پایه گذاری ملت و دولت
آموزش و پرورش کامل، آموزش عالی کامل را به دنبال خواهد داشت و این هر دو، نظام اداری و تشکیلاتی و حکومتی کامل و حد عالیِ مطلوب را ایجاد خواهد کرد. بنابراین، اساس صلاح ملت و دولت و کشور، در این جا پایه گذاری می شود.[1]
سنگر مبارزه با استکبار مدرسه و فرهنگ است
نقش معلم و مربی در جامعه ما نقش[طراز] اول است. در حقیقت، سنگر مبارزه با کفر و ظلم و استکبار جهانی و قلدری شیاطین سیاسی عالم، همین سنگر مدرسه و تعلیم و تربیت و فرهنگ است…[2]
فرهنگ تعلیم و تربیت
… مسأله فرهنگ و تعلیم و تربیت، مسأله اول در نظام ماست. در بلند مدت هیچ چیز به اندازه تعلیم و تربیت اهمیت ندارد….[3]
صدور فرهنگ اسلامی
چرا ما باید از صادر کردن توحید و اخلاق انبیاء و روح فداکاری و اخلاص و تزکیه اخلاقی به کشورهای دیگر خجالت بکشیم؟! چرا باید شرم کنیم از این که غیرت و حمیت صحیح و ایستادگی در مقابل قدرت های باطل را، به صورت درس عملی به ملت های دیگر ارایه و تعلیم بدهیم؟[4]
استقلال فرهنگی
… استقلال یک ملت جز با استقلال فرهنگی تأمین نمی شود. اگر یک ملت، از لحاظ سیاسی تحت تأثیر قدرت های بزرگ نباشد و از لحاظ اقتصادی هم به خود کفایی کامل برسد، اما فرهنگ و اخلاق و عقاید و باورهای دشمنان و بیگانگان در میان این ملت رواج داشته باشد و رشد بکند، این ملت نمی تواند ادعای استقلال کند.[5]
الگوی نظام فرهنگی
اگر نظام فرهنگی، همه مناسبات اجتماعی و سیاسی را احاطه نکند و با ارائه الگویی مناسب سیستم سازی را در تمام ابعاد توسعه ندهد، عواملی به اقتضای شرایط، نقش پدیده های فرهنگی را بازی می کنند و هدایت عمومی جامعه را به سمت و سوی خود می کشانند.[6]
اهمیت اصلاح فرهنگ عمومی
اگر واقعاً وزارت ارشاد، جز اصلاح فرهنگ عمومی، هیچ کار دیگری نداشته باشد، به نظر بنده، کار کمی را به عهده نگرفته است. البته شما کارهای دیگری هم دارید که مهم است ولی این کار از همه کارها مهم تر و محور همة کارهای دیگر است. کتاب باید برای اصلاح فرهنگ عمومی منتشر شود. فیلم باید برای اصلاح فرهنگ اسلامی ساخته شود. هنر باید در جهت فرهنگ عمومی هدایت بشود. صدا و سیما باید دائماً برای فرهنگ عمومی کار کند. علما، ائمه جمعه، خطبا و مبلغان جامعه ما روحانیت محترم و معظم، در هر بخشی که هستند، باید برای این مهم تلاش کنند. عده ای تحلیل کنند، عده ای آیات الهی را بخوانند و عده ای هم کلام معصومین را بیان کنند. جهت گیری مطبوعات، اصلاح فرهنگ عمومی باشد. سازمان هایی که مخصوص کار تبلیغ هستند مثل سازمان تبلیغ اسلامی و بخش هایی که تابع اوست، باید در جهت اصلاح فرهنگ عمومی تلاش کنند.[7]
دو ویژگی فرهنگ عمومی
فرهنگ عمومی دو بخش دارد:
الف ـ تأثیر بلندمدت:
یک بخش آن چیزهایی است که خیلی بارز و ظاهر است و جلوی چشم ماست و با سرنوشت یک ملت سر و کار پیدا می کند. اینگونه هم نیست که ارتباطی به آینده و مسیر ملت نداشته باشد؛ بلکه بر روی حرکت ملت و زندگی آنها تأثیر بلندمدت دارد. مثلاً لباس و شکل آن که جزو فرهنگ عمومی است، از مصادیق این بخش است. چه لباسی بپوشیم؟ چگونه بپوشیم؟ زن ها و مردهای ما از کدام الگو و پوشش استفاده کنند؟ اینها همه جزو مصادیق و نمونه های بارز فرهنگ عمومی جامعه است. یا فرض بفرمایید شکل معماری در جامعه و نوع خانه های ساخته شده در زمان قدیم و جدید و کیفیت زندگی ساکنان این دو نوع خانه نیز از مصادیق همین بخش است… اینها از موارد فرهنگ عمومی است. بنابراین تأثیر این نوع فرهنگ بر روی سرنوشت ملت، بلندمدت است. بالاخره هرگونه لباس و رفتاری در هر جور نشستن بر سر سفره یی و هر جور مواجه شدن در حرف زدن تأثیراتی در شکل بخشیدن به شخصیت افراد جامعه دارد و نمی شود منکر این حقیقت شد.
ب- تأثیر فوری و محسوس:
نوع دیگری از نمونه های فرهنگ عمومی وجود دارد که تأثیر فوری و محسوس است. اگرچه خودش خیلی محسوس نیست؛ لیکن تأثیراتش بر سرنوشت یک جامعه و مسیر آن، خیلی محسوس است. عمده این نوع فرهنگ، اخلاقیات فردی و اجتماعی مردم یک جامعه است… اگر ملتی خطرپذیر باشد و عافیت طلبی نکند و دنبال راحتی خودش نباشد و حاضر باشد در میدان هایی وارد شود، مسلماً تأثیر خودش را خواهد گذاشت. همچنین اگر ملتی صبور و یا مهمان دوست باشد و یا عادت داشته باشد که به بزرگ ترهای خود احترام بگذارد، خلقیات مثبت اجتماعی خود را نشان داده است. همة ینها به مقولة اخلاص شخصی و اجتماعی مربوط می شود و سرنوشت یک ملت را تغییر می دهد.[8]
تبادل فرهنگی
ما که بحث تهاجم فرهنگی را مطرح می کنیم و بر آن پای می فشاریم، معنایش این نیست که یک فرهنگ نباید از محیط خارج از خود، چیزی را به خود بیفزاید. برعکس، باید فرهنگ ها با یکدیگر تبادل داشته باشند.[9]
توجه به تفکرات اسلامی و انقلابی
از این شورا با ترکیب جدید آن انتظار می رود که اولویت های فرهنگی را در مقاطع خاص مشخص کنند و بر اساس آن برنامه ریزی های لازم را انجام دهند. شورایعالی انقلاب فرهنگی باید به صورت جدی، مسائل اساسی فرهنگی را به طور دقیق و مرزبندی شده مطرح کند و آنرا تا رسیدن به یک نتیجة عملی و سپس اجرای آن دنبال نماید. زیرا هیچیک از تصمیمات شورایعالی انقلاب فرهنگی نباید معلق و متوقف بماند.
با افزایش تعداد اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی، دبیرخانة این شورا، اهمیت بیشتری خواهد یافت و باید متناسب با توقعات زیادی که از شورایعالی انقلاب فرهنگی می رود، دبیرخانه آن نیز به صورتی فعال و با یک مدیریت مباشر و کاملاً ناظر در صحنه حضور داشته باشد.
در ترکیب جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی، تفکرات اسلامی و انقلابی باید مورد توجه مضاعف قرار گیرد و حقیقتاً برای اعتلای آن برنامه ریزی و کار شود.[10]
اصلاح فرهنگ
این کشور نیازمند یک تصحیح فرهنگی است و علاج مشکلات آن نیز تنها با اصلاح فرهنگی امکان پذیر است. بنابراین باید مسائل فرهنگی با یک دید وسیع و عمیق مورد توجه قرار گیرد و از تعهد اسلامی، روحیه انقلابی و آمادگی ملت ایران به عنوان یک فرصت ارزنده در جهت انجام اصلاحات فرهنگی و اخلاقی استفاده شود.
جامعه ای که در آینده نزدیک، بیش از دو میلیون دانشجو خواهد داشت باید برای مسائل اخلاقی، سیاسی، فکری و نیز ازدواج آنان چاره اندیشی کند و شورای عالی انقلاب فرهنگی باید به این مسأله از جهات مختلف توجه نماید.[11]
توجه به روحیه اسلامی، انقلابی
در تمامی تصمیمات فرهنگی و در هدایت و اداره امور فرهنگی باید روحیه اسلامی و انقلابی مورد توجه قرار بگیرد. گرایش انقلابی و حرکت اسلامی را نیز می توان با یک مدیریت و هدایت صحیح، دقیق و حساب شده تضمین کرد. بنابراین هدایت فرهنگی جامعه بر اساس گرایش های انقلابی یک ضرورت است.[12]
اهمیت اصلاح فرهنگی
مسأله فرهنگ را باید مسأله اول این کشور به حساب آورد و بدون تردید با پشتیبانی و تقویت بنیه های فرهنگی، پیشرفت این کشور در تمامی زمینه ها تضمین خواهد شد. اما اگر فرهنگ کشور اصلاح و پایه های آن مستحکم نشود، به احتمال زیاد برنامه ریزی در همه کارها ابتر خواهد بود و به نتایج قطعی آن نمی توان امیدوار بود.[13]
منابع:
1. کتاب حدیث ولایت، گردآورنده: دفتر مقام معظم رهبری.
2. کتاب نقش فرهنگ دفاع مقدس در اصلاح فرهنگ عمومی کشور، گردآورنده: محمد قاسم فروغی جهرمی.
پی نوشت ها:
[1] حدیث ولایت، ج 1، ص 91
[6] نقش فرهنگ دفاع مقدس در اصلاح فرهنگ عمومی کشور، ص 66