شناسه : ۳۸۴۰۶۲ - یکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۲۱
علم، دین و ضرورت توسعه عقلانیت مدرن
نویسنده در ابتدا، به خاستگاه جدایی و جدال میان علم و دین می پردازد و سپس، با بیان تاریخچه ای از مواجهه علم و دین، راه های ارائه شده برای حل تعارض میان عقل و وحی را بررسی می کند
آفتاب، ش 25
نویسنده در ابتدا، به خاستگاه جدایی و جدال میان علم و دین می پردازد و سپس، با بیان تاریخچه ای از مواجهه علم و دین، راه های ارائه شده برای حل تعارض میان عقل و وحی را بررسی می کند . به نظر پیمان، اشتباه اصلی در آن بوده است که زبان و مقاصد علم و دین را در مواجهه با جهان، مشابه دانسته اند . اگر بپذیریم که زبان وحی با زبان علم تفاوت دارد و این دو، در رویکرد به طبیعت، تاریخ و جامعه، مقاصدی جداگانه را پی می گیرند، در آن صورت، گزاره های علم و دین قیاس ناپذیرند .
علم و دین در حوزه های مشترک طبیعت، جامعه و تاریخ به کنکاش می پردازند; البته با نگاه و هدفی متفاوت . بر خلاف سده های هفدهم و هجدهم، علم امروز، داعیه شناخت همه حقایق عالم را ندارد و تنها یک روش خاص را روش علم نمی شناسد و معترف است که با ارزش ها و اخلاقیات سرو کار ندارد . اگر علم در این حوزه ها ساکت است، از آن جهت است که آنها واقعی نیستند یا با مشاهده و تعقل، فهم نمی شوند و لذا خارج از برنامه و هدف های جامعه علمی اند . اینها دقیقا همان مقولاتی هستند که از نگاه دانش وحیانی واقعیت دارند و در رویکرد دین به جهان دنبال می شوند . اگر علم از منظر و مقاصد شخصی دانشمند یا جامعه علمی یا هدف های مسلط بر جامعه بزرگ به طبیعت می نگرد، وحی از منظر نیازهای معنوی و هستی شناختی آدمی و هدف های اصیل اخلاقی و انسانی، یعنی صفات خدا و ارزش های برخاسته از او، جهان را شناسایی می کند و نشانه ها و تجلیات این صفات را در پدیده ها می یابد و توصیف می کند . وحی انسان را ترغیب می کند تا با مشاهده و تعقل در حوادث طبیعی و اجتماعی، با بنیان های اخلاقی جهان، یعنی چگونگی آفرینش و صفات آن آشنا شود . دانش وحی با واسطه صفات الاهی با جهان روبه رو می شود و پدیده ها و حوادث را با این معیارها شناسایی می کند . هر عملی که در جهت این ارزش ها و صفات و منطبق با آنها باشد، آدمی را در جاده رشد و بالندگی، باروری و زایش و جاودانگی و در صف صالحان قرار می دهد . البته نباید تصور شود که وحی، همه حوادث و پدیدارهای جهان را از این منظرشناسایی و تبیین می کند; بلکه بر عکس، به جای دور زدن خرد آدمی و معطل نهادن فهم و ابداع او، انسان ها را به خردورزی ترغیب می کند و تنها برای نمونه، به مواردی معدود اشاره می کند .
دین، نخست نظریه ای را به عنوان راهنمای مشاهده و تحقیق در جهان پیشنهاد می کند . این نظریه، همان جهان بینی توحیدی است که مفاهیم اصلی آن را صفاتی چون خلاقیت، عقلانیت، رحمانیت، مهربانی، عدالت و ... تشکیل می دهند و فرضیه هایی بر این مبنا طرح می کند که باید در جریان هر تحقیق، آزمایش شوند . روش تحقیق، مشاهده پدیدارها و تعقل و تفکر درباره آنها با هدف آزمون فرضیه مزبور و گزاره های منشعب از آن است . وحی بدیل علم و فعالیت های علمی بشر نیست، بلکه آموزشی برای درست دیدن، درست فهمیدن و درست زیستن، با هدف رهایی از محدودیت ها و ابراز خلاقیت بیشتر وجودی و تجلی هر چه زیادتر صفات و توانایی های الاهی در شخصیت، رفتار و زندگی انسان است .