پژوهشکده حوزه و دانشگاه که با هدف شکوفایی و نشر فرهنگ اسلامی و رفع نیازهای پژوهشی کشور در زمینه علوم انسانی، تشکیل یافته است; تاکنون طی دو دهه فعالیت خود از طریق ارتباط و همکاری نزدیک میان حوزه و دانشگاه گام های مفیدی در جهت تحکیم مبانی علمی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و گسترش آن در جهان برداشته است . برپایی نشست های علمی پژوهشی از جمله فعالیت های مفید این پژوهشکده است .
نشریه «پژوهش و حوزه » در بخش گزارش ها با هدف نمایاندن فعالیت های مراکز علمی پژوهشی، گزارشی از برپایی سلسله نشست های علمی فرهنگی پژوهشکده حوزه و دانشگاه در سال جاری تهیه کرده است که به اطلاع خوانندگان محترم می رساند:
مناسبات دین و روان شناسی
اولین نشست علمی تخصصی مناسبات دین و روان شناسی بیستم خردادماه سال جاری همزمان با هفدهم ربیع الاول سالروز میلاد مسعود حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) و امام جعفر صادق (ع) به همت گروه روان شناسی پژوهشکده حوزه و دانشگاه در محل کتاب خانه این پژوهشکده برگزار گردید .
در این نشست نیمروزه که با شرکت اعضای هیئت علمی، محققان و دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، پژوهشکده حوزه و دانشگاه و انستیتو روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت، نخست حجة الاسلام و المسلمین سید محمد غروی مدیر گروه روان شناسی پژوهشکده در سخنانی اهداف نشست را بیان کرد . آن گاه نشست کار خود را در دو بخش ادامه داد:
در بخش اول که به ارائه مقاله ها اختصاص یافت ابتدا مقاله «بهنجار و نابهنجار از دیدگاه روان شناسی و اسلام » توسط حجة السلام و المسلمین ابوترابی عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) خوانده شد . وی در این مقاله ملاک های بهنجار و نابهنجار در هر یک از مکتب های روان تحلیل گری، رفتارگری، گشتالت و انسان گرایی را بر رسید و با بیان دیدگاه اصلی ترین و مشهورترین شخصیت های این مکاتب، مکاتب چهار گانه فوق را از دیدگاه اسلام نقد کرد .
دومین مقاله از آقای دکتر غباری عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در باب قلمروهای مشترک دین و روان شناسی بود . وی با تاکید بر این که عرصه های مشترک دین و روان شناسی زیاد است به تاریخچه فعالیت ها و دیدگاه های دانشمندان در زمینه روابط دین و روان شناسی اشاره کرد .
دکتر غباری با اشاره به انجام تحقیقاتی درباره رابطه توکل، عفو و صله رحم با اضطراب، از رابطه معکوس این سه مفهوم دینی با اضطراب خبر داد . وی بر این نکته تاکید کرد که هر چه توکل، گذشت و صله رحم در افراد زیاد باشد از آرامش روانی بالاتری برخوردار خواهند بود .
آخرین مقاله این نشست در مورد ترسیمی از مناسبات دین و روان شناسی بود که به وسیله حجة السلام و المسلمین کاویانی عضو هیئت علمی پژوهشکده حوزه و دانشگاه ارائه گردید .
وی پس از ارائه پیش فرضی در این زمینه، سه نوع مناسبت بین دین و روان شناسی را به ترتیب زیر تصویر کرد:
الف) روان شناسی دین: که به بررسی دین به عنوان یک پدیده اجتماعی روانی می پردازد و دلایل نیاز بشر به دین، کارکردهای روان شناختی دین، چگونگی پدیدآیی، تحول و دگرگونی دین و اموری از این قبیل را بررسی می کند .
ب) روان شناسی و دین: که مطالعه تعامل و تاثیر متقابل دین و روان شناسی را در دستور کار خویش قرار داده است و درباره حوزه های مشترک دین و روان شناسی، هم پوشی ها و تفاوت های این دو رشته و مطالعات بین رشته ای تحقیق می کند .
ج) روان شناسی دینی: که در این جا منظور روان شناسی اسلامی است و هدف از آن دینی کردن معرفت روان شناسی و پذیرفتن گزاره های روان شناختی متون مقدس به عنوان گزاره های مسلم و یقینی روان شناسی و حاکم کردن آن ها بر دانش روان شناسی موجود است .
وی تصریح کرد در این مقاله رابطه نوع سوم یعنی روان شناسی اسلامی را مد نظر دارد . به عقیده او این کار هم شدنی و هم لازم است; و برای دستیابی به آن باید در سه حوزه فلسفه و روان شناسی، علم روان شناسی و کاربردهای روان شناسی، تلاش های مختلفی صورت گیرد .
در بخش دوم این نشست، میزگردی علمی با حضور حجة الاسلام و المسلمین غروی از پژوهشکده حوزه و دانشگاه، حجة الاسلام و المسلمین فیاضی از مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و جناب دکترهادی بهرامی احسان از دانشگاه برگزار شد که در آن روش های استفاده از متون دینی در مطالعات روان شناختی بررسی گردید و به پرسش های مطرح شده نیز پاسخ داده شد .
بررسی و نقد کتاب
«آراء دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن »
نخستین جلسه از مجموعه نشست های بررسی و نقد کتاب های پژوهشکده حوزه و دانشگاه برای بررسی و نقد جلد اول و دوم کتاب «آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن » در تاریخ 4/4/80 تشکیل شد . در این جلسه آقای دکتر عطاران عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم، حجت الاسلام والمسلمین دکتر صادق زاده رئیس مطالعات و تربیت اسلامی و جناب آقای طرقی، عضو گروه علمی تربیتی پژوهشکده حوزه و دانشگاه به عنوان منتقد و حجت الاسلام والمسلمین اقای اعرافی ریاست پژوهشکده و مدیر گروه علوم تربیتی به عنوان مجری طرح حضور داشتند . نویسندگان بخش های مختلف کتاب نیز در جلسه حاضر و نسبت به سؤال های خاص پاسخگو بودند .
در آغاز جلسه، آقای اعرافی طی سخنانی به ضرورت و اهمیت اجرای این طرح پرداخت و در توضیح مراحل انجام کار، از گزینش دانشمندان; تصمیم گیری درباره ساختار کتاب; نگارش هر بخش و یکدست سازی و هم آهنگ کردن مقاله ها با یکدیگر یاد کرد و آن گاه ویژگی های مجلدات چهارگانه «آراء دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن » را برشمرد . وی در پایان تاکید کرد: در تمامی بخش های این اثر توصیف آراء مورد اهتمام اصلی بوده و نقد و تطبیق آراء جز در مواردی اندک مورد نظر نبوده است .
در ادامه این جلسه آقای دکتر عطاران به عنوان اولین منتقد این کتاب پس از ذکر مقدمه ای نقد خود را در قالب موارد زیر مطرح ساخت:
1 . الگوی ساختاری بحث درباره هر اندیشمند، الگویی فلسفی است . پیش فرض انتخاب این الگو این است که اندیشه های فلسفی هر اندیشمندی به نحو ضروری در آرای تربیتی او انعکاس یابد و حال آن که چنین کاری صورت نپذیرفته است . افزون بر این که خود این پیش فرض اکنون از سوی برخی اندیشمندان مورد تردید واقع شده است .
2 . ساختار طراحی شده برای نگارش هر بخش در همه بخش ها مراعات نشده است .
3 . در گزینش برخی از اندیشمندان وجه روشنی مشاهده نمی شود .
4 . سبک نگارش و ویرایش کتاب یک دست نیست .
5 . در آغاز کتاب گفته شده است که این اثر منبع درسی برای دانشجویان است . اما تا جایی که من اطلاع دارم درسی با این عنوان در دروس دانشگاهی وجود ندارد .
حجت الاسلام والمسلمین اعرافی در پاسخ این نقد، به موارد زیر اشاره کرد:
1 . به نظر می رسد بازتاب آراء فلسفی در آراء تربیتی و مانند آن امری قهری است و ناچار این ارتباط به تفاوت و تنوع چهره مکاتب تربیتی می انجامد . بنابراین الگوی فلسفی در مطالعه مکاتب تربیتی را نمی توان به طور کلی نادیده گرفت . به این ترتیب با پذیرش تاثیر عقاید فلسفی در مکاتب تربیتی انتخاب ساختار این کتاب به این صورت طبیعی و موجه است .
2 . در این که ربط مبانی فلسفی با آراء تربیتی درباره همه اندیشمندان بیان نشده است نیز باید به آثار اندیشمند مورد نظر توجه کرد . در مواردی چنین ربطی از سوی اندیشمند مورد نظر بیان نشده است و در مواردی اساسا وجود این ربط مدعای او نبوده است .
3 . درباره یک دست نبودن سبک نگارش و ویرایش در عین پذیرش این کاستی، تسامح در این خصوص را ناشی از آن می دانیم که پیوستگی بخش ها به یک دیگر چنان نیست که اختلاف سبک مانع از مطالعه و فهم بخش های مختلف گردد .
4 . گرچه این کتاب منبع مستقیم درسی برای هیچ یک از مواد درسی سال های گذشته نبود ولی منبع فرعی و کمکی برای برخی از دروس بوده و هست . افزون بر این که اخیرا در برخی دوره های کارشناسی ارشد درسی با همین عنوان در فهرست دروس جای گرفته و تصویب شده است و اکنون این کتاب می تواند منبع اصلی آن درس باشد .
پس از بیانات آقای اعرافی دو تن از نویسندگان این اثر نیز نکاتی را در پاسخ به نقد فوق ارائه دادند .
دومین منتقد این کتاب حجت الاسلام والمسلمین دکتر صادق زاده بود که به بیان دیدگاه های خود در ارزیابی کتاب پرداخت . وی ابتدا گروهی بودن، استقلال و پرهیز از ترجمه ای و اقتباسی بودن اثر را به عنوان جهات مثبت آن برشمرد سپس انتقادهای خود را که در موارد زیر خلاصه می شود مطرح کرد:
1 . به نظر می رسد چنان چه نویسندگان بر این باور باشند که مبانی فلسفی بالضروره در آراء تربیتی اندیشمندان تاثیر دارد، لازم باشد این مبنای خود را در آغاز توضیح کافی دهند و از روش شناسی خود دفاع کنند .
2 . در آغاز کتاب گفته شده است که موضوع کار تعلیم و تربیت به معنای اعم کلمه است . خوب بود در همان جا تعلیم و تربیت به معنای خاص معرفی می شد تا مقصود از تعلیم و تربیت به معنای اعم روشن باشد .
3 . چارچوب بخش های مختلف کتاب به طور یک سان و هم آهنگ رعایت نشده است .
4 . در مواردی ربط میان مبانی فلسفی و آراء تربیتی بیان نشده است .
5 . از آثار خارجی مشابه استفاده کافی نشده است .
6 . علی رغم این که عنوان کتاب آراء دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، است بخش عمده کتاب درباره مبانی است نه درباره تعلیم و تربیت .
آقای اعرافی در پاسخ به این انتقادها گفت:
عنوان کتاب به دقت انتخاب شده و به گونه ای است که در مخاطب انتظاری بیش از توصیف را ایجاد نکند . هدف اصلی، گزارش آرای دانشمندان در تعلیم و تربیت است و مبانی نیز در متن کار مورد نظر و توجه قرار گرفته است . در نتیجه این ایراد وارد نیست که گزارش مبانی حجم بیشتری را اشغال کرده است .
منتقد بعدی جناب آقای طرقی بود که به نکات زیر اشاره کرد:
1 . کتاب درصدد بیان اندیشه های تربیتی متفکران است به همین دلیل در آغاز کتاب لازم بود اندیشه تربیتی و تمایز آن از اندیشه های دیگر بیان شود .
2 . بهتر آن بود که در سازماندهی مباحث کتاب از الگوی دیگری به جز توالی تاریخی پیروی می شد و با طبقه بندی اندیشمندان در گروه های فکر مختلف نه تنها بحث منسجم تری ارائه می شد، بلکه به علت حذف مطالب تکراری تا 3/1 از حجم کتاب کاسته می شد .
3 . سبک نگارش در بخش های مختلف یک سان نیست . ضروری بود که یک ویراستار در پایان تمام مطالب کتاب را یک دست کند .
4 . با توجه به اهمیت شرایط تاریخی در فهم اندیشه ها مناسب بود که در گزارش آرای هر اندیشمند فضای تاریخی زمان او شناسانده می شد .
5 . حجم مطالبی که با عنوان آرای تربیتی آمده است در مقایسه با آن چه به عنوان مبانی ذکر شده بسیار اندک است و لازم است از این جهت تناسب بیشتری برقرار شود .
آقای اعرافی در پاسخ گفت:
1 . در انتخاب عنوان کتاب اساسا اندیشه تربیتی وجود ندارد و گمان می کنم آراء تربیتی به قدر کافی روشن باشد .
2 . درباره ساختار کتاب و طبقه بندی اندیشمندان هم علاوه بر مطالبی که قبلا گفته شد، ذکر این نکته مناسب است که همین کار موجود، به انگیزه رسیدن به آن چه مورد نظر آقای «طرقی » است طراحی شده و طرح های تکمیلی در گروه در دست بررسی است .
3 . درباره حجم مطالب هم اگر به عنوان کتاب و بخش های مختلف آن رجوع شود معلوم می شود که جهت گیری مباحث در راستای بیان آراء تربیتی است و اهمیت مبانی در چنین کاری چندان است که نمی توان از آن چشم پوشید .
آقای دکتر عطاران در پایان نشست این نکته را بر نقدهای پیشین خود افزود که به نظر می رسد از کارهایی که در زبان انگلیسی صورت گرفته به اندازه کافی استفاده نشده است و حال آن که کارهای آنان گاه با ترتیب و تقریر راه گشایی صورت پذیرفته است . متاسفانه جز بخش مربوط به ابن سینا باقی بخش ها به کلی از مطالعات انجام شده در زبان انگلیسی بی بهره اند .
در پایان این نشست، حجت الاسلام والمسلمین اعرافی ضمن تشکر از حاضران و منتقدان محترم، بر تداوم جلسه های نقد کتاب تاکید کرد و درباره دیگر مجلدات مجموعه آراء دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن گفت: جلد چهارم این کتاب به زودی منتشر می شود و جلد سوم نیز در دست بازنگری و ویرایش نهایی است .
جایگاه دین در ساختار علم
پژوهشکده حوزه و دانشگاه، به دنبال برپایی نشست های علمی خود، روز بیست ویکم تیرماه سال جاری با هدف تبیین نقش دین در ساختار علوم بشری نشستی را با عنوان «جایگاه دین در ساختار علم » در محل پژوهشکده برپا کرد . در این نشست نیم روزه که جمعی از محققان، دانش پژوهان و حوزویان حضور داشتند، استاد سعید زیباکلام سخنرانی کرد .
وی با بیان پیشینه مباحث و دیدگاه هایی که درباره جایگاه دین در ساختار علوم تاکنون مطرح شده است، به بررسی دو دیدگاه موجود در این زمینه پرداخت: دیدگاه نخست بر این باور است که دین در ساختار علوم نقش دارد و در مقابل دیدگاه دوم جایگاه دین را در ساختار علم برنمی تابد . وی با تاکید بر این که دیدگاه های موجود حاوی تعدادی تحکم های فلسفی است که یا در مقام رد نقش دین در علوم هستند و یا در مقام اثبات آن، اظهار داشت: ما در این جا هیچ اصرار و پافشاری (و تحکمی) نمی کنیم که بگوییم نقش باید داشته باشد یا نباید داشته باشد . این دو کار را نمی کنیم ... کاری که خواهم کرد این است که [مواردی] را در حوزه های مختلف انتخاب کردم، برخی از این ها حوزه فلسفه علم و روش شناسی است، برخی حوزه فلسفه اخلاق و برخی حوزه فلسفه سیاسی و بعضی حوزه علوم سیاسی و برخی حوزه حقوق هستند . ما در این [چند] مورد غور و غوص می کنیم و در هر حوزه ماجرای خاص را بررسی می کنیم، ببینیم آیا آن جا، جایی برای نقش دین وجود دارد یا نه؟ یعنی می خواهیم بگوییم که در [این چند] حوزه مختلف، یک جایی وجود دارد که در آن ها جای طرح این سؤال است که آیا معارف دینی به لحاظ این که هم ارزش آفرین و هم بینش آفرینند، می توانند دست گیری کنند یا نه؟ و این فقط طرح سؤال است نه تحکم، لذا پاسخ را به خود شما واگذار می کنم .
استاد زیباکلام در ادامه، طی سخنان مبسوطی به تشریح و نقد و بررسی هریک از حوزه های فلسفه علم، فلسفه اخلاق، فلسفه سیاسی، علوم سیاسی و حقوق پرداخت و جایگاه دین را در این حوزه ها بیان کرد . وی در بخش پایانی گفتار خود به پرسش های حاضران پاسخ داد .