اندیشه سیاسی فارابی

«محسن مهاجر نیا» کتاب «اندیشه سیاسی فارابی» را در سه بخش و چهارده فصل تدوین و تنظیم کرده است.

«محسن مهاجر نیا» کتاب «اندیشه سیاسی فارابی» را در سه بخش و چهارده فصل تدوین و تنظیم کرده است.

«زندگی و زمانه فارابی» عنوان بخش اول را به خود اختصاص می دهد. ابونصر محمد بن محمد طرخان فارابی در سال 339 هق کالبد خاکی در گهواره خاک کشید و با توجه به عمر 80 ساله اش ، حدود سال 260 هق متولد شد. شمس الدین محمد شهروزی در «تاریخ الحکما» ابونصر فارابی را ایرانی معرفی می کند و پدر وی را سردار لشکری.

هنگامی که فارابی وارد بغداد شد، خلافت عباسی دوره انحطاط خود را طی می کرد. امام این اختلاف نظر وجود دارد که آیا وی ابتدا به بغداد رفت و از آنجا به حرّان یا به عکس. حرّان در آن دوره یکی از مراکز مهم علمی بود و همراه با اسکندریه، انطاکیه، رها، نصیبین، قنسرین، بغداد و مراکزی در ایران، در انتقال علوم یونانی و مناطق دیگر (عربی، سریانی، رومی و هندی) به سرزمینهای اسلامی مدد می رساندند. هنگامی که فارابی به بغداد آمد بغداد نه تنها از نظر سیاسی مرکز یک امپراطوری قدرتمند جهانی بود که از نظر علمی با داشتن کتابخانه ای معظم سر آمد بود. در همین شهر وی پایه های اقتدار علمی و فلسفی خود را بنیاد نهاد. وی دومین فردی است - بعد از کندی - که بر آثار افلاطون و ارسطو شرح و تحشیه نوشت و از آثار این دو فیلسوف یونانی رمزگشایی کرد. اشتهار ابونصر فارابی به «معلم ثانی» از همین جا نشست می گرفت و ارسطو «معلم اول» است.

تبحر فارابی به ویژه در گشودن گره های غامض آثار این دو فیلسوف بزرگ سبب شد که عده ای بر این رأی پای فشارند که وی نکته تازه ای نیاورده و مقلد افلاطون اشراقی و مُثُلی مسلک و ارسطوی مشایی روش و طبیعی مسلک بوده است و می افزایند که آثار تألیفی وی نیز متأثر از نوافلاطونیان دوره مسیحیت قرون وسطاست. امانویسنده در صفحه 87 این کتاب از فارابی نقل می کند: «لیس اقتضاء ارسطو طالیس فی شرح ما کتبه من القوانین ان تستعمل عبارته و امثله باعیانها حتی یکون اقتضاو نا ایاه و علی حسب الظاهر من فعله فان ذلک من فعل من هو غبی» خلاصه کلام این که فارابی منکر تقلید تمام عیار حتی در عبارت و امثله از آنهاست و معتقد است که «این رفتار، شایسته افراد کودن است. آن چه ما از ارسطو اخذ کرده ایم، غرض و مقصود او در قواعد و قوانین کلی است.»

البته همین نقل و قول نمی تواند نافی این قضیه باشد که بنیاد و ذات تفکر فارابی از ارسطو و افلاطون است اما با نبوغ خویش آن را دگرگون کرد و با فرهنگ اسلامی در آمیخت و «فلسفه اسلامی» را بنیاد نهاد و البته که مؤسس یک بنای بزرگی مانند «فلسفه اسلامی» بدون نوآوری و خلاقیت و ابتکار در کارش نیست.

اما مؤلف محترم برای مستند کردن اندیشه فارابی مبنی بر این که وی مقلد نیست، بلکه نوآور است، فهرستی از نوآوریهای وی را همراه با شرح کوتاهی در هر مورد از ص 80 تا ص 83 می آورد: تأسیس فلسفه اسلامی، مصالحه میان فلسفه و دین، جمع بین فلسفه افلاطون و ارسطو، فارابی کتابی به نام «الجمع بین رأی الحکیمین» را نوشت تا بگوید این دو فیلسوف با هم نزاعی ندارند. به این عبارت از همین کتاب فارابی که در ص 81 «اندیشه سیاسی فارابی» آمده توجه کنید: چون دیدم اکثر اه زمان ما در باره حدوث و قدم عالم نزاع دارند و مدعی هستند که بین حکیمین، افلاطون و ارسطو، درباره اثبات مبدع اول و در وجود اسباب آن و در امر نفس و عقل در مجازات بر اعمال خیر و شر در بسیاری از امور مدنی، اخلاقی و منطقی اختلاف وجود دارد، لذا تصمیم گرفتم در این کتاب، بین آرای آن جمع نمایم.»

علت فاعلی (فارابی در بحث وجود و ماهیت برای نخستین بار، علت فاعلی را بر خدا منطبق کرده است و حقیقت و غایت فلسفه را نه فقط کشف جهان، به تعبیر یونانیان، بلکه معرفت به خدا به تفسیر اسلامی آن دیده است.) نظریه تطور عقل، انطباق انسان کامل بر فیلسوف و امام و رئیس اول، ممکن الوجود و واجب الوجود (به ترتیب به جای حادث قدیم)، منطق صوری، احکام نجومی (در این باره «ما یصح و ما لا یصح من احکام النجوم» را نوشت و با تفکر تأثیر نجوم بر سرنوشت بشر به مخالف برخاست) مضادات مدینه فاضله و نظام رهبری.

در بخش دوم ذیل «اصول و مبانی فلسفه سیاسی فارابی» روش شناسی، معرفت شناسی، هستی شناسی و غایت شناسی فارابی تشریح می شود. این بخش بخوبی نشان می دهد که ابونصر فارابی دارای سامانه دقیق و منتظم فکری بوده و از متدولوژی محققانه با بافت منطقی و فلسفی عالمانه بهره می گرفته است، این که «کندی» وی را در حد متکلم پایین می آورد، منصفانه نیست.

در فصل روش شناسی بیان می شود که «فارابیروش ورود به مباحث فکری را به دو صورت بیان کرده است: یکی روش صعودی و دیگری روش نزولی که به تناسب موضوعات، از آن ها بهره می گیرد. در ما بعد الطبیعه، روش نزولی، یعنی از علت به معلول و از واحد به کثرت را به کار گرفته است و به عبارت دیگر همه موجودات از واجب تعالی نشأت می گیرند و فیض الهی به عقل اول و دوم تا عقل دهم، که عقل فعال نامیده می شود، سریان می یابد و از طریق آن، فیوضات به نفس و صورت و ماده نخستین و عناصر اربعه تنزل می کند.

در مقوله نبوت نیز از همین روش بهره می گیرد، زیرا معتقد است رسول و نبی از طرف خداوند مأموریت دارد رسالت الهی را به مردم برساند. بنابراین از مبدأ فیض شروع می شود و به عالم خاک می رسد، اما در قضایای انسانی و اجتماعات مدنی، معلم ثانی از روش صعودی استفاده می کند؛ یعنی از هیولی آغاز می کند و به معدنیات و نباتات و حیوانات تا به اشرف موجودات مادون قمر یعنی انسان می رسد و در اجتماعات از فرد آغاز می کند و به خانواده و کوی و محله و ده و مدینه و امت و در نهایت به دولت جهانی «معموره ارض» می رسد. از نظر کیفی، از مدینه فاضله و مجتمع فاضله به خیر و کمال و سعادت حقیقی نائل می شود و به عبارت دیگر، از جزئی به کلی و از ارضی به سماوی و از حسی به عقلی می رسد و در انسان شناسی از مباحث قوای حس ظاهری به قوای باطنی و به ادراکات عقلی و از آن جا به سعادت می رسد» (ص 88 و 89).

وی علوم ار به نظری، اخلاقی و عملی تقسیم می کند و صنایع و علوم عملی را به صنایعی که در مدینه کاربرد دارند (طبابت، تجارت و کشاورزی) و صنایع عملی که انسان آنها را در سیر و سلوک و اخلاقیات به کار می برد. وی در یک تقسیم کلی، علوم و صناعات را به جهت مقاصد و غایتشان به صنایعی که غایتشان لذت است، صنایعی که غایتشان منفعت است و صنایعی که غایتشان زیبایی است (مثل حکمت و فلسفه) تجزیه و حکمت و فلسفه را نیز به اجزای خاص تقسیم می کند.

فارابی تمام علوم را هم شأن نمی داند بلکه از نظر شأنیت و فضیلت، علوم و صناعات را به سه درجه رده بندی می کند؛ فضیت یک علم و بر علم دیگر یا به تشرف موضوع است یا به استقصای براهین یا به علت بهره بسیاری است که در آن وجود دارد. طبق این معیار وی علم الهی و علم نجوم را در رده اول قرار می دهد و با معیار دوم از جمله علم هندسه قرار می گیرد و علوم شرقی و علم مدنی، فلسفه و منطق و علم لسان را با معیار سوم می سنجد اما «علم الهی» را واجد تمام درجات سه گانه می داند.

وی پس از نظام بخشیدن به مراتب علوم به تدوین «احصاء العلوم» می نشیند و دانشنامه بزرگ علمی را اول بار پدید می آورد و در آن بیش از بیست علم معروف زمان را جمع آوری و در موضوعها و اغراض آنها بحث می کند و سرانجام همه را پنج بخش می کند: در علم لسان و اجزای آن، در علم منطق و اجزای آن، در علوم تعالیم (علم عدد، هندسه، مناظر، حیل و ...)، در علم طبیعی و اجزای آن و در علم مدنی و اجزای آن و در علم فقه و علم کلام.

فارابی در معرفت شناسی، حواس ظاهری و باطنی را به عنوان منابع معرفت می پذیرد و بر منابع و ابزار حسی مانند استقرا و تجربه و مشاهده تأکید جدی می کند و در همان حال به افکار فطری و اشراقی و عقلی نیز توجه لازم دارد و جایگاه هر یک را می شناسد: «محسوس از آن حیث که محسوس است، شأنیت تعقل ندارد، همان طور که معقول از حیث معقولیتش شأنیت حس کردن ندارد.» (ص101)

و در جایگاه عرفان و اشراق نیز باور دارد که اگر آدمی از تمام مظاهر مادی و حسی مجرد شد، خود را در ملکوت می بیند: «فتری مالا عین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر علی قلب بشر» یعنی چیزهایی را در آن جا می بیند که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر هیچ قلبی خطور نکرده است. با این اعتقاد، فارابی توانست تلفیقی از مکتب افلاطون و ارسطو را به وجود آورد.

در ادامه نویسنده زوایای معرفت حسی و عقلی فارابی را بررسی و انواع حواس و عقول را از دیدگاه این فیلسوف و دانشمند معرفی می کند.

در فصل هستی شناسی (ص 129) وجود و مراتب هستی تبیین و در آن بیان می شود که جهان در فلسفه فارابی به دو بخش «مافوق قمر» و «مادون قمر» تقسیم می شود. عالم مافوق قمر، مرکب از افلاکی است کروی شکل در داخل هم، هشت فلک بر گرد زمین وجود دارد (هیئت بطلمیوس) و فارابی فلک نهمی بر آن افزود.

وی در ورای محرک اول - خداوند - ده عقل را مطرح کرد، که تا عقل نهم، هر یک مدبر فلکی است و عقل دهم که «عقل فعال» است به عالم مادون قمر می پردازد و نقش آن سامان دادن به عالم کون وفساد است و به طور کلی در هستی شناسی و مراتب آن در عالم مادون قمر نیز سلسله مراتب وجود، در سیر صعودی از هیولی و ماده نخستین تا اشرف موجودات، یعنی انسان تبیین می شود، مثل آن چه در عالم مافوق قمر تشریح کرد.

نویسنده معتقد است که نقطه تلاقی دو سلسله موجودات در سیر صعودی و سیر نزولی که فارابی آن را «برزخ» می نامد، در فهم فلسفه سیاسی و عمومی فارابی از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا «معلم ثانی» مدینه فاضله خود را به رهبری رئیس اول و انسان کامل خود را در قالب فیلسوف و نبی، در همین نقطه برزخ به دریافت فیوضات عقل فعال در قوه ناطقه و قوه متخلیه اش به میدان تدبیر و سیاست می آورد. وی در ص 125 کتاب «آراء اهل المدینة الفاضله» می گوید (ترجمه): «هر آن چه از ناحیه خدای متعال به عقل فعال افاضه می شود: از ناحیه عقل فعال به وساطت عقل مستفاد، به عقل منفعل او افاضه می شود و پس از آن به قوه متخلیه او افاضه می گردد. پس به واسطه فیوضاتی که از عقل فعال به عقل منفعل او افاضه می شود، حکیم و فیلسوف و خردمند و متعقل کامل است و به واسطه فیوضاتی که از او به قوه متخلیه اش افاضه می شود. نبی و منذر است.»

فصل هفتم، فصل «غایت شناسی» است زیرا فارابی «فیلسوفی غایتگر است و جهت گیری منظومه فکری او و همه اجزای فلسفه وی بر اساس غایات استوار شده است. او در کنار اهمیتی که به علت فاعلی، برای مبدأشناسی و سبب شناسی و همچنین به علت صوری و علت مادی می دهد و آن ها را جزء شرایط یقین می شمارد، به علت غایی توجه ویژه ای دارد و در ورای ظواهر مادی این عالم، به حقایقی مانند کمال، سعادت قصوی، خیر افضل و فضیلت (چهار عنصر غایی در فلسفه سیاسی وی) اعتقاد دارد و در نظام هستی، همه چیز را هدفمند می بیند که به سوی غایتی در حرکت است و همه چیز به صورت فطری یا ارادی، با شوق و رغبت به سوی غایت مطلق و کمال شایسته خود در حرکت است.» (ص140) و غایت همه چیز را خداوند می شناساند: «خداوند که ذات واجب است، به خاطر ذاتش غایت همه چیز است، زیرا همه چیز به آن منتهی می شود. همان طوری که خودش فرمود: ان الی ربک المنتهی. و چون هر غایتی خیر است، پس خدا خیر مطلق است.»

این منظومه فکری - غایت گرایی -- در بخش سیاسیات و رهبری نظام سیاسی نیز به کمال خود را نشان می دهد و در این فصل به صورت مبسوط چهار عنصر غایی با جزئیات بیان می شود.

بخش سوم «فلسفه و نظام سیاسی فارابی» که مهمترین بخش این کتاب است دارای فصول هشتم تا چهاردهم ذیل عناوین زیر است: فلسفه سیاسی فارابی، فرد و اجتماع مدنی، نظام سیاسی، ساختار نظام سیاسی در سه فصل که شامل رهبری و سطوح و اوصاف وشرایط آن و نهادهای حکومتی (کارگزاران، فرهنگ، اقتصاد و نظامی و انتظامی) و گروههای مخالف می گردد و در فصل آخر «نظامهای سیاسی غیر فاضله» معرفی می شوند.

از نظر وی «قدرت مطلقه» به معنای استبداد فردی و دیکتاتوری نیست وی در این مورد چنین تفسیری دارد: «حاکمیت برخی از زمامداران، مبتنی بر مشروعیت الهی است و مقبولیت اجتماعی، در ثبوت ولایتشان تأثیری ندارد. آنان از سوی خداوند منصب ولایت دارند، خواه مقبول عامه باشند و پذیرفته شوند یا نوشند، کسی از آنان اطاعت بکند یا خیر و کسانی آن ها را یاری بکنند یا نکنند. در هر صورت آنان ولایت دارند. این گونه انسانها متصل به منبع فیض الهی اند و از طریق جبرئیل و عقل فعال، بدآنهاوحی می شود. لذا آنان واضع ناموس و شریعتند و بدین جهت «المقتدی به فی سیره و افعاله و المقبول اقاویله و وصایاه و هذا الیه ان یدبر بما رأی و کیف شاء.»

چنین رهبری از نعمت حکمت برخوردار است و متصف به چهار فضیلت نظری فکری، خلقی و عملی است و چنین حاکمی از عناوین بسیاری چون رئیس اول، حکیم، امام نبی، منذر، فیلسوف، واضع النوامیس و ملک برخوردار است.

اما در «قدرت ناقصه»: در زمان فقدان رهبری امام و فیلسوف و رئیس اول متصل به فیض وحیانی، حاکمیت به حاکمانی واگذار می شود که پیرو سنت رهبری گذشته اند و اختیار جعل شریعت و وضع ناموس و تغییر آن محرومند. آن ها طبعا فیلسوف نیستند و عناوین ملک و رئیس اول و واضع النوامیس بر آن ها صادق نیست. فارابی از اینها با عنوان «رؤسای تابعه» یاد و در سه سطح، رهبری و حکومتها آن ها را مطرح می کند. این گونه رهبران از اقتدار تام برخوردار نیستند و قدرتشان ناقصه است.»

در فصل فلسفه سیاسی ابتدا انواع فلسفه عملی، فلسفه مدنی، فلسفه انسانی (مترادف با مفهوم علم مدنی)، فلسفه سیاسی (عبارت است از شناخت اموری که به واسطه آنها زیباییها برای اهل مدینه به دست می آید و قدرت بر تحصیل آن زیباییها برای اهل مدینه به دست می آید و قدرت بر تحصیل آن زیباییها برای آنها و نگهداری آن برایشان امکان پذیر می شود)، علم انسانی، علم سیاسی و سیاست به همراه صناعت مدنی (زمامداری یا حرفه زمامداری که در اصطلاح فارابی «مهنة ملکیه» نامیده می شود، به معنای صناعت و قدرتی است که در اختیار ریاست مدینه است و به مدد آن، اعمال و رفتارهای سیاسی تحکیم و خیرات در مدینه، تقسیم و توزیع می گردد و از آنها محافظت می شود و به وسیله آن اهل مدینه به سوی سعادت هدایت می شوند.) سیاست مدنی (تشریح انواع اجتماعات از بزرگتر از «معموره ارض» تا کوچکترینش «خانواده» و اهداف و غایات فاضله آن ها و این که گونه های ریاست، گونه های مختلفی از حکومت را پدید می آورد از مدینه فاضله تا مدینه غیر فاضله) که اصطلاحات خاص فارابی اند، تبیین می گردند و در ادامه علم مدنی و کارکردهای آن در محورهای سه گانه مبادی شناسی، غایت شناسی و دولت شناسی به بیان در می آید که بحث بسیار جالبی است.

از جمله بحث این کتاب ذیل علم مدنی برشمردن وظایف آن است که یکی از آن موارد «تبیین ماهیت قدرت» (ص186) است. «فارابی قدرت را به «تمکن و تحفظ معنا می کند و هر کس بتواند اراده خود را در جامعه متحقق کند و آن را استمرار بخشد، او دارای قدرت سیاسی است. وی به نوع قدرت مطلقه و ناقصه نظر دارد.»

وظیفه دیگر علم مدنی «تبیین وظایف دولت» است که نویسنده کتاب «اندیشه سیاسی فارابی» به مواردی از آن که غایتگرانه و سعادت خواهانه است، اشاره دارد. چون: دولت باید همه شهروندان و جامعه را به سوی سعادت سوق دهد، ایجاد و گسترش عدالت، تعلیم و تربیت اهل مدینه، توزیع قدرت در بین اجزای جامعه، حفظ مصالح نظام و منافع ملی، ایجاد امنیت فردی و اجتماعی در جامعه، تقسیم کار و توزیع کالاهای اجتماعی، حفاظت از ارزشها و تنوع و تکثر فکری و تلاش برای دفع آفات و شرور و همچنین تدوین، استنباط و تغییر قوانین بر عهده دولتها تاست. ایجاد قوای نظامی و تجهیز آن ها به آلات جنگی و دفاع از مملکت و تأدیب و مجازات افاد شرور و ناسازگار و مجرم دو وظیفه دیگر دولت است.

اما فارابی انواع دیدگاهها را درباره منشأ حیات اجتماعی در فصل نهم بیان می کند و سرانجام نظر خود را درباره ضرورت تشکیل اجتماع چنین آشکار می کند: «انسان برای رسیدن به کمال نهایی خود، نیاز به استفاده از پدیده های طبیعی دارد که یکی از مصادیق آن، اجتماع است و این که برای رسیدن به همه کمالات مادی و معنوی، انسان به تنهایی و بدون کمک دیگران نمی تواند نائل شود» و منشأ آن را به نوعی در «طبیعی - غریزی» بودنش می داند.

اما مفهوم اجتماع فارابی چه ویژگی هایی دارد: 1- غایت گر است، 2- کارکرد و وظیفه ای مانند ارگانیسم بدن انسان دارد (اجتماع مدینه نیز اعضایش مانند اعضای بدن انسان دارای طبیعتهای مختلف و شئون مختلف اند. در آن رئیس (قلب انسان) حاکم است و جایگاه و مرتبه هر جزئی بر اساس نزدیکی با آن رئیس مشخص می شود)، 3- ارتباط و انسجام درونی دارد، 4- تعاون: شالوده بحث اجتماعی فارابی را تعاون و همکاری افراد جامعه برای وصول به غایت واحد آن تشکیل می دهد به همین دلیل تعاون را همسنگ اجتماع تلقی می کند. 5- ابزار نگاری (اجتماع وسیله ای است برای رسیدن به سعادت).

اما اجتماع دو گونه اند؛ کامل و ناقص (تقسیم مادی اجتماعات)

اجتماع کامل عبارتند از: اجتماع عظمی و دولت جهانی فارابی که شامل همه انسانها می شود و از آن به «معموره ارض» یاد می کند.

- اجتماع وسطی: اجتماع امتی که در منطقه ای از معموره زمین باشد و حداقل از سه مدینه و دولت شهر تشکیل می شود.

- اجتماع صغری: اجتماع مردم یک مدینه است و حداقل جمعیت مدینه، یک سوم جمعیت امت است.

اما اجتماع ناقص شامل: اجتماع ده (حداقل 3 خانواده)، اجتماع محله(حداقل نه خانواده)، اجتماع کوی(حداقل سه خانواده) و اجتماع منزل.

اما تقسیم ارزشی اجتماعات شامل اجتماع فاضل (که در برابر آن اجتماع غیر فاضل جاهله، ضاله و فاسقه وجود دارد)، نظام سیاسی مدینه (که با ملاک فضیلت شامل مدینه فاضله و مدینه غیرفاضله می شود)، نظام سیاسی امت (که باز شامل امت فاضله و امت غیرفاضله است) و نظام سیاسی معموره (جهانی) (که خود دارای معموره فاضله و معموره غیر فاضله می شود.)

و در فصول دیگر به بسط همین نظامات می پردازد و آنها را به طور مشروح تبیین می کند.

با توجه به این که اشتهار فارابی در میان عموم اهل اندیشه به تفکر «مدینه فاضله» است و شاید بیشتر هم از کنه آن واقف نباشند و فقط این اصطلاح را به صورت مثل السائر به کار می برند، اینک فهرست واره ای از کتاب «آراء اهل المدینه الفاضله» که به کمک آقای «محسن مهاجرنیا» و منابعی دیگر، فراهم آمده، ذکر می گردد. فارابی این کتاب را در دوره کمال سن خود تألیف کرده یعنی زمانی که از هر نظر پخته شده و تجربه های مختلفی را از سر گذرانده است.

حکما، اجتماع کامل بشری را که افراد آن به کمال علمی و عملی رسیده و از هوی و هوس رها گردیده باشند، «مدینه فاضله» نام کرده اند و البته «مدینه فاضله» آرمان شهری است که همگان آرزوی رسیدن بدان را دارند و برخی از حکما نیز آثاری در این موضوع تألیف کرده اند.

ابونصر فارابی، مشتهر به «معلم ثانی» در همین زمینه بحث می کند و چون اثبات فضیلت چنین اجتماعی بر وجود و بقای نفس ناطقه و سعادت عقلانی مبتنی است و این هر دو به اثبات حق تعالی و عقول ارتباط دارند، لذا فارابی کتاب را از توحید آغاز و آن را در قسمتهای ذیل تدوین می کند:

در توحید و اثبات وجود وحدانیت و معانی و صفات خدا قسمت اول را به خود مختص کرده است.

اما قسمت دوم، درباره عقول و نفوس است که در ماهیت عقل و چگونگی حدوث هر یک از مراتب آنها و آن چه از هر یک حاصل می آید و کیفیت این ارتباط و علیت وجود آنها نسبت به افلاک و تعلق تدبیر آن ها بحث دارد.

- افلاک و اجرام عنصری یا هیولائی و چگونگی وجود مقدمات جوهری و تعداد و فرق آنها با اجرام فلکی تبیین می شود.

و در قسمت پنجم از ماده و صورت که اصل و جوهر اشیاست و اجسامی که به ماده قوام و صورت می گیرند بحث دارد.

و در ادامه بحثی هست از حدوث اجسام و تربیت حدوث و در قسمت هفتم در کیفیت تدبیر خدا در بقاء انواع و اشخاص و این که نهایت عدل در این ترتیب و تدبیر وجود دارد.

- در قوای انسانی و تربیت رئیس و مرئوس و ... نسبت زن و مرد و ما به الاختلاف و دخالت مخصوص هر یک در تولید و اقسام معقولات در نفس و جهت ورود آن ها در در اصناف معقولات و ماهیت عقل بالقوه و بالفعل و عقل هیولایی و منفعل و عقل فعال و مرتبت و افعال وی و کیفیت ارتسام معقولات در عقل بالقوه یا هیولایی و معنی اراده و اختیار و محل آنها در نفس.

- و بیان این که انسان به اجتماع نیاز دارد و اصناف اجتماعات، ریاست در مدن فاضله، صفات رئیس فاضل و اضداد مدینه فاضله را در مراحل بعدی بحث می کند.

 

چکیده رساله های دکتری

الهیات (فلسفه و کلام اسلامی)

موضوع: بررسی و نقد نظریه پلورالیزم دینی و تبیین تلقی اسلام از پلورالیزم در دین

 

دانشجو: سید حسن حسینی سروری

استادان راهنما: دکتر سید حسین نصر و دکتر غلامرضا اعوانی

استادان مشاور: آیت اللّه سید حسن سعادت مصطفوی و آقای دکتر فرامرز قرامکی

چکیده: موضوع تکثرگرایی دینی از جمله مسایل جدید است که در حوه مارفی از قبیل کلام جدید، فلسفه دین و دین پژوهی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. در این رساله سعی بر آن است که این موضوع به صورت تطبیقی، تحلیلی، توصیفی، علّی و پدیدار شناسانه در دو حوزه بررسی و تحلیل گردد. ابتدا نظریه موسوم به پلورالیزم دینی در غرب و با تأکید بر نظرات یکی از مدافعان آن، جان هیک بررسی شده است و در ادامه با استناد به برخی آیات قرآنی به نگرش و تلقی اسلام از موضوع تکثرگرایی در دین توجه شده است. آنچه ذیلاً آمده است، اجمال برخی مطالبی است که در رساله به تفصیل و مستدل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

1- در نظریه پلورالیزم دینی، تکثر ادیان معلول تکثر ادیان معلول تکثر تجارب دینی انسان و به تبع آن تکثر تصورات و پدیدارهای مختلف از خدا و در نهایت تکثر در حقایق و باورهای دینی است، در حالی که در نظریه مختار پلورالیزم در دین، تکثر ادیان معلوم و نتیجه تجلی و ظهور وحدت حقه دینی برای انسان است. در حقیقت تکثرات دینی از دیدگاه نظریه اول انسانی و بشری، و ازدیدگاه نظریه دوم الهی و وحیانی است. به همین دلیل حقانیت و صدق تعالیم و باورهای ادیان از دیدگاه تکثرگرایی مطرح در غرب، معلول اعتبار معرفت شناختی تجربه دینی، به مثابه تجارب انسانی و همسو با تجارب حسی است، در حالی که حقانیت دینی از دیدگاه نظریه پلورالیزم در دین معلول انتساب آن به تکثر در تجلی وحدت حقه دینی است.

2- در نظریه پلورالیزم دینی علاوه بر این که به اقسام چندگانه ای از پلورالیزم توجه شده است، امام ارتباط بین دو نوع اصلی آن، یعنی پلورالیزم نجات و رستگاری و پلورالیزم حقایق دینی از وضوح و تبیین کاملی برخوردار نیست، در حالی که در نظر پلورالیزم مشخص و بین است. بر این اساس، پلورالیزم نجات و رستگای لازمه اصالت تعدد ادیان و پلورالیزم حقایق دینی تلقی شده است.

3- نظریه پلورالیزم دینی اساسا و ماهیتا مسیحی مآبانه است، به این دلیل که خاستگاه ها، ریشه ها، علل و عوامل بروز و ظهور این نظریه بر مبانی و مبادی معرفت شناسی مسیحیت استوار گردیده است، در حالی که نگرش اسلامی درباره پلورالیزم، واکنش و عکس العمل سلسله ای از حوادث تاریخی و معرفتی نیست، بلکه مبانی و ماهیت مختص به خود را دارا است.

4- نظریه تجربه دینی که همسو با ساختار معرفت شناسی کانت و نظریه ویتگنشتاین ارایه شده است، نه اثبات کننده پلورالیزم در حقایق دینی است و نه پلورالیزم در نجات و رستگاری. حداکثر نتیجه ای که از فرض تجارب دینی مختلف قابل استنباط است، پذیرش تصورات مختلف از امور غیر مادی است که هیک آنها را پدیدارهای واقعیت مطلق نامیده است. به همین ترتیب آنچه وی از واقعیت مطلق ارایه کرده است، اولاً و بالذات به پلورالیزم در تصورات متعلق است، و به تبع آن به پلورالیزم در حقایق دینی قابل تسرّی است.

قابل ذکر است که لازمه پذیرش مطلق تجارب دینی آنگونه، نسبیت در فهم و لازمه پذیرش حقایق متکثر دینی نسبیت در حقیقت است. نسبیت در حقانیت های دینی هم چنین موجب بی معنا انگاری و اثبات ناپذیری گزاره های دین و تنزل دین از امری الهی به امری بشری و انسانی می گردد.

5- ادله ای چون "هدایت عام الهی"،" برهان تکافو" و" نقش برخی اصول مسیحیت" که مورد استناد هیک در اثبات پلورالیزم قرار گرفته است، مقدمات و مقومات لازم برای اثبات نتیجه مورد نظر را ندارد و از این حیث قابلیت اثبات نظریه مورد ادعا را ندارد.

 

جدیدترین کتابهای جان هیک

 

Dialogues in the philosophy of Religion

این کتاب که هم اکنون دست انتشارات palgrave در دست چاپ می باشد، دربرگیرنده جدیدترین نظارت فیلسوف معاصر، جان هیک در زمینه فلسفه دین است. این کتاب همچنین شامل بحثها و گفتگوهای جدید جان هیک با افراد سرشناسی از کلیسای انگلیکان، واتیکان و نیز متفکران پرتستان می باشد. کتاب مذکور در اواخر سال 2002 به بازار عرضه خواهد شدو شابک ثبت شده آن عبارت است از: 0333761057

Christianity and Other Religions

 

مسیحیت و ادیان دیگر

 

این کتاب در آخرین ماه سال 2001 توسط انتشارات oneworld در 218 صفحه به چاپ رسیده است و جان هیک در آن بر بررسی تطبیقی مفاهیم بنیادی دین مسیحیت با ادیان دیگر می پردازد؛ مفاهیمی نظیر رستگاری روح، ایمان و کفر، و رابطه با پیروان ادیان دیگر.

این کتاب با استقبال چشمگیری در بازار فروش مواجه شده است و در نظر سنجی های انجام شده مورد توجه بسیار از محافل دانشگاهی قرار گرفته است. قیمت این کتاب 95.16$ و شابک آن نیز عبارت است 18511682791

Wilfred Cantwell Smith Reader

 

بازخوانی اندیشه های کنت ول اسمیت

 

این کتاب نیز توسط جان هیک ویراستاری شده است و در اکتبر 2001 توسط انتشارات Oneworld در 258 صفحه به چاپ رسیده است کتاب مذکور به نقد و بررسی نظرات کنت ول اسمیت (Cantwell Smeth) فیلسوف مشهور انگلیسی می پردازد قیمت این کتاب 95.23$ و شماره شابک آن 185168249x می باشد.

 

معرفی کتاب

کتابشناسی سیاست و حکومت در اسلام(1)

منظور برقراری گفتگوهای علمی بین دانشجویان و استادان علوم سیاسی، مجموعه حاضر شامل دیدگاههای روشمند و مباحث مربوط به مسائل و پدیده های سیاسی، ارائه می گردد.

 

میراث گذشته هر امتی، یکی از عوامل مهم بزرگ قدرت و توانایی آن امت است که به واسطه آن می تواند اساس حال و آینده خود را بنا نهد و آن را بسازد.

هیچ امتی بدون کمک گرفتن از میراث و تمدن گذشته خود نمی تواند تمدنی را بنا کند. آن چه از امت اسلامی حاضر مومرد انتظار است این است که میراث و تمدن اسامی جهات درخشنده، نورانی و سازنده ای دارد که می تواندا امت اسلامی را در مسیر حرکت و ساختن تمدن بشری در جهان سهیم کند. اگر امت اسلامی هم اکنون طالب بررسی مجدد تمدن عظیم انسانی خود در گذشته است، از روی عناد با تمدنهای بشری دیر در جهان معاصر و یا از جهت تعصب بر تاریخ و میراث گذشته خود نیست، بلکه به خاطر حفظ جنبه های انسانی این میراث و تمدن است که بین حلقه های مختلف تاریخ و تمدن اسلامی ارتباط برقرار کرده است.

دلیل دیگری که امت اسلامی را به تاریخ و تمدن گذشته خود ارجاع می دهد تا آن را بررسی کند این است که نسل جوان حاضر، از حلقه های گذشته فرهنگ و تمدن اسلامی و نسل گذشته، بیگانه نگردد و از طرف دیگر ارتباط عمیقی بین مفاهیم سیاسی و مبانی مفاهیمی از قبیل عدالت، از آزادی و مساوات با معانی و مبانی اخلاقی که جنبه مطلق و عام داشته و تابع مصالح شخصی و فردی در مورد مؤدای مفاهیم سیاسی مذکور نبوده، ایجاد گردد. با مراجعه به اصول سیاسی اسلام در می یابیم که این اصول سیاسی در عصر قدیم و جدید همواره ارتباط محکمی با عقیده و اخلاق داشته است، به طوری که اعتقاد و اخلاق، عامل بازدارنده و یا مشوق در جهت عمل به آن مبادی و مبانی سیاسی بوده است.

مجموعه حاضر درصدد است که بعضی از آثار و تحقیقات برآمده از این تفکر سیاسی اسلامی در عصر قدیم و عصر حاضر را ثبت و ضبط کرده، تقدیم خوانندگان کند. بعضی از آثار از جمله کتب خطی عربی قدیمی که هنوز تحقیق و چاپ نشده است و مقالات منتشر شده در روزنامه ها و نشریات عمومی که مخاطبان غیر متخصص دارند از این مجموعه کنار گذاشته شده است، پس این مجموعه به ذکر کتب عربی چاپ شده و کتب ترجمه شده به عربی و مقالات مندرج در نشریات تخصصی و رساله های دانشگاهی و بعضی فصول کتب دیگر اختصاص دارد.

همچنین آثار مشتمل بر موضوعات دیگری که در ذیل می آیند به جهت حفظ ارتباط با موضوع مورد بحث، از این نوشته حذف شده اند، موضوعاتی از قبیل:

1ـ نظام اقتصادی در اسلام.

2ـ نظام اداری در اسلام

3ـ نظام قضائی در اسلام

4ـ نظام اجتماعی در اسلام

علت نپرداختن به موضوعات فوق در این قسمت این است که مجموعه های کتابشناسی دیگری این موضوعات و به خصوص نظام اقتصادی در اسلام را پوشش داده اند و.

این مجموعه بر اساس موضوعات اصلی و کلی، به صورتی که می آید، تقسیم و تنظیم گردیده است:

1ـ نظریه و تفکر سیاسی اسلامی

نویسنده در این قسمت 238 مورد از کتب و مقالات ارائه شده درباره این موضوع را ذکر کرده است.

2ـ دولت و حکومت در اسلام.

3ـ نظام سیاسی در نظام

227 مورد از منابع و مآخذ دراین قسمت ذکر گردیده است.

4ـ شوری در اسلام، این قسمت مشتمل بر 55 مورد از منابع است.

5ـ سلطه تنفیذی در اسلام.

تعداد منابع ذکر شده را در این قسمت به 17 مورد می رسد.

6ـ اسلام و نظام های سیاسی معاصر

الف ـ اسلام و نظام های مارکسیستی

ب ـ اسلام و نظام های لیبرال دموکراسی

ج ـ اسلام و نظام های سکولاریستی

نویسنده در این قسمت 143 مورد از منابع عربی و یا ترجمه شده به عربی موجود را ذکر کرده است.

7ـ حقوق انسان در اسلام.

منابع ذکر شده در این قمست، 199 مورد است.

8ـ غیر مسلمانان در جامعه اسلامی

در این قسمت به 31 مورد از منابع موجود اشاره شد است.

9ـ قوانین دولتی و روابط بین الدولی در اسلام

منابع ذکر شده در این مورد 30 کتاب و مقاله است

10ـ اسلام و قومیت عربی

تعداد منابع یاد شده در این قسمت 43 مورد است

11ـ جمعیتها و گروههای سیاسی اسلامی معاصر

نویسنده در این بخش 66 کتاب و مقاله را یادآوری کرده است.

12ـ بیداری اسلامی، نویسنده در این قسمت 176 منبع را ذکر کرده است.

گفتنی است که منابع ذکر شده در این مجموعه براساس ترتیب الفبایی نام مؤلف در هر قسمت و زیر هر عنوان مرتب شده است و در صورتی که نویسنده ای دارای چند تألیف باشد، ترتیب ذکر براساس موضوعات آن هاست.

در پایان، نویسنده فهرستی از مجلات و نشریات ذکر شده دراین مجموعه را، مرتب کرده است.

استفاده از این مجموعه را به کلیه دانشجویان، محققان و پژوهشگران علوم انسانی، به خصوص علوم سیاسی، توصیه می کنیم.

 

کتابشناسی سنت و تجدد(2)

موضوع سنت و مدرنیسم دغدغه خاطر و مشغله ذهنی بسیاری از متفکران جهان سوم، جهان اسلم، خاورشناسان و اسلام شناسان است. سؤال اصلی آنان این است: با حفظ میراث ملی یا دینی یا در کنار فرهنگ سنتی چگونه می توان به توسعه و پیشرفت دست یافت؟ برای پاسخگویی در این پرسش، نظریه های مختلف و راه حل های گوناگون ارائه شده است. این دغدغه خاطر در بین مصلحان دینی و احیاگران مسلمان در دوره جدید بیشتر مشهود است. در بین متفکران مسلمان، سید جمال الدین اسدآبادی، نائینی، علامه طباطبایی و مرتضی مطهری در ایران بیشتر در این مسأله اندیشیده و آثایر منتشر کرده اند. در جهان عرب محمد عبده و محمد رشید رضا از پیشقراولان نظریه پرداز در این زمینه اند:

 

کتاب حاضر بیانگر کارنامه تلاشهای فکری پژوهشگران در تحلیل و بررسی سنت و تجدد در محدوده «اندیشه عرب معاصر» است. نویسنده درصددگردآوری و توصیف همه منابع نبوده است، بلکه فقط منابعی را که در سالهای 1967 تا 1968 به زبانهای اروپایی و عربی به موضوع سنت و تجدد عربی پرداخته اند و در بیان ابعاد مختلف موضوع از اهمیت خاصی برخوردار بوده اند، معرفی کرده است.

(Thedition et Modernite, Marehiarlx Pour Servir a Petede de La Peosee Arabe Actuell).

این کتاب با همکاری «معهد الانماء العربی» ترجمه و منتشر شده است

نویسنده سه بخش برای کتاب پیش بینی کرده است. بخش اول، کتابشناسی و بخش های دوم و سوم تحلیل و بررسی سنت و مدرنیسم است و این کتاب فقط مشتمل سر بخش اول است. وی در مقدمه به هدف از اجرای این طرح، ویژگی های منابع معرفی شده و توضیحاتی درباره اندیشه عربی جدید پرداخته است. مفاهیم فرهنگ جدید عربی، جهان مدرن و پی آمدهای آن در جهان عربی جدید پرداخته است. مفاهیم فرهنگ جدید عربی، جهان مدرن و پی آمدهای ن در جهان عرب، عصر نهضت جدید و رویکردهای متنوع در جهان عرب را وابسته به سنت و مدرنیسم دانسته و کتابها و مقالات را بر این اساس گردآوری کرده است. پس از آن به معرفی کتابخانه ها و مجلات مهم عربی و اروپایی که دارای این دغدغه بوده اند پرداخته است. آن گاه در دو بخش به معرفی منابع اروپایی و عربی می پردازد. در بخش منابع اروپایی 152 اثر از نویسندگان مختلف را به ترتیب الفبای نام خانوادگی نویسنده معرفی و توصیف کرده است و در بخش منابع عربی 68 اثر آورده است.

از آنجا که فرهنگ اسلامی و عربی آمیخته اند بسیاری از این آثار به جنبه های مختلف احیای اسلام و اصلاح ابعاد سنتی آن رسیدگی کرده است.

مهمترین خصیصه این کتابشناسی آگاهی و تبحر نویسنده نسبت به جریانها و گرایشهای مختلف جهان عرب است. از این رو در توصیف ها، به پیشینه اندیشه ها و زمینه پیدایش دیدگاهها و پیش زمینه های تدوین و انتشار آثار مهم به خوبی توجه شده و تحلیل و بررسی گردیده است و کتابهایی که مبدأ و منشأ بسیاری از آرا یا آینه دیدگاههایی بوده است به طور مستوفی و مفید تحلیل شده است.

پژوهشگران ایرانی علاقه مند به مسائل جهان عرب و تجربه سنت وتجدید با مطالعه این کتابشناسی به بسیاری از نکات نائل خواهند شد و تجدد که امروزه، یک مسأله اساسی در ایران است در بعد تئوریک گام هایی خواهد پیمود.

 

اسلام و اروپا در قرن بیست و یکم

 

Charle Clarac, Franais, Islam Europe au ××le siecle, Paris, Lacour/Colporteur, 1999, 202p.

این کتاب یک زیر عنوان دراز دارد: «همبستگی و انسجام اجتماعی یا گسستگیهای فرهنگی، ادغام و تمامیت یا افول اقتصادی، دل و عوامفریبی یا عقل و اشتغال». این عنوان تا اندازه ای محتوای کتاب را نشان می دهد و با این اندرز به خواننده همراه است که: نباید هیچ چیز را نادیده گرفت و پیش از داوری باید به آگاهی دست یافت و پیشداوریهای عقیدتی و اختلاف نظرها را کنار زد.

مؤلف ناظرِ کنجکاو و برجسته فرانسوی الاصلی است که در الجزایر متولد شده است و پس از تحصیل رشته کشاورزی کارشناس علمی و فرهنگی چند مؤسسه بین المللی بوده است. او زبان و ادبیات مردم مغرب عربی را عمیقاً می شناسد و درباره ساختار اسلام و اخلاق اسلامی، سابقه نفوذ اسلام به منطقه و استعمار آنجا به دست اروپاییان تحقیق کرده است و کتابی متکی بر تأمل و نتیجه گیری به وجود آورده که برای اهل تحقیق سودمند و مغتنم است.

ع. روح بخشان

 

خیر، شر، و جنسیت در تاریخ زردشتی

 

Jamsheed K.Choksy. Evil, Good and Gender: Facets of the Feminine in Zoroastrian Religious History, Bern..., Peter Lang, 2002, 166p., ill.جوامع مختلف معمولاً پدیده شر و بدی را با خیر و نیکی و جنسهای مؤنث و مذکر و به

طور دقیقتر به زن و مرد نسبت می دهند. جمشید چُکسی در کتاب بدی، نیکی و جنسیت تحول و تکامل اعتقادی، نظری و اجتماعی این پدیده را بر مبنای زمینه «زشتکاریِ» منتسب به زن و جنس مادینه در برابر «نیک کرداریِ» منسوب به مرد و جنس مردانه به شیوه ای که زردشتیان و پیروان مزدیسنا می اندیشند، مورد بررسی قرار داده است. این تحقیق جدی و مستند پرتوهای تازه ای بر مطالعاتی که در این زمینه صورت گرفته است می اندازد و ضمن نشان دادن بی اساس بودن بسیاری از معتقدات و گفته ها در این زمینه، ثابت می کند که هدف اولیه از وضع این رأی حفظ حدود و شؤون زن و مرد و تشخیص نقشها وضعیتهای آن دو از یکدیگر بوده است.

 

دین و اخلاق بازرگانی

 

Ingmar Wienen, Impact of Religion on Business Ethics in Europe and the Muslem World, Frankfort, 1999, 175p.

این طرح تحقیقی به برآورد و بررسی میزان تأثیر معیارها و هنجارهای دینی بر بازرگانی از طریق مقایسه بانکداری اسالمی با بانکداری تعاونی به شیوه ای که در میان مسلمانان و مسیحیان عمل شده است اختصاص دارد. در این تحقیق روشن می شود که بانکهای اسلامی در زمینه خدماتی که عرضه می کنند به شکلی خاص عمل می کنند که «ابزارهای مالی اسلامی» نامیده شده است؛ به عبارت دیگر «سازمان» کلید همکاری بانکهاست. بررسی صد بانک اسلامی نشان می دهد که این بانکها به طور قرارداری و برحسب قوانین دینی عمل می کنند و هدف از بانکهای تعاونی «کمک به فقرا»ست که با اخلاق اسلامی و مسیحی همخوانی کامل دارد. این کتاب همچنین اثبات می کند که مسلمانان و مسیحیان می توانند در راه توسعه با یکدیگر همکاری کنند تا فقر را از میان بردارند به شرطی که معیارهای اخلاقی را در بازرگانی مدنظر داشته باشند.

 

بازتاب هنر اسلامی در مسیحیت

 

Avinoam Shalem, Islam Christianized, Frankfurt 1998, 420p.

عنوان فرعی کتاب یعنی «اشیای اسلامی قابل حمل و نقل در گنجینه های کلیسایی قرون وسطی» محتوای کتاب را بهتر نشان می دهد. این کتاب برخلاف مطالعات دیگر در باب تأثیر متقابل میان اسلام و اروپای قرون وسطی در زمینه هنرهای کوچکی که آرا و بُنمایه های اسلامی را به اروپا بردند، از زاویه ای دیگر به موضوع پرداخته است. در واقع موضوع پیچیده چگونگی انتقال هنرهای دستی اسلامی به اروپا در قرون وسطی و واکنش رفتاری کلیسا و محافل کلیسایی نسبت به آنها در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. واکنش رایج، تعبیر و تفسیر تازه این اشیاء و ادغام آنها در فرهنگ کلیسا بود، یعنی اولیای کلیسا می کوشیدند تا به این اشیاء رنگ مسیحی بدهند و کاربرد آیینی و مفهوم دینی برای آنها بسازند.

یک فهرست توصیفی از آثار هنرهای دستی اسلامی موجود در کلیساهای غرب، کتاب را تکمیل می کند.

 

هنرهای جهان اسلام

 

Arts & the Islamic World, No 36, Al-Muharraq: Architecture of a Traditional Arabian Town in Bahrain. Special Volume, London 2001.

هنرهای جهان اسلام نشریه ای است که هر سال دو بار در لندن منتشر می شود و این شماره را به بررسی هنر و معماری در شهر المُحرقِ بحرین اختصاص داده است. این شماره عمدتاً بر تحقیقی استوار است که رساله دکترای یاروود (Yarwood) در سال 1367 در دانشگاه شفیلد بوده است و «المحرق: معماری، شهرسازی و جامعه در یک شهر تاریخی عرب» نام دارد و نشان می دهد که المحرق تنها شهر سنتی عربی است که در جنوب خلیج فارس باقی مانده است (البته به استثنای محله های کوچکی که در قرن بیستم در این شهر ساخته شدند).

این تحقیق با توصیف وضع شهر آغاز می شود. مؤلف پس از آن سابقه تاریخی آنجا را بررسی می کند و رُشد تدریجی شهر را نشان می دهد. انواع مصالح ساختمانی، شیوه های خانه سازی و معماری، هنرهای تزیینی بناها به تفصیل شناسایی و معرفی شده اند. در فصل آخر کتاب به بازار (سوق) و سه نوع عمده بازار در شهر تاریخی المحرق و اجزای بازارها از جمله «خان»ها و کاروانسراها پرداخته شده است. فهرستی از واژه ها مصطلح در محل و نیز فهرست منابع کتاب را تکمیل می کند. متن با شمار قابل توجهی تصویر، نقشه و نمونه همراه است.

 

تاریخ دولتهای ترک و اسلامی

 

A Short History of Turkish-Islamic States, (Excluding the Ottoman State), Writtten By: I. Kafesoglu, H. Dursun Yiliz, E. Mercil, M. Saray, Preface By Prof. E. Ihsanoglu, Ankara, ×IV + 436p.

این کتاب را چهار تن از استادان ترک به نام ابراهیم کافس اغلو، هاکی دورسون یلدیز، اردوجان مرچیل و محمد سرای به زبان ترکی نوشته اند، و احمد ادیب اویسان آن را به انگلیسی درآورده است، و انجمن تاریخ ترکیه آن را به مقدمه ای از استاد اکمل الدین احسان اُغلو چاپ کرده است.

کتاب مشتمل بر چهل و چهار فصل، یک «کتابشناسی گزیده» و یک فهرست عام است. هر فصل به معرفی یک دوره یا یک سلسله اختصاص دارد. برای آگاهی از محتوای آنها ذیلاً عنوان این فصلها ذکر می شود:

نگاهی کلی به تاریخ و فرهنگ پیش از اسلام؛ به وسیله ترکها؛ کهن ترین سلسله های ترک مسلمان؛ قره خانیان؛ غزنویان و سلجوقیان بزرگ [ایران] ؛ سلاجقه سوریه؛ سلاجقه آناطولی؛ سلجوقیان عراق؛ سلجوقیان کرمان؛ خوارزمشاهیان، اتابکان آذربایجان؛ زنگی ها؛ سلغریان؛ آل بکتکین؛ امیرنشینهای آناطولی؛ آق قویونلو؛ قره قویونلو؛ دولتهای ترکِ هندوستان؛ سلسله بابری؛ دولتهای ترک و اسلامی در مرکز آسیا: دولت اردوی زرین، خانات غازان، خانات قاسم، خانات استرخان، خانات نوغای، خانات سبیری، خانات کریمه (قریمه)، تیموریها، خانات ازبک (شیبانیها)، خانات بخارا، خانات خیوه، خانات خجند، خانات کاشغر؛ جمهوری ترکمنستان؛ سازمان اداری و فرهنگ در دولتهای ترک و اسلامی؛ سازمان دولت اخشیدیهای طولونی و ساجدی (مصر و سوریه)؛ سازمان دولت قره خانیان؛ سازمان دولت غزنویان؛ سازمان دولت سلجوقیان؛ سازمان دولتهای ترک هندوستان...

 

گوته و جهان اسلام

 

O Katharina Momaen und die arabische Welt

OGeothe

O Insel Verlag, Frankfurt

بنگاه انتشاراتی اینزل در فرانکفورت اخیرا به تجدید چاپ این کتاب دست زده است که در سال 1988 توسط خانم کاترینا مومزن، محقق مشهور آلمانی منتشر و از مدتی پیش نایاب شده بود. این کتاب در محافل علمی و ادبی مهمترین اثر در زمینه تحقیق درباره رابطه گوته با جهان عرب محسوب می شود و به این جهت برای درک کلی آثار این شاعر و نویسنده بزرگ از اهمیتی خاص برخوردار است.

رابطه گوته با اسلام و پیامبر اسلام (ص) یک عنصرب اصلی در سیر تحول فکری او به شمار می آید. او با قرآن آشنایی داشت و بدان عشق می ورزید. گوته در 23 سالگی شعری در مدح حضرت محمد (ص) سرود و در هفتاد سالگی نوشت در تمام عمر تحت تأثیر عظمت لحظه ای بوده است که جبرئیل «پیام خدا را بر محمد (ص) نازل کرد». بین این دو فاصله زمانی عمری می گذرد و گوته در تمام این مدت شیفته اسلام و فرهنگ اسلامی بود. وی عصاره این شیفتگی را در کتاب دیوان شرقی - غربی به رشته تحریر درآورد.

او نه تنها به ادبیات اسلامی عشق می ورزید و معترف بود که پیامبر اسلام (ص) همیشه یاور و الهام بخش او بوده است، بلکه ستایشگر خصوصیات ملل اسلامی چون شهامت، مهماندوستی و وارستگی بود. او از زندگی بی تکلف مسلمانان تعریف می کرد و رابطه معنوی آنان با طبیعت را می ستود.

خانوم مومزن که با ارائه اسناد و مدارک، جلوه ای تازه از زندگی گوته را می گشاید، درگذشته استاد دانشگاه آزاد برلین و عضو فرهنگستان علوم آلمان بوده است. وی اکنون استاد رسمی ادبیات دانشگاه معتبر استنفورد در ایالت کالیفرنیای آمریکاست. پروفسور مومزن همچنین برای ایراد سخنرانی سفرهای متعددی به کشورهای اسلامی داشته است.(3) این کتاب در 669 صفحه و به قیمت 78 مارک با قطع وزیری منتشر شده است.

 

قضا و فرهنگ اسلامی در جامعه آلمان مشکلات روزمره - پس زمینه ها - پاسخ ها

 

این کتاب که اخیرا توسط «عادل تئودور خوری» استاد اسلام شناسی دانشگاه مونستر و دو تن از اساتید دیگر آلمانی به رشته تحریر درآمده است، به تعریف قوانین مذهبی در اسلام و شرح امتیازات آن در زندگی روزمره می پردازد. این کتاب همچنین نشان می دهد که اجرای این قوانین در چه مواردی در تناقض با قوانین جاری آلمان قرار می گیرند و چگونه می توان برای مسائل مطروحه پاسخ مناسبی پیدا کرد.

در مقدمه این کتاب آمده است: بیش از سه میلیون مسلمان در جامعه غیرمسلمان آلمان که قانون در آن از اهمیتی خاص برخوردار است، زندگی می کنند. بدیهی است که در اینجا مشکلات متعددی بروز می کند؛ از جمله در امر قانون ازدواج و طلاق، قانون ارث، در موارد مربوط به قانون کار و مدارس و نیز در زمینه های مختلف دیگری چون معاینه پزشکی، حقوق مدنی و غیره.

این کتاب به ویژه در زمینه های زیر راه حل هایی به مسلمانان ساکن آلمان نشان می دهد: قانون ازدواج و طلاق، قانون ارث بنیادهای مالی دینی، اجرای مقررات ذبح، پوشش اسلامی، حقوق کارگری، قوانین آموزشی، قوانین مالی و اقتصادی، قانون جزا، مسایل پزشکی، حقوق مدنی و وظایف شهروندی.(4)

 

تصوف، مقدمه ای بر عرفان اسلامی

 

این کتاب یکی از آخرین آثار خانم آنه ماری شیمل، ایران شناس و اسلام شناس معروف و برنده جایزه صلح ناشران آلمانی است که تا چندی پیش در دانشگاههای بن آلمان و هاروارد آمریکا تدریس می کرد و هنوز نیز با سخنرانی ها و شرکت در همایش های مختلف، فعالیت گسترده ای دارد.

خانم بتینا ویتکه، منتقد ادبی درباره این کتاب می نویسد: «... این کتاب با وزنه علمی خود پادزهری است در مقابل زهرافشانی رسانه های غرب که می خواهند اسلام را به صورت یک دشمن جلوه دهند. صوفیگری مظهر عطوفت اسلامی است، مظهر تعلق خاطر به خدای یگانه. اما صوفیگری به همین صفات بسنده نمی کند. یک صوفی هم حکیم است و هم شاعر.

آنه ماری شیمل که آثار ادبی اسلامی بسیاری را به آلمانی ترجمه کرده و به ویژه در زمینه صوفیگری مطالعات فراوانی به عمل آورده است، در این کتاب به ریشه یابی عرفان اسلامی در قرن هشتم میلادی می پردازد و آن را تا قرن بیستم دنبال می کند.

این کتاب تلاشی است موفق در این زمینه که در مقابل آنچه که غرب از اسلام تصویر کرده است، جلوه دیگری از این دین را به نمایش بگذارد. این کتابی است برای دانشمندان علوم الهی، فلاسفه و افرادی که می خواهند با گوشه دیگری از طیف وسیع اسلام آشنا شوند...»(5)

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان