ماهان شبکه ایرانیان

وبلاگ مشرق

۶ سال تقلای تاجیک برای سابوتاژ ذهنی مردم/ نقش "ما" در کاهش آلودگی هوا

نبود اقتدار در عملکرد سازمان تعزیرات حکومتی موجب شده که حتی سخنگوی این سازمان هم به فهرست شاکیان از گرانی اضافه شود!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

"اقتدار"؛ گزینه ناپیدا در عملکرد سازمان تعزیرات

6 سال تقلای تاجیک برای سابوتاژ ذهنی مردم/ نقش "ما" در کاهش آلودگی هوا

ایسنا گزارش داد: محمدعلی اسفنانی، سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی طی سخنانی با انتقاد شدید از گرانفروشی در ارائه بلیط هواپیما؛ صحبت‌های مفصلی را در زمینه رها بودن بازار بلیط‌های پرواز مطرح کرده و سپس گفته است:

"در مواردی که قیمت بلیت هواپیما مشخص است و بالاتر از آن به فروش برسد طبیعتا مصداق گرانفروشی است و با آن برخورد و رسیدگی کرده و حکم صادر می کنیم. هر گزارشی که از سوی شهروندان به دست ما برسد چه حضوری و چه از طریق سامانه 135 رسیدگی می‌کنیم و حکم صادر می‌شود؛ کما اینکه امسال و سال گذشته هم چندین مورد در این زمینه داشتیم که جریمه‌های قابل توجهی برای آنها در نظر گرفته شد."[1]

*جالب است که سخنگوی محترم سازمان تعزیرات می‌دانند بلیط هواپیما گران به فروش می‌رسد، در مصاحبه‌شان صراحتا به این گرانی اشاره دارند و مثلا می‌دانند که در برخی مناسبت‌های خاص (مثلا ایام زیارتی سفر به مشهد مقدس) این گرانی عملا رخ می‌دهد.

لکن آقای اسفنانی در ادامه مصاحبه خود؛ پیگیری‌های سازمان تعزیرات را منوط به گزارش‌های مردم می‌داند. ضمن اینکه چیزی از تأثیرات برخورد سازمان تعزیرات هم نمی‌گوید!

یعنی مثلا اگر سازمان تعزیرات در جایی با گرانفروشی بلیط هواپیما برخورد کرده اما آیا این برخورد، بازدارنده هم بوده یا خیر؟ (که طبعا نبوده که سخنگوی سازمان تعزیرات مجبور به مصاحبه در این باره می‌شود)

لذا پیشنهاد می‌شود سازمان تعزیرات یا برخورد مسئولانه‌تری در این باره داشته باشد و یا علنا و رسما به مردم بگوید عاملی که اجازه عمل به تکلیف این سازمان را نمی‌دهد، چیست یا کیست؟

راه سومی هم البته وجود دارد و آن نمایش و اقدامات باری به هر جهت و پنهان شدن در هزار توی بروکراسی اداری برای گذشت زمان و ماندن آقایان در پست و سمت‌هاست!

***

"کسی که از مترو استفاده می‌کنه کنسله! "

نقش "ما" در کاهش آلودگی هوا

6 سال تقلای تاجیک برای سابوتاژ ذهنی مردم/ نقش "ما" در کاهش آلودگی هوا

سمیه رفیعی، رییس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با ایلنا به معضل آلودگی هوا در تهران اشاره کرده و گفته است: ‌فرسودگی وسایل نقلیه، عدم نظارت بر معاینه فنی خودروها و همچنین تردد بسیار بالانی خودرو و موتورسیکلت‌ها به این کلانشهر از عمده‌ترین عوامل آلودگی هوا در پایتخت به شمار می‌رود که باید برای آن فکری اساسی کرد.

او تصریح می‌کند: در چند سال گذشته عمده آلاینده معیار ما صرفا ذرات معلق بود اما اکنون آلاینده‌های گازی هم به آلاینده‌های معیار در تهران اضافه شود و باید اقداماتی انجام داد تا جلوی آلودگی بیشتر تهران را بگیریم.[2]

*خوانش این صحبت‌ها در وهله اول سبب ایجاد تأسف و دغدغه است. اما مهمتر از این تأسف و دغدغه که مقتضای زیستن در کلانشهرهاست باید به راه حل‌ها اندیشید.

درباره راه حل معضل آلودگی قبل از هر چیز باید دانست که بر خلاف تصور موجود که تمام مسئولیت‌های رفع این معضل را بر گرده مسئولان می‌داند؛ ‌ اما سهم مردم نیز در این قضیه اگر بیشتر از مسئولان نباشد؛ قطعا کمتر از آنها نیست!

تهران تبدیل به تراکمی انبوه از تردد خودروها تبدیل شده است. و مادام که اگزوز خودروهای غیر ضروری در خیابان‌ها خاموش نشود؛ معضل آلودگی هوا نیز حل نمی‌شود که نمی‌شود.

همه می‌دانیم که امروز کثیری از شهروندان تهرانی هستند که به صورت تک‌سرنشین در شهر تردد می‌کنند، بسیاری از خانواده‌ها بیش از یک خودرو دارند که نیاز ضروری آنها نیست، برخی افراد یک خودروی اضافه دارند که به آن "ماشین کار" می‌گویند و...

به این معضل البته باید افزود تصور غلطی که در افکار عمومی برخی تهرانی‌ها شکل گرفته مبنی بر اینکه استفاده از وسایل نقلیه عمومی را نوعی کسر شأن می‌دانند!

در این زمینه حتی در شبکه‌های اجتماعی دیده‌ایم که می‌نویسند "کسی که سوار مترو می‌شه، کنسله! "

با اطمینان می‌توان گفت که نظیر چنین رفتارهایی چه در بخش خودروهای غیر ضروری و ترددهای بیمورد و چه در بخش فرهنگ غلط استفاده از نقلیه‌های عمومی؛ در کلانشهرهای دیگر جهان نظیر ندارد.

سوخت گران، اجازه پلیس برای منع تردد خودروهای تک‌سرنشین و حتی 2 سرنشین در روزهای آلوده، مالیات عبور خودرو از سازه‌های شهری و... همه مقولاتی است که جدای از درست و غلطشان اما در بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا وجود دارند و اجازه نمی‌دهند که تردد اضافی در شهر موجب کثیف شدن بیشتر هوایی شود که متعلق به همه شهروندان است.

سخنان پیش‌گفته را باید به دایره راه حل‌هایی مثل گسترش حمل و نقل عمومی، افزایش کیفیت سوخت، افزایش کیفیت خودروها، ترویج فرهنگ پیاده‌روی و... افزود تا بتوان دورنمای صحیح‌تری نسبت به مسئله آلودگی هوا داشت.

به نظر می‌رسد اینکه از نقش مردم در کاهش معضل آلودگی هوا گفته نمی‌شود؛ بیشتر به دلیل این است که مسئولان امر از هجمه‌های فضای مجازی و یا از مسئولان بالادستی که درک درستی از مفهوم "مردم" ندارند؛ می‌ترسند!

رفع این ترس، شرط رفع آلودگی هواست.

***

لجاجت، با مردان سیاست چه می‌کند؟

6 سال تقلای آقای تاجیک برای سابوتاژ ذهنی مردم

6 سال تقلای تاجیک برای سابوتاژ ذهنی مردم/ نقش "ما" در کاهش آلودگی هوا

محمدرضا تاجیک، از تئوریسین‌های جریان چپ به تازگی در یادداشتی که با عنوان "ایران، کشوری که بد اداره می‌شود" مدعی نابلدی حکمرانان در ایران اسلامی و نیز پریشانی و ره گم کردگی مردم شده و در پایان گفته است: بس کنید خدا را، ای اصحاب قدرت، بس. این چه آیین و چه تدبیر است. چرا ساز تدبیرتان این‌چنین وحشتناک و غمگین‌ست؟ چرا هر پنجه که بر ساز تدبیر می‌خرامانید، بر پرده‌های آشنا با رنج و درد است و چنگ در جگر و روح و روان و احساس و باور مردمان می‌افکنید؟ اندکی از بازی مروزی و رازی دست بردارید، راه را بر دغل‌بازان قدرت‌خواه ببندید و کار را واقعا به کاردان بسپارید. به‌عنوان یک مطلع، و نه یک تحلیل‌گر، می‌گویم، بسیاری از کسانی که امروز وارد جرگۀ قدرت شدند، بازی‌ها و طنازی‌های بسیار کردند، به هر محفلی درآمدند، و کرنش‌ها و خمش‌ها و نرمش‌ها نمودند، و دست از طلب نداشتند تا کام‌شان برآورده شد.

به گزارش جماران، او می‌افزاید:

"اکنون، به‌عنوان واپسین کلام، فاش می‌گویم: در این ره و با این رهروان که می‌روید، هش دارید که یکی تفته‌دوزخ‌ست و دریای هول هایل‌ و خشم توفان‌ها. مطمئن باشید پشت دیوارهای بلند نگاهتان، ایرانی است که در آن پنجره‌ها رو به تجلی باز است، و راه‌ها رو به رستنگاه مهر و ماه گشوده است. به‌جای بستن درها و پنجرها، تلاش کنید پنجره‌ای بگشایید."[3]

*صحبت‌های تاجیک را باید در کنار این چند توضیح مهم نگریست:

یکم: منظور تاجیک از "مطلعم نه تحلیلگر" را باید دقیق‌تر دانست.

ضمن احترام؛ او یک امنیتی سابق و مشاور رئیس دولت اصلاحات است. تاجیک که سابقه بازداشت به دلیل جرم سیاسی را نیز در پرونده‌اش دارد؛ هم‌اکنون بیش از یک دهه است که در کنج انزوا قرار دارد و تنها ارتباط او با دنیای بیرون؛ یادداشت‌های هر از گاهی و البته حرکت بر طریق دشمنی با مردم و نظام اسلامی است.

کما اینکه او در ایام اغتشاشات 1401 از این نوشت که خشونت اغتشاشگران مقدس است و آنها شکارچیانی هستند که یک روز نظام را شکار می‌کنند! [4]

پس طبعا چنین کسی نمی‌تواند ادعای اطلاع داشته باشد مگر از طریق سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی.

اینکه تاجیک مدعی شده کسانی را می‌شناسد که با کرنش و غیره به برخی پست‌های مدیریتی رسوخ کرده‌اند هم در واقع اشاره به یک معضل همیشگی در همه دولت‌ها و حکومت‌های تاریخ است و چیز جدیدی نیست.

دوم: آقای تاجیک مرد اعتراف به اشتباهاتش نیست.

او اکنون در حالی وعده تفته دوزخ و خشم توفان‌ها را می‌دهد که قبلا هم بارها چنین کرده است اما چیزی که رخ داده؛ ساحل امنی بوده که نظام اسلامی برای مردم فراهم آورده است.

مگر این تاجیک نبود که 6 سال قبل در یادداشت "ریش و تجریش" خود همین اظهارات سیاه‌نمایانه بالا را گفت و تأکید کرد که ایران اسلامی همان کشتی تایتانیک است که اسیر گرداب شده؟ [5]

خب اکنون 6 سال گذشته و ما هم اسیر هیچ گرداب حائلی نیستیم.

آیا رواست که تاجیک و امثال تاجیک به جای عذرخواهی از اشتباه تحلیلی خود؛ بر همان مسیر غلط اصرار داشته باشند و وعده جهنمی خودشان را تمدید کنند؟

کما اینکه مثلا می‌بینیم کسانی دیگری بر همین سیاق از قبیل محسن رنانی (دیگر تئوریسین اصلاح‌طلب) نیز همچنین‌اند و هنگامی که وعده‌شان درباره ضعف نظام اسلامی محقق نمی‌شود؛ به جای عذرخواهی حرفشان را تمدید می‌کنند؟

این لجاجت مقتضای سیاست است یا تحلیل یا نگاه استراتژیک؟

پاسخ آنست که هیچکدام. در واقع ما و مردم و نظام اسلامی صرفا اسیر لجاجت چند آدم شده‌ایم که در حالت خوشبینانه اسیر دیوارچینی ذهن خویش‌اند و قصدی برای دیدن خورشید حقیقت ندارند.

سوم: و اما مردم و کیفیت زندگی و زمانه آنها!

دقت شود که سیاه‌نمایی از وضعیت مردم و خرابکاری در ذهن جامعه یا همان سابوتاژ در واقع پروژه امثال تاجیک است نه واقعیت.

چه اینکه مثلا تاجیک 6 سال قبل و در زمان دلار 11 هزار تومانی و هنگامی که قدرت خرید مردم خیلی بیشتر از امروز بود و تورم پایین داشتیم هم همین حرف‌ها را در یادداشت ریش و تجریش خود زد.

او 6 سال قبل و در آن یادداشت هم نوشته بود که مشکلات ایران متراکم شده، وضعیت قفل است و مردم ایران دچار فروپاشی ذهنی شده‌اند. [6]

نتیجه آنکه سخنان تاجیک درباره مردم درست نیست و میزان استقبال از فیلم‌های سینمایی و کنسرت‌ها، استقبال گسترده از ثبت نام خرید خودرو، افزایش سفرهای داخلی و خارجی، جشن‌های یلدا و نوروز، افزایش کمک‌های مردم به مراکز خیریه حکومتی و... همگی اثبات می‌کند که بر خلاف پروژه همیشگی تاجیک اما مردم ایران نیز مثل تمام دیگر کشورهای دنیا اگرچه با مشکلاتی در اقتصاد مواجه‌اند اما برای زیست بهتر خود مشغول تلاش‌اند.

***

1_isna.ir/xdSJFf

2_www.irna.ir/xjSGZv

3_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1656918

4_mshrgh.ir/1440397

5_ mshrgh.ir/923539

6_ mshrgh.ir/923539

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان