خاطرات قرآنی سال های اسارت

سازمان دادن شیوه هایی برای تلاوت قرآن محور اصلی فعالیت فکری رزمندگان ایرانی در سال های اسارت بود، از این پس طی خاطراتی از سوی آزادگان، پرداختن به قرآن در سال های اسارت رزمندگان را مرور می کنیم. برخی از این خاطرات را دوستانی در اختیار ما قرار داده اند که مصرانه می خواستند نامی از آنها برده نشود.

سازمان دادن شیوه هایی برای تلاوت قرآن محور اصلی فعالیت فکری رزمندگان ایرانی در سال های اسارت بود، از این پس طی خاطراتی از سوی آزادگان، پرداختن به قرآن در سال های اسارت رزمندگان را مرور می کنیم. برخی از این خاطرات را دوستانی در اختیار ما قرار داده اند که مصرانه می خواستند نامی از آنها برده نشود.

اسارت طولانی می طلبید که اسرا بیشتر متمسک به قرآن و فراگیری فرامین الهی بشوند. در ابتدای اسارت، افکار عمومی اسرا متوجه برنامه ریزی درازمدت نبود، چرا که اغلب می پنداشتند که به زودی آزاد می شوند و اگر آزاد نشوند توان و تحمل مصائب و سختی های اسارت را نخواهند داشت. از این رو برنامه ریزی و سازماندهی چندانی نداشتند، اما طولانی شدن مدت اسارت هشداری به اسرا بود و باعث شد که آنها دست به سازماندهی بزنند و در کلیه زمینه های فرماندهی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، عقیدتی و... برنامه ریزی کنند.

از جمله این سازماندهی که ابتدا به صورت پراکنده صورت گرفت، برنامه قرآن و کلاس های قرآن بود که عشق و علاقه وافر اسرا به آن باعث شده هیچ قرآنی در طول روز حتی یک لحظه بیکار نباشد. نوبت قرآن به گونه ای بود که اگر بعضی از اسرا در خواب نوبتشان می رسید، آنها را از خواب بیدار می کردند تا بلند شوند و قرآن بخوانند. تلاوت قرآن به طور شبانه روز بین اسرا ادامه داشت و هر روز که می گذشت به فکر برنامه ریزی و راه اندازی کلاس های متعدد قرآن در زمینه های مختلف از جمله قرائت، صوت، تفسیر، ترجمه و...می افتادند و طلاب حاضر در اردوگاه و عزیزانی که در زمینه های مختلف تجربه و مهارتی داشتند، با برنامه ریزی هایی که برای گروه فرهنگی می شد اقدام به برپایی کلاس هایی کردند که از آن جمله ایجاد کلاس قرآن برای افراد بیسواد بود که افراد بیسواد قبل از فراگیری نوشتن و خواندن بتوانند قرآن را بخوانند.

برای اغلب اسرا پی بردن به یک سری از حقایق قرآن آن قدر شیرین، مهیج و لذت بخش بود که اغلب ساعات شبانه روز را به کار و فعالیت در زمینه قرائت، صوت و ترجمه قرآن می پرداختند. کلاس های صوت قرآن به وسیله برخی از قاریان قرآن، در اغلب آسایشگاه ها و اردوگاه ها با استقبال وافر اسرا روبه رو می شد و هنگام گوش دادن به صوت قرآن همه چنان محو آن می شدند که سکوت همه جا را فرامی گرفت، این سکوت که توأم با تفکر و تعقل بود روح اسرا را پالایش می داد. گفتار، در کردار و رفتار اسرا در آن مستحیل می شد و روح تعبد و خلوص را در آنها جلوه گر می ساخت. انس با قرآن اغلب اسرا را بر آن می داشت که کلیه حالات خود را به گونه ای قرآنی کنند و هر روز که از اسارتشان می گذشت از فیوضات قرآن بیش از پیش بهره می گرفتند و به بیان دیگر سعی داشتند به گونه ای قرآن تجسم یافته باشند تا نزد خداوند تبارک و تعالی رو سفید و سربلند شوند.

تلاوت و عمل به قرآن باعث شده بود که خیلی ها در مکالمه و صحبت های روزمره آیه های قرآن جواب یکدیگر را بدهند و به عبارت دیگر قرآنی شوند. بی هیچ اغراقی کلیه حالات روزمره روابط اجتماعی، اخلاقی، شرعی و حتی ورزش را با مفاهیم قرآنی وفق می دادند. روابط اجتماعی اسرا با یکدیگر تجسم واقعی قرآن را به منصه ظهور می گذاشت و حسن خلق از نشانه های بارز اسرا در طول 10سال دوران اسارت بود. عمل به فرامین و احکام قرآنی، عرصه عمل و زندگی اجتماعی اسرا را چنان تحت تأثیر قرار داده بود که اسرا را از قشرهای مختلف و با سلیقه های متفاوت در کنار یکدیگر به صورت کاملا مسالمت آمیز و برادرانه زندگی می کردند تا جایی که دشمن مطلقا نمی توانست در بین اسرا نفوذ کند یا میانشان تفرقه بیفکند. دشمن برای منزوی کردن اسرا دست به هر کاری می زد. مثلا می گفتند ما قصد داریم شما را رقاص و همفکر خوتمان کنیم همان طور که ایران اسرای ما را آخوند و قرآن خوان کرده است.

این موضوع نشانگر آن بود که دشمن با تمام توان از در فرهنگی بر علیه اسرا وارد شده بود. دشمن نیروی عظیمی را برای انجام کار فرهنگی بر روی افکار و عقاید اسرا صرف کرده و در این راستا از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و هر روز عرصه را به اسرا تنگ تر می کرد. در حقیقت اسرا در دوران اسارت، با دشمن وارد جنگ فرهنگی و تبلیغاتی شده بودند و با این که دشمن از توان و امکانات بالفعل و بالقوه فراوانی برخوردار بوده از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و بعضا کارشناسان نیروهای صلیب و روانشناسان آنها و مأموران و اعضای منافقان کوردل نیز استفاده می کرد، باز هم در نبردهای فرهنگی، از اسرایی که هیچ امکاناتی نداشتند و در سلطه دشمن بودند، شکست می خوردند و این شکست بارها و بارها در طول دوران 10 سال اسارت به کرّات تکرار می شد. وحدت، اخلاص، توکل به خداوند تبارک و تعالی و چنگ زدن و متمسک شدن به قرآن کریم، از اصلی ترین اصول دفاعیه اسرا در نبرد فرهنگی در سیاه چالها و بازداشتگاه های دشمن بود. انس با قرآن کریم و فرامین الهی مخصوصا در عرصه های بسیار سخت دوران اسارت، مهمترین عامل نجات بخش اسرا از آزار دژخیمان بعثی بود.

اسرا مشق روزانه خود را با بسم الله الرحمن الرحیم قرآن آغاز می کردند که همین امر باعث اعتراض دشمن به صورت علنی بود. می گفتند چه خبر است شما همه اش وضو می گیرید، قرآن و نماز می خوانید و هرگاه یکدیگر را می بینید به همدیگر سلام می کنید. برگزاری کلاس های قرآن به صورت دسته جمعی دشمن را به وحشت می انداخت. آنها فکر می کردند که اسرا قصد توطئه و یا شورش دارند، ازاین رو با تجمع ها و حرکت های این چنینی اسرا به شکل نظامی و امنیتی برخورد می کردند و هرگونه تجمع با هر عنوان را سرکوب و متلاشی و عامل آن را روانه زندان می کردند. نبرد فرهنگی در هر ثانیه از اسارت و در طی شبانه روز از سوی دشمن غافل بعثی ادامه داشت. دشمن برای برچیدن روح معنوی قرآن به نبرد فرهنگی بی امان توأم با فشارهای روحی و جسمی پرداخته بود. در طول دوران اسارت یک هجوم ضدارزشی از سوی دشمن به اشکال و عناوین مختلف و متفاوت صورت می گرفت.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان