کودکان مبتلا به اوتیسم در ارتباطات کلامی و غیر کلامی، تعاملات اجتماعی و فعالیتهای مربوط به بازی، مشکل دارند و همین موضوع ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای آنان سخت میکند. نشانه اصلی این اختلال ناتوانی در ارتباط است.
به گزارش به نقل از فرادید، برای خیلیها پیش آمده با کودکی روبه رو شوند که توانای ایجاد ارتباط و صحبت کردن ندارد. بچهای که حتی اگر با او حرف بزنید در چشمتان نگاه نمیکند و همیشه تنهایی و سکوت را به حضور در جمع ترجیح میدهد. یک باور غلط در مورد این بچهها این است که نام بیمار روی آنها بگذاریم.
اختلال در خود ماندگی یا اوتیسم با بیماری روانی کاملا فرق دارد. کودک مبتلا به اوتیسم بیمار نیست بلکه فقط از یک اختلال رشدی رنج میبرد. دانستن تفاوت این اختلال با بیماری روانی میتواند کمک بزرگی به شناخت بهتر این بچهها بکند.
اوتیسم بیماری نیست
اوتیسم با بیماری روانی کاملا فرق دارد
اوتیسم چیست؟
اوتیسم یک اختلال رفتاری رشدی است که با تاثیر بر مغز کودک، رفتارهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی او را مختل میکند. اوتیسم یا در خود ماندگی اصلا یک بیماری روحی روانی نیست. این اختلال در عصر حاضر سیر صعودی داشته و تعداد نوزادانی که با اوتیسم متولد میشوند متاسفانه در حال افزایش است. این اختلال در پسرها بیشتر از دختر هاست و علت آن هنوز نامشخص است.
سبک زندگی و طبقه اجتماعی و تغذیه مادر هیچ کدام نقشی در بروز آن ندارند. کودکان مبتلا به اوتیسم در ارتباطات کلامی و غیر کلامی، تعاملات اجتماعی و فعالیتهای مربوط به بازی، مشکل دارند و همین موضوع ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای آنان سخت میکند. نشانه اصلی این اختلال ناتوانی در ارتباط است، گرچه ممکن است اختلال در حواس پنجگانه هم وجود داشته باشد و حتی خود آزاری و پرخاشگری از علایم رفتاری این بچه هاست.
نشانه اصلی این اختلال ناتوانی در ارتباط است
علایم اوتیسم
تکرار یک رفتار، تماشای اشیا در حال چرخش (چرخ ماشین، ماشین لباسشویی و عقربه ساعت)، عدم توانایی در ارتباط چشمی، بیکلامی یا داشتن کلام نامفهوم و نامرتبط (تقریبا شبیه تکرار صدای دیگران)، بیعلاقگی به بازی کردن با اسباب بازی به شکل معمول (مثلا به جای بازی با ماشین، دوست دارند ماشینها را پشت سرهم در یک خط ممتد بچینند.)
علاوه بر این علایم ظاهری، نشانهها دیگری هم دارند. اگر کودک اوتیسمی توان حرف زدن داشته باشد هرگز از ضمیر من استفاده نمیکند، او به محض شناختن نام خودش خود را به نام صدا میزند او به جای گفتن «به من آب بدهید» میگوید: «به رضا آب بدهید.» این بچهها توانایی ذهن خوانی ندارند، نمیتوانند به محیط توجه کنند یا خود را جای دیگران بگذارند و احساسات دیگران را درک کنند. این نکته را فراموش نکنید که دو سوم این کودکان کم توان ذهنی هستند و یک سوم آنها هوش معمولی دارند و البته بخشی از آنها هم نابغه هستند. کودکان اوتیسمی در برابر تغییرات از خود عکس العمل نشان میدهند و ممکن است که علائم و رفتارهای غیرطبیعی از آنها سر بزند.
تشخیص اختلال
سریعترین راه تشخیص علایم اوتیسم دقت در نوع رفتار بچه با اسباب بازیهایش است. چون سن شناخت این اختلال زیر سه سالگی است به راحتی میتوان از برخورد کودک با وسایل بازی این را تشخیص داد. بچههای طبیعی زمان زیادی با یک وسیله بازی نمیکنند چون دائم در حال کشف و شهود و عاشق تغییراند اما کودکان اوتیسمی ممکن است ساعتها با یک وسیله سرگرم شوند. بچهها در سنین 5. 1 تا 2 سالگی بازیهای تخیلی دارند، مثلا از یک تکه چوب به عنوان لیوان استفاده میکنند اما بچههای با اختلال در خود ماندگی این قدرت را ندارند.
سن شناخت این اختلال زیر سه سالگی است
حواس این بچهها معمولا طبیعی عمل نمیکند، واکنش آنها به درد گاهی بسیار شدید و گاهی تقریبا صفر است. صداهای ضعیف برای آنها ممکن است بسیار آزار دهنده و شکنجه آور باشد. در حالیکه بعضی وقتها اصلا چیزی نمیشنوند. تفکر انتزاعی یا درک درست مطالب چیزی است که در سنین بالای 7 سال در مغز اتفاق میافتد، متاسفانه این بچهها چنین قدرتی ندارند و این عدم درک انتزاعی ارتباط آنها را سختتر میکند.
بچههایی که دیر به حرف میافتند و اغلب ساکت و گوشه گیرند، نشانههای اولیه اوتیسم را دارند. این بچهها توانایی کشیدن نقاشی متناسب با سنشان را ندارند، برای مثال یک کودک چهار ساله که باید نقاشی چهره را حدودی بکشد، اگر دچار اختلال اوتیسم باشد حتی کشیدن یک دایره برایش دشوار است. این هم یکی دیگر از راههای تشخیص این اختلال است. این بچهها هیچ واکنشی به محرکهای محیطی مثل غم و شادی ندارند، فقط در صورت نیاز حرف میزنند و تمایلی به بازی کردن با دیگران از خود نشان نمیدهند.
راههای درمان
مهمترین نکته در درمان این اختلال این است که بپذیریم ممکن است فرزند ما هرگز به طور کامل درمان نشود، اما تشخیص زود هنگام این اختلال کمک زیادی به جلوگیری از پیشرفت آن میکند. پزشکان معتقدند نباید به این کودکان نام بیمار داد، آنها دچار بیماری روانی نیستند، آنها فقط کمبود رشد بخشی از مغز را دارند.
اما متاسفانه در کشور ما هنوز این اختلال جای خود را باز نکرده، خانوادهها از شنیدن نام اوتیسم وحشت دارند، ترجیح میدهند به پزشک مراجعه نکنند و فرزندشان را از همه پنهان کنند. در چند سال اخیر دنیا کمک بزرگی به شناخت این اختلال کرده است، روز جهانی اوتیسم2 آپریل، روزی است برای این کودکان که خیلی مهجور ماندهاند.
آنها فقط کمبود رشد بخشی از مغز را دارند
از طرف دیگر به تازگی خیلی از خانوادهها دست از پنهان کردن برداشتهاند و با افتخار اعلام میکنند ما فرزندان اوتیسمی داریم و برای درمان آنها تلاش میکنیم. تمونههای زیادی به تازگی در شبکههای اجتماعی دیده میشود که فرزند خود را به خوبی حمایت کردهاند، به کلاسهای مخصوص فرستادند و در نهایت برگههای پیشرفت و موفقیت و پایان اوتیسم آنها علنی کردند.
این نکته خیلی مهم است که کودک حتماً توسط یک متخصص روانپزشکی اطفال و یک متخصص مغز و اعصاب اطفال ویزیت شود. باید به طور فشرده و ترجیحاً هر روز تحت خدمات گفتاردرمانی و کاردرمانی قرار بگیرد. والدین و مربی کودک روشهای مناسب تقویت مهارتهای ارتباطی کودک را از طریق مطالعه کتابهای مرتبط و یا به وسیلهٔ جلسات مشاورهای که کاردرمانگر کودک برگزار میکند، فرا بگیرند. ارزیابی وضعیت حسی - حرکتی کودک به وسیله کارشناسان کاردرمانی انجام شود و در صورت لزوم جلسات کاردرمانی ذهنی کودک به طور منسجم برگزار گردد. موسیقی درمانی، راهکاری برای ارتباط با کودکان اوتیسم است. نقاشی و قصه گویی نیز یکی از روشهای مؤثر تربیت کودکان اوتیسم است و پدران و مادران باید در یک گوشه اتاق نشسته و کتابهای قصه متناسب با سن کودک را با صدای بلند و دلنشین برای علاقهمندی آنان بخوانند.
اوتیسمهای نابغه
شاید باور نکنید اما آلبرت انیشتن، آمادئوس موتزات، ایزاک نیوتن، چارلز داروین، توماس جفرسون و میکل آنژ همگی به نوعی درگیر این اختلال بودند. نگاهی کوتاه به زندگی هر کدام از این نوابغ نشان میدهد آنها نشانههای اوتیسم را داشتند. روزنامه independent در گزارشی به بررسی زندگی این افراد پرداخت و نتایج گزارش خود را اینگونه منتشر کرد.
آلبرت انیشتن در برقراری ارتباط اجتماعی دارای مشکلات زیادی بود و روحیهای بسیار حساس داشت. مدارک به جا مانده از دوران کودکی او نشان میدهد که انیشتن در دوران کودکی و زمان تحصیل دارای مشکل برقراری ارتباط کلامی با سایرین بوده و معلمهای او نیز از نظر آموزشی با این دانش آموز مشکل داشتند.او با وجود داشتن سه فرزند هرگز نتوانست با آنها ارتباط لمسی و عاطفی درستی برقرار کند.
آلبرت انیشتن در برقراری ارتباط اجتماعی دارای مشکلات زیادی بود
آمادئوس موتزارت دارای حالات صورت و حرکت ثابت غیر عمدی دست و پای خود بوده است. میگویند که شنوایی موتزارت بسیار حساس بوده و صداهای بلند او را آزار میداده و باعث ایجاد احساس بیماری در او میشده است. علاوه بر این مسائل، موتزات بیش از حد فعال بوده و میتوان گفت در گروه کودکان بیش فعال قرار میگرفته است.
ایزاک نیوتن در به دست آوردن و حفظ دوست برای خود مشکل داشته است چرا که او هیچ وقت به صورت دوستانه وارد یک جمع نمیشده و نمیدانسته که چگونه با دیگر افراد ارتباط برقرار کند و با آنها درباره موضوعهای مختلف گفتگو کند.
میگویند که شنوایی موتزارت بسیار حساس بوده
چارلز داروین یک کودک تنها و منزوی بوده و حتی زمانی که بزرگ شد، تا آنجایی که میتوانسته از تعامل با دیگران اجتناب میکرده است. او مثل بسیاری از افراد مبتلا به اوتیسم که به خیالپردازی و تجسم هر چیز میپردازند، یک متفکر تجمسی بوده است.
توماس جفرسون یک فرد خجالتی بوده و در برقراری ارتباط با دیگران ناتوان بوده است. او در صحبتهای عمومی دچار مشکل میشده و نسبت به صداهای بلند حساس بود.
میکل آنژ سبک زندگی غیر معمول، علایق محدود، مهارتهای اجتماعی و ارتباطات ضعیف و رفتارهای مختلف در کنترل زندگی میتواند از ویژگیهای اوتیسم با عملکرد بالا یا سندرم اسپرگر باشد.
پس باید بدانیم که اوتیسم بیماری نیست که لاعلاج باشد. بلکه میتوان اوتیسم داشت ولی نابغه بود.
روش برخورد
بچههای اوتیسمی نباید از سایرین جدا شوند، آنها میتوانند به مدارس معمولی بروند ولی همیشه یک نفر مددکار کنار آنها حضور دارد تا شرایط کلاس را برای آنها عادی کند. در پیشرفتهایی که تازگی در علم رخ داده مشخص شده که این بچهها اگر تحت درمان و حمایت درست قرار بگیرند بعد از مدتی میتوانند حتی حرف بزنند و کارهای یک بچه عادی را انجام دهند. بعضی از این بچهها که نشانههای خفیفی از اوتیسم دارند در بچگی قابل تشخیص نیستند اما در نوجوانی که اختلال آنها تشخیص داده میشود گرچه کمی دیر است اما باز هم جای جبران و کمک هست.
آنها میتوانند به مدارس معمولی بروند
مثلا اگر نوجوانی نمیداند کجا باید حین ارتباط صحبتهایش را قطع کند، باید به مادر یاد داده شود با علائم خاصی به فرزندش غیرمستقیم نشان دهد صحبت کافی است. البته بهترین سن برای درمان تا قبل از 5 سالگی است. هر چه در سن پایین تری اختلال تشخیص داده و بازتوانیها شروع شود، احتمال طبیعی شدن بیشتر است اما باید بپذیریم که این کودکان همیشه تا حدودی با سایر همسالان خود متفاوت هستند. متاسفانه برخی از درمانگران هنوز تعریف قدیمی اوتیسم را باور دارند و فکر میکنند این بیماران، ناتوان و گوشه گیر هستند و اگر فردی کلام و فقط علایق خاص و تکراری داشته باشد، میگویند به اوتیسم مبتلا نیست و با تشخیص اشتباه، کودک را از بهترین دوران درمان محروم میکنند.
ممکن است کودک خندههای بیمورد یا رفتارهای خودآزار داشته باشد
در گذشته این کودکان را به مراکز درمانی روانی میبرند و موارد زد و خورد و خشونت هم بین آنها زیاد بوده. اما امروزه علم ثابت کرده این بچهها فقط کمی نیاز به محبت و صبر دارند.
برای این اختلال هم دارو و هم رژیم غذایی خاصی وجود دارد. مکمل B6، امگا 3 و حتی رژیمهای بدون گلوتن یا پرپروتئین گاهی برای این کودکان توصیه میشود اما هیچ یک تاثیر فوق العادهای ندارند. اگر کودک خندههای بیمورد یا حرکتهای کلیشهای یا تشنج و رفتارهای خودآزار داشته باشد، داروهایی برای حذف و طبیعی شدن رفتار او تجویز میشود که موثر هم است.