می دانید ملاک زیبایی چیست؟ آیا از داشتن چشم و ابروی زیبای خودتان لذت برده اید؟!
یکی از مسائلی که برخی از جوانان را رنج می دهد و گاه احساس حقارت می کنند و مشکلاتی را برای خود و دیگران مهیا می سازند مسئله زیبایی است.
گاه این مشکل از خانواده به وجود میآید، مادر و پدر، برادر و خواهر، دائی و... می گویند فلانی از فلانی زیباتر است، فلانی زشت است، او روی دستمان میماند، برو سیاه برزنگی، برو بدترکیب، بدقیافه، تو دیوانه ای، عقل نداری، اگر خوشگل بودی، چه می کردی و...
این گونه اهانت ها حتی به فرزند خود گناه کبیره ای است که تدارکش در دنیا و آخرت مشکل است. پدر و مادر و دیگران حق ندارند این گونه اهانت هایی داشته باشند.
در زیبایی یا زشتی عوامل مختلفی دخیل اند، ممکن است پدر و مادر مقصّر باشند یا این که آب و هوا، غذا و حوادث پیش بینی نشده و... دست بدست هم بدهند و یک دختر یا پسر نامتناسبی را تحویل دهند.
البته این نکته قابل تذکر است که دیدگاه هر فردی از نظر ظاهری زیبایی در یک خصوصیتی جلوه می کند، زیبایی هم از نظر افراد متفاوت است. ممکن است یک صورت به نظر فردی، غیر قابل تحمّل باشد و برای دیگری خیلی هم جذاب و گیرا باشد.
ملاک برتری
البته به نظر اسلام ملاک ارزش و برتری مسائل زودگذر و ظاهری نیست، اگرچه به این امور هم بی توجه نیست، بلکه نهادهای پاینده و قابل افزایش مورد توجه است، آن چیزها ارزش است که زمینه ساز قوام و پایداری خانواده و نیز سبب تقرب و نزدیکی به خدا باشد.
زیبایی چهره، چشم و ابرو، لب و دهان، و بینی، سفیدی یا سبزه بودن زن و مرد، خوش اندام بودن و... که ظاهراً دیده می شود در صورتی ارزنده است که در درون فرد ایمان، وقار، ادب، صداقت، پاکی و... قرار داشته باشد و گرنه خود این مسائل زمینه ساز از هم گسستن خانواده می گردد.
چه بسا افرادی به خاطر ظاهر جذاب، پیوند زندگی خود را آغاز کرده اند، ولی چون از نظر معنوی ضعف داشتهاند به ورطه سقوط و پرتگاه بدبختی کشیده شده اند، آنان که گمان می کنند این عوامل ظاهری ارزشمند است و باید فقط ملاک پیوندها این باشد سخت در اشتباه هستند.
زیرا پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود: از سبزی روئیده شده در بین زبالهها و کثافات پرهیز کنید.
عرض کردند یا رسول الله: مقصود شما چیست؟ (خضراء الدمن)
فرمود: زن زیبایی که در خانواده پست و بی اخلاقی پرورش یافته باشد.
اگر دختر و پسر زیبا و خوش اندامی، در یک خانواده غیر متدین رشد کنند؛ احتمال زیاد دارد که از سلامت معنوی و عفّت واقعی برخوردار نباشد.
اصولاً هر برتری اگر در کنارش ایمان، عقل و وجدان باشد ارزش پیدا می کند.
اگر دختر یا پسری زیبا باشند، ولی عقل نداشته باشند، ایمان نداشته باشند، نه اینکه سعادت بخش نیست بلکه مصیبت بار می باشد، گاه دختر یا پسر خود مقید هستند ولی از نظر فکر و اندیشه و اراده ضعیف هستند و به دام صیادان جامعه گرفتار می شوند، این است که باید انگیزه و ملاک ازدواج ایمان باشد، تجربه نشان داده که این امور بدون معنویت سعادت بخش نخواهد بود.
ممکن است در ذهن این سؤال پیش آید که پس چرا زیبارویان زودتر سامان می یابند؟
باید گفت به خاطر این که این اشتباه جامعه است که زیبایی بدون ایمان، تشخص، ادب را بهتر میداند از سیما و اندام متوسط اما باایمان و اراده قوی.
ما باید خود ملاک های واقعی را ارج نهیم تا به مرور ضدارزش ها فراموش و ارزش ها رشد یابد.
از آن سوی به آنان که از نظر خودشان، احساس ضعف ظاهری می کنند، توصیه می کنیم که به جای جلوه گری، طنازی و... به افزایش جنبههای معنوی و انسانی خود بپردازند و از خدا و ائمه علیهم السلام بخواهند یک مورد مناسب را برای آنها به وجود آورند.
در زمان نه چندان دوری موارد مناسبی را خدا تأمین خواهد کرد، ولی کسی که بخواهد با مثلاً فلان کمبود ظاهری، مکرر گناه کند، دیگران را به گناه وادار نماید بداند هیچ جاذبیت معنوی نخواهد یافت.
آری در روایات به این امر توصیه شده که زنان شوهران برجسته و نیکو صورت و سیرت برگزینند و مردان هم زنان زیبا و جذاب انتخاب کنند، ولی این بدان معنی نیست که باید تمام نظر زیبایی باشد بلکه باید میزان ایمان او بالاتر باشد، اگر زیبایی، برتری مرد یا زنی مثلاً 50 درجه باشد و پایه ایمانی او 80 درجه نباشد، باید بداند که زندگی موفقیتآمیزی نخواهد داشت زیبایی و برتری زیاد منهای ایمان خطر آفرین است.
و این یک امر طبیعی است هرچه بلند و تنومندی درخت افزوده گردد باید ریشه هایش قوی تر باشد. و گرنه درخت ثبات ندارد.
هرچه میزان مصرف برق بیشتر باشد، باید قدرت تحمل سیم های داخلی یک ساختمان و کنترل و کابل ورودی به خانه قویتر باشد و گرنه موجب آتشسوزی و نارسائی در سیستم برقی میگردد.
هرچه ارتفاع ساختمان و امکانات آن و تأسیسات آن بیشتر باشد باید پایه و اساس ساختمان قویتر باشد.
هر برتری مادی و ظاهری که در انسان وجود دارد اگر در کنارش بلکه بیشتر از او ایمان، ادب، وجاهت نباشد همان برتری شکستآفرین خواهد بود.
البته این انحصار به جوانب ظاهری ندارد حتی برتری غیرمستقیم هم همین خطر را دارد.
مثلاً دختری یا پسری که دارای علم، مدرک، تخصص و... هستند همین امکان خطر برایشان وجود دارد.
اگر پدر و مادر پولداری داشته باشند همین مشکل در سرراهشان خواهد بود.
صورت یا سیرت
اگر پدر و مادر شهرت، شخصیت اجتماعی داشته باشند و در طرف دیگر کمتر باشد قطعاً دچار نارسائی و مشکلات میگردند.
اینکه در اسلام شأن، کفویت، همگونی مطرح است روی همین اساس است، بله اگر ازدواج ناهمگونی از نظر ظاهری صورت گیرد ولی از جهت معنوی همسان باشند خوب است.
مثلاً ازدواجی صورت گرفته که در یک طرف برتری ظاهری، اجتماعی، خانوادگی وجود دارد.
همراه باایمان قوی و اعتقاد به خدا و قیامت خوب است ولی اگر ایمان ضعیف و این جهات برتری داشته باشد، نسبت به طرف مقابل قطعاً بداند مشکل خواهد بود و در برخی مواقع حتی غیرقابل حل میشود.
پدر و مادرها، دختر و پسرها، اقوام و خویشان (رابطهها) باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که جنبههای ظاهری و دهان پرکن بنیاد اساسی زندگی را نمیسازد بلکه ایمان و انسانیت و پاکی است که زندگی را مستحکم و پایدار میدارد.
چه بسا زندگیها بخاطر همین امور ظاهری که ملاک ازدواج بوده از هم گسسته شده است.