده است معرفی اجمالی آن بی مناسبت نیست.
تیسیر الوصول: این کتاب بر مبنای کتاب (تجرید الاصول) شرف الدین ابن بارزی (مذکور در فوق) و بترتیب حروف معجم نوشته شده منتهی چون در کتاب سابق علائم اختصاری برای صاحبان اصول وضع و این علائم را خارج از متن کتاب (در حواشی) جای داده و شرح الفاظ غریبه و معانی مشکله را نیز اسقاط کرده بود ابن دیبع برای رفع اشتباه، نام اصول مزبور را باختصار در آخر هر حدیث آورده و ایضاح مشکلات کتاب را طی هر حدیث بیان و احیانا اشتباهات مؤلف و سابقین را یادآور شده است.
چاپ مصر این کتاب در مطبعه مصطفی حلبی، طی دو جلد به حروف معرب (مشکول) بطرز زیبائی انجام شده.
در اینجا مناسب است از کتاب رزین که اصل و مبنای کار ابن اثیر و ابن دیبع و سایرین بوده باین جمله اکتفا کنیم که گفته اند (الفضل لمن سبق) .
دیگر از اینان فراء بغوی (حسین بن مسعود شافعی) متوفی 516 است، که جوامع سبعه (15) را در تألیفی گرد آورده و نام کتاب خود را مصابیح السنه گذارد مؤلف در این کتاب اسناد را به جهت اختصار حذف نموده.ولی از این جهت که نام راوی حدیث و مخرج آن ذکر نشده ناقص است.
کتاب مزبور پس از مؤلف مورد اعتماد و اعتنای علماء واقع و شروح و حواشی و تلخیصاتی از آن تدوین و تألیف شده که تعدادی از آنها در کشف الظنون قائمه 1698 ذکر گردیده.
نیز نور الدین علی الهیثمی متوفای 807 است که سایر مصنفات مشهوره (غیر صحاح سته) را در (مجمع الزوائد) گرد آورد.
دیگر از کسانی که جوامع مزبور را در یکجا جمع آوری کرده سیوطی، متوفی 911 است که تمامی احادیث صحاح ست و آنچه از کتب معتبر دیگر بدست آورده در کتابی بنام (جمع الجوامع) تدوین نموده.
این کتاب مشتمل بر صحاح ست و مسانید عشره و غیره (که جمعا حدود پنجاه کتاب است) می باشد .روش سیوطی در این کتاب، ترتیب (ابن حنبل) در مسند است یعنی احادیث را بترتیب روات مبوب ساخته.
مصنف، خود این کتاب را اختصار و انتخاب نموده و نام این مختصر را (جامع صغیر) نامیده (16) عدد احادیث جامع صغیر 1934 حدیث است و (جمعی بر اصل کتاب و تلخیص آن حواشی و شروح نگاشته اند که از آن جمله است: فیض القدیر از عبد الرؤف مناوی (17) که در 6 جلد در مصر چاپ شده و السراج المنیر از شیخ علی بن احمد عزیزی شافعی (1070 ه) که در قاهره ضمن 3 جلد انتشار یافته. (رک: کشف الظنون قائمه 597) .
شیخ علاء الدین (علی بن حسام) مشهور به (متقی هندی) متوفی 975 یا 977 ه کتاب کبیر سیوطی (جمع الجوامع) را به ترتیب حروف مرتب و کنز العمال نامیده. (این کتاب توسط دائرة المعارف العثمانیه در حیدرآباد هند طبع شده است) وی نیز جامع صغیر سیوطی را مرتب و مبوب نموده و (منهج العمال فی سنن الاقوال) مسمی ساخته.
دیگر جامع المسانید از حافظ عماد الدین (ابن کثیر) دمشقی متوفی 694 است که کتب دهگانه (صحاح ست و مسانید اربعه) را جمع نموده.
از کتبی که اخیرا اینکار را بروش نوینی تجدید نموده کتاب (التاج) است.این کتاب تألیف شیخ منصور علی ناصف از علماء (ازهر) مصر، در عصر حاضر است که پنج کتاب (صحیح بخاری، مسلم، سنن ابی داود، جامع ترمذی، مجتبی نسائی) از صحاح سته را در این تألیف گرد آورده و آنرا در سال 1347 پس از شش سال و اندی باتمام رسانیده مؤلف در این کتاب احادیث را بروش کتب فقهی آورده و از این لحاظ برای مراجعه فقهاء بسیار سودمند است.
در این کتاب، احادیث مکرره و سلسله اسناد حذف و فقط نام آخرین راوی در ابتدای هر حدیث، و نام مخرج آن (مؤلف کتابی که از آن حدیث را نقل نموده) در آخر حدیث آورده شده و بدین طریق، کلیه احادیث کتب مزبوره را بانضمام شرح موارد لازمه طی پنج جلد گنجانده است.
طبع این کتاب که با نظریه مؤلف انجام شده بسیار جالب و از مزایای آن ضبط الفاظ حدیث بحروف معرب (مشکول) و ترتیب فهرست موضوعات در آخر کتاب است.
«پایان تذییل»
پی نوشت ها:
1 راجع بصحاح سته و مؤلفین آنها بعدا توضیحاتی داده می شود.
2 بفتح سین و سکون واو.
3 سلیمان بن اشعث بن اسحق (چنانکه در تاریخ بغداد است) یا سلیمان بن اشعث شداد (چنانکه ابو حاتم فرموده) .
4 رک: مقدمه سنن نسائی صفحه ه چاپ مصر (قاهره) تصحیح استاد مسعودی.
5 این کتاب بنام تاریخ کبیر بخاری معروف و بترتیب حروف نوشته شده و ضمن 8 جلد بسال 1361 توسط دائرة المعارف العثمانیه در حیدر آباد دکن چاپ شده.
وی دو کتاب دیگر بترتیب سنوات در تاریخ روات نگاشته (پرتو اسلام ص 137)
6 «شرائط صحت حدیث از نظر بخاری و مسلم» از اینقرار است: ان یکون الحدیث متصل الاسناد بنقل الثقة عن الثقة من اوله الی منتهاه سالما من الشذوذ و العلة.فاذا کان الحدیث رواته کلهم ثقات غیر ان فیهم ابا الزبیر المکی مثلا او سهیل بن ابی صالح او العلاء بن عبد الرحمن او حماد بن مسلمة.قالوا فیه هذا صحیح علی شرط مسلم و لیس بصحیح علی شرط البخاری، لکون هؤلاء عند مسلم ممن اجتمعت فیهم الشروط المعتبرة و لم یثبت عند البخاری ذلک فیهم و کذا حال البخاری فیما خرجه من حدیث عکرمه مولی ابن عباس و...و غیرهم ممن احتج بهم البخاری و لم یحتج بهم المسلم (شرح نووی بر صحیح مسلم مطبوع در حاشیه ارشاد الساری) .
ناگفته نماند که بخاری در صحیح خود همزمانی راوی را با شیخ خود و نیز ثبوت سماع و شنیدن از راوی را شرط کرده ولی مسلم فقط همزمانی را کافی دانسته (اختصار علوم الحدیث ص 22، علوم الحدیث ص 301) .
می توان خلاصه نمود که بخاری با مسلم در شروط ذیل اتفاق دارند:
1 سلسله اسناد حدیث می بایست پیوسته به صحابی یا برسول اکرم باشد.
2 تمامی روات علاوه بر اسلام، مورد اعتماد و وثوق باشند.
3 آخرین راوی حدیث غیر مشهور (شاذ) نباشد.
4 متهم و فراموشکار و دارای عقاید باطله نباشد.
و اما مورد اختلاف ایندو، فقط نسبت به (لقاء) و دیدار، راوی با کسی که از وی نقل حدیث می نماید، می باشد که بخاری شرط مزبور را لازم دانسته.و مسلم غیر لازم.
البته در مصادیق بین ایندو اختلاف زیاد است.زیرا شخصی نزد بخاری ثقه و مورد اطمینان بشمار می رفته در صورتی که مسلم وی را مورد اعتماد نمی داند، و ظاهرا بیشتر افرادی که نووی در شرح نامبرده از لحاظ واجدیت شرائط نزد ایندو مورد اختلاف واقع شده اند.
7 بحاشیه سابق (توضیحاتی درباره صحیح بخاری) رجوع کنید.
8 شرح صحیح مسلم از نووی، مقدمه ابن صلاح ص .10
9 عون المعبود با متن سنن ضمن 4 جلد بزرگ در کراچی چاپ شده و اخیرا توسط دار الکتاب العربی در بیروت افست شده.
10 سنن ابن ماجه با حواشی و تصحیح اسناد محمد فؤاد عبد الباقی ضمن دو جلد با حروف مشکول توسط مکتبة عیسی البابی الحلبی در قاهره چاپ شده است.
11 سنن نسائی با شرح سیوطی و حاشیه سندی با حروف معرب (مشکول) و تحصیح شیخ حسن محمد المسعودی ضمن 8 جلد توسط (مکتبة التجاریة الکبری در) قاهره و نیز با شرح سیوطی و حاشیه سندی در یک جلد بزرگ رحلی در کراچی چاپ سنگی شده است.
12 این شرح با متن صحیح ترمذی ضمن 13 جلد در (المطبعة المصریه) قاهره بچاپ رسیده نیز متن ترمذی با شرح (تحفة الاحوذی) در چهار جلد بزرگ رحلی در کراچی چاپ سنگی شده است و همین چاپ در دار الکتاب العربی بیروت افست گردیده.
13 گرچه از مقدمه تیسیر الوصول چنان مستفاد می شود که این کار بسعی (رزین) صورت گرفته .
14 صحاح سته معروف بانضمام موطأ مالک
15 که احادیث را بترتیب حروف تهجی اول هر حدیث آورده است.
16 مناوی را نیز کتابی مانند جامع صغیر سیوطی است که ده هزار حدیث قصار نبوی را بترتیب حروف تهجی در آن آورده