در بخش نخست این نوشتار، با ویژگی های عشق و محبت حقیقی و کاذب;
آشنا شدیم، اینک دنباله بحث:
تمانع محبت راستین و دروغین
محبت خدا و محبت غیر خدا در یک دل نمی گنجد و باید از میان این دو،
یکی را برگزید . اگر واقعا مؤمن هستیم باید از دوستی با دشمنان خدا بپرهیزیم و
گرنه ادعای مسلمانی نکنیم . خداوند می فرماید:
«لا تجد قوما یؤمنون بالله و الیوم الآخر یوادون من حاد الله و
رسوله و لو کانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشیرتهم ...» (1) .
«ای پیامبر هرگز مردمی که به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند،
چنین نخواهی یافت که با دشمنان خدا و رسول دوستی کنند، هرچند آنان دشمنان پدران یا
فرزندان یا برادران و یا خویشان آنان باشند ... .» .
آن هایی که هم از محبت خدا و هم از محبت غیر خدا دم می زنند، یا
ضعیف الایمان هستند یا منافق; و لذا می بینیم که در «غزوات اسلامی » در صف مخالفان،
جمعی از بستگان و خویشاوندان مسلمانان بودند; ولی چون خطشان را از خط الهی جدا
کرده و به صفوف دشمنان حق پیوسته بودند، مسلمانان با آنها پیکار کردند و حتی جمعی
از آنها را کشتند .
محبت پدران و فرزندان و برادران بسیار خوب است و نشانه زنده بودن
عواطف انسانی است، اما هنگامی که این محبت رودر روی محبت خدا قرار گیرد، ارزش خود
را از دست می دهد . در آیه 24 سوره توبه می فرماید: «بگو اگر پدران و فرزندان و
برادران و همسران و قبیله شما و اموالی که به دست آورده اید و تجارتی که از کسادش
می ترسید و مساکن مورد علاقه شما در نظرتان از خدا و پیامبرش و جهاد در راه او
محبوب تر است، در انتظار این باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل می کند» (2)
.
خداوند بیش از هر وجودی محبوبیت دارد و محبوبیت او با محبوبیت
دیگری جمع نمی شود این است که وجود او مجمع مطلق ارزشهاست .
محور تربیت
محبت; یکی از مبانی مهم «تعلیم و تربیت » در اسلام است . قرآن کریم
که معلم و مربی اخلاق است، مهم ترین محور فضایل اخلاقی را محبت می داند و امام
صادق علیه السلام می فرماید: «خدای سبحان پیامبر خود را با محبت الهی تادیب و
تربیت کرده است » . کار خدا تادیب است و پیامبر مؤدب او و مدار تادیب آن حضرت صلی
الله علیه و آله نیز محبت است .
هستی و کمالات آن، نخست از مولا شروع می شود نه از بنده، یعنی این
انسان نیست که در عبادت خدا سه راه دارد، بلکه این خداست که براساس مصلحت، با سه
راه، انسان ها را می پروراند . خدا عده ای را براساس ترس، عده ای را براساس بشارت
و گروهی را براساس محبت تربیت می کند .
همان گونه که رزق موجودات براساس حکمت است: «الله یبسط الرزق لمن
یشاء و یقدر ...» (3) .
خداوند براساس مشیت حکیمانه، به برخی پسر، به برخی دختر و به برخی
دیگر، هم پسر و هم دختر می دهد و به بعضی نیز فرزندی عطا نمی کند . در زمینه تعلیم
و تربیت نیز چنین است .
خداوند گروهی را براساس ترس از جهنم می پروراند، آنها به گونه ای
تربیت می شوند که فعل واجب و ترک حرام را برای این که در قیامت نسوزند، انجام
می دهند; برخی را براساس شوق به بهشت می پروراند که آنها فعل واجب و ترک حرام را
برای رسیدن به بهشت انجام می دهند و برخی را نیز فارغ از خوف و بشارت می پروراند
که همان «اولیاء الله » هستند و خداوند آنان را براساس محبت می پروراند; چنانکه
پیامبر را نیز بر مدار محبت پروراند . از این رو عبادت پیامبر و اهل بیت علیهم
السلام عبادت شاکرانه و محبانه و عارفانه بوده است . چون ادب پیامبر صلی الله علیه
و آله بر محور محبت است آن حضرت اسوه ماست، ما موظف هستیم هم در ارتباط با خدای
سبحان و هم در ارتباط با خلق، بر مدار محبت حرکت کنیم، مثلا برای بسیاری از
نوآموزان در آغاز کار، پیمودن راه سوم یعنی مدار محبت دشوار است، ولی نباید همه
همت اولیای منزل یا مدرسه این باشد که فرزندان و نوآموزان را بر مدار ترس و تشویق
یا تنبیه، تربیت کنند . البته باید عده ای را بترسانند که اگر در امتحان یا سایر
برنامه ها موفق نشوند، تنبیه، مردود یا اخراج می شوند و عده ای را نیز باید تشویق
کنند که اگر در امتحان یا برنامه های کلاس کامیاب شدند، هم جایزه می گیرند و هم
آینده سازان خوبی خواهند بود و ... این کارها سودمند است، اما کار نهایی نیست و
باید دانش آموز را بر محور محبت تربیت کرد تا دوستدار علم شود و برای مدرک، نمره،
شهرت در جامعه، چاپ عکس در مطبوعات و ... درس نخواند . مساله «تخویف » و «تبشیر»
در قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام فراوان است، اما نسبت به افراد ضعیف، مرحله
نهایی، و نسبت به افراد متوسط، مقدمه و وسیله است تا انسان در اوایل، از راه تنبیه
و تشویق و کم کم براساس «تحبیب » حرکت کند (4) .
برترین جلوه عشق و محبت
از جلوه های برجسته عملی عشق به خداوند، عشق به اولیای اوست که حب
محبوب خدا، در واقع حب خداست: «بگو اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا
خداوند شما را دوست داشته باشد ... .» (5) .
در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم: «خداوند
را دوست بدارید بدان جهت که شما را غرق نعمت خویش ساخته و دل و جانتان را اشباع
نموده است و مرا در شعاع محبت خدا دوست داشته باشید; یعنی چون خداوند دستور به
محبت من داده است، مرا دوست بدارید و اهل بیتم را به خاطر محبتی که به من دارید،
دوست بدارید» (6) .
در روایات فراوانی این مضون را از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
و دیگر امامان علیهم السلام داریم که «ایمانتان ایمان واقعی نخواهد بود مگر آن که
مرا از جان خویش بیشتر و عترتم را از خاندان خودتان بیشتر و ذریه مرا از ذریه خویش
بیشتر دوست داشته باشید» (میزان الحکمة، ری شهری، ج 2، ص 236) .
محبت آل پیامبر صلی الله علیه و آله نیز همانند محبت خداوند باید
جلوه عملی داشته باشد و جلوه آن پاکی، تقوا و طهارت است آنان که از اطاعت حق سر
باز زده، گناه می کنند و در عین حال دم از محبت عترت می زنند، محبتشان شعاری است،
امام علی علیه السلام فرمود: «هرکس ما را دوست دارد، باید مطیع ما بوده و اعمالش
همانند اعمال ما باشد» (همان، ص 238) .
اصولا راز این همه تاکید بر محبت و مودت عترت علیهم السلام آن است
که امت از این طریق به خداوند راه یابند و عشق و محبت او را بر همه چیز مقدم
شمارند و هر علاقه و عشق بی قرار را تحت الشعاع علاقه به او قرار دهند و قلبشان در
اختیار عشق به خدا قرار گیرد و وقتی قلبشان در اختیار عشق حقیقی به خدا قرار گرفت،
خداوند پنج پاداش بزرگ برای آنان مقرر می دارد که سه پاداش را در همین دنیا و دو
پاداش را در قیامت به آنها می دهد:
1 . نخستین موهبت در این جهان استقرار و ثبات ایمان آنهاست: «اولئک
کتب فی قلوبهم الایمان ...» (مجادله، 22) .
2 . با روح تازه ای از ناحیه خودش آنها را تایید و تقویت می کند:
«و ایدهم بروح منه ...» (همان) .
3 . آنها را در حزب خویش جای می دهد و بر دشمنان پیروز می گرداند:
«. . اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون » (همان) .
4 . و در آخرت، بهشت جاویدان را با تمام نعمتهایش در اختیار آنها
قرار می دهد: «. . و یدخلهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها» (همان) .
5 . خشنودی خویش را از آنان اعلام می کند و این لذت بخش ترین
احساسی است که به آنها دست می دهد: «. . رضی الله عنهم و رضوا عنه ...» (همان) .
اگر به راستی محبت به خداوند و اولیای او صادقانه باشد، دل; کانون
پاکی ها و طهارت می شود و انسانی این چنین عاشق، شایسته همه گونه تکریم و تجلیل
است . و بدین ترتیب آن همه ترغیب و تشویق به محبت عترت علیهم السلام گامی است در
جهت توجه دادن امت به سیره و روش امامان معصوم علیهم السلام که بدون پیروی از سیره
آنان محبت، ثمره ای ندارد . به امید آن که عاشق و محب صادق باشیم .
پی نوشت:
1) مجادله، 22 .
2) نمونه، ج 23، ص 468 و 469 .
3) رعد، 26 .
4) مراحل اخلاق در قرآن، ج 11، ص 330 - 331 .
5) آل عمران، 31 .
6) بحارالانوار، ج 74، ص 14 .