ماهان شبکه ایرانیان

مغز چگونه مانع دستیابی انسان به موفقیت می شود؟

گاهی روال دنیا حتی بر وفق مراد افراد با استعداد هم نیست. با اینکه خیلی تلاش می کنند که به نتیجه برسند اما باز هم نمی رسند. مردم دلایل متفاوتی را برای آن می بینند: برخی فکر می کنند قربانی شده اند، برخی ریشه ی مشکل را در نقص مهارت های شان می دانند. اما دانشمندان دلیل دیگری برای آن می شمارند: مغز.

مغز چگونه مانع دستیابی انسان به موفقیت می شود؟

گاهی روال دنیا حتی بر وفق مراد افراد با استعداد هم نیست. با اینکه خیلی تلاش می کنند که به نتیجه برسند اما باز هم نمی رسند. مردم دلایل متفاوتی را برای آن می بینند: برخی فکر می کنند قربانی شده اند، برخی ریشه ی مشکل را در نقص مهارت های شان می دانند. اما دانشمندان دلیل دیگری برای آن می شمارند: مغز.

دانشمندی به نام Sebastian Bailey که موسس Mind Gym (باشگاه مغز) در ایالات متحده است در تمام سال های کاریش به این دقت کرده که چگونه ذهن مردم آنها را از موفقیت باز می دارد. او لیسانس روانشناسی و علوم شناختی را از دانشگاه لندن و PhD اش را از دانشگاه بریستول گرفته و یکی از پرفروش ترین کتاب های وال استریت را با عنوان «با متفاوت فکر کردن، دستاوردهای بیشتری داشته باشید» به رشته تحریر درآورده است.

امروزه او مشاور شرکت هایی مانند مایکروسافت و استارباکس است و به آنها در حل مشکلاتی که از این قبیل کمک می کند:

  • مدیریت اجرایی
  • توسعه ی رهبری و مدیریت
  • جنبه ی انسانی تغییر
  • ایجاد علاقه در کارمندان
  • خدمات مشتری

شرکت Bailey نحوه ی عملکرد کسب و کار را با تغییر فکر و زندگی مردم، متحول می کند. او معتقد است هر کس می تواند شانسش را با تغییر طرز فکرش تغییر دهد. در زیر 5 چالشی که برای مغز تان به وجود می آید به همراه راه حل شان از زبان Bailey توضیح داده می شوند:

  1. فکرمی کنید نمی توانید بهتر از این عمل کنید

Bailey:

این موقعیت را تصور کنید. کاری به شما محول می شود که تا به حال آن را انجام نداده اید یا دوست تان شما را وادار به ورزشی می کند که تا به حال تجربه نکرده اید. مغز شما در این حال دو گونه جواب می دهد:

A: کاملا واضح است که من از پس این کار برنمی آیم. من اصلا استعداد این کار را ندارم.

B: باید برای این کار تلاشم را بیشتر کنم. با پشتکار حتما از پس آن برمی آیم.

اگر A را انتخاب کنید واضح است که طرز تفکر شما ثابت است. احتمالا فکر می کنید که همه ی استعدادهای تان به هنگام تولد با شما ایجاد شده اند و هرگز نمی توانید مهارت جدیدی کسب کنید. از نظر شما به افراد موفق موهبت هایی داده شده که به شما داده نشده است.

اگر B را انتخاب کنید طرز تفکر پویایی دارید. احتمالا فکر می کنید که می توانید توانایی های تان را با تمرین و تلاش گسترش دهید. شما متوجه این امر می شوید که افراد موفق با تلاش و صبر زیاد به مقام های بالا می رسند.

  1. حافظه یا خاطرات تان شما را فریب می دهند

کدام یک مرگبار تر است؟ کوسه یا اسب؟

اکثر مردم می گویند: کوسه، زیرا همیشه از اخبار شنیده اند که کوسه مرگبار تر است و احتمالا هیچ یک مرگ ناشی از حمله اسب را سراغ ندارند، چون تا به حال نشنیده اند که اسب بتواند انسان را بکشد.

اگر جواب تان اسب بوده باشد، احتمالا دانشی دارید که دیگران از آن بی خبرند. در واقع مرگ و میر های ناشی از اسب دو برابر کوسه است.

این اشتباه به خوبی این حقیقت را توضیح می دهد که ذهن آنچه را که مدام شنیده و به خاطر می آورد را آسان تر می یابد.

مغز انسان برای تصمیم گیری سریع نیاز به میانبر هایی دارد و هر آنچه که برای آن نزدیک تر باشد را در اختیار فرد می گذارد.

مراقب تمایلات و خاطرات مغزتان باشید تا بتوانید در زمان مناسب تصمیم درستی بگیرید.

  1. خیلی زود تسلیم می شوید

زمانی که با سختی مواجه می شوید چه می کنید؟ مبارزه یا فرار؟

دونده های ماراتن، سیاست مدار ها و کارآفرینان به هنگام رویارویی با مشکلات یک وجه مشترک دارند: «قدرت خاصی برای مقابله با مشکلات وجود دارد که مردم نام های متفاوتی به آن می دهند: مصمم، سرسخت و... اما کارآفرینان آن را  عزم می نامند».

خانم Angela Duckworth عزم را ویژگی برجسته ی همه ی افراد بسیار موفق می داند. برای پرورش عزم در خود باید ویژگی هایی مانند تعهد به تمام کردن آنچه شروع کرده اید، توانایی برگشتن به مسیر زمانی که با شکست مواجه می شوید و میل به پیشرفت در گذر زمان با پشتکار زیاد را در خود نهادینه کنید.

پس زمانی که خواستید تسلیم شوید به یاد بیاورید که تلاش سخت امروز، موفقیت فردا را به بار می آورد.

  1. خیلی به خود آسان می گیرید

آیا همیشه در محل کار تان آرام هستید؟ آیا به شما استرس نیز وارد می شود؟ آیا زیاد کار می کنید یا حوصله تان سر می رود؟

اگر جواب شما مثبت است احتمالا به اندازه ی کافی به شما استرس وارد نمی شود. استرس مفید برای همه لازم است زیرا با تغییر ماهیت عواملی که ممکن است باعث عملکرد ضعیف فرد شوند (مثلا موانع را به عنوان چالش نشان می دهد) و تغییر درک شما از شایستگی های تان (مثلا به جای جمله ی «نمی توانم» بگویید «من می توانم این کار را انجام دهم») می تواند باعث حرکت شما به سمت موفقیت شود.

  1. خیلی به خود سخت می گیرید

تصور کنید که شما در آزمون اسخدامی شرکت کرده و قبول شده اید. مصاحبه ی کاری تان نیز عالی پیش رفته است. به منزل می روید و بعد از یک هفته متوجه می شوید که کار را به کس دیگری واگذار کرده اند. واکنش شما چه خواهد بود؟

A: کاملا واضح است که من خیلی خوب نیستم و هرگز شاغل نخواهم شد.

B: باید تلاشم را بیشتر کنم. هیچ دلیلی وجود ندارد که من نتوانم بهتر شوم.

A جوابی است که عموم مردم می دهند و هیچ کمکی به شما نخواهد کرد درحالیکه جواب B مد نظر انسان های موفق است.

جمله ی معروف هملت از این قرار است: «چیزی به نام بد یا خوب وجود ندارد، بلکه ما فکر می کنیم که اتفاقی بد یا خوب است.» افکار بد تان را به خوب تبدیل کنید. شاید آن کار مناسب شما نبوه است. حالا فرصت این برای شما فراهم شده که دنبال کاری بگردید.

متاسفانه مردم زمانی که به مانعی برمی خورند عکس العمل خوبی نشان نمی دهند. به هنگام برخوردن با مشکلات به یک سال بعد فکر کنید. چقدر این اتفاق در یک سال بعد برای شما اهمیت خواهد داشت؟

از فرصت ها برای یادگیری استفاده کنید. هر شکست می تواند درس های زیادی برای شما به ارمغان بیاورد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان