برخی چنین میاندیشند که چون امام(ع) چراغ هدایت است، برخورداری از نور وجودش در گرو دسترسی به اوست و از سوی دیگر، مراجعه به امام(ع) برای پاسخ به مسایل شرعی و مشکلات علمی و اجرای حدود و قوانین که ثمرهی وجود مبارک آن حضرت است در عصر غیبت میسور نیست؛ زیرا غیبت، مانع افاضه آن مشعل هدایت و استفاضه مؤمنان میگردد. حال که چنین است، چرا امام باید در غیبت به سر برند و مؤمنان از فیض وجود مبارکشان بیبهره بمانند؟!
آنچه در چنین اندیشهای از فواید وجود امام(ع) و مشروط به حضور ایشان بیان گردیده است، تنها بخش کوچکی از آثار وجود آن حضرت است، چون تأثیر امام معصوم در نظام آفرینش، والاتر از آن است که به امور خاص و مشروط به حضور مشهودانه محصور شود.
هرچند در برخی روایات، امام معصوم به چراغ هدایت تشبیه گردیدهاند، این تعبیری متوسط درباره یک جنبه از منافع آن وجود مبارک است. همانطور که برخی روایات با تعبیری کاملتر و رساتر، امام را به آفتابی عالمتاب تشبیه کردهاند که به جهان روشنایی میبخشد: عَن جابر الأنصاری انّه سأل النبی9: یا رسولالله فهل یقع لشیعته الإنتفاع به فی غیبته؟ فقال9: أی والّذی بعثنی بالنّبوة إنّهم یستضیؤون بنوره و ینتفعون بولایته فی غیبته کإنتفاع النّاس بالشّمس و إن تجلّلها سحاب!.([1])
در این روایت طبق بیان رسول اکرم (ص)، وجود امام به خورشید و غیبت آن حضرت ـ مهدی موجود موعود ـ به وقوع شمس در پس ابر تشبیه شده است و چگونگی انتفاع مردم از آن حضرت؛ همچون بهرهمندی آنان از آفتاب پنهان است:
1. چونان که خورشید در منظومه شمسی، محور حرکت کرات و سیارات است، وجود مبارک حجت خدا محور نظام هستی است: ببقائه بقیت الدّنیا و بیمنه رزق الوراء و بوجوده ثبتت الأرض والسماء([2]).
مفتقر در خمِ چوگان تو گویی، گوییست! چرخ با آن عظمت نیز به جز گوی تو نیست([3])
2. بهرهمندی موجودات منظومه شمسی از خورشید به تابش مستقیم آن منحصر نیست تا پوشیده شدنش به ابر، مانع انتفاع کلّی از آن باشد، بلکه نیروی جاذبه که مایهی ثبات و بقای نظام کیهانی است، وزش باد، ریزش باران، رویش گیاهان و ...، همه از برکات وجود خورشید و اشراق اوست؛ همچنین برکات وجود امام عصر بسیار فراتر از آن است که غیبت ظاهری آن انسان کامل، موجودات را از فیض او بیبهره سازد. قوام آسمان و زمین، تدبیر امور عالم، رزق دادن به روزی خورندگان، هدایت یافتن مستعدان و ...، همه گوشهای از فیوضات وجود مبارک آن حضرت است که پرده غیبت مانع افاضه آنها نیست.
3. هنگامی که ابر چونان پردهای میان دیدگان و قرص خوشید حایل میشود، خورشید را پنهان نمیسازد، بلکه بیننده را میپوشاند و او را از دریافت نور و مشاهدهی اشراق خورشید محروم میسازد؛ چرا که هم خورشید بزرگتر از آن است که به ابر پوشیده شود و هم منافعش بیش از آن است که با ندیدنش قطع گردد.
وجود مبارک انسان کامل نیز که مایهی استمرار حیات عالم و آدم است بسی بزرگتر از آن است که چیزی او را از افاضه، محجوب دارد و رابطهی میان وی و عالم هستی را متزلزل سازد. چگونه موجودی که خلیفه خداست و عنان نظام هستی را به اذن خداوند در کف دارد و از نهان و آشکار آن با خبر است، دچار غیبت میشود؟!
جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد([4])
4. ابر، دیدگانی را که از زمین به خورشید مینگرند محجوب میسازد؛ نه چشمهای را که از فراز ابرها نظارهگر اویند. وجود مبارک ولیّ عصر نیز در چشم دنیاطلبان که سر از عالم طبیعت بیرون نمیکنند و از پس ابر تعلقات دنیوی او را به نظاره مینشینند غایب است، امّا آنان که بر سر شهوتها و غبار هواهای نفسانی پا نهاده و به آسمان معنا سر کشیدهاند، هر لحظه در حضور آن وجود شریفاند.
تو کز سرای طبیعت نمیروی بیرون کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد؟([5])
به بیان شیخ مصلحالدین سعدی:
نــبینـی کـه جایی که برخاست گرد نبیــند نــظر گــرچــه بینــاست مــرد([6])
به گفته عارف رومی:
ز مـنزل هوسات ار دو گام پیش نهی نزول در حــرم کبــریا توانــی کــرد([7])
5. نور افشانی و افاضه خورشید، قطع ناشدنی است و مرز و تبعیضی ندارد و هر قابلی به قدر استعداد و پیوندش با خورشید، از فیض او بهرهمند میشود. حال، موجودی که تمام موانع را بر میدارد و خویش را بلاواسطه به اشراق شمس عرضه میکند، بهرهی کاملتری خواهد داشت.
وجود مبارک مهدی موجود موعود که واسطهی فیض الهی است، چونان خورشیدی به تمام هستی فیض میرساند و در این جهت، میان بندگان خدا تفاوتی نمیگذارد؛ لیکن هر کس به میزان استعداد و قوّت ارتباط خود، مستفیض میگردد.
6 . همچنان که نتابیدن خورشید، هرچند از پس ابر، به فراگیری ظلمت و شدّت برودت میانجامد و حیات زمین و زمینی را ناممکن میسازد، اگر عنایت و افاضهی ولیّ خدا و انسان کامل عصر، ـ هرچند از پس پردهی غیبت ـ نبود، سختیها و تنگناهای معیشت و کینهتوزی دشمنان، به دوستان خاندان عصمت امان نمیداد؛ همچنان که امام عصر در توقیع مبارک به شیخ مفید1 چنین فرمود: ما در مراعات حال شما سهلانگار نیستیم و هرگز شما را فراموش نمیکنیم، وگرنه سختیها و تنگناهای فراوانی به شما میرسید و دشمنان، شما را نابود میکردند: إنّا غیر مهملین لمراعاتکم ولا ناسین لذکرکم؛ ولولا ذلک، لنزل بکم اللأواء و اصطلمکم الأعداء.([8])
با که توان گفت این سخن که نگارم شاهد هر جایی است و پردهنشین است([9])
نیز میتوان امام(ع) را چونان مغناطیسی دانست که شاخص قبلهنمای قلوب انسانها و قطبنمای تمام هستی به سوی آن وجود مبارک جهت میگیرد، تا گمشدگان صحرای جهالت را به خورشید وجودش رهنمون شود.([10])