محمّد بن موسی شریعی

ابومحمّد، از مدعیان بابیت در عصر امام هادی علیه السلام (م ۲۵۴ ق) و امام حسن عسکری علیه السلام (م ۲۶۰ ق)، در منابع کنیه اش «ابوعبداللّه» نیز آمده؛ چنان که با نام حسن سریعی (به فتح سین بی نقطه) نیز از او یاد شده است

ابومحمّد، از مدعیان بابیت در عصر امام هادی علیه السلام (م 254 ق) و امام حسن عسکری علیه السلام (م 260 ق)، در منابع کنیه اش «ابوعبداللّه» نیز آمده؛ چنان که با نام حسن سریعی (به فتح سین بی نقطه) نیز از او یاد شده است. همچنین لقب او به صورت «شریقی» (به ضم شین و همراه با قاف) نیز آمده است. اما ظاهرا نسبت «شُرَیعی» (به ضم شین و فتح راء) صحیح تر به نظر می رسد؛ زیرا بعضی از یاران و هواخواهان او مانند محمّد بن موسی بن فرات شریعی (م. حدود 265 ق) نیز به همین لقب منسوبند و تأسیس فرقه ای به نام «شریعیه» نیز از نام او نشأت گرفته است. «شریع» نوعی کتان مرغوب است که احتمالاً وی در تجارت آن دست داشته است.

از تاریخ ولادت و وفات او اطلاعی در دست نیست، اما بدون شک، وی عصر غیبت صغرا (260 329 ق) را درک کرده و احتمالاً اندکی پس از آن (حدود 261 ه) وفات نموده است. وی در بغداد اقامت داشت و تحت سرپرستی پدرش، علوم اسلامی را در آنجا فرا گرفت. پدرش، موسی بن عبدالعزیز، کسی است که گزارش مسلمان شدن یوحنّای نصرانی طبیب را، که شیفته تربت و بارگاه امام حسین علیه السلام شده بود، برای وی بازگو کرده است.

اطلاعات ما درباره زندگی او محدود به گزارش هایی هستند که طوسی در کتاب های خود آورده است. به گفته طوسی، وی نخستین کسی است که ادعای بابیت و نیابت کرده بود و پس از او افرادی همچون محمّد بن نصیر نمیری (م 270 ق)، احمد بن هلال کرخی (م 267 ق) و محمّد بن علی بن بلالی از او پی روی نمودند. در انتهای توقیعی که از سوی امام دوازدهم(عج) به حسین بن روح نوبختی (نایب سوم) نوشته شده، آمده است: «به مردم اعلام کن که ما از کسانی همچون شلمغانی پرهیز می کنیم؛ چنان که پیش تر از شریعی، نمیری، هلالی و بلالی پرهیز داشته ایم.» در ایّامی که وی ادعای نیابت نمود، در آن حد نبود که این ادعا از سوی او مورد قبول واقع گردد. به همین دلیل، کسی از شیعیان سخن او را نپذیرفت و این عمل منجربه رسوایی و فضاحت او گردید. سپس از سوی امام هادی یا عسکری علیهماالسلام برای او توقیع لعن و برائت، صادر شد و وی از این پس، به طور آشکارا اظهار کفر و الحاد می کرد.

وی بیشترین تعلیمات خود را از علی بن حسکه قمی (که فردی دروغگو بود) آموخت و با کسانی همچون قاسم شعرانی یقطینی، ابن بابا قمی و فارس بن حاتم قزوینی هم بحث و هم عقیده بود. از شاگردان او، فضل بن محمّد بن ابی طاهر را می شناسیم که در موارد اندکی از او نقل حدیث کرده است. از آثار و تألیفات او چیزی در منابع گزارش نشده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان