ماهان شبکه ایرانیان

تاثیر ترجمه هایی از رباعیات خیام در ادبیات معاصر عربی

آنچه در پی می آید بررسی و تحلیل ترجمه هایی از «رباعیات خیام» و پرتو آن در ادبیات عربی است. در این مقاله به اختصار سعی شده تا تأثیر جهان شمول این شاعر ممتاز و گرانقدر پارسی گوی در دنیای ادب بویژه ادبیات معاصر عربی تبیین و تحلیل شود.

آنچه در پی می آید بررسی و تحلیل ترجمه هایی از «رباعیات خیام» و پرتو آن در ادبیات عربی است. در این مقاله به اختصار سعی شده تا تأثیر جهان شمول این شاعر ممتاز و گرانقدر پارسی گوی در دنیای ادب بویژه ادبیات معاصر عربی تبیین و تحلیل شود.

چون شعرا و ادبای عرب زبان در ابتدا به وسیله ترجمه انگلیسی این رباعیات با آن آشنا شدند.به ناچار نویسنده محترم در این نوشتار، قبل از بررسی موضوع مورد بحث، با نگاهی گذرا به اولین مترجمان این شاهکار ادبی و بازتاب آن در محافل ادبی مغرب زمین و واکنش باختریان و نقادان نسبت بدان، ترجمه های منظوم و منثور رباعیات خیام را در حد ممکن با هم تطبیق داده و برای آشنایی خوانندگان گرامی نمونه هایی از این ترجمه ها را نیز ارائه کرده است.

خیام در تاریخ ادبیات فارسی به عنوان شاعری که به مرتبه شاعران بزرگی چون فردوسی، حافظ، سعدی و جلال الدین رومی و دیگران برسد مورد توجه نبود، ولی در عصر معاصر وضعیت تغییر کرد. هنگامی که فیتز جرالد؛ شاعر انگلیسی در دهه پنجم قرن 19، رباعیات خیام را ترجمه و منتشر کرد، تعجب خاورشناسان را برانگیخت.

عمر خیام که به عنوان شاعر و ادیب از جانب خاورشناسان و حتی هموطنانش مورد بی مهری واقع شده بود ناگهان به خاطر ترجمه رباعیاتش، به اوج منزلت و شهرت در ادبیات جهانی می رسد.

شاید اولین کسی که نگاهی عمیق، دقیق و تطبیقی به این ترجمه ها انداخت، پرفسور ژوکفسکی؛ خاورشناس روسی بود که مقاله ای در سال 1898م. به عنوان «رباعیات سرگردان خیام» در یادنامه پرفسور بارون وروزن منتشر کرد.

به نظر وی بسیار بعید به نظر می رسد که همه رباعیاتی که به خیام نسبت داده شده و به نام وی ثبت گردیده، با توجه به گرایش های فکری بسیار متفاوتی که در آنها دیده می شود، محصول کار یک شخص و یک مغز باشد. ژوکفسکی 82 رباعی را به عنوان رباعیات سرگردان برشمرد، که در عین اینکه به خیام نسبت داده اند به نام شاعران دیگر هم ثبت شده است.

آرتور کریستن سن؛ محقق دانمارکی از دیگر خاورشناسانی است که با دید نقادانه به رباعیات خیام نگریسته و می گوید: «خیام، کاری را آغاز کرده و رشته ای را به دست داده و دیگران آن را بسط و توسعه داده اند، از سیر در«رباعیات سرگردان» یعنی رباعیاتی که به خیام نسبت داده اند ولی در دیوان سایرین دیده شده است، می توان این نتیجه را گرفت که رباعیات صوفیانه و رباعیاتی که جنبه تغزل و عاشقانه دارد، اضافه شده است.(1)

همانطوری که بعداً اشاره خواهیم کرد مترجمانی نیز بدون تحقیق و کاوش درسندیت و صحت انتساب آن رباعیات به شاعر بزرگ پارس، به نقل و ترجمه آن پرداختند.

کریستن سن، درجای دیگر می گوید:« اکثریت این رباعیات از آن خیام نیست و نسخه نویسان که تمایل داشته اند برحجم مجموعه های خود نام او را که مثل اعلای رباعی سرایی بود بیفزایند، هر رباعی را از هرجا که به دستشان رسیده، در افزوده اند و تنها 12رباعی که نام شاعر را در خود دارند، احتمالاً می تواننداصیل پنداشته شوند، زیرا چنین رباعی هایی به علت آنکه تغییر نام باعث به هم خوردن وزن می شود فیتزکمتر می توانند به دیگران نسبت داده شوند.»(2)

ولی خود کریستن سن درجای دیگر، این معیار را قابل اعتماد نمی داند.

درادامه بحث، بازتاب رباعیات خیام درادب معاصر عربی را مورد بررسی قرارمی دهیم.

از آغاز قرن بیستم، زبان عربی به مرور با رباعیات خیام آشنا شد و نهضت ترجمه گسترده این نفج گرفت.

دکتر یوسف حسین بکار درکتاب ارزشمندش «الترجمات العربیه لرباعیات الخیام» تا سال 1987 م تعداد 56 ترجمه از رباعیات خیام را ذکر کرده که چنین تقسیم شده است.

- تعداد ترجمه های منظوم 33 ترجمه.

- ترجمه های منثور 16ترجمه.

- تعداد رباعیات ترجمه شده 4205 رباعی و تعداد مترجمان این رباعیات را 52 نفرذکر کرده است.

این آمار نشان می دهد که ترجمه رباعیات تا چه مقدار می تواند در ادبیات معاصر عربی مؤثر باشد، این تاثیر تا بدانجاست که دکتر محمد جمال الدین می گوید:«این ترجمه ها منجربه وجود آمدن پدیده ادبی بی نظیری با ابعاد مختلف شد که می توان آن را به پدیده خیامی ادبیات معاصر عربی نامید.»(4)

با افزایش و کثرت ترجمه ها، ادبای عرب، اشعاری مثل رباعیات خیام سرودند که از مشهورترین آنها می توان از شاعر عراقی «جمیل صدقی زهاوی» و شاعر مهجر «ایلیا ابوماضی» نام برد.

رباعیات خیام اولین بار ازطریق ترجمه های غیرمستقیم درادبیات عربی شناخته شد، سپس طولی نکشید که مترجمان با مراجعه به اصل فارسی آن به ترجمه اش دست زدند.

لذا ما هم ابتدا به بررسی این موضوع می پردازیم:

الف - ترجمه های غیرمستقیم:

اولین کسی که درادبیات معاصر عربی، رباعیات خیام را مورد توجه قرارداد، استاد احمد حافظ عوض؛ ادیب و روزنامه نگار بود که در«المجلةالمصریة» درسال 1901 مقاله ای تحت عنوان «شعراء الفرس» منتشر کرد که درآن 9 رباعی را از انگلیسی ترجمه کرد؛ ولی پس از چندی، ترجمه های عربی متعددی ازآن دست داد که چیزی بدان افزودند که دراینجا به طور مختصر بدانها اشاره می کنیم.

1- ترجمه بستانی، بیشتر ادباء و نقاد عرب، ترجمه وی را به طور مطلق مهمترین ترجمه عربی از این رباعیات دانسته اند و آن ترجمه ای منظوم است که اثر ترجمه انگلیسی فیتزجرالد کاملاً درآن واضح است.

خودبستانی اشاره کرده درترجمه اش علاوه بر تکیه به منظور فیتزجرالد از تعدادی ترجمه های انلگیسی و فرانسوی رباعیات خیام نیز کمک گرفته و علت عدم تکیه اش براصل فارسی را به خاطر حتی یک حرف از فارسی هم نمی داند، بیان داشته است.

ترجمه وی به خاطر این که تاثیر مستقیم منظومه فیترجرالد درآن مشهود است از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا ترجمه وی مهمترین برگردان این رباعیات است. مسعود فرزاد درمورد این ترجمه می گوید:«این شاهکار عبارت از یک منظومه صدو یک بندیست که هر بند آن به تقلید از رباعی فارسی مرکب از چهار مصراع است... (5)

و درجای دیگر می گوید:«نکته اساسی راجع به کارفیتز جرالد آن که طرح انتقادی این منظومه از ابتکارات خود اوست و فیتزجرالد هیچ گاه درپی آن نبوده که رباعی به رباعی ترجمه کند بلکه خواسته است که این منظومه شرح سرگذشت یک روز تمام و متضمن معرفی جامع افکار و حالات خیام باشد.»(6)

در تمجید و تحسین ترجمه فیتز جرالد از رباعیات خیام، همین بس که گفته اند پس از ترجمه کتاب مقدس، که نمونه فصاحت در زبان انگلیسی شمرده می شود، این زیباترین و مشهورترین ترجمه در انگلیس است.

بستانی چون رباعیات خود را از اثر فیتز جرالد ترجمه و به روش او تکیه کرده، پس در اینجا به مشخصه اصلی کار او اشاره می کنیم:

الف- او در ترجمه خود به شکل و قالب رباعی پایبند نبوده بلکه رباعیات را در شکل سباعیات در بحر خفیف نقل کرده است:

ودع الوقت بالوری یستبد

لا مرد لحکمه لا مرد

ذره فیهم مستأثراً ما یود

و إذ رستم أهاب لحرب

أو دعا حاتم لأکل و شرب

فأصم الاسماع و البث فلاذا

ک ولاذا من یستحق جوابا

ب- ترتیبی که فیتز جرالد مقید به آن بود را رعایت نکرد و با حذف بعضی از رباعیات و بد تقدیم و تأخیر آنها پرداخت. وی از روش فیتز جرالد پیروی کرد ولی به تقلید از او اکتفا نکرد، بلکه علاوه بر ترجمه اش، که آن را تحت عنوان «رباعیات الخیام المصوره» منتشر کرد، تابلوهایی از تصویرهای خیالی نیز بدان افزود که خیام را درحال میگساری یا تغزل به دختری زیباروی به تصویر می کشد و کسی که آن رباعیات را می خواند، گمان می کند خیام مردی شیفته شراب و زنان است و معروف است که شرح شعر همراه با تصویرسازی، تقلیدی اروپایی است. بدین ترتیب بستانی، به طور کامل از نویسندگان غرب تقلید کرد. به هرحال بستانی، مترجمان عربی که مستقیماً پس از او آمدند را بر امکانات هنرمندانه بی نهایتی که منظومه فیتز جرالد دربرگرفته راهنمایی کرد و همگی از آن آبشخور سیراب شدند و روش ها و اسلوب های مختلف و متنوعی ارایه کردند.

2- ترجمه سباعی- از مهمترین ترجمه های غیرمستقیمی که بعد از ترجمه بستانی منتشر شد، برگردان زیبایی بود که محمد سباعی منتشر کرد. او هم مثل بستانی به منظومه فیتزجرالد روی آورد و به عینه آن را به عربی برگرداند ولی آنرا به شکل حماسی درآورد:

فارتشف ریق العناقید یبد

ما تقاس من تباریخ الکمد

لا تؤجل فرصة الیوم لغد

وا مصابی من غد ان أقبلا

و رفاتی همامة تعوی بقاع

ترجمه او، سیلی از تحسین و تمجید ناقدان عرب به پا کرد، تا آنجا که مازنی با دیده رضایت به ترجمه وی نگریسته و می گوید: «... گویی ترجمه او در اصل به عربی نوشته شده است... قدرت حقیقی محمد سباعی در ترجمه در نهایت دقت و اصالت است و او بیش از هر مترجمی به اصل آن پایبند بوده و تواناترین آنها در آوردن الفاظ مستحکم و زیباست...»(7)

مصطفی لطفی منفلوطی نیز کار او را ستوده و می گوید: «او در ترجمه خود بسیار مایل به آوردن الفاظ غریب و تدوین ترکیب های مستحکم به جای ترکیب های لطیف و شیفته زبان عربی و احیاء آن بوده است.»(8)

منفلوطی، آوردن الفاظ غریب و نادر و دوری از سهولت و سادگی سباعی را حسنی در ترجمه او دانسته، زیرا مقصود وی این بود، که او از این طریق به احیاء زبان محکم و استوار عربی پرداخته ولی احمد حامد صراف، این کار سباعی را عیب دانسته و می گوید: «الفاظ مهجور و تعبیرهای سنگینی در ترجمه اش به کار برده که ذوق از آن بیزار است و گوش ها از آن گریزان.»(9) وی هنگامی که ترجمه بستانی و سباعی را با هم مقایسه می کند، می گوید: از نظر روانی و سهولت و لطافت و زیبایی، کم ارزش تر از ترجمه بستانی است، لذا به درجه شهرت ترجمه بستانی نرسیده است.»

از بررسی این ترجمه ها متوجه می شویم که آنها اصل فارسی رباعیات را ندیده اند بلکه منظومه فیتز جرالد را مورد توجه قرار داده اند. لذا این مترجمان، بدون آگاهی از حقیقت رباعیات خیام، ترجمه انگلیسی این شاعر را مدنظر قرار دادند تا جایی که دیدیم حتی از قالب مرسوم رباعیات در ادب فارسی خارج شدند.

ایراد دیگری که بر این مترجمان وارد است این است که اینان هم مثل فیتز جرالد هیچ یک این رباعیات را با اصل فارسی آن مطابقت ندادند تا از نسبت آن به خیام، اطمینان یابند. لذا در اذهان اعراب، صورتی غیر از صورت واقعی عالم زاهد با وقاری چون خیام نقش بست.

از طرف دیگر، چون قالب رباعی ظرفیت اداء معنی مورد نظر این مترجمان عرب را نداشت، لذا بعضی از آنها به ترجمه این رباعی ها در قالب سباعی روی آوردند، مثل بستانی یا در قالب خماسی مثل محمد سباعی، زیرا بعضی از رباعی ها، صورت های متعددی را در برمی گیرد که نمی توان آن را در یک رباعی کامل بیان کرد.

ب- ترجمه های مستقیم:

در این مورد می توان به دو ترجمه اشاره کرد یکی ترجمه منظوم احمد رامی و دیگری ترجمه منثور احمد صافی نجفی.

1- ترجمه احمد رامی: وی اولین کسی است که رباعیات را از متن فارسی ترجمه کرد و از نوجوانی وقتی که چشمش به ترجمه بستانی از رباعیات خیام افتاد شیفته آن شد، در آن زمان وی دانش آموز سال اول دبیرستان بود و بعد از دو سال ترجمه سباعی را خواند و هنگامی که به دانشسرای عالی تربیت معلم رفت و انگلیسی را خوب یاد گرفت منظومه فیتزجرالد را خواند ولی همیشه در خود احساس می کرد که اصل فارسی رباعیات حتماً زیباتر از آن چیزی است که وی از ترجمه آن خوانده است.

او وقتی که بعد از فراغت از تحصیل به عنوان کارمند در کتابخانه مصر منصوب شد برای فراگیری روش کتابخانه ها و زبان فارسی به مدرسه زبان های شرقی پاریس رفت. خود وی در این مورد می گوید: «باب های زیادی از گلستان و شاهنامه و انوار سهیلی معروف به کلیله و دمنه خواندم و نسخه ای از رباعیات خیام دیدم که در سال 7681 م خاورشناس فرانسوی نیقولا آن را از نسخه تهران منتشر کرده بود، به مطالعه آن پرداختم. وقتی از آن فارغ شدم به ذهنم رسید آن را از فارسی به شعر عربی به صورت همان رباعیات خیام برگردانم و چیزی که مرا به این کار تشویق کرد نیاز زبان عربی در آن زمان به رباعیاتی منقول از اصل فارسی بود»(10)

وی گزیده های خود را که بالغ بر 861 رباعی است در قالب رباعی و همان شکلی که در فارسی داشت، ریخت و بدین ترتیب آنچه که مترجمان از انگلیسی محال و سخت می دیدند، وی امری سهل و ساده بلکه مقبول و شیرین یافت.

او توانست سادگی که مهمترین مشخصه رباعیات خیام است و نیز فخامت و متانت الفاظ و لطافت صورت آن را همانطوری که در اصل فارسی آن نمایان است، حفظ کند. با وجود اینکه، رامی این ترجمه را در شکل و قالب رباعیات متفرق آورده ولی بین آنها هیچ رابطه معنایی وموضوعی وجود ندارد و این به خاطر حفظ وحدت اصل فارسی آن بود. ولی ترجمه وی منطبق و سازگار با ذوق عربی است وبه شدت علاقه مند بود که رباعیاتش بر همان منوال و مدار شعر عربی با تمام ادوات ساختاری و خیالی و غنایی باشد. رامی دانست که فیتز جرالد قسمت بزرگی از رباعیات خیام یعنی قسمت مناجات آن را فراموش کرده و بدان نپرداخته است زیرا شاعر انگلیسی دید که این قسم مطابق با سیاق منظومه وی نیست و این نقص، در همه ترجمه های غیرمستقیم گذشته منعکس شد ولی رامی، در ترجمه خود، سعی کرد این نقص بزرگ را جبران کند و تعدادی از رباعیات زیبا دراین قسم را ترجمه کرد. رباعی زیر، نمونه ای از آن است:

یا عالم الاسرار علم الیقین

یا کاشف الضر عن البائسین

یا قابل الاعذار فئنا الی

ظلک فاقبل توبه التائبین

با وجود ویژگی های منحصر به فرد ترجمه رامی، مجموعه ای از تعلیقات و انتقادات درمورد آن نوشته شد و آراء مختلف ناقدان متوجه آن گردید.

2- ترجمه احمدحامد صراف: اهتمام او به فارسی، به دوران نوجوانی وی برمی گردد. مربی او پیرزنی به نام بی بی جان بود که دریچه ای از ادب فارسی برای اولین بار بر روی او گشود، و صراف را با اسم خیام آشنا کرد و او با عشق و علاقه به این ابیات، رشد کرد. وی درترجمه منثور این رباعیات کوشش فراوان کرد و هرگز خود را پایبند قیود شعری نکرد. ترجمه اش با دقت زیادی همراه است زیرا او اهمیت می داد که این ترجمه به ذوق و اسلوب عربی نزدیک باشد.

ترجمه وی از مهمترین ترجمه های رباعیات خیام محسوب می شود و ازنظر دقت و پایبندی به معنای اصلی، منحصر به فرد و بی نظیر است و به خاطر نزدیکی شدید به اصل فارسی، کسانی که با این زبان آشنایی ندارند می توانند ازآن استفاده کنند. این ترجمه معیار خوبی برای نشان دادن میزان پایبندی ترجمه های منظوم در اداء معنی رباعیات خیام است، تنها عیب بعضی رباعیات صراف این است که او هر مصراع را جمله مستقلی قرارمی دهد بدون آنکه بین جمله ها ارتباط برقرارکند، حال آنکه این ارتباط جمله ها، مشخصه اصلی رباعیات فارسی است که وحدت محکم و استواری بین جمله ها ایجاد می کند.

ترجمه منثور صراف کاملا شبیه ترجمه های منثور مستقیم دیگر است مثل ترجمه منثور زهاوی و ترجمه ابونصر بشر طرازی.(11)

نتیجه:

علی رغم ترجمه های مختلفی که از رباعیات صورت گرفته نه تنها مترجمان را از فعالیت بازنداشت، بلکه آنها- وقتی درخود، قدرت و توانایی تفنن و ابداع و تنویع در ترجمه و کشف اسرار فنی بیشتری در رباعیات را یافتند مجدداً به انتقال آن به زبان خود پرداختند تا جایی که این ترجمه ها -مستقیم و غیرمستقیم- در زبان عربی تا الان هم ادامه دارد و ترجمه های مستقیم بعد ازظهور اولین ترجمه از آن یعنی ترجمه احمدرامی درسال 1924 ترجمه های غیرمستقیم را تحت الشعاع قرارداد و دیگر جز اندک مواردی اثری از ترجمه های غیرمستقیم نمی بینیم.

پی نوشت ها:

1- دشتی، علی: دمی با خیام، 1348، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ص 224.

2- کریستین سن. آرتور: بررسی انتقادی رباعیات خیام، ترجمه دکتر فریدون بدره ای، انتشارات توس، چاپ اول 1374، ص 146.

3- تعداد مترجمین با تعداد ترجمه ها متفاوت است زیرا بعضی مترجمان دوترجمه دارند. مثل الزهاوی که رباعیات را دوبار ترجمه کرد. یکی ترجمه منظوم و ترجمه دیگر منثور.

4- جمال الدین، محمد سعید: دراسات تطبیقیه فی الادبین العربی و الفارسی، دار الثابت للنشر والتوزیع، ص 166.

5- دشتی، علی: دمی با خیام، 1348 مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ص 237.

6- همان مرجع ص، 237.

7-جمال الدین، محمدسعید؛ دراسات تطبیقه فی الادبین العربی و الفارسی، صص 176-175.

8- همان مرجع، صص 176-175

9- الصراف، احمد حامد، عمر خیام، ص 32.

10- جمال الدین، محمد سعید: دراسات تطبیقیه فی الادبین العربی و الفارسی، ص 185.

11-عبدالحفیظ، محمدحسن، رباعیات الخیام، ص 239.

منابع:

1- بکار، یوسف حسین: الترجمات العربیه لرباعیات الخیام، دراسة نقدیة، مرکزالوقائق والدراسات الانسانیه، جامعه قطر، الدوحه، 1988م.

2- بکار، یوسف حسین: عمرالخیام والرباعیات فی آثار الدارسین العرب، دارالمناهل، بیروت، 1988م.

3- جمال الدین، محمدسعید: دراسات تطبیقه فی الادبین العربی والفارسی، القاهره، دارالثابت للنشر والتوزیع 1989م.

4- دشتی، علی: دمی با خیام، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1348ه.

5- کریستین سن، آرتور. بررسی انتقادی رباعیات خیام، ترجمه دکتر فریدون بدره ای، انتشارات توس، چاپ اول 1374ه.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان