ماهان شبکه ایرانیان

پژوهشی در حدّ قصر نماز

در این بحث، ابتدا به بررسی آرا و اقوال فقها در باره حد قصر نماز مسافر پرداخته و سپس روایات مربوطه را مورد بررسی قرار می دهیم:

در این بحث، ابتدا به بررسی آرا و اقوال فقها در باره حد قصر نماز مسافر پرداخته و سپس روایات مربوطه را مورد بررسی قرار می دهیم:

آرای فقها در حدّ قصر نماز

دوازده قول در مسأله مسافت قصر نماز وجود دارد که به جز آخرین آنها مفاد همه این است که حد قصر نماز مسافر، پیمودن مسافت یک روز راه است

1. در مسافتِ هشت فرسخ، قصر واجب است و اگر کسی چهار فرسخ رفته در صورتی نماز او قصر است که در همان روز باز گردد.

2. در مسافتِ هشت فرسخ تلفیقی، قصر جایز است با شرط یادشده.

3. با همین شرط و با فرق بین نماز و روزه.

این سه قول از آن قدما است.

4. تصریح به آن که ملاک کلّی قصر نماز، مسافت یک روز است و اگر هشت فرسخ گفته اند به آن جهت بوده که در آن زمان مصداق مسافت یک روز، منحصر در هشت فرسخ بوده است. این دیدگاه چنانکه در مدارک و ذخیره آمده از آن محقق و علامه است و در معتبر و تذکره و منتهی نیز به وضوح دیده می شود.

5. اقرب، تعیّن عمل به روایات مسافت یک روز و ترک عمل به روایات هشت فرسخ است. این نظر از صاحب ذخیره است.

6. تخییر بین مسافت یک روز و هشت فرسخ، به شرط معتدل بودن روز و سیر و راه از نظر همواری بدین معنا که مخیّر است ملاک قصر نماز را مسیر یک روز یا هشت فرسخ قرار دهد. در نتیجه با فراهم آمدن یکی از این دو، نماز شکسته می شود. این قول از شهیدین نقل شده است.

7 10. تخییر با حذف یا احتمال حذف یکی از آن سه قید و یا همگی آنها. برای روشن شدن دقیق این اقوال به مدارک و ذخیره مراجعه شود.

11. ملاک قصر نماز، هشت فرسخ به شرط یقین به آن است و گرنه، یک مسافت روز ملاک است. این نظر از شهید اوّل در ذکری است.

12. ملاک قصر نماز، فقط هشت فرسخ است؛ این دیدگاه در زمان ما شایع شده است.

متن سخنان قدما

1. شیخ صدوق در هدایه می گوید: «... فإذا کان سفره أربعة فراسخ فلم یَرد الرجوع من یومه فهو بالخیار إنْ شاء أتمَّ و انْ شاء قصر». اگر سفر او چهار فرسخ بوده و اراده بازگشت در آن روز را نداشته باشد، میان اتمام و قصر مخیّر است.1

2. حلبی می فرماید: «... ثمانیة فراسخ... أو کانت مسافته بریداً و رجع لیومه...». ...هشت فرسخ... یا مسافت او یک پیک بوده و همان روز برگردد.2

3. شیخ طوسی می فرماید: «... فإنْ کانت المسافة أربعة و اراد الرجوع من یومه وجب أیضاً التقصیر». اگر مسافت چهارفرسخ بوده و قصد مراجعه در آن روز را داشته باشد، قصر واجب می باشد.

146. مانند این کلمات در مراسم و وسیله و مقنعه به چشم می خورد. به عبارت سیّد مرتضی بعدها اشاره می شود.

دلالت و مفاد این اقوال

همان گونه که محقق در معتبر و علامه در منتهی و تذکره تصریح کرده اند، شرط بازگشت در همان روز برای آن است که با رفت و برگشت، مصداق اشغال یک روز، محقق شود و دلیل این شرط را روایات اشغال روز بیان کرده اند، که به دست می آید ایشان اصل را بر لزوم اشغال یک روز و عمل به روایات آن نهاده اند و آن را مقدّم بر ملاک هشت فرسخ دانسته اند. ایشان در صورت طیّ مقداری از هشت فرسخ در روزی و مقدار دیگر آن در روز دیگر قائل به عدم وجوب قصر گشته اند.

علاوه بر آنکه قول به ملاک اشغال روز، مستلزم شرط دیگری خواهد بود و آن وجود فعلی و تحقیقی اقتضا داشتن هشت فرسخ برای این اشغال است که تمام آن روز را بالفعل در برگیرد. یعنی میزان اصلی، اشغال یک روز در مسافرت است و هشت فرسخ مصداق شاغل آن است.

این که گفتیم: «وجود فعلی و تحقیقی» بدان جهت است که مقصود آنها از اشغال، درعباراتی مانند «شَغَل الیوم» و «شَغَلَ یومه»، همان اشغال تحقیقی و فعلی برای مسافر است نه اشغال فرضی و تقدیری. اشغال فرضی آن است که گفته شود: اگر فرضاً و تقدیراً مرکب شتر باشد، مسافت هشت فرسخ، یک روز را اشغال می کرد، پس نماز شکسته است.

در علم اصول فقه آمده است که مشتقّات حقیقت در ذاتی هستند که بالفعل متلبّس و متصف به مبدء ووصف عنوانی باشند نه ذاتی که اتصاف آن به مبدء از بین رفته باشد. بالاخره اشغال و شاغلیّت بسان دیگر موضوعاتی است که حکم، دائر مدار وجود حقیقی و فعلی آن است و با انتفای آن، حکم هم منتفی خواهد شد.

مطالب یاد شده دلیل روشنی است بر اینکه اگر این فقیهان در زمان ما که شاغلیت هشت فرسخ از بین رفته، زندگی می کردند، قطعاً به جای مسافت هشت فرسخ، مسافت بیشتری را که یک روز اشغال کند مثلاً صد فرسخ را تعیین می کردند. علاوه بر این، مفاد سخن ایشان فراتر از مدّعای ماست، زیرا ما می گوییم: مفاد روایات، میزان بودن مقدار مسافت یک روز است گر چه در بیش از یک روز پیموده شود البته به شرطی که ده روز در یک نقطه اقامت نداشته باشد ولی مفاد سخن ایشان خصوصیّت داشتن پیمودن مسافت در یک روز و اشغال آن روز با پیمودن آن مسافت است.

دیدگاه متأخران

محقق و علامه، به صراحت پذیرفته اند که ملاک کلّی قصر نماز، مسافت یک روز راه است و هشت فرسخ، مصداق آن می باشد. این دیدگاه در مدارک و ذخیره و معتبر و منتهی و تذکره مشاهده می گردد و بر آن ادعای اجماع شده است. اگر چه ابتدا هشت فرسخ را ذکر کرده اند ولی استدلال ایشان بر محور مسافت روز قرار گرفته است. مثلاً در معتبر آمده است:

اوّلین شرط قصر، مسافت است و آن بیست و چهار میل (هشت فرسخ) است که در یک روز تمام پیموده می شود. این رأی همه علمای ما و مطابق یکی از دو روایت نقل شده از ابن عباس است. اوزاعی گفته است: همه علما این دیدگاه را پذیرفته اند، و شافعی و احمد گفته اند: مسافت قصرِ نماز چهل و هشت میل هاشمی است که در دو روز متوسط پیموده می شود. مالک همین دیدگاه را پذیرفته است... ابو حنیفه مسیر سه روز را ملاک دانسته است.

دلیل ما: مسیر یک روز، سفر نامیده می شود و در سفر نماز شکسته می شود... نیز به سبب آن که اگر قصر در مسیر یک روز ثابت نباشد، در مسیر بیشتر از آن هم ثابت نخواهد بود؛ زیرا رنج سفر با استراحت شبانه برطرف می شود. فضل بن شاذان از امام رضا(ع) روایت کرده:

«إنّما وجب التقصیر فی ثمانیة فراسخ لاأقلّ ولا أکثر من ذلک لأن ثمانیة فراسخ مسیر یوم للعامّة و القوافل و الأثقال، فوجب التقصیر فی مسیر یوم و لو لم یجب فی مسیر یوم لما وجب فی مسیر سنة لأنّ کلّ یوم یکون بعد هذا الیوم فهو نظیر هذا الیوم فلو لم یجب فی هذا الیوم لما وجب فی نظیره؛

قصر نماز در هشت فرسخ واجب است، نه کمتر و نه بیشتر، برای آن که هشت فرسخ، مسیر یک روز برای عموم و برای کاروانها و حمل بار است؛ از این رو، قصر در مسیر یک روز واجب گشته است. اگر در مسیر یک روز واجب نشود، در مسیر یک سال هم واجب نخواهد شد؛ زیرا روزهای آینده نیز مانند این روز است. اگر قصر در این روز واجب نباشد در همانند آن هم واجب نخواهد شد».

نیز به دلیل آن که مقتضای دلیل قصر، وجوب قصر در صورت مسافرت است، هر مسافتی که باشد، عمل به مقتضای این دلیل در کمتر از یک روز، در میان مسلمانان متروک بوده، پس باید به مقتضای آن در یک روز عمل شود. محمد بن مسلم روایت کرده که حضرت رسول (ص) رفتن به ذی خشب را «سفر» نام برده اند و آن مسیر یک روز از مدینه بود.3

عین این مطالب در منتهی و تذکره آمده است.

همان گونه که مشاهده می کنید فقهای متأخر نیز اصل کلّی را مسافت یک روز قرار داده و هشت فرسخ را از آن جهت که مصداق شاغل یک روز است، ذکر کرده اند، خصوصاً با استدلال به روایت فضل که صریح در مطلب است و در آن تصریح شده که «مشقت روز با استراحت شبانه برطرف می گردد». این جمله، صریح ترین عبارت است در این که میزان قصر نماز، مسافت یک روز است و هشت فرسخ هیچ خصوصیتی ندارد جز اشغال کردن مسافت یک روز در آن زمان.

همان گونه که اصل مطلب و مقصود، از عبارت محقق حلّی در معتبر استفاده می شود، از جمله «و هو مذهب علمائنا أجمع»، اجماعی بودن آن به دست می آید. گر چه این اجماع منقول است، لیکن اوّلاً باتوجه به دیدگاه قدما و ثانیاً نبود دلیل بر سخن کسانی مانند سید بن زهره در غنیه که بر هشت فرسخ اکتفا کرده اند جز روایاتی که هشت فرسخ را به عنوان مصداقِ شاغل روز ذکر کرده اند ثالثاً با توجه به شهادت محقق و علامه حلی بر اجماعی بودن مسئله، این اجماع منقول برای ما بسانِ اجماع محصّل است. صاحب جواهر در نقل این دیدگاه، تعبیر «عندنا» آورده اند که تمام اصحاب تا زمان ایشان را در بر می گیرد.

در معتبر و منتهی و تذکره به دنبال بحث گذشته، آمده است:

اگر مسافت چهار فرسخ بوده و مسافر قصد بازگشت در همان روز را داشته باشد، قصر در نماز و روزه بر او واجب می گردد. دیدگاه بیشتر اصحاب چنین است. شیخ طوسی در این مسأله دو دیدگاه دارد: یکی همان که گفتیم، و دیگری تخییر میان قصر و اتمام که در تهذیب مطرح شده است.

دلیل ما: وقتی مسافر قصد برگشت داشته باشد، تمام روز خود را با رفت و برگشت اشغال کرده و مانند مسافر هشت فرسخ می شود. روایات نیز همین معنا را تأیید می کنند، از جمله در روایت معاویة بن وهب آمده است: «برید ذاهباً و برید جائیاً؛ یک پیک در حال رفتن و یک پیک در حال بازگشت». محمد بن مسلم نیز روایت کرده که از امام (ع) در باره حدّ قصر پرسیدم، فرمود: «یک پیک» عرض کردم: یک پیک؟ فرمود: «إذا ذهب بریداً و رجع بریداً فقد شغل یومه؛ هنگامی که یک پیک برود و یک پیک برگردد، روز خود را اشغال کرده است».

اگر قصد بازگشت در همان روز را نداشته باشد، ابن بابویه گفته: در قصر نماز و انجام روزه مخیر است، شیخ مفید نیز همین دیدگاه را دارد. شیخ طوسی گفته: تنها در نماز مخیر است، نه در روزه. سید مرتضی از قصر نماز و روزه هر دو منع کرده است.4

در کتاب جواهر که جامع اقوال و ادلّه تا زمان خود بوده، آمده است:

مسافت قصرِ نماز نزد ما و اوزاعی، مسیر یک روز تمام مانند روز روزه (از طلوع فجر تا مغرب) است. در صحیحه زراره و محمد بن مسلم از امام باقر(ع) آمده است:

«قد سافر رسول اللّه (ص) إلی ذی خشب و هی مسیرة یوم من المدینة»؛ رسول خدا(ص) به «ذی خشب» مسافرت کرد و آن مسیر یک روز از مدینه است. در روایت بجلی از امام صادق (ع) آمده است:

از حضرت پرسیدم: کمترین مسافتی که در آن نماز قصر می شود چه مقدار است؟ فرمود: «جرت السنّة ببیاض یوم؛ در سنت، روشنایی یک روز، معمول شده است». گفتم: روشنایی یک روز مختلف است، کسی در روز پانزده فرسخ می رود و دیگری چهار یا پنج فرسخ، حضرت فرمود: «إنّه لیس إلی ذلک ینظر أما رأیتَ سیر هذه الأثقال بین مکة و المدینة ثم أومأ بیده أربعة و عشرین میلاً یکون ثمانیة فراسخ، به این اختلاف سیر نگاه نمی شود، آیا سیر قافله های سنگین بین مکه و مدینه را نمی بینی و به دست خود به آن سو اشاره فرمود بیست و چهار میل که هشت فرسخ می شود».

روایات دیگری نیز به همین مضمون وجود دارد که ملاک قصر نماز را مسافت یک روز دانسته اند و همگی ظهور دارند در این که مقصود، روزِ روزه داران است، زیرا تعبیر «روشنایی روز» آمده است. برخی از فقهای ما به این برداشت تصریح کرده اند بلکه در این مسأله، اختلافی میان فقها نیافتیم. اگر این نبود، ممکن بود مقصود روایت از روشنایی روز، ما بین برآمدن آفتاب تا شکسته شدن شدت آن باشد، ولی با توجه به دلالت روایات و برداشت فقها، همان معنای اوّل درست است.

مقدار مسافت روز در شرع، دو پیک است. گویا چون سیر در روز به حسب مکانها و زمانها مختلف بوده، شارع به منظور دفع این اختلاف آن را به دو برید اندازه گیری کرده است. علاوه بر این، مسافت یک روز و دو برید در واقع به یکدیگر نزدیک است؛ زیرا مقصود از سیر یک روز، سیر عمومی شتر بوده است. در روایت بجلی که گذشت و در روایت دیگری امام صادق (ع) می فرماید:

«إنّ التقصیر لم یوضع علی البغلة السفواء و الدابة الناجیة و إنّما وضع علی سیر القطار»؛ اندازه گیری مسافت قصر براساس سیر استر و اسب تندرو قرار داده نشده و بر سیر قطار شتر قرار داده شده است.

«دوبرید» برای بیان اندازه دقیق تری از اندازه تقریبی «روز» بوده، وگرنه هر دو (برید و روز) در نظر شرع یک چیز بوده، نه دو امر مختلف، تا جای این بحث باشد که مدار مسافت بر هر دو است به گونه ای که اجتماع آن دو [یک روز، و هشت فرسخ] در تحقق مسافت معتبر باشد، چنان که از سخن برخی از فقها بر می آید. بر این اساس اگر فرض شود مسیر روز از دو برید کمتر شود یا برعکس، مسافت شرعی تحقق پیدا نکرده است....5

سخنان صاحب جواهر صریح در این مطلب است که اصل در تعیین مسافت، «روز» بوده و شارع مقدس به منظور رفع اختلاف، آن را به هشت فرسخ اندازه گیری کرده و در نتیجه «دو برید» اندازه حقیقی برای اندازه تقریبی «روز» است و این دو در واقع یک چیزند. تعبیر «عندنا» نیز صریح در اجماع فقهای ما در این مسأله است.

بنابر این اگر صاحب جواهر و دیگر فقهایی که مسافت دو برید را اندازه تحقیق مسافت یک روز می دانسته اند و بر این اساس میان روایات جمع کرده اند، در زمان ما می بودند که تطبیق این تحقیق و تقریب دو برید و یک روز امکان نداشت، غیر از این را می گفتند.

نیز با توجه به اینکه صاحب جواهر و بسیاری دیگر، مشتق را حقیقت در متلبّس فعلی می دانند؛ همچنین با توجه به اینکه وجود و عدم حکم دائر مدار وجود و عدم موضوع است؛ دراین زمان که مسافت هشت فرسخ، یک روز را پوشش نمی دهد، موضوع هشت فرسخ را منتفی شده دانسته و دست از حکم قصر در هشت فرسخ بر می داشتند. به عبارت دیگر در آن زمان، هشت فرسخ مصداق مسافت یک روز بود، از این رو حمل روایات «روز» بر هشت فرسخ، درست بود، ولی امروزه که آن مصداق جای خود را به مصادیق دیگر داده است، چنین حملی ممکن نیست.

همچنین، استناد به روایات هشت فرسخ در امروز که جایی برای آن جمع و حمل تقریبی و تحقیقی باقی نمانده، به منزله دست بر داشتن از همه روایات صحیحه و معتبره «روز» است که اجماع و اتفاق عمل همه گذشتگان بر آن بوده است. نظریه هشت فرسخ، ناظر به روایات روز و ناشی از جمع میان روایات بوده است و روایات «روز» حتّی نزد کسانی که میان این روایات و روایات هشت فرسخ، جمع کرده اند، اجماعی بوده است. بنابر این نظریه هشت فرسخ به تنهایی، در این زمان که هیچ تناسبی میان «روز» و «هشت فرسخ» به گونه ای که بتوان میان آن دو را جمع کرد و به یکدیگر مرتبط ساخت، وجود ندارد نه تنها خلاف مشهور بلکه مخالف اجماع و سبب کنار زدن روایات فراوان «روز» می شود. چنان که دراین زمان با توجه به عدم تناسب و تعادل میان هشت فرسخ و صد فرسخ که مسیر یک روز امروزه است، نمی توان دیدگاه تخییر را پذیرفت؛ زیرا دو طرف تخییر باید دارای تناسب باشد. از آنجا که موضوع تخییر در این روزگار منتفی شده است، کسانی که در آن زمان دارای این دیدگاه بوده اند، در این زمان نمی توانند به این دیدگاه معتقد باشند.

بررسی روایات

براساس آنچه گذشت، دلالت و مفاد روایات در این باره روشن بوده و نیازی به تطویل نیست و فقط به نکاتی در این روایات اشاره می کنیم:

1. در خبر صحیح بجلی آمده است6: «جرت السنة ببیاض یوم؛ سنّت بر روشنایی روز جاری شده است». این بیان صراحت دارد که سنّت جاری در باب قصر نماز، مسافت یک روز است. می دانیم که سنّت، عمل و روشی است که برای عمل مکلفان تا روز قیامت، تشریع شده است. بنابر این اگر هشت فرسخ ملاک قصر نماز بوده است، معنی نداشت که امام(ع) بفرماید: «جرت السنّة ببیاض یوم» و راوی هم از اختلاف مصادیق آن سوءال کند و حضرت در تعیین مصداق به حرکت کاروانهایی که بین مکّه و مدینه سیر می کنند اشاره نماید.

اشاره حضرت به حرکت کاروانهای میان مکه و مدینه، اشاره به یک امر واقعی بود برای تعیین مصداق سیر در یک روز با وسایل نقلیه آن روزگار.

2. صحیح7 فضل بن شاذان که آن را به نقل از کتاب معتبر آوردیم و صریح در این است که ملاک، مسیر یک روز است، و به علت آنکه در آن روزگار به طور متوسط در یک روز هشت فرسخ راه پیموده می شد، هشت فرسخ مصداق مسیر یک روز گشته است. در این حدیث، تعلیل شده که چون هشت فرسخ، مصداق طی مسافت در یک روز است، ملاک قصر نماز قرار داده شده و به حکم قاعده «التعلیل یعمّم و یخصّص» شامل همه مصادیق متوسط طی مسافت در مسیر یک روز در هر زمان خواهد شد.8

3. روایت موثّق محمد بن مسلم نیز با تعلیل: «فقد شغل یومه» همراه است و با توجه به آنچه در تعمیم علیت گفتیم، دلالت روایت برمدعای ما به خوبی روشن است.

بنابر این، قطعی است و جای تردید و شبهه نیست که باید حدّ مسافت یک روز در این زمان با وسایل نقلیه ای که غالب مردم با آن سفر می کنند محاسبه شود.

در اینجا اقوال و احتمالاتی در مدارک و ذخیره آمده، مطرح می شود که آیا «سیر» و «روز» و «مکان» از نظر سرعت حرکت و کوتاه و بلندی روز و همواری و ناهمواری راه باید متوسط باشد یا مطلقاً محاسبه هر سیر و روز و مکان، کافی است؟

گفتیم میزان، مسافتی است که غالب مسافران در یک روز طیّ می کنند. طبعاً مراد از سیر نیز سرعت سیر غالب افراد است و مراد از مکان نیز راهی است که غالب افراد می روند، ولی «روز» در روایات، مطلق آمده است.

حاصل کلام، آن که روایات، «مسیر یک روز» را ملاک قصر نماز قرار داده اند و «هشت فرسخ» و «برید» و «میل» همگی مصداقِ یک کلّی هستند و مصداق بودن آنها منحصر در همان زمان بود. از این رو اگر هزاران روایت نیز در مورد «هشت فرسخ» و «برید» و «میل» وارد شده باشد، به ملاک بودن «مسیر یک روز» زیان نمی رساند و موجب ترجیح نمی شود ؛ زیرا میان کلی و مصداق بسان عام و خاص تعارض وجود ندارد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان