چند نکته: اقتباس از دعای حضرت یونس

۱ . خداوند در پایان داستان یونس می فرماید: «وکذلکَ نُنجِی المؤمنین؛ ما این چنین مؤمنان را از غم و گرفتاری نجات می دهیم.» گویا داستان یونس برای این در قرآن آمده است که این قانون کلی و سنّت همیشگی الهی بازگوشود: نجات مؤمنان گرفتار، برنامه دائمی خداست که درهمه زمان ها و مکان ها و درتمام نسل ها جاری است.

1 . خداوند در پایان داستان یونس می فرماید: «وکذلکَ نُنجِی المؤمنین؛ ما این چنین مؤمنان را از غم و گرفتاری نجات می دهیم.» گویا داستان یونس برای این در قرآن آمده است که این قانون کلی و سنّت همیشگی الهی بازگوشود: نجات مؤمنان گرفتار، برنامه دائمی خداست که درهمه زمان ها و مکان ها و درتمام نسل ها جاری است.

 

پر واضح است که این بشارت و مژده ای برای همه ماست.

 

پیامبر گرامی ما فرمود: «آیا شما را راهنمایی کنم به اسم اعظم الهی، که هر گاه خداوند با آن اسم خوانده شود جواب دهد، و هر گاه با آن اسم از خداوند درخواست شود پاسخ دهد؟ آن دعای یونس است که در تاریکی ها خواند: «لا إِلهَ إلاّ أنتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالمینَ».

 

مردی پرسید: ای رسول خدا! آیا این دعا مخصوص یونس بود یا برای همه مؤمنان است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «آیا نشنیدی بقیه آیه را: «وَکَذلِکَ نُنْجِی المُؤمِنینَ.» [1]

 

2 . عارفان الهی به دعای حضرت یونس اهمیت فراوان می دهند و بدان اهتمام ورزند و آن را ذکر یونسیّه نامند.

 

 

3 . دعاهای معصومان علیهم السلام ریشه قرآنی دارد. چرا که آنان فرزندان قرآنند و از معرفت زلال قرآنی بهره مندند. امام حسین علیه السلام با اقتباس از دعای حضرت یونس، در دعای عرفه گوید:

 

لا إلهَ إلاّ أنْتَ سُبْحانَکَ إنّی کُنْتُ مِنَ الظالمینَ. لا إلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مَنَ المُسْتَغْفِرینَ. لا إلهَ إلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إنّی کُنْتُ مِنَ المُوَحِّدینَ. لا اِلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الخائِفینَ. لا اِلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الوَجِلینَ. لا اِلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الرّاجینَ. لا اِلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الرّاغِبینَ. لا اِلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ المُهَلِّلینَ. لا اِلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ السّائِلینَ. لا اِلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ المُسَبِّحینَ. لا اِلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ المُکَبِّرینَ. لا اِلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ رَبّی ورَبُّ آبائی الأَوَّلینَ؛

 

به جز تو خدایی نیست، منزّهی از عیب، من از ستمکارانم. به جز تو خدایی نیست، منزهی تو، من از استغفار کنندگانم. به جز تو خدایی نیست، منزّهی تو، من از یکتا پرستانم. به جز تو خدایی نیست، منزّهی، من از بیمناکان از عذاب توام. به جز تو خدایی نیست، منزّهی تو، من از افراد ترسانم. به جز تو خدایی نیست، منزّهی تو، من از امیدوارانم. به جز تو خدایی نیست، منزّهی تو، من از آرزومندانم. به جز تو خدایی نیست، منزهی تو، من از لا اله اِلاّ اللّه گویانم. به جز تو خدایی نیست، منزّهی تو، من از گدایانم. به جز تو خدایی نیست، منزهی تو، من از تسبیح گویانم. به جز تو خدایی نیست، منزّهی تو، من از اللّه اکبر گویانم. به جز تو خدایی نیست، منزهی تو که پروردگار من و پروردگار پدران پیشین منی.

 



[1] . قوارع القرآن، ص67 .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر