عوامل «لامبورگینی» در «چشم شب روشن»:

عیار حساسیت جامعه نسبت به حوادث ناگوار پایین آمده است

مهرداد رایانی مخصوص مجری کارشناس بخش تئاتر «چشم شب روشن» بامداد یکشنبه ۱۵ مردادماه میزبان اشکان خطیبی و سیامک صفری برای گفتگو درباره درام اجتماعی به بهانه اجرای نمایش «لامبورگینی» بود.

عیار حساسیت جامعه نسبت به حوادث ناگوار پایین آمده است

به گزارش خبرنگار مهر، اشکان خطیبی و سیامک صفری که این روزها نمایش «لامبورگینی» را در پردیس تئاتر شهرزاد اجرا می کنند، با حضور در برنامه «چشم شب روشن» در شبکه 4 درباره درام اجتماعی به سخن گفتند. اشکان خطیبی در بخشی از این گفتگو بیان کرد: «لامبورگینی» که به حادثه پلاسکو و ماجرای گورخواب ها می پردازد، تلاش می کند این تلنگر را بزند که مردم این حوادث را به یاد داشته باشید. اینگونه نباشد که بین آماج حملات خبری ناگوار، یادتان برود که گورخواب ها هنوز هستند و 10 ساختمان دیگر هم به گفته شورای شهر در معرض سقوط، آتش سوزی یا حوادث ناگوار قرار دارد.

وی در پاسخ به این نظر مهرداد رایانی مخصوص کارشناس بخش تئاتر «چشم شب روشن» که «لامبورگینی» این موضوع را با صراحت بیان نمی کند، افزود: این فرق کار مستند با اثری است که سیامک صفری ساخته و قرار نیست در آن یک حادثه مستند روی صحنه بازسازی شود. از تمام آنچه که به عنوان منابع اولیه می شود از آنها نام برد از جمله زنان کار و اخلاقیاتی که منحط شده اند به عنوان هنرمندی که نسبت به اتفاقات جامعه حساس است، بهره برده و در قالب یک اثر این چنینی روی کاغذ و سپس روی صحنه برده است.

خطیبی تصریح کرد: انگشت اشاره این نمایش به صورت مستقیم روی یک حادثه نیست. به این دلیل که این پدیده ها صرفا به یک دلیل نیستند. تمام علل و ناهنجاری ها و معضلات اجتماعی، هراز چندگاهی منجر به فجایعی می شوند که یکی 2 روزی بابت آنها ناراحتیم و سپس از یادشان می بریم.

مربی مسابقه «خنداننده شو» ادامه داد: بعد از حادثه تروریستی تهران همه ما یکی دو روزی، از خانه بیرون نیامدیم و حتی اگر ما را به یک نمایش دعوت می کردند، نگران بودیم نکند بمبی داخل سالن بترکد. اما بعد از یک هفته انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است. اینجا است که می فهمیم چقدر عیار حساسیت مان پایین است و چقدر همه فجایع برای مان عادی شده است.

خطیبی یادآور شد: یکی از چیزهایی که سیامک صفری روی آن دست گذاشته ماجرای مردمی است که دوربین به دست مقابل ساختمان پلاسکو سلفی می گرفتند، اتفاقی که در حادثه تروریستی هم تکرار شد. مجموعه این اتفاقات به ما این را می فهماند که اگر دستی بالا نزنیم، به خصوص هنرمندان جامعه که همیشه جزو حساس ترین ها بوده اند و واکنش های شان عمیق تر و با نگاه متفاوت تری بوده است، اصولا چیزی به نام اخلاقیات در جامعه باقی نمی ماند.

در ادامه صفری در پاسخ به این پرسش که آیا مطرح کردن نقد بدون ارائه راهکار، کار درستی است یا خیر، توضیح داد: اساسا هنرمند، وقتی آدم ها در یک جامعه زندگی می کنند، نتیجه و داستان زندگی خودشان را زندگی می کنند، آن را نمی بینند. هنرمندی مثل میلر «مرگ فروشنده» را می نویسد که می شود در همه جای دنیا آن را اجرا کرد و با استقبال مخاطب روبرو شد. چرا که جستجوی انسان برای زندگی کردن و جزئیات زندگی اسیر و گرفتارش می کند. میلر این را در واکنش به دوره رکود اقتصادی در آمریکا می نویسد.

وی تصریح کرد: هنرمند در ذات خود به زیبایی فکر می کند. آنچه که هنرمند در اثرش تبلیغ می کند، خوبی است. قرار نیست هنرمند داستانش را بگوید و راهکار هم بگذارد. او بخشی از یک جامعه است که همه دغدغه های مشترک دارند. حرفی که هنرمند از بحران می زند، در جامعه مدیران، ناظران و تصمیم گیرانی دارد که ابزارهای دیگری غیر از صدا و پیکری که من هنرمند در اختیار دارم، متعلق به او است. نمی شود به مجسمه سازی که از بچه های کار مجسمه ساخت گفت حالا راهکار تو چیست؟!

خطیبی به نظر من وظیفه هنرمند کمک به پروسه پیدا کردن راهکار است. اما قطعا او نه قدرت و نه دانش پیدا کردن راهکار را ندارد. یافتن راه حل برای معضلات اجتماعی جوامع بزرگ، کار هنرمند نیست اما ارائه و نشان دادن آنها به جامعه ای که درگیر آن است وظیفه او است. به صورت ناخودآگاه مثل قطعات دومینو که با یکدیگر برخورد می کنند و یکی پس از دیگری می افتند، هنرمند با بردن یک اثر به روی صحنه، قطعا ضربه اولی را باعث می شود که به دومینوی اول می خورد.

وی تصریح کرد: یکی از عللی که جوامعی مثل ما، دچار نارسایی های اخلاقی اجتماعی می شوند به دلیل دوری آدمها از همدیگر است. آدم ها کم کم به افراد مستقل در یک سلول خودخواسته تبدیل می شوند. تا قبل از اینکه ما بخواهیم مصاحبه یا تصویری از یک فرد گورخواب ببینیم یا وارد زندگی یکی از بازماندگان حادثه پلاسکو شویم، این آدم ها برای مان یک مفهوم مجرد هستند و نمی توانیم حس آن ها را داشته باشیم. من فکر می کنم این برش دراماتیک و آوردن آن روی صحنه، باعث می شود مخاطب نزدیکی بیشتر با این حوادث دارد و این مسائل گوشه ذهن او خواهد ماند. اینگونه هنرمند اثر خود را گذاشته است.

صفری در پاسخ به اینکه چه کنیم بخشی از مخاطبان ما را به سیاه نمایی محکوم نکنند و با ما همراه شوند، گفت: قطعا هنرمند، نمی خواهد مخاطب خود را ناامید کند یا او را به وحشت بیندازد. حتی لحنی که در نمایش های اجتماعی هست به این شیوه نیست. در نمایش ما هم مخاطب شاهد پرسوناژهای امیدواری است که منشا و سرانجام دارند و به زندگی فکر می کنند. آنها زندگی را برای خودشان پایان یافته فرض نمی کنند، حضور دارند و نفس می کشند. در «لامبورگینی» این دو پرسوناژ در حاشیه قرار گرفته اند اما بسیار فعال هستند و این به هیچ وجه سیاه نمایی نیست.

وی تاکید کرد: تلخی بد نیست. تلخی یک مزه است که خداوند آفریده است. تلخ ترین دانه میوه ها دشمن سرطان است. بحث این است که برآیند آن چیست؟ پرسوناژ هم شاید لحظات تلخی داشته باشد اما در این لحظه متوقف نمی شود، بلکه ما را دعوت می کند که آگاه باشیم، یکدیگر را دوست داشته باشیم و به زندگی فکر کنیم، همه این امید است.

خطیبی نیز در پایان گفت: من هم معتقدم تلخی صرف جواب نمی دهد و در کنار شیرینی مفهوم پیدا می کند. همانطور که تراژدی در کنار کمدی. در این نمایش هم سعی شده بالانسی بین لحظات کمیک و مفرح و تراژدی که در زیر متن نهفته است و نمی توانیم آن را کاری کنیم، برقرار شود. به هر حال روایت زندگی دو گورخواب را داریم. اما به عنوان بازیگری که هر شب این نقش را بازی می کنم، لحظاتی که برای تماشاچی مفرح است برای من دردآلود است و وقتی آنها می خندند تلخی بیشتر در خودم احساس می کنم. معتقدم باید تراژدی و کمدی در صحنه به یک بالانس برسد تا مخاطب اول از همه تو را قبول کند و بعد شروع به تفسیر و حلاجی بپردازد.

«چشم شب روشن» به تهیه کنندگی امیر قمیشی و با اجرای محمد صالح علا، شنبه تا چهارشنبه ها هر شب ساعت 23 از شبکه چهار سیما روی آنتن می رود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر