سرگذشت علم تفسیر

به عبارت دیگر: «تفسیر کردن » یعنی تفصیل چیزی را بیان کردن. تفسیر قرآن کریم همان بیان کلام خداست با بکار بردن مفهومات کلمات و عبارتهای موجود در قرآن.

معنای لغوی تفسیر

واژه تفسیر از «فسر» (به فتح فاء و سکون سین) در لغت به معنی «تبیین کردن » کردن است. و همچنین است واژه «تفسیر» و «فسر».

به عبارت دیگر: «تفسیر کردن » یعنی تفصیل چیزی را بیان کردن. تفسیر قرآن کریم همان بیان کلام خداست با بکار بردن مفهومات کلمات و عبارتهای موجود در قرآن.

تفسیر از نظر علماء

در میان علماء کلمه تفسیر به دو معنی آمده است:

1 - آنچه در معنی لغوی گفته شد.

2 - قسمی از اقسام علم بدیع است که برگشت آن به محسنات معنوی است. و آن این است که گوینده، سخن را طوری تکلم کند که با درک کردن محتوای آن، مستقلا فهمیده نشود مادامی که کلام دیگری در پی تفسیر آن نباشد چنان که شاعر می گوید:

آراؤهم و وجوههم و سیوفهم

فی الحادثات اذا دجون نجوم

منها معالم للهدی، و مصابیح

تجلوا الدجی، والاخریات نجوم

«آراء و چهره ها و شمشیرهای آنان در حوادث روزگار، وقتی که تاریک شوند، بمانند ستارگان می درخشند».

«از آرای آنها، نشانه های هدایت و چراغهائی افروخته می شوند که تاریکیها را روشن ساخته و دیگر آرای آنها بمانند ستارگان نورافشانی دارند». برخی می گویند: تفسیر در اصطلاح عالمان، علم نزول آیات و شؤون و قصه ها و اسباب نزول آیات می باشد. همین طور ترتیب سوره های مکی و مدنی و محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، خاص و عام، مطلق و مقید، مجمل و مفصل، حلال و حرام، وعید و وعید، امر و نهی، عبرتها و امثال قرآن است.

واضح است که کلمه تفسیر در اسلام به صفت خاصی از تفسیر قرآن دلالت می کند. و به همین جهت علم تفسیر به «علم تفسیر قرآن » شناخته می شود.

گاهی به تفسیر کلمه «تاویل » هم گفته شده است. تاویل لفظی است برگرفته از «الاول » (به فتح همزه و سکون واو) و به معنی «برگشت » می باشد. مثل این که مفسر وقتی که آیه را می خواند، برمی گردد تا معانی و احتمالات آن را بررسی کند.

گاهی گفته شده است: تاویل ماخوذ از «الایالة » به معنی «سیاسة » است انگار که تاویل کننده کلام، نوعی سلطه و سیاست بر آن دارد و معنای لفظ جایش قرار داده است.

وقتی که کلمه تاویل با «تفسیر» استعمال شود، علماء نظر داده اند که چه علاقه ای مابین این دو واژه وجود دارد آیا متحدند یا مختلفند؟

عده ای می گویند: هر دو به یک معنی است:

1 - راغب اصفهانی می گوید: تفسیر اعم از تاویل است و تفسیر بیشتر در الفاظ و مفردات قرآن استعمال می شود. اما تاویل در معانی و جمله ها، بکار می رود.

2 - عده ای دیگر می گویندة: تفسیر لفظی را بیان می کند که یک معنا بیش ندارد. اما تاویل توجیه کردن لفظی است که معانی مختلفی دارد و به یکی از آن معانی که دلیل داشته باشد توجیه می شود.

ابن منظور در «لسان العرب » چنین می گوید: تفسیر یعنی کشف مراد از لفظ مشکل و تاویل: برگرداندن یکی از احتمالات به آنچه مطابق ظاهر است.

3 - ماتریدی می گوید: تفسیر یعنی یقین کردن به این که مراد از لفظ همین معنا است و شهادت به این که خدا در این آیه قصد همین معنا را کرده است. اما تاویل، ترجیح دادن یک احتمال بدون قطع و یقین بر احتمالات دیگر است.

4 - ابوطالب تغلبی می گوید: تفسیر بیان کردن وضع لفظ است حقیقتا یا مجازا،ولی تاویل، تفسیر باطن لفظ است، پس تاویل خبر دادن از حقیقت مراد است و تفسیر خبر دادن از دلیل مراد. مانند آیه مبارکه «ان ربک لبالمرصاد». پس تفسیر آن چنین می شود: «خداوند درکمینگاه است » و تاویلش: یعنی «برحذر داشتن از سستی در امر خدا».

گاهی گفته شده است: دلیل تفسیر روایت است اما دلیل تاویل درایت و آگاهی شخص مفسر. ابونصر قشیری می گوید: تفسیر سماعی است ولی تاویل تعلق به استنباط دارد.

عده ای می گویند: هرآنچه میان مردم در رابطه با کتاب خدا و سنت پیامبرصلی الله علیه وآله واقع شود، تفسیر نامیده می شود. و کسی حق ندارد در مورد آن اجتهاد کند، بلکه سنن خاصی که در روایت آمده، ملحوظ می شود.

و تاویل آن است که علمای ادب که مهارت در فنون ادبی دارند، استنباط نمایند.

شاید بهترین اقوال در اینجا گفته راغب اصفهانی باشد که می گوید:

«تفسیر اعم از تاویل است و بیشتر در الفاظ استعمال می شود و تاویل در معانی ». مثل تاویل اغلب در کتب آسمانی استعمال می شود و تفسیر در کتب الهی و غیر آن.

همچنین تفسیر در مفردات الفاظ و تاویل در جملات بکار می رود.

ابن فارس در کتاب خود «الصاحبی » می گوید: مفاهیم و معانی عبارات که در زبان مردم متداول است، سه گونه می باشند: «معنی تفسیر و تاویل گرچه الفاظ متفاوت هستند اما معنی و محتوا یکی است ».

گاهی بر تفسیر «حکمة » اطلاق می شود. چنانکه در آیه شریفه می خوانیم: «یؤتی الحکمة من یشاء».

ابن عباس می گوید: حکمت یعنی شناختن قرآن در ابعاد ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، مقدم و مؤخر آن، حلال و حرام و امثال آن.

در روایتی از ابن عباس در معنی حکمت آمده است: «حکمت قرآن یعنی تفسیر آن، زیرا قرآن را، خوب و فاسق هر دو می خوانند».

اصحاب معانی

به گفته عالمان تفسیر: «اصحاب المعانی » به کسانی گفته می شود که درباره قرآن و معانی آن، کتاب نوشته اند مانند زجاج، فراء، ابن الانباری و... و شاید این اطلاق بدین جهت باشد که آنان تفسیر خود را «معانی قرآن » نامیده اند. چنانکه زجاج کتابی دارد به اسم «معانی القرآن » که به گفته زرقانی تا به حال مانند این کتاب نوشته نشده است (1) .

پی نوشت:

1) این بحث از کتابهای تفسیری به ویژه کتاب «قصة التفسیر» استاد دکتر احمد شرباصی استاد تفسیر دانشگاه الازهر استفاده شده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر