ماهان شبکه ایرانیان

صبر حضرت یعقوب علیه السلام

در دومین آیه مورد بحث، از صبر «حضرت یعقوب» که اسطوره ای در صبر وشکیبایی است، سخن به میان آمده است. او به فراق فرزند دلبندش حضرت یوسف علیه السلام که سخت مورد علاقه اش بود گرفتار شد. سالیان دراز با چشمانی اشکبار صبر کرد تا سرانجام دیده اش نابینا شد، اما هرگز سخنی بر خلاف رضای حق بر زبان نراند و پیوسته شاکر و صابر بود، به تعبیر خودش «صبر جمیل» داشت، چنان که در آیه مورد بحث آمده است: « (برادران یوسف) پیراهن او را با خونی دروغین (نزد پدر) آوردند، (حضرت یعقوب خطاب به فرزندانش) گفت: هوس های نفسانی شما، این کار را در نظرتان زینت داده، من صبر جمیل می کنم و از خداوند در برابر آنچه شما می گویید، یاری می طلبم، و جائو علی قمیصه بدم کذب قال بل سولت لکم انفسکم امرا فصبر جمیل و الله المستعان علی ماتصفون»(4)
برادران دروغگو و کم حافظه، از این غافل بودند که اگر پیراهن حضرت یوسف علیه السلام را به خون آغشته نموده و به عنوان سند حمله گرگ نزد پدرشان می آورند، لااقل چندجای پیراهن را پاره کنند تا دلیلی بر حمله گرگ باشد، در حالی که آنها پیراهن برادر را خون آلود کرده، نزد پدر آوردند، به همین دلیل پدر از نیرنگ آنها با خبر شد و جمله «بل سولت لکم انفسکم امرا» را گفت، ولی چون در آن شرایط، کاری از دستش ساخته نبود، در حالی که بی اختیار اشکش جاری بود، گفت:  «فصبر جمیل»، صبر خواهم کرد، صبری زیبا» (که توام با شکرگزاری و سپاس خدا باشد، آلوده به ناسپاسی و جزع و بی تابی نگردد).
درباره «صبر جمیل»، مفسران تعبیرات مختلفی دارند، بعضی گفته اند: صبر جمیل، صبری است که نه بی تابی در آن باشد و نه شکایت نزد مردم. بعضی گفته اند: صبر جمیل آن است که برای خدا باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نیز در برابر این سؤال که صبر جمیل چیست؟ فرمودند: «هو الذی لاشکوی معه، صبری است که شکایتی در آن نباشد.»(5)
بعضی نیز گفته اند: صبر جمیل آن است که شکایت نزد خلق در آن نباشد، و از آن جمیل تر این که عرض حال خود به خالق کند و با این عرض حال و پناه آوردن به او، حق عبودیت را انجام دهد.
به همین دلیل وقتی که فرزندان حضرت یعقوب علیه السلام بر آن حضرت خرده گرفتند، وگفتند: این قدر یاد یوسف مکن، حضرت فرمودند: «من غم و اندوهم را تنها به خدامی گویم، نه به دیگران و از خدا چیزهایی می دانم که شما نمی دانید، قال انما اشکوا بثی وحزنی الی الله و اعلم من الله ما لا تعلمون»(6)
پی نوشت ها:
4- یوسف/ 18.
5- تفسیر قرطبی، ج 5، ص 338.
6- یوسف/ 386- انبیاء/ 85- 86.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان