در حکایت است: «مردی هوس باز، زیبارویی را در راه دید. زیبایی دختر سبب شد که مرد به شدت عاشق و خواهان او شود. چون دختر اظهار علاقه او را شنید، خندید و به او گفت: هم اکنون خواهر من از راه می رسد که بسی زیباتر از من است. مرد بوالهوس، چون سخنان دختر را شنید، وسوسه شد و به راه نگریست،اما کسی را ندید. مرد که پی به منظور دختر برده بود، از اشتباه خویش پوزش خواست. دختر بر سر او فریاد کشید وگفت: سخنان بیهوده می گویی. عاشق راستین، تنها به معشوق خود می نگرد و تنها به او می اندیشد و دلش از غیر او فارغ است».
برداشت
در این حکایت، تفاوت میان هوس و عشق، کاملاً پیداست. اگر عشق، حقیقی و واقعی باشد، صورت عاشق را، تنها به سوی معشوق می گرداند. اما اگر میل قلبی انسان، به شکل هوسی ناپایدار که از آن به عشق مجازی نیز تعبیر می کنند، باشد همواره قبله قلبش در حال تغییر است. مفهوم این روایت که «ازدواج به انگیزه جمال یا ثروت طرف مقابل، بدون توجه به خُلق و خوی او، ناکامی انسان را در پی دارد»، نیز این است که زمینه چنین ازدواجی، در حقیقت با یک هوس آغاز می شود، نه با عشقی پاک و آسمانی که پروردگار، از آن به «مودّت و رحمت» تعبیر فرموده است.
اگر رابطه زناشویی براساس عشق حقیقی، یعنی ترکیبی از میل شدید و پیروی از عقل بنا نهاده شود، چشم پوشی از غیر همسر، فداکاری، عیب پوشی، خرسندی و ده ها برکت دیگر نیز در پی آن خواهد بود. به تعبیر یکی از نویسندگان:
عشق، چنان که عاشقان حقیقی می دانند، گرایش عمیق و کوشش برای فداکاری و خدمت گزاری در راه کسی است که انسان او را می خواهد و از اینکه در راه او فداکاری کند و زحمت بکشد و شب زنده دار باشد، لذت می برد.
مولانا نیز درباره عشق خالص «مجنون» به «لیلی»، این گونه سروده است:
ابلهان گفتند مجنون را ز جهل حسن لیلی نیست چندان، هست سهل
بهتر از وی صدهزاران دلربا هست همچون ماه اندر شهر ما
گفت صورت کوزه است و حسن، می می، خدایم می دهد از نقش وی
مر شما را سرکه داد از کوزه اش تا نباشد عشق اوتان، گوش کش
این حکایت جامی می تواند در مقام اشاره به عشق بنده نسبت به پروردگارش نیز باشد؛ چرا که اگر بنده ای عاشق راستین خدا باشد و از طعم شیرین آگاه، دیگر به غیر او نظر نخواهد داشت و به تعبیر حافظ:
شاهین صفت، چو طعمه چشیدم ز دست شاه کی باشد التفات به صید کبوترم
البته چنین معشوقی غیور است و آنان که دل در گرو عشق غیر او دارند، در کوی او راهی نخواهند داشت و چه نیکو سروده است حکیم بزرگ، سنایی غزنوی:
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید یا هوای خویشتن
پیام متن:
1. اشاره به تفاوت میان هوس و عشق حقیقی.
2. عاشق راستین، به غیر معشوقش توجه ندارد.