به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی حوزه هنری، یوسف قوجق نویسنده و منتقد ادبی در پانزدهمین برنامه از سلسله نشستهای «آینه بندان» که در حوزه هنری برگزار شد، با بیان اینکه عنوان کتاب «بود و نابود» خوب و هوشمندانه انتخاب شده است، اظهار کرد: این عنوان مخاطب را درگیر میکند و به نوعی تداعی کننده همان «یکی بود، یکی نبود» قصههای ایرانی است.
وی ادامه داد: در این کتاب، به معنای واقعی، قصه را دیدم. البته نثر این اثر، به لحاظ ویرایشی مشکلاتی داشت و میتوانست با ویرایش بهتر، خوشخوانتر باشد. همچنین نویسنده میتوانست با ضرباهنگ بهتری به شخصیتها بپردازد. داستان باید به گونه ای به نگارش در می آمد که به روانکاوی شخصیت ها هم نزدیک شویم.
قوجق با اشاره به اینکه شروع داستان «بود و نابود» با یک حادثه آغاز شده است، اظهار کرد: شروع قصه با اتفاقی که تشریح میشود بسیار زیبا است.
این نویسنده تصریح کرد: شخصیتهای داستانی در رمان «بود و نابود» مثبت یا منفی نیستند. بسیاری از داستانهایی که در حوزه انقلاب اسلامی خواندهایم یا خوب و یا بد هستند. اما در این کتاب هر کدام از شخصیتها را میتوان به عنوان بخشی از جامعه دوران انقلاب در نظر گرفت؛ در این قصه به همه اقشار پرداخته شده است.
وی با تاکید بر اینکه صحنه تصادف در این اثر، تنها یک حادثه نیست، افزود: در این صحنه گرههای داستانی وجود دارد که ایجاد تعلیق میکند. البته اگر داستان به همان شکل که در فصل اول آغاز شد، ادامه پیدا میکرد بهتر بود. در قصه لازم است گاهی نثر روایی هم وجود داشته باشد. احساس میکنم در برخی مواقع، نثر روایی مخاطب را اذیت میکند و نثر مغشوش می شود. جاهایی دانای کل است و جایی هم احساس می شود اول شخص است.
علی اکبر والایی دیگر نویسنده و منتقد ادبی حاضر در این نشست نیز با بیان اینکه داستان «بود و نابود» درونمایه انقلاب اسلامی دارد، گفت: در این اثر، شخصیتهایی که در انقلاب حضور داشتند به درستی به تصویر کشیده شده اند و میتوان به همین خاطر در آن به هوشمندی نویسنده پی برد. کسانی که پس از انقلاب اسلامی، کمیتهها را تشکیل دادند، به لحاظ سطح علمی، اغلب از افراد متوسط و رو به پایین جامعه بودهاند و در این کتاب به درستی به این افراد اشاره شده است. از این زاویه به شخصیتهای انقلاب اسلامی کمتر پرداخته شده است. تا به حال در کتاب های انقلاب اسلامی، شخصیت های انقلابی متدین و مقدس بوده اند، اما می بینیم که نگرش رمان «بود و نابود» با این نگاه متفاوت است.
این نویسنده خاطرنشان کرد: اگر کتاب «بود و نابود» میخواست در خارج از حوزه هنری منتشر شود، حتما با مشکل مواجه میشد. چرا که در حوزه داستان انقلاب، ساختارشکنی کرده است و انتشار آن نیز از عهده نهادی همچون حوزه هنری بر می آمد.
وی همچنین گفت: در صحنه های رفت و برگشت زمانی، مخاطب هنگامی میتواند این نوع روایت را بپذیرد که نشانههایی برای فهم درست داستان وجود داشته باشد. همچنین رفت و برگشت زمانی در داستان رخ میدهد که نویسنده بخواهد حلقه های مفقوده داستان را کامل کند. اما در این داستان، فلاش بک ها تنها به عنوان ترفند داستانی استفاده شده است. همچنین تصادف جزو عناصر بسیار ضعیف یک اثر داستانی است. تصادف، تصادف است و منطقی در آن وجود ندارد که بخواهد مخاطب را جذب کند.
والایی گفت: رمان «بود و نابود» به سمت آثار تاریخی رفته است و افراد حقیقی و حوادث حقیقی را آدرس می دهد. مخاطبان نسل اول و دوم انقلاب اسلامی ممکن است این شخصیت ها و وقایع را درک کنند، اما برای نسل های بعدی، نویسنده باید تمهیداتی در اثر خود می اندیشید تا مخاطب بداند این حوادث چه بوده و چگونه رخ داده است. بسیاری از موضوعات ناگفته و حل نشده باقی می مانند.