نتیجه ترک قناعت
دنیا و امکانات موجود در آن به منظور فراهم ساختن زمینه رشد و کمال واقعی انسان آفریده شده است. خداوند متعال با ارسال انبیا راه های صحیح استفاده از نعمت های دنیا را به بشر آموخته است تا از هرگونه افراط و تفریط در این باره در امان بماند؛ چرا که محرومیت از امکانات دنیا و غرق شدن در زرق و برق آن، هر دو از نیل به کمالات جلوگیری می کند. در فرهنگ اسلامی همان طور که از فقروفاقه به عنوان زمینه ساز کفر یاد می شود، دنیاپرستی و غرق شدن در زخارف آن ریشه همه گرفتاری ها و محنت های آدمی به شمار می رود. بر این اساس در سخنان اولیای الهی همواره به ضرورت رعایت قناعت سفارش شده و این حقیقت نیز تأکید شده است که عدم اکتفا به کم، انسان را از رسیدن به هدف بازخواهد داشت. علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «کسی که به مقدار کم از دنیا قانع نشود، هرگز مال زیادی که ذخیره می کند او را کفایت نخواهد کرد».
اثر و نشانه قناعت
هر یک از اوصاف و فضایل اخلاقی و همین طور رذایل اخلاقی آثار و نشانه هایی دارند که هرکس از طریق مشاهد آن آثار به وجود آن صفت پسندیده یا ناپسند در وجود انسان پی می برد. انسان قناعت پیشه نیز از ویژگی هایی برخوردار است که از طریق آنها به آراستگی او به صفت قناعت می توان پی برد. از جمله ویژگی های انسان قانع پرهیز از حرص و اکتفا به مقدار ضرورت و چشم پوشی کردن از چیزهایی است که در دست دیگران است. علی علیه السلام می فرمایند: «اثر و میوه قناعت میانه روی در کاروکسب و خویشتن داری از دست دراز کردن به طرف مردم است».
نکوهش ترک قناعت
علی علیه السلام علاوه بر توصیف آثار و برکات قناعت در موارد زیادی اصحاب و کارگزاران خود را به رعایت این صفت پسندیده سفارش می فرمودند و در صورتی که مشاهده می کردند بعضی از آنها در نوع زندگی و مقدار برخورداری از امکانات دنیوی، از حد قناعت تجاوز می کنند گاهی با تعبیرهای بسیار تند آنها را سرزنش و وادار می کردند که هرچه زودتر از این کار دست بردارند. نقل شده است وقتی شریح در حالی که مسند قضاوت را عهده دار بود خانه بسیار وسیعی برای خود تهیه کرد، امیرالمؤمنین علی علیه السلام به او نامه ای نوشتند و او را توبیخ کردند. از جمله در نامه نوشتند: «اگر به من می گفتی برای این خانه ای که تهیه کرده ای قباله ای بنویسیم، این گونه می نوشتم: این خانه را این فریب خورده آرزوها... به بهای خارج شدن از عزّت قناعت و وارد شدن در سایه ذلت خواهش تن... خریداری کرده است».
تشویق به پایبندی به قناعت
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و ائمه اطهار علیه السلام با در نظر گرفتن آثار بسیار مهمی که اصل قناعت در سرنوشت و اخلاق و کمالات انسانی دارد همواره یاران خود را به این صفت پسندیده فرا می خواندند و آن دسته از پیروانشان را که به این خصلت پسندیده پایبند بودند به مناسبت های مختلف تشویق و تمجید می کردند. علی بن ابی طالب علیه السلام وقتی که خَبّاب بنِ اَرَتّ، یکی از اصحاب خوب پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم ، رحلت کرد نخست بر جنازه او نماز خواند سپس در توصیف ویژگی های او چنین فرمود: «خداوند خَبّاب بنِ اَرَت را بیامرزد. او با رغبت اسلام آورد و به اختیار خود هجرت کرد و در زندگی قناعت را پیشه و سیره خود قرار داد و به مقدار کفاف از روزی بسنده کرد و به تقدیر الهی راضی بود و در طول عمر خود همواره در راه خدا به جهاد و مجاهده پرداخت». آن گاه در ادامه فرمود: «خوشا به حال کسی که همیشه به یاد معاد باشد و... به مقدار کم از روزی قناعت کند و در همه حال از خدا خشنود باشد».
قناعت سیره علی علیه السلام
روزی علی علیه السلام خبردار می شوند که یکی از کارگزارانشان در بصره در یک مهمانی اشرافی بسیار با شکوهی شرکت کرده است. حضرت برای او نامه ای می نویسند و در سرزنش و توبیخ او می فرمایند: «ای پسر حُنَیف، بدان که پیشوای شما از دنیا به جامه کهنه و ساده و دو قرص نان اکتفا کرده است. شما اگرچه این عمل را نمی توانید تحمل کنید ولی از راه پرهیزگاری و پاک دامنی تا آن جا که میسّر است مرا یاری کنید. به خدا سوگند، از دنیای شما نه طلایی اندوخته ام و نه از غنیمت های آن مالی ذخیره کرده ام و نه علاوه بر این جامه کهنه ای که به تن دارم جامه دیگری ذخیره کرده ام... و البته اگر بخواهم می توانم غذای خود را از بهترین نوع عسل و بهترین نوع گندم تهیه کنم و جامه های زیبایی از ابریشم برای خود فراهم سازم، ولی هیهات که من تسلیم هوای نفس شوم... سوگند به خدا، نفس خود را چنان پرورش می دهم که به قرص نانی که به دست می آورد شاد شود و به مقداری از نمک اکتفا کند».
قناعت وسیله کنترل نفس
روزی «عُدیّ بنِ حاتم» در موقع افطار به حضور امیرالمؤمنین علی علیه السلام شرف یاب شد و دید که آن حضرت مشغول گشادن روزه خودند و در سفره جز قرص نان جو و مقداری نمک و یک مشک کهنه آب چیزی وجود ندارد. عدی بن حاتم از مشاهده این وضع بسیار متأثر شد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، شما در این روزهای گرم و طولانی با شکم گرسنه و تشنه به امور مردم رسیدگی می کنید و شب را هم اغلب به عبادت و رازونیاز با خداوند به روز می رسانید آن گاه با این غذای مختصر افطار می فرمایید؟ علی علیه السلام وقتی دیدند عدی بن حاتم از دیدن این قناعت و زهد تعجب می کند، خطاب به او اشعاری قرائت کردند. ترجمه قسمتی از آن چنین است:
نفس را با قناعت مشغول کن وگرنه اگر چنین نکنی نفس سرکشی می کند و از تو بیشتر از حدّ کفایت طلب خواهد کرد».
روگردانی از قناعت
همان گونه که آراستگی به هر یک از کمالات انسانی و فضیلت های معنوی آثار ارزشمندی در پی دارد، روگردانی از تک تک آنها نیز موجب بروز برخی نارسایی ها در زندگی یا شخصیت انسان می گردد. قناعت از جمله امور ارزشمندی است که سبب می شود روح آدمی به حدی از استغنا و مناعت طبع دست یابد که از گرایش به زینت های فریبنده دنیا که اساس گرفتاری های اوست، خودداری کند و نسبت به همه وسوسه های آن بی تفاوت گردد. چنین کسی نه تنها هرگز برای به دست آوردن لذت های زودگذر دنیا به ستم دست نمی زند، بلکه به سبب آگاهی از نتایج منفی غرق شدن در لذت های آن تلاش می کند تا به مقدار کم و ضروری از امکانات آن اکتفا نماید. علی علیه السلام می فرمایند: «هرکس به قناعت آراسته نباشد به مقدار کمی از آنچه به دست می آورد نمی تواند بسنده کند».
تأثیر قناعت در عبادت
عبادتی از ارزش و فضیلت بیشتر برخوردار است که علاوه بر رعایت همه شروط آن، توأم با حضور قلب و توجه کامل انجام گیرد. از آن جا که بسیاری از امور از تحصیل حضور قلب در حال عبادت جلوگیری می کنند رهنمودهای زیادی از ائمه اطهار علیه السلام درباره راه های تحصیل و حفظ توجه و حضور قلب نقل شده است که انسان از طریق رعایت آن امور می تواند به کمال عباداتی که انجام می دهد بیفزاید. اصلی ترین مانع تحصیل حضور قلب توجه بیش از اندازه به زرق وبرق دنیا و غرق شدن در لذایذ آن است. یکی از اموری که تا حدود زیادی از این کار جلوگیری می کند روحیه قناعت است؛ چرا که از این راه می شود کشش های نفسانی و غرائز درونی را ـ که به استفاده بیشتر از امکانات دنیا تشویق می کنند ـ کنترل کرد. علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «هرکه قناعت را پیشه خود سازد عبادت های او نیکو می گردد».
قناعت، مصداق کامل عفّت
عفت و مالک بودن بر نفس از اوصاف متعالی و کمالات ارزشمندی است که از راه آراستگی به آن، انسان زمینه نیل به بسیاری دیگر از کمالات انسانی را فراهم می سازد و از رشد رذایل اخلاقی و آلودگی های معنوی جلوگیری می کند. عفت و مناعت طبع آدمی مراتب و مراحل متفاوتی دارد که هر مرتبه آن از تأثیر و اهمیت خاصی برخوردار است. در سخنان علی علیه السلام ، آن جا که از مراتب عفت و مناعت طبع آدمی سخن به میان آمده است، از قناعت به عنوان یکی از مصادیق کامل عفیف بودن یاد می شود؛ چرا که برخورداری از این صفت برجسته انسانی مانع از دست دراز کردن به سوی مردم می شود که در فرهنگ اسلامی از امور بسیار مذموم است. آن حضرت در اشاره به این امر می فرمایند: «آگاه باشید قناعت و غلبه بر شهوت از مصداق های کامل عفیف بودن است».
قناعت، مانع خواری
اگر در ریشه بسیاری از خواری های برخی از افراد سست اراده دقت شود بدون تردید روشن خواهد شد که در بسیاری از موارد این رذیلت از آن رو دامن گیر افراد می شود که آنها نمی توانند بر نفسشان مالک گردند؛ وگرنه اگر انسان به آن حد از مناعت نفس و قناعت روحی دست یابد که بتواند تسلیم زیاده طلبی های آن نشود، هرگز تن به ذلت و پستی نمی دهد. علی علیه السلام در اشاره به نقش قناعت در حفظ عزت و منزلت والای انسانی افراد می فرماید: «هرکه از قناعت بیشتری برخوردار باشد، هرگز تسلیم زورگویی افراد زورگو نمی شود و از فرود آوردن سر خضوع در برابر آنها خودداری می کند».
نشانه علاقه مندی به آخرت
بدون تردید همه افراد مؤمن آرزو می کنند که اعمال و رفتار آنها در دنیا به گونه ای باشد که زمینه سعادت آنان را در عالم آخرت فراهم سازد تا بتوانند از تمام نعمت ها و برکاتی که خداوند متعال وعده آنها را به انسانِ باایمان و معتقد به احکام الهی داده است، در روز واپسین برخوردار شوند. به یک اعتبار می توان گفت تمام قوانین و مقررات دینی برای آن است که انسان علاوه بر سامان بخشی به زندگی دنیوی، به مرحله ای از صفا و معنویت دست یابد که شایستگی برخورداری از نعمت های جاودان الهی را پیدا کند. علی علیه السلام قناعت را از جمله اموری دانسته اند که موجب برخورداری انسان از نعمت های اخروی می گردد و به پیروان خود در این مورد فرموده اند: «هریک از شما علاقه مند به نعمت های آخرت باشد به مقدار کم از مال دنیا کفایت می کند».
بهترین وسیله تحصیل تقوا
در فرهنگ اسلامی از انسان های آراسته به کمالات معنوی با تعابیر مختلفی یاد می شود که از جمله گویاترین این تعبیرها «متقین» است. انسان باتقوا به کسی می گویند که علاوه بر آن که از آلودگی های اخلاقی و رذایل پست حیوانی خود را دور نگه می دارد، تلاش می نماید تا به همه کمالات انسانی و الهی نیز آراسته باشد. بنابراین افراد بشر وقتی می توانند به مرتبه «متقی» بودن برسند که اولاً با هواهای نفسانی به مبارزه برخیزند و گذشته از آن، خود را به تمام خصلت های انسانی و اخلاقی آراسته سازند. از جمله اموری که به تحصیل منزلت والای تقوا کمک می کند پایبندی به قناعت است. علی علیه السلام در توصیف انسان های باتقوا آنها را آراسته به صفت قناعت معرفی می کنند و به این حقیقت اشاره می کنند که «قناعت بهترین وسیله تحصیل تقوا و پرهیزگاری است».
قناعت، مایه عزّت خردمندان
برخی از مردم میزان ارزشمندی و سعادت افراد را با مقدار توانمندی های مالی و برخورداری از مقام و منزلت های دنیوی مشخص می کنند. اما انسان های کامل و برخوردار از کمالات عالی انسانی در تعیین ارزش و منزلت افراد به ملاک هایی توجه دارند که علاوه بر تأمین سعادت دنیوی انسان ها آسایش و خوش بختی ابدی آنها را نیز تضمین کند. علی علیه السلام در توصیف انسان های خردمند و ویژگی های آنها می فرماید: «بی نیازی انسان خردمند در حکمت و عزت او در قناعت و اکتفا به مقدار کم از مال دنیاست».
میانه روی صفت پرهیزگاران
علی علیه السلام در توصیف پرهیزگاران تعابیر بسیار گویایی دارند؛ از جمله می فرمایند: «زندگی انسان های پرهیزگار بر اساس میانه روی پایه گذاری شده است». مرحوم الهی قمشه ای در ترجمه این بخش از سخنان علی علیه السلام این اشعار را سروده اند:
هم آنان در لباس اقتصادند |
به هر کاری، قرین عدل و دادند |
به هرکار از ره پرهیزگاری |
نگه دار اعتدال از هوشیاری |
چو آن پاکان، همه تقوا خصالند |
به هر رفتار، زیبا زاعتدالند |
پارسایی قناعت
نکویان جهان از بی نیازی |
نمی گیرند عالم را به بازی |
سبک بار اندرین دارِ مجازند |
به کم تر مایه، آنان بی نیازند |
به جز خالق که از گل، بی نیاز است |
خلایق را به یکدیگر نیاز است |
ولیکن پارسایان را قناعت |
سبک بنموده، سنگین بار حاجت |
سبک باری نشاط این جهان است |
قناعت بی گمان گنج نهان است |
هزاران حاجت از حرص آیدت پیش |
قناعت کن، زمحتاجی بیندیش |
مبادا بار سنگینِ نیازت |
در اندازد به چاه حرص و آزت |
سخنان کوتاه علی علیه السلام درباره قناعت
بی نیازترینِ مردم، انسان قانع است.
پایدارترین عزت، قناعت است.
هرکس به آنچه خداوند برای او تقدیر کرده است قناعت نکند، دچار رنج می شود.
انسان قانع در حال نیازمندی نیز عزیز است.
هیچ گنجی هم چون قناعت نیست.
پایبندی به قناعت نشانه بلندهمتی است.
هرکس قناعت را پیشه خود سازد عزیز و بی نیاز خواهد شد.
قناعت شمشیری است که کند نمی شود.
[آدمی را] مُلک قناعت کفایت می کند.
زیبایی زندگی در قناعت است.
بی نیاز کسی است که قناعت را پیشه خود سازد.
کسی که قانع باشد نداری اش برطرف می شود.
هرکه قناعت کند از خواری دست دراز کردن به سوی مردم در امان می ماند.
انسان پارسا و باتقوا قانع و پاکیزه و عفیف است.
گواراترین و پاک ترین زندگی، زندگی همراه با قناعت است.
خوش بختی انسان در قناعت است.
آراستگی به فضیلت قناعت از بهترین و گرامی ترین اوصاف اخلاقی است.
اساس بی نیازی قناعت است.
آسوده ترین مردم انسان قانع است.
مناسبت ه
روز محیط زیست
سالروز درگذشت آیت الله سیدمحسن حکیم
شهادت آیت الله سعیدی
سالروز درگذشت بانو نصرت امین رحمه الله
روز جهاد سازندگی
میلاد امام حسن عسکری علیه السلام
شهادت دکتر چمران
وفات حضرت معصومه علیهاالسلام
شهادت دکتر بهشتی و یارانش (روز قوه قضائیه)
شهادت آیت اللّه صدوقی
درگذشت علامه امینی رحمه الله