شناسه : ۳۰۶۶۲۱ - چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۲۳:۵۳
آمال مدرنیته و جذابیت معنویت؛ خاستگاه فرقههای نوظهور
گروه اندیشه: دین یکی از عناصر جهان پیش از مدرنیته بود در جهان مدرن اما برخی فرقه، آیین، مرام یا دینها ظهور کردهاند که تلاش میکنند مدرن بودن خود را نشان دهند. به نظر میرسد آمال مدرن و جذابیت معنویت خاستگاه فرقههای نوظهور باشد.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، حجتالاسلام و المسلمین قهرمانی اخیرا در گفتگویی از ایجاد 100 فرقه و دین در ایران به صورت سالانه خبر داده است. فرقههای جدید ریشه در چه عللی دارند؟ و چرا به وجود میآیند؟ هرچند فرقه در تاریخ گذشته پیشینهای داشته است اما فرقههای امروز اموری متفاوت هستند و این تفاوت میتواند ریشه در خصوصیات جهان امروز و گذشته داشته باشد. با سیطره جهان مدرن، اومانیسم انسان را در مرکز نظام وجود و معرفت نشاند و دین را تمام شده انگاشت. بر خلاف این خیال خام اما دینداری در جهان گسترش پیدا کرد. در این میان برخی ادیان نوظهور در تلاش هستند با استفاده از آمال مدرن و جذابیت معنویت مخاطبانی برای خود دست و پا کنند.
پیشینه فرقهسازی در جهان اسلام
فرقه و فرقهسازی امری جدید نیست و تاریخ اسلام گواهی از ظهور فرقههای بسیاری میدهد. فرقههای سنتی در جهان اسلام در ذیل شیعه و اهل سنت به وجود آمدهاند. برخی از فرق نیز در جهان اسلام به فرق تصوف معروف شدهاند.
ایجاد فرقه دلایل متفاوتی داشته و دارد. در روزگار گذشته، یکی از علل ایجاد فرقه مسئله سیاسی بوده است. هرچند ممکن است برخی از خواستگاههای فرق اسلامی حقخواهی سیاسی باشد، اما در ادامه فرقهای جدید ایجاد شده باشد. یکی از این موارد را میتوان قیام مختار نامید که هرچند ابتدا در ادامه قیام امام حسین(ع) و نیت انتقام عاشوراییان شکل گرفته بود، منحرف شد. مشکور در این زمینه مینویسد: «چون کار وی ]مختار[ بالا گرفت خود دعوی رسیدن وحی از جانب خدا به خود کرد و عباراتی مسجع و مقفی به تقلید قرآن برزبان میراند. محمد حنیفیه از وی بیزاری جست». (1)
پیش از اسلام نیز فرقههای سیاسی رواج داشتند و در همین زمینه میتوان به آیین مزدک اشاره کرد. ادوارد براون از او به عنوان اولین فیلسوف کمونیسم یاد کرده است. (2) ضدیت با ظلم و ستم در آیین مزدک محوریت داشت چنانچه ثعالبی از قول مزدک میگوید: «زورمندان ناتوانان را بشکستند روزی و دارایی را برای خود گرفتند...»(3).
فرقهساز در دوران گذشته داستانی طولانی دارد و هر فرقه به فرقههای دیگری تقسیم شده است، چنانچه کیسانیه که خود پیروان مختار ثقفی بودند به 11 فرقه تقسیم شدند. (4)
بسیاری از فرقههای اسلامی در دوران گذشته ریشه در اسلام دارند و در ذیل شیعیان و اهل سنت تقسیم میشوند. خوارج، مرجئه، غلات شیعه و بسیاری از فرقههای دیگر در جهان اسلام به وجود آمدند. علاوه بر ریشههای سیاسی، اندیشههای الهیاتی نیز یکی از ویژگیهای فرق اسلامی است. (5)
فرقههای معاصر
داستان فرقههای معاصر در ایران بیش از آنکه دینی باشد غیردینی است. فرقههای نوظهور مانند یک دین دارای مجموعهای از اعتقادات هستند اما محتوای درونیشان بعضا اموری ضددینی چون شیطان است و ثوابشان، گناه ادیان. برای مثال و نمونه ذکر آیین شیطانپرستی کافی است که اگر چه در ذیل مسیحیت به وجود آمده است و آزادی افراطی، روابط جنسی و گاهی قربانی کردن حیوانات وحشی از سوی انسان را در دین خود قرار داده است اما در ایران هم امروزه طرفدارانی را به خود اختصاص داده است.
حجتالاسلام مهراب صادقنیا، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب معتقد است که ادیان نوظهور اولا به ادیان غیرابراهیمی نظیر هندوئیزم، بودیزم و شینتو تمایل و گرایش دارد و ثانیا ترکیبی التقاطی از ادیان رسمی، مفاهیم اومانیستی و سایکولوژیک در قالبی تجربهگرایانه مهیا ساختهاند. وی در ادامه فرقههایی مانند تولیک، رامالله، اکنکار، عصرنو و شیطانپرستی را از فرقههای پرطرفدار در ایران میخواند.(6)
فرقههای نوظهور، لباس مذهب یا ندای یک دین
فرقهها و جریانات نوظهور شبه دینی دو راه کلی پیش پای خود دارند، اول آنکه خود را در ذیل یک دین مطرح کرده و لباس مذهب بپوشند و یا بانگ استقلال سرداده و ندای دین بودن سر دهند. یحیی یثربی، مفسر قرآن در گفتوگو با ایکنا در خصوص فرقههای جدید در ایران میگوید: این فرقهها سعی میکنند مستقل باشند چون اگر یک فرقه در ذیل یک دین ایجاد شود، باید به سختی خود را اثبات کند. برای مثال اگر من ادعا کنم پیامبر مرا به جانشینی خود برگزیده است، خیلی سخت خواهم توانست آن را اثبات کنم و نیاز به آیه و حدیث و تاییدات تاریخی خواهم داشت. برای مثال نظریه رویای رسولانه دکتر سروش مورد اعتراض هواداران خودش هم قرار گرفت و بنابراین نمیتوان ادعای دینی را در درون یک دین به این راحتیها مطرح کرد.
یثربی مثال روشنتری بر استقلالطلبی ادیان نوظهور میزند و میگوید: اگر محمدعلی طاهری که بنیانگذار عرفان حلقه است در ذیل مذهب چیزی میگفت توانایی و سوادش را نداشت، بنابراین مستقلا ادعاهایی مطرح کرده و خود را شفادهنده و یا متصلکننده به آسمان عنوان میکرد. دلیل اینکه در گذشته ادعاهای فرقهسازانه داخل دین بود این بود که در آن زمان فرد میتوانست ادعا داشته باشد و در قرن دوم هجری ادعاهای فرقه و ادیان و مذاهب زیاد بوده و به مذاهب زیادی منجر شد.
بهائیت یکی از پیشگامان ادیان نوظهور است. فرقه بهائی در ابتدا از برخی معارف شیعیان استفاده میکرد. همان طور که یثربی تصریح کرده است نظر دادن در داخل یک دین و مذهب مشکل است، اما اگر کسی خود را بیرون کشیده و نظر مستقلی بدهد، خیلی راحتتر خواهد بود و به صرف پیدا کردن مرید دیگر با کسی چانه نخواهد زد. یثربی میگوید، بهائیت هم ابتدا درون دینی وارد شد اما بعدها ادعا کرد که خود دینی مستقل است.
دین یا شبه دین
ادیان نوظهور تلاش میکنند خود را به ادیان ابراهیمی شبیه کنند و در این میان ادعاهای اخلاقی و معنوی مطرح میکنند. ادیان نوظهور در تاریخ مدرن بیشتر شبیه طنز هستند، در عصری که بر بنای عقل ساخته شده است و ادیان گذشته به دنبال نوعی سازگاری و تفسیر این جهان هستند، ادیان نوظهور بر خلاف آمد عادت هستند. این ادیان ادعاهایی میکنند که تنها مدرنیته میتواند نجاتدهنده آنها باشد. صادقنیا خدمات مدرنیته به جریانات نوظهور دینی را چنین تشریح میکند: خصلت مهم مدرنیته در زیر سوال بردن همه آتوریتهها و مرجعیتها و تاکید بر خود است. این خصلت سبب میشود شهروندان مدرن کمتر بر معرفتهای دینی مبتنی بر مرجعیتهای رسمی دینی تکیه کنند و فهم خود و نیز دریافتهای خویش را محور دینداری قرار دهند؛ چیزی که با خصلتهای عمومی این ادیان سازگارتر است تا ادیان سنتی. (7)
شبهدین بودن ادیان نوظهور از آنجا ناشی میشود که آنها در تلاش برای تاسیس دین در دورانی هستند که دین خاتم آمده و دیگر دین جدیدی امکان ظهور نخواهد داشت. این ادیان در تلاش هستند که حقیقت جدیدی را بیان کنند در حالی که به گواهی قرآن حقیقت با اسلام تکمیل شده است و دیگر حقیقت جدیدی ندارد از این رو این ادیان میکوشند با نشان دادن اینکه چیزی جدید در چنته دارند، باطل را به جای حقیقت به مخاطبان تشنه دوران تهی از معنای مدرن عرض بدارند.
سالانه 100 فرقه از کجا میآیند؟
سیدمحمدرضا طباطبائی مدرس جامعه المصطفی در گفتوگو با ایکنا میگوید: «بر اساس آماری که موسسه بهداشت معنوی که به صورت میدانی به دست آمده است، سالانه 100 فرقه جدید در ایران به وجود میآید»، اما این فرقهها از کجا میآیند؟ اخبار روشن و دقیقی از این دینفروشان وجود ندارد و طباطبائی تصریح میکند که متاسفانه این ادیان توسط جایی پیگیری و رصد نمیشوند.
بر اساس یک نظریه ادیان نوظهور میتوانند ساخته و پرداخته بیگانگان باشند. در این میان برخی از کارشناسان بهائیت و وهابیت را دو نمونه آشکار از دست پخت غربی دانستهاند. «بهائیت یکی از فرقه های ساخته و پرداخته سرویسهای جاسوسی روس و انگلیس است که در سده اخیر در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار گرفته است؛ استعمارگران در قرن نوزدهم میلادی با مطالعاتی که در مذهب شیعه داشتند، مسأله «مهدویت و موعود آخرالزمان» را بستر مناسبی برای در هم شکستن سد استوار مذهب جعفری واقتدارملی ایرانیان و تحقق منافع نامشروع خویش دانسته و به همین جهت مسأله بابیت و به دنبال آن بهائیت را مطرح کردند». (8)
یثربی معتقد است یکی از دلایل اینکه فرقههای جدید ظهور میکنند مادیگرایی است. هر کسی از هر راهی میخواهد به نان و نوایی رسیده و به پول و مقامی دست یابد و این به خاطر آن است که جامعه ما امروز بسیار مادی شده است، به طوری که در کنار بسیاری از جادهها امامزاده و مساجد، با طلا زینت داده شدهاند. پیامبر در حدیثی گفته است اگر زمانی مردم مساجد را با طلا آراستند، بدانید آن جامعه پولپرست شده است. عامل دوم این است که ما بعد از انقلاب با وجود اینکه نظاممان معرفتمحور بوده و بر اساس آزادی عقیده بناشد، فضای لازم را برای بحثهای انتقادی نگذاشتیم و مدیران صدا و سیما از اینکه حرفجدیدی زده شود منع کردند و در نتیجه فضا برای بحثهای خرافی باز شد.
اما دلیل دیگری که برای ظهور ادیان نوظهور عنوان میشود، کمکاری در امر تبیین آموزههای اخلاق است. صادقنیا، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، در این زمینه میگوید به گمان من کوتاهی در زمینه بیان آموزههای رحمانی و نشان دادن چهره انسانی، نورانی، آرامبخش و عطوف اسلام و نپرداختن به برخی دیگر از ابعاد آن سبب میشود چهرهای کاریکاتوری و غیرواقعی از دین نشان داده شود که ممکن است به تمایل جوانان به عرفانهای دروغین جدید کمک کند.
طباطبائی نیز در خصوص منشاء جذابیتهایی که ادیان نوظهور دارند، میگوید: انسان بنا به فطرت خود حقجوست و به دنبال چیزی است که حقجوئی خود را برآورده بکند، منتها دین به معنای واقعی کلمهاش قیودی به نام شرع و احکام دارند و متشرع بودن در کنار دینداری کار سختی است، ادیان نوظهور که شکل عرفانی دارند، قسمت شریعت را حذف کردهاند. این ادیان تنها معنویت و اخلاق را حفظ میکنند و شریعت و اعتقادات را کنار میگذارند که دیگر نماز، روزه،قیود ارتباط با نامحرم و ... به عنوان چارچوب اعمال مطرح نیست. این برای بسیاری جذاب است که در آن فرد هم احساس کند خدایی دارد و هم فکر میکند با خدا در ارتباط است بدون اینکه شریعتی وجود داشته باشد. این مسئله در طریقتهای صوفیانه در معنای عام کلمه هم همین است میگویند شما طریقت داشته باشید اما نیاز به شریعت وجود ندارد. اینادیان در حال ترویج ادیان بدون معنویت هستند.
صادقنیا معتقد است: وقتی انسان از داشتههای خود آگاهی نداشته باشد، به آنچه دیگران دارند تمایل نشان میدهد. عرفان اصیل اسلامی و نیز مکتب متعالی شیعه، سرشار است از آموزههای انسانی و عرفانی عمیق که میتوانند سعادت اخروی انسان و نیز آرامش و بهزیست این جهانی او را فراهم آورند. وقتی انسان با این عمق و غنا آشنا نباشد، ممکن است هر شعار فریبندهای او را به سمت ادعای دروغینی که در این ادیان وجود دارد، سوق دهد.
مدرنیته و جذابیت معنویت؛ خواستگاه ادیان نوظهور
با ورود جهان به عصر مدرن، دین جایگاه خود را به عقلانیت سکولار داد و متاسفانه این عقلانیت جبنههای معنوی انسان را نادیده گرفت و بسیاری از انسانها را سرگشته صحرای مدرن ساخت. با گذشت سالها برخی با استفاده از مبنای مدرن آزادی و جذابیت معنویت در ادیان به دنبال ساختن دین شدند. در این میان گاهی دینی با طرح مجموعهای التقاطی از الهیات، جهانشناسی، اخلاق و احکام به انسانها عرضه میشود در حالی که حرف جدید ندارد و تنها با چیدن مجموعهای «من عندی» به دنبال عرضه بیانی دینی است. هرچند به مدرنیته نقدهای زیادی وارد شده است اما ادیان نوظهور را نمیتوان منادی مدرنیته هم خواند این ادیان بیشتر به دنبال تامین منافع سیاسی، اقتصادی و یا اجتماعی هستند که پدیدآورندگان آن در پیاش هستند.
منابع
1. مشکور، محمدجواد، تاریخ شیعه و فرقههای اسلامی، اشراقی، 1368، ص55
2.EDWARD G. BROWNE,THE PERSIAN REVOLUTION OF 1905—1909,CAMBRIDGE UNIVERSITY PRESS,1910,PREFACE,page XIV
3.ثعالبی، ملوک الفرس وسیرهم، ص 600
4. مشکور، 59
5. همان
6. مطلب شماره 1483158156562983011 سایت http://jamejamonline.ir/online
7. همان
8. نجفی، محمدباقر، بهاییان چاپ اول، تهران، کتابخانه طهوری، 1357، ص 614