مقدمه
بخشی از مشکلات نوجوانان، مربوط به مخاطرات ذهنی، عاطفی و رفتاری ای است که در این سن متوجه نوجوان می شود و بر اثر کم تجربگی، وی را دچار اشفتگی روانی و فکری کرده، زمینه ایجاد اختلالات رفتاری را در نوجوان فراهم می سازد. از جمله مخاطرات ذهنی می توان به اشتغالات ذهنی، وسواس فکری، خیال بافی، رؤیا و مانند آن اشاره کرد. از آنجا که در این اثر امکان بررسی همه موارد وجود ندارد، به بعضی از آنها که از فراوانی بیشتری برخوردارند و آسیب آنها برای نوجوان جبران ناپذیرتر است، می پردازیم.
اضطراب
اضطراب، پدیده ای طبیعی و همگانی است که هر فردی در مرحله ای از زندگی، آن را تجربه کرده است. اضطراب پاسخی ضروری و لازم به هنگام رویارویی با خطر واقعی است و نبود آن ممکن است ما را با مشکلات و خطرهای مختلفی مواجه کند. اضطراب است که ما را وامی دارد برای معاینه کلی به پزشک مراجعه کنیم، با دقت بیشتری عرض خیابان را طی کنیم و محل خط کشی شده را برای عبور انتخاب کنیم. خود را برای امتحان آماده کنیم و هزاران عکس العمل دیگر که در نتیجه اضطراب از ما صادر می شود. بنابراین، اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان است و در پاره ای از مراحل کودکی و نوجوانی، می تواند بهنجار و عادی تلقی شود. تأثیر مثبت آن را می توان در فرایند رشد پذیرفت. اضطراب در پاره ای از مواضع، سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد می کند و فرد را بر می انگیزد تا به طور جدی با مسئولیت مهمی مانند آماده شدن برای یک امتحان یا پذیرفتن یک وظیفه اجتماعی مواجه شود. (1) بر عکس، اضطراب مرضی نیز وجود دارد؛ زیرا اگر اضطراب به حدی برسد که جنبه مزمن و مداوم بیابد، نه تنها نمی توان پاسخ را سازش یافته دانست، بلکه باید آن را به منزله منبع شکست، سازش نایافتگی و درماندگی گسترده ای تلقی کرد که فرد را از بخش عمده ای از امکاناتش محروم می کند. (2)
تعریف اضطراب
دیدگاه های مختلف روان شناسی، تعارف متفاوتی از اضطراب بیان کرده اند. در یکی از این تعاریف آمده است: « اضطراب عبارت است از واکنش فرد در مقابل یک موقعیت ضربه آمیز، یعنی موقعیتی که زیر تأثیر بالا گرفتن تحریکات، اعم از بیرونی یا درونی واقع شده و فرد در مهار کردن آنها ناتوان است». (3)
در تعریف دیگری، اضطراب را ناراحتی روانی و بدنی ای دانسته اند که بر اثر ترسی مبهم و احساس ناایمنی و تیره روزی قریب الوقوع در آدمی به وجود می آید. (4)
فرق اضطراب با ترس
اضطراب، مستلزم ناامنی یا تهدیدی است که فرد، منبع آن را به وضوح درک نمی کند؛ در حالی که اصطلاح ترس به احساسی گفته می شود که در مقابل یک شیء که به منزله شیء خطرناک محسوب می شود، به وجود می آید. از همین زاویه است که اغلب روان شناسان ترس را از اضطراب متمایز کرده اند؛ بدین معنا که ترس را واکنش در برابر خطری دانسته اند که در فرد حالت احتیاط، اجتناب و گریز ایجاد می کند و می تواند از وی در برابر خطرها حمایت کند؛ در حالی که اضطراب را به عنوان احساسی توصیف کرده اند که نشانه های آن، مانند ترس پراکنده و مبهم است و علت بروز آن نیز مشخص نیست؛ (5) برای مثال وقتی انسان با حیوانی درنده یا موذی مواجه می شود، از او وحشت می کند که به این وحشت و هراس، ترس اطلاق می شود، و منشأ آن معلوم است؛ اما منشأ اضطراب، نامعلوم است؛ چه اینکه گاهی انسان بدون دلیلی موجه، احساس نگرانی و تشویش خاطر دارد.
بحران اضطراب در نوجوانی
به ندرت اتفاق می افتد که در خلال فرایند نوجوانی، بحران های اضطراب مشاهده نشوند. این اضطراب گاه به طور ناگهانی، و زمانی به صورت تدریجی ظاهر می شود؛ گاهی فراگیر است و زمانی به احساس مبهم و پراکنده ای محدود می گردد؛ گاهی هفته ها طول می کشد و زمانی بالعکس فقط در خلال چند ساعت پایان می پذیرد؛ اما صرف نظر از چگونگی بروز، شدت و مدت آن، اضطراب یک احساس بنیادی است که کمتر نوجوانی با آن بیگانه است. (6)
علایم اضطراب
وقتی اضطراب جنبه بیماری می یابد، از جهات مختلف می تواند در فرد تأثیرگذار باشد. در ادامه به بررسی نشانه های جسمانی، رفتاری و روانی آن می پردازیم.
1. علایم جسمانی
اضطراب می تواند با افزایش تنش عضلانی، انواع واکنش های بدنی را به وجود آورد: علایم تنفس عمومی که مشتمل بر احساس انقباض در قفسه سینه و اشکال در نفس کشیدن است و عوارض قلبی- عروقی مانند تپش قلب، ناراحتی یا درد در ناحیه قلب، شکایت های مربوط به سیستم عصبی، همچون: زنگ زدن گوش، تاری دید و سرگیجه، علایم دستگاه معده ای- روده ای، همچون خشکی دهان، مشکل بلع غذا، ناراحتی معده و نفخ معده و علایم دستگاه تناسلی- ادراری، همچون تکرر ادرار. (7)
2. علایم رفتاری
اضطراب مستقیماً می تواند بر رفتار تأثیر منفی بگذارد و به عملکرد فرد آسیب برساند؛ مثلاً می تواند باعث بی خوابی، بی تحرکی و رفتارهای تکراری شود. شایع ترین اختلال رفتاری ناشی از اضطراب، اجتناب یا گریز از بعضی کارها و اعمال است؛ مثلاً کسی که مبتلا به اضطراب است، از حضور در مکان های شلوغ، جلسات گروهی، میهمانی ها و سخن گفتن در جمع دیگران اجتناب دارد.
3. علایم روانی
نشانه اضطراب روانی فراگیر، ترس مفرط است که با فکرهای ناراحت کننده همراه است. این نوع افکار با خیال پردازی خطر احتمالی تهدید فیزیکی بیرونی مربوط است، ولی غالباً ترس از آسیب زیستی را در بردارند؛ مثلاً ممکن است مسافری در ماشین دایماً نگران برخورد با چیز دیگری باشد؛ فردی ممکن است از این بترسد که در یک جمع شلوغ، دست و پا چلفتی جلوه کند.
اضطراب بر شناخت های فرد تأثیر می گذارد و می تواند تمرکز و حافظه را مختل سازد. افراد خود را در بهره گیری از اطلاعات و یادآوری آنها ضعیف می یابند که این مسئله می تواند نگرانی آنها را در مورد بازده کاری یا ترسشان برانگیزد و به سهم خود، اضطراب اصلی را تشدید کند. (8)
اضطراب امتحان
یکی از اضطراب هایی که در سن نوجوانی شیوع دارد و خود را بیشتر نشان می دهد، « اضطراب امتحان» است. این مسئله با عملکرد و پیشرفت تحصیلی و عملی میلیون ها نوجوان و دانش آموز و دانشجو در مراکز آموزشی رابطه تنگاتنگ دارد؛ از این رو ضروری است این نوع اضطراب را در زندگی نوجوانان مورد بحث و بررسی قرار داد. اگر چه اضطراب برای یک دانش آموز و دانشجو در حد معقول آن، باعث فعالیت بیشتر در جهت پیشرفت تحصیلی است، اما اگر اضطراب شدید باشد، موجب اختلال در رفتار و نگرانی و دلواپسی می شود؛ زیرا هیچ انسانی دوست ندارد رفتارش همواره مورد ارزیابی و نقادی دیگران قرار گیرد؛ به همین دلیل هر زمان که در موقعیت امتحان و آزمون قرار گیرد، به گونه ای دچار اضطراب می شود؛ البته بدیهی است وجود اضطراب به خودی خود امری غیر عادی نیست، اما آنچه می تواند به عنوان یک عامل آزار دهنده و بازدارنده مورد توجه قرار گیرد، شدت هیجان زدگی یا اضطراب فوق العاده ای است که به هنگام حضور در محافل اجتماعی یا شرکت در آزمون های مختلف دامن گیر بعضی از افراد می شود. (9)
ماهیت اضطراب امتحان
در تعریف « اضطراب امتحان» چنین گفته اند: « نوعی اشتغال ذهنی که با خودآگاهی، شک و تردید نسبت به خود و خود تحقیری مشخص می شود. این فعالیت های شناختی هم بر رفتار آشکار و هم بر واکنش های فیزیولوژیکی تأثیر می گذارند. این رفتارها و فعالیت های پنهان، محصول تاریخچه گذشته فرد فرض می شود و به صورت واسطه ای بین تجربه و رفتار عمل می کند». (10)
این اشتغال ذهنی، توجه فرد را به خود جلب می کند و در عملکرد او از طریق کاهش توجه نسبت به مسائل مرتبط با یک تکلیف، اختلال ایجاد می نماید و رمزگردانی و انتقال اطلاعات را مختل می کند. گفتن جملاتی به خود در طی یک امتحان، مثل «من کودن هستم» یا « ممکن است قبول نشوم»، در توجه نسبت به یک تکلیف و حل مسئله اختلال ایجاد می کند. (11)
افرادی که دچار اضطراب امتحان می شوند، در جلسه امتحان ذهنشان به جای درگیری با سؤالات امتحانی و یادآوری مطالب آموخته شده، درگیر نتایج نامطلوب احتمالی می شود و توانایی انتقال به محفوظات خود را ندارند.
عوامل اضطراب امتحان
کلیه عوامل مؤثر در ایجاد اضطراب امتحان را می توان در یک طبقه بندی کلی، به سه دسته عوامل فردی و شخصیتی، عوامل آموزشگاهی و اجتماعی و عوامل خانوادگی تقسیم بندی کرد:
الف) عوامل فردی و شخصیتی
در مورد عوامل فردی و شخصیتی مؤثر در ایجاد اضطراب امتحان، به عوامل زیر می توان اشاره کرد:
1. عزت نفس پایین: عزت نفس، میزان ارزش و اعتباری است که هر فرد در زمینه های مختلف زندگی، به ویژه خانوادگی، تحصیلی، اجتماعی و جسمانی برای خود قایل است. دانش آموزانی که عزت نفس بالایی دارند، توانایی برخورد شایسته با امتحان و مشکلات آن را در خود می بینند، تحت تأثیر تغییرات محیط قرار نمی گیرند و به توانایی های خود اطمینان دارند؛ در مقابل، دانش آموزانی که عزت نفس پایینی دارند، به دلیل عدم اعتماد و اطمینان به توانایی های خود، در موقعیت های اجتماعی، عملکرد ضعیفی ارائه می دهند. (12)
وقتی دانش آموزان خود را دست کم بگیرند و به توانایی های خود اعتماد نکنند، در آنها اضطراب به وجود می آید. آنان تصور می کنند از عهده حل مسائل بر نمی آیند؛ خود را با دیگران مقایسه می کنند و در این مقایسه، توانایی های دیگران را بر قابلیت های خود ترجیح می دهند. آنها خود را بیش از امتحان در مدار توجه قرار می دهند؛ در نتیجه در وجود خود «خودپنداره» منفی می یابند. این دانش آموزان خود رهنمون نیستند؛ با کوچک ترین دگرگونی در موقعیت امتحان، خود را می بازند. (13)
2. ارزیابی شناختی غلط از خود: اغلب دیده شده است دانش آموزانی که دچار اضطراب امتحان هستند، افکاری منفی و غیر واقع بینانه از خود دارند، خود را آدم لایق و شایسته ای نمی دانند، به شدت از شکست می ترسند، نمره بالا نگرفتن را با شکست برابر می دانند و همه چیز را در گرو برنده شدن و موفق شدن می پندارند. به نظر می رسد دانش آموزان خوش بین در زندگی و تحصیلات خود، موفقیت بیشتری کسب می کنند. هنگامی که دانش آموز امتحان می دهد، داشتن احساس و تفکر مثبت و خوش بینانه، می تواند موجب موفقیت او شود؛ در واقع این اضطراب نیست که به طور مستقیم به کاهش عملکرد و نمره پایین فرد در یک آزمون منجر می شود، بلکه افکار نامربوطی که به دنبال خویش اضطراب می آورد، عامل اصلی این مسئله است. (14)
3. عدم آمادگی لازم برای امتحان: گاهی اضطراب امتحان به سبب نداشتن آمادگی کافی امتحان دهنده است؛ به گونه ای که هر اندازه میزان آمادگی پایین تر باشد، اضطراب شدیدتر خواهد بود؛ در واقع دانش آموز برای اینکه بتواند مطلبی را یاد بگیرد، باید آمادگی کافی داشته باشد. اگر دانش آموزان احساس کنند آمادگی بسیار کمی برای امتحان دارند، عملکرد ضعیفی از خود نشان خواهند داد.
4. توجه و تمرکز پایین به محتوای امتحان و متمرکز شدن بر روی خود: برخی از صاحب نظران معتقدند بازدهی و عملکرد دانش آموزان دارای اضطراب بالا، به میزان زیادی به کیفیت توجه و تمرکز آنان در خلال امتحان مربوط می شود. فرد مضطرب، چون متوجه دلهره و تشویش خود است، به امتحان و محتوای سؤالات امتحانی کمتر توجه دارد و این امر، سبب پایین آمدن عملکرد می شود.
5. روش های نادرست مطالعه: اغلب تصور می شود برای یاد گرفتن مطالب، اگر از روی متنی چند بار خوانده شود، مطالب در حافظه محفوظ می ماند و هنگام امتحان به یاد می آیند؛ در صورتی که این تصور صحیح نیست؛ برای امتحان رضایت بخش، فقط خواندن و حفظ کردن کافی نیست؛ باید از تمرین های مختلف مثل تمرین «فکر کردن» و تمرین « به خاطر آوردن اطلاعات» استفاده کرد. (15)
6. تعمیم شکست در امتحانات گذشته به موقعیت های امتحانی جدید: تجربه های ناموفق قبلی و تعمیم آنها به امتحان و موقعیت فعلی در دانش آموزان، ایجاد اضطراب می نماید.
ب) عوامل آموزشگاهی و اجتماعی
1. رقابت های غلط: می توان تخمین زد در کشور ما یکی از عوامل مهم اضطراب امتحان، رقابت نادرستی است که بین دانش آموزان وجود دارد و خواسته یا ناخواسته، آگاهانه و ناآگاهانه توسط معلمان، خانواده ها و جامعه نیز مورد تشویق قرار می گیرد. (17)
اگر قرار باشد دانش آموزی معدل 15 بگیرد، اما از نظر روانی و جسمی سالم، شاداب و پرنشاط باشد؛ در سوی دیگر اگر او را با ایجاد رقابت های ملال آور و خسته کننده وادار کنیم معدل 19 بگیرد، ولی از نظر روانی پژمرده و خسته باشد و از نظر جسمی نیز وقت و توان ورزش های مفید و پرتحرک را نداشته باشد، این چهار نمره بالاتر را می توان عامل ایجاد اضطراب امتحان دانست.
2. نوع درس: میزان اضطراب دانش آموزان در همه دروس یک سان نیست. نتایج اغلب مطالعات، حاکی از آن است که اضطراب امتحان دانش آموزان در درس های اختصاصی و اصلی، بیشتر از درس های عمومی است. از این مطلب می توان نتیجه گرفت: بین میزان اضطراب امتحان و دشواری درس، رابطه معناداری وجود دارد. درس های سخت تر نظیر ریاضیات، هندسه، فیزیک یا شیمی با اضطراب امتحان هم بستگی بیشتری نشان می دهند؛ یعنی هرچه درس سخت تر باشد، فرد اضطراب امتحان بیشتری خواهد داشت.
3. فشارهای مربیان: در اکثر مراکز آموزشی، امتحان به مثابه هیولایی وحشتناک تبلیغ می شود. اولیای مدرسه از مدیر گرفته تا معلم، همه در ایام پایان ترم، بارها و بارها و در کلاس و سر صف این موضوع را تکرار می کنند که امتحانات نزدیک است؛ باید از فرصت ها استفاده کنید و خود را برای امتحان آماده نمایید. این تکرارها باعث اضطراب در دانش آموزان می شود. معلم ها باید به گونه ای شاگردان خود را آماده کنند که آخر ترم تحصیلی، بدون اینکه نیازی به تغییر در برنامه مطالعاتی دانش آموزان باشد، بتوانند از عهده آزمون برآیند.
یکی از طرح هایی که در منطقه چهارده تهران در چند مدرسه اجرا شد و بازخورد مثبتی داشت، این بود که هیچ گونه اعلام و تبلیغی برای امتحان صورت نگرفت، فقط والدین می دانستند در روز شنبه از بچه ها ریاضی پرسیده می شود. این شیوه، در پایین آمدن اضطراب امتحان در دانش آموزان و خانواده ها مؤثر بود.
4. شیوه غلط ارزیابی: یکی از شیوه های غلط ارزیابی دانش آموزان، تنها ملاک قرار دادن نمره امتحان برای موفقیت است؛ به نحوی که این نمره در سرنوشت دانش آموز تأثیرگذار باشد. وقتی چیزی در سرنوشت فرد تأثیرگذار باشد، چگونگی آن، او را دچار اضطراب می کند. باید امتحان پایان ترم، بخشی از ارزیابی تحصیلی باشد. نمره های کلاسی و فعالیت های بین ترم هم باید بخش دیگری از موضوع ارزیابی باشد تا اضطراب امتحان، کاهش یابد.
ج) عوامل خانوادگی
ناآرامی ها، درگیری ها و شیوه های تربیتی غلط والدین، باعث اضطراب عمومی فرزندان می شود؛ هر چه اضطراب عمومی افراد بالاتر باشد، اضطراب امتحان هم بالا می رود.
گاهی اوقات سخت گیری های بیش از حد والدین و شیوه انضباطی خشک و غیر منعطف آنها، علت اساسی ایجاد اضطراب در دانش آموزان است. برخی از والدین تمام آنچه را که خود به آنها نرسیده اند و از آن جهت احساس حقارت می کنند، می خواهند در وجود فرزند خود محقق کنند؛ از این رو فشارهای زیادی به فرزند خود وارد می کنند و زمینه ساز اضطراب فرزندان خود می شوند. بسیاری از والدین، تنها نمره های بسیار بالا را می پذیرند. اصطلاحاً به این افراد، «والدین کمال طلب» می گویند که موجب اضطراب در فرزند می شوند.
نپذیرفتن نمره های معمولی و متوسط به تدریج به مفهوم نپذیرفتن شخصیت فرزند است. این امر موجب اضطراب می شود و این اضطراب به مرور زمان در همه ابعاد شخصیتی فرزند منتشر می شود و به یک اضطراب تعمیم یافته تبدیل می شود.
ساراسون و همکارانش معتقدند: اضطراب امتحان یک ویژگی شخصیتی است که در تعامل والدین با کودک گسترش می یابد و در سال های قبل از مدرسه، شکل می گیرد. (18)
روش های پیشگیری از اضطراب امتحان
اضطراب امتحان، بیشتر به وسیله عوامل محیطی ایجاد می شود؛ به این دلیل که در سال های اولیه تحصیل این مشکل کمتر در بین دانش آموزان دیده می شود و با گذشت سال های تحصیلی، این مشکل به تدریج ایجاد شده، بر شدت آن دامن زده می شود؛ بنابراین، قابل پیشگیری و کنترل است.
برای پیشگیری و کنترل اضطراب امتحان، می توان توصیه هایی به دانش آموزان داشت که رعایت آنها تا حدود زیادی مفید و مؤثر است:
1. ارزیابی واقع بیانه و بدون اغراق از امتحان: باید موقعیت امتحان را برای خود خوب و مطلوب ترسیم کرد. از قوانین و مقررات جلسه امتحان، نوع سؤالات، تصحیح برگه و مانند آن، تصور و برداشتی منطقی و صحیح داشت؛ امتحان هم مانند سایر صحنه های زندگی است و با نگاه روشن و بدون بزرگ نمایی می توان از آن نتیجه مطلوب گرفت.
2. مدار توجه قرار ندادن اضطراب امتحان: دانش آموز باید سعی کند تصویری از تجربه های موفقیت آمیز قبلی را جای گزین توجه و تمرکز بر اضطراب امتحان کند و کمتر به آن فکر کند.
3. مشورت و تمرین درباره امتحان و سؤالات امتحانی: مشورت دانش آموز با دیگران و کسب اطلاعات از آنها، همچنین تمرین سؤالات امتحان های قبلی با سؤالات احتمالی امتحان فعلی، می تواند در پیشگیری اضطراب امتحان مؤثر باشد.
4. خودتلقینی و ایجاد شایستگی برای غلبه بر اضطراب امتحان: دانش آموزان باید به خود تلقین کنند که امتحان مشکلی ندارد: « من از عهده آن بر می آیم. می توانم بر آن مسلط شوم» و از این طرق خود را به سوی خودپنداره مثبت و قوی سوق دهند.
5. برنامه ریزی برای مطالعه و استفاده از روش های صحیح هنگام مطالعه: مطالعه هم مانند هر کار یا فعالیت دیگر، نیازمند استفاده از روش درست است. (19)
دانش آموزان باید برای کارهای روزانه و تصمیم های خود برنامه ریزی کنند. برنامه ریزی، همت و پشتکار، پله های موفقیت اند. بنابراین، طبق برنامه عمل کنید و از اینکه نتوانسته اید کل برنامه را در مدت مقرر تمام کنید، مأیوس نشوید.
6. یاری گرفتن از پروردگار: بعد از انجام آنچه بر عهده انسان است، از کوشش و تلاش و آماده کردن مقدمات مورد نیاز، بسیار بجاست با وضو سر جلسه امتحان حاضر شویم؛ زیرا انسان با وضو به خدا نزدیک تر است. با نام و یاد خدای بزرگ، امتحان را شروع کنید؛ چرا که یاد خدا به انسان آرامش می دهد و نتیجه را مطلوب می گرداند.
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کل امرٍ ذی بالٍ لایذکر بسم الله فیه فهو أبتذ؛ (20) « هر کار با ارزشی که با نام خدا آغاز نشود، پایان خوشی نخواهد داشت».
7. خود را آزمایش کنید: در آزمون های آزمایشی شرکت کنید و بدین وسیله روش تست زنی را یاد بگیرید؛ و مدیریت زمان را برای امتحان بیاموزید و از اضطراب خود بکاهید.
8. استفاده از روش های صحیح پاسخ به سؤالات امتحانی: مثلاً ابتدا از سؤال های آسان و سؤال هایی که می توانید به راحتی به آنها پاسخ دهید، شروع کنید. در ادامه اگر وقت کافی داشتید، به سراغ سؤال های مشکل بروید.
9. استفاده از روش آرمیدگی عضلانی: سه تا نفس عمیق بکشید. عضلات بدن را منقبض کنید و سپس آنها را شل کرده، در یک حالت آرامش قرار بگیرید.
پینوشتها:
1. پریرخ دادستان، روان شناسی مرضی تحولی، ج1، ص 60 .
2. همان، ص 60 .
3. همان، ص 61 .
4. همان .
5. همان، ص 61-62 .
6. همان، ص 77 .
8. هلن کندلی، اختلالات اضطرابی، ترجمه سیروس مبینی، ص 34 .
9. همان، ص 35 .
10. غلامعلی افروز، « اضطراب»، مجله پیوند، 1371، ش 152، ص 10-15 .
11. Sasason. I, G, Anxity and Self. Preoccupation, p. 21 .
12. Ibid, p. 28.
13. اسماعیل بیابانگرد، اضطراب امتحان، ص 61 .
14. همان، ص 62 .
15. همان، ص 63 (نقل با تصرف).
16. همان، ص 65 .
17. همان، ص 71 .
18. Sarason, I. G, Test Anxiety Theory and Application, p. 85 .
19. برای مطالعه روش صحیح مطالعه به فصل نهم کتاب حاضر رجوع کنید.
20. محمد بن حسن حر عاملی، الوسایل الشیعه، ج7، ص 170 .
منبع: پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389).