ظهور منجی در کلام امام خامنه ای

ظهور منجی در کلام امام خامنه ای امام خامنه ای: درک مراتب معنوی و حقایق الهی در باب این قطب اعظم عالم امکان و خلیفه ی خدا و مظهر صفات و اسمای الهی در حد زبان و بیان و قلب و فهمی همچون من قاصر نیست

ظهور منجی در کلام امام خامنه ای
ظهور منجی در کلام امام خامنه ای امام خامنه ای: درک مراتب معنوی و حقایق الهی در باب این قطب اعظم عالم امکان و خلیفه ی خدا و مظهر صفات و اسمای الهی در حد زبان و بیان و قلب و فهمی همچون من قاصر نیست.
إ ِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَ لا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ، وَ لَوْ لا ذلِکَ لَنَزَلَ بکُمُ اللاَّْواء، وَ اصْطَلَمَکُمُ الاَْعْداءُ...(1)
حضرت ولی عصر(عج) در یکی از توقیعات شرفیشان به شیخ مفید، خطاب به شیعیانشان اینگونه بیان دارند که ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یادتان را از خاطر نمی بریم و اگر جز این بود، گرفتاریها به شما روی میآورد و دشمنان، شما را ریشه کن میکردند...
مهربانی، دلسوزی و توجه اهل بیت عصمت و طهارت به شیعیانشان و پیگیری و راهنمایی ایشان حتی در امور شخصی آنها، از اعتقادات پیروان مکتب اهل بیت است. چه بسیار معجزات و کراماتی که بر همین اساس در گوشه و کنار جهان دیده ایم و شنیده ایم.
ورای این معجزات خاص و راهنمایی های جزیی، با توجه به بحث تکامل دین مبین اسلام، می طلبد که این پویایی در حوزه دین و زندگی، شامل همه انسان ها شود. به عبارت دیگر شمول این راهنمایی باید عام باشد. در این راستا، تمام کسانی که چنین آیینی و کتبی را برای خود بر می گزینند، باید بتوانند ادعا کنند که این مکتب، ایدئولوژی های موقعیت های مختلف زندگی را در وهله های متفاوت در اختیار آنها قرار می دهد.
بر این اساس، مقوله ولایت فقیه، یکی از این معجزات عام برای هدایت بشر است. با توجه به آنچه طرح شد، زعامت پیروان مکتب اهل بیت، در زاویه های مختلف، در زمان غیبت با طرح مبحث ولی فقیه رویکردی کاملا عملی به خود می گیرد. حضرت مهدی در توقیعی به .... می فرمایند:
و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الى رواة حدیثنا فانهم حجتى علیکم و انا حجةالله علیهم...(2)
نوشتار ما بسیار کوتاه تر از آن است که بخواهیم این کلام نورانی امام را تفسیر و شرح کنیم. اما اجمالا می توان اشاره داشت که امروزه ولی فقیه، مرجع، مجمع، ملجاء و مرکز تمام ارجاعات شخصی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی قرار می گیرد. این پیش بینی و تمرکز بر روی عنوان ولی فقیه، با شرایط و رویکردهای خاصی که در محل خود مطرح می شود، بیان از معجزی عام برای عامه بشر دارد.
با این توصیفات، برای تبیین و تفسیر بهترین رویکرد از آموزه منجی و مهدویت در مکتب تشیع، راسخ ترین گزینه رجوع به همین ولایت فقیه است. با ولی فقیه است که می توان تفسیرهای ناصواب و غلط را دور افکند و معیار و شناختی درست در باب مهدویت و انتظار پیش رویمان قرار دهیم. در این نوشتار بر آنیم تا رویکردهای مختلف این آموزه ها را اجمالا در کلمات و بیانات امام خامنه ای پیگیری و دنبال کنیم.

امام خامنه ای و فلسفه انتظار
 

- درک مراتب معنوی و حقایق الهی در باب این قطب اعظم عالم امکان و خلیفه ی خدا و مظهر صفات و اسمای الهی در حد زبان و بیان و قلب و فهمی همچون من قاصر نیست. خود آنها باید درباره امام زمان سخن بگویند؛ همچنان که خود آنها باید درباره علی بن ابی طالب (علیه الصلاه و السلام) و بقیه اولیا و اصفیای دین سخن بگویند. ما همین قدر می دانیم که وجود مقدس امام زمان مصداق وعده الهی است. همین قدر می دانیم که این بازمانده خاندان وحی و رسالت علم سرافراز خدا در زمین است...
- او وعده الهی و مصداق لطف خدا بر انسانیت و بشریت است. او مستوره و نمونه ای از اولیا و اصفیا و انبیا و برجسته ترین بندگان خداست. او نمایشگر مبلغ فضل الهی بر بنی آدم است. اینها چیزهایی است که خود آنان بیان فرمودند. اگر ما بتوانیم در حد فهم قاصر و ناقص خودمان رشحاتی از این گفته ها را درک کنیم و بفهمیم خیلی برد کرده ایم...

امام خامنه ای و مفهوم انتظار
 

- این که در روایات ما وارد شده است که افضل اعمال امت انتظار فرج است یعنی چه؟ مگر انتظار چیست؟ انتظار ظهور حضرت ولی الله الاعظم (ارواحنافداه) مگر چه مضمون و چه معنایی در بطن خود دارد که این قدر دارای فضیلت است یک معنای انحرافی در باب انتظار بود که خوشبختانه امروز از آن فهم و برداشت غلط اثر چندانی نیست. کسانی که مغرض و یا نادان بودند این طور به مردم یاد داده بودند که انتظار یعنی این که شما از هر عمل مثبت و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحی دست بکشید و منتظر بمانید تا صاحب عصر و زمان خودش بیاید و اوضاع را اصلاح کند و مفاسد را برطرف نماید!
- انقلاب این منطق و معنای غلط و برداشت باطل را یا کمرنگ کرد و یا از بین برد. پس بحمدالله این معنا امروز در ذهن جامعه ما نیست. اما معنای صحیح انتظار دارای ابعادی است که توجه به این ابعاد برای کسی که می داند در فرهنگ اسلام و شیعه چه قدر به انتظار اهمیت داده شده بسیار جالب است.
- یک بعد این است که انتظار به معنای قانع نشدن به وضع موجود است “انتظار داریم” یعنی هرچه خیر و عمل خوب انجام دادیم و به وجود آمده کم و غیرکافی است و منتظریم تا ظرفیت نیکی عالم پربشود. یک بعد دیگر از ابعاد انتظار دلگرمی مومنین نسبت به آینده است. انتظار مومن یعنی این که تفکرالهی ـ این اندیشه روشنی که وحی بر مردم عرضه کرده است ـ یک روز سراسر زندگی بشر را فراخواهد گرفت. یک بعد انتظار این است که منتظر با شوق و امید حرکت بکند. انتظار یعنی امید. انتظار ابعاد گوناگون دیگری هم دارد.

امام خامنه ای و روح انتظار
 

- ما ملتی منتظر هستیم؛ ملتی که به امید پیشرفت و موفقیت اقدام و تلاش و انقلاب کرد و موفق شد. ما امروز برای انتظار باید باب بخصوصی در زندگی خود باز کنیم. حقیقتا ملت ما باید روح انتظار را به تمام معنا در خود زنده کند. “ما منتظریم” یعنی این امید را داریم که با تلاش و مجاهدت و پیگیری این دنیایی که به وسیله دشمنان خدا و شیاطین از ظلمات جور و طغیان و ضعیف کشی و نکبت حاکمیت ستمگران و قلدران و زورگویان پر شده است در سایه تلاش و فعالیت بی وقفه ما یکروز به جهانی تبدیل خواهد شد که در آن انسانیت و ارزشهای انسانی محترم است و ستمگر و زورگو و ظالم و قلدر و متجاوز به حقوق انسانها فرصت و جایی برای اقدام و انجام خواسته و هوی و هوس خود پیدا نخواهد کرد. این روشنایی در دیدگاه ما نسبت به آینده وجود دارد.
- ما ملت ایران باید به این معنای انتظار بیش از گذشته تکیه کنیم؛ چون دنیای بشری به انتظاری که ما داریم محتاج است. این امیدی که در دل ملت ایران وجود داشت و در سایه آن توانست این کارهای بزرگ را انجام بدهد ملتهای ضعیف و مظلوم دنیا امروز به این امید احتیاج دارند؛ آنها هم باید این امید را پیدا کنند. اگر پیدا کردند و نور امید در دل ملتها تابید کارهای دنیا اصلاح خواهد شد و مشکل ملتهای مظلوم اگر نگوییم به صورت کامل به صورت معتنابهی ـ ولو در طول چند سال ـ حل خواهد شد. اما اگر این امید در دلها نتابد و همان طوری که شیطانها خواستند مردم مایوس باشند ملتها مایوس بمانند روزبه روز وضع بدتر خواهد شد.

امام خامنه ای و رابطه منتظران و امام قائم
 

- ارتباط قلبی یکایک مردم مومن با مقام ولایت عظمی و ولی الله اعظم یکی از برکاتی است که از مشخص بودن مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عقیده مردم ما ناشی می شود. ما علاوه بر اعتقاد به اصل وجود مهدی و این که کسی خواهد آمد و دنیا را از عدل و داد پر خواهد کرد شخص مهدی را هم می شناسیم و نام و کنیه و پدر و مادر و تاریخ ولادت و کیفیات غیبت و اصحاب نزدیک و حتی بعضی از کیفیات هنگام ظهور او را نیز می دانیم. اگرچه آن شخصیت درخشان و خورشید تابان را در بیرون و محیط زندگی خود نمی بینیم و او را تطبیق نمی کنیم اما معرفت به حال او داریم.
- رابطه بین شیعیانی که این اعتقاد را دارند با مقام ولایت و مهدی موعود یک رابطه دایمی است و چه قدر خوب و بلکه لازم است که یکایک ما قلبا هم این رابطه را با توجه و توسل و حرف زدن با آن حضرت حفظ کنیم. طبق همین زیاراتی که وارد شده و بعضا ماثور است و به احتمال زیاد به خود معصوم (ع) مستند می باشد این رابطه قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان (عج) یک امر مستحسن بلکه لازم و دارای آثاری است؛ زیرا امید و انتظار را به طور دایم در دل انسان زنده نگه می دارد.

امام خامنه ای و اعتماد و امید
 

- انتظار یکی از پربرکت ترین حالات انسان است؛ آن هم در انتظار دنیایی روشن از نور عدل و داد... خدای متعال به دست او سرزمین بشری و همه روی زمین را از عدالت و دادگستری پرخواهد کرد. انتظار چنین روزی را باید داشت. نباید اجازه داد که تصرف شیطانها و ظلم و عدوان طواغیت عالم شعله امید را در دل خاموش کند. باید انتظار کشید. انتظار چیز عجیبی است و دارای ابعاد گوناگونی می باشد. یکی از ابعاد انتظار اعتماد و امیدواری به آینده و مایوس نبودن است. همین روح انتظار است که به انسان تعلیم می دهد تا در راه خیر و صلاح مبارزه کند. اگر انتظار و امید نباشد مبارزه معنی ندارد و اگر اطمینان به آینده هم نباشد انتظار معنی ندارد. انتظار واقعی با اطمینان و اعتماد ملازم است. کسی که شما می دانید خواهد آمد انتظارش را می کشید و انتظار کسی که به آمدنش اعتماد و اطمینان ندارید انتظاری حقیقی نیست. اعتماد لازمه انتظار است و این هر دو ملازم با امید است و امروز این امید امری لازم برای همه ملتها و مردم دنیا می باشد.

امام خامنه ای و جهان امروز
 

- دنیا در طول تاریخ طولانی بشر ادوار سیاه و تاریکی به خود دیده است؛ اما بدون شک یکی از تاریکترین ادوار زندگی بشر و تلخترین روزگارهای عمومی مردم عالم همین روزگار کنونی است که در آن هیچ تردیدی نباید کرد و این به خاطر تسلط روزافزون قدرتهای شیطانی و بزرگ عالم بر زندگی انسانهاست.
- اگر شما به وضع دنیا نگاه کنید قضیه روشن می شود. در دنیا قدرتها عالم را بین خودشان تقسیم کرده بودند و روز به روز تسلط و تصرف قدرتهای بزرگ نسبت به مناطق گوناگون عالم سخت تر و سنگینتر شده است. مثلا امروز دخالت قدرت شیطانی و طاغوتی آمریکا در زندگی ملتها از همیشه بیشتر است. در همه شئون عمده و اساسی ملتها دخالت می کنند و این دخالت منحصر به مسایل اقتصادی ملتها نیست؛ بلکه در فرهنگ و سیاست و اداره امور و تعیین مدیران امور کشورها نیز دخالت می کنند. اگر کسانی در جوامع گوناگون اوضاع را نفهمند و ندانند راحت زندگی می کنند؛ اما صاحبان فکر و افراد هوشمند و روشنفکر و کسانی که می فهمند قدرتهای طاغوتی با زندگی و سرنوشت آنها چه می کنند حقیقا دنیا برای آنها تیره و تار است و زندانی بیش نیست... حقیقتا انسانهای هوشمند در بسیاری از مناطق دنیا این گونه زندگی می کنند. اگر در دلها امید به روزگار روشن باشد مبارزه ممکن است و اگر امید بمیرد مبارزه و حرکت به سمت صلاح هم خواهد مرد.

امام خامنه ای و انقلاب بیدارگر
 

- واقعیت دیگر آن است که امروز ما در دنیا شاهد بیداری ملتها هم هستیم. درست است که با پیشرفت وسایل جدید و تلویزیون و رادیو و تبلیغات و پول و امکانات صنعتی و غیره تسلط قدرتهای استکباری بر ملتها و بر شئون آنها روزبه روز بیشتر شده است؛ اما سنت الهی بر این قرار گرفته که ملتها هم بیدار بشوند و ما امروز می بینیم که ملتها هم روزبه روز بیدار می شوند و این به خاطر امیدی است که آنها به آینده پیدا کرده اند.
- امید در حال بیدارکردن ملتهاست. بدون شک مهمترین وسیله امید برای ملتها در ده سال اخیر پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تشکیل حکومت مردم تاسیس حکومت “نه شرقی و نه غربی” و پیشرفت سیاست مقاومت در مقابل قدرتهای استکباری بود. این وقایع به مردم دنیا ـ خصوصا مسلمانان ـ امید بخشید و آنها را بیدار کرد. این صنع الهی و قدرت خدا بود.
- چه قدر تبلیغات جهانی این جمله امام عزیز و فقیدمان را کوبیدند که فرموده بودند: “ما انقلابمان را به همه عالم صادر خواهیم کرد”. صدور انقلاب به معنای این نبود که ما برمی خیزیم و با قوت و قدرت به این طرف و آن طرف می رویم و جنگ راه می اندازیم و مردم را به شورش و انقلاب وادار می کنیم؛ مقصود امام به هیچ وجه این نبود. این کار جزو سیاستها و اصول ما نیست؛ بلکه مردود است. آنها این جمله را این گونه معنا کردند و آن را کوبیدند.

امام خامنه ای و برکات عقیده به امام زمان (عج)
 

- این حقیقت عظیم متعلق به یک ملت و یک زمان خاص نیست؛ بلکه متعلق به بشریت است... این وعده خداست که تحقق آن را ضمانت کرده است. همه انسانهای طول تاریخ نسبت به این پدیده عظیم و شگفت آور احساس نیاز معنوی و قلبی کرده اند؛ چون تاریخ از اول تا امروز و از امروز تا لحظه طلوع آن خورشید جهانتاب با ظلم و بدی و پلیدی آمیخته بوده است. همه کسانی که از ظلمی رنج برده اند چه آنهایی که به خود آنها ظلم شده است و رنج برده اند و چه کسانی که به ستمکشی دیگران نگاه کرده اند و رنج برده اند ـ با یاد ولادت این منجی عظیم تاریخ و بشر در دلشان امیدی به وجود می آید.
به همین خاطر شما می بینید که این حقیقت مخصوص شیعه هم نیست؛ همه ادیان و مذاهب عقیده دارند که یک منجی و یک دست مقتدر الهی در مقطعی از تاریخ خواهد آمد و در نجات بشر از ظلم و جور معجزه گری خواهد کرد. فرقی که ما شیعه ها با دیگران و بقیه فرق اسلامی و غیراسلامی داریم این است که ما این شخص عظیم و عزیز را می شناسیم اسمش را می دانیم تاریخ ولادتش را می دانیم پدران و مادر عزیزش را می شناسیم و قضایایش را می دانیم؛ ولی دیگران اینها را نمی دانند. آنها عقیده پیدا نکردند یا با خبر نشدند و نمی دانند؛ ولی ما می دانیم. تفاوت این جاست. به همین دلیل است که توسلات شیعه زنده تر و پرشورتر و با معناتر و با جهت تر است...
- کسانی که مغرض و یا نادان بودند این طور به مردم یاد داده بودند که انتظار یعنی این که شما از هر عمل مثبت و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحی دست بکشید و منتظر بمانید تا صاحب عصر و زمان خودش بیاید و اوضاع را اصلاح کند و مفاسد را برطرف نماید!
- یکی از ابعاد انتظار اعتماد و امیدواری به آینده و مایوس نبودن است. همین روح انتظار است که به انسان تعلیم می دهد تا در راه خیر و صلاح مبارزه کند.
- دنیا در طول تاریخ طولانی بشر ادوار سیاه و تاریکی به خود دیده است اما بدون شک یکی از تاریک ترین ادوار زندگی بشر و تلخ ترین روزگار عمومی مردم عالم همین روزگار کنونی است و این به خاطر تسلط روزافزون قدرت های شیطانی و بزرگ عالم بر زندگی انسان هاست.

امام خامنه ای و آثار اعتقاد به منجی
 

- در قضیه ولادت آن بزرگوار و اعتقادی که به این حقیقت است اگر انسان در دو ناحیه و در دو جهت جستجو کند؛ آثار عظیمی را مشاهده می کند:
اول از جهت معنوی و روحی و تقرب الی الله و جهات تکامل فردی انسان است. کسی که اعتقاد به این مساله دارد چون با مرکز تفضلات الهی و نقطه اصلی و کانون اشعاع رحمت حق یک رابطه روحی برقرار می کند؛ توفیق بیشتری برای برخورداری از وسایل عروج روحی و تقرب الی الله دارد. به همین خاطر است که اهل معنا و باطن در توسلات معنوی خود این بزرگوار را مورد توجه و نظر دایمی قرار می دهند و به آن حضرت توسل می جویند و توجه میکنند. نفس پیوند قلبی و تذکر و توجه روحی به آن مظهر رحمت و قدرت و عدل حق تعالی انسان را عروج و رشد می دهد و وسیله پیشرفت انسان را ـ روحا و معنا ـ فراهم می کند.
این یک میدان وسیعی است. هر کسی در باطن و قلب و دل و جان خود با این بزرگوار مرتبط باشد بهره خودش را خواهد برد. البته توجه به کانون نور باید توجه حقیقی باشد. لقلقه زبان در این زمینه تاثیر چندانی ندارد. اگر انسان روحا متوجه و متوسل شد و معرفت کافی برای خود به وجود آورد؛ بهره خودش را خواهد برد. این یک میدان فردی و تکامل شخصی و معنوی است.
جهت و وجه دوم عبارت است از میدان زندگی اجتماعی و عمومی و آن چه مربوط به سرنوشت بشر و ملتهاست. در این زمینه اعتقاد به قضیه مهدی و موضوع ظهور و فرج و انتظار گنجینه عظیمی است که ملتها می توانند از آن بهره های فراوانی ببرند. شما کشتی ای را در یک دریای طوفانی فرض کنید. اگر کسانی که در این کشتی هستند عقیده داشته باشند که اطراف آنها تا هزار فرسنگ هیچ ساحلی وجود ندارد و آب و نان و وسایل حرکت اندکی داشته باشند؛ کسانی که در این کشتی هستند چه کار می کنند آیا هیچ تصور می شود که اینها برای آن که حرکت کنند و کشتی را پیش ببرند تلاشی بکنند نه چون به نظر خودشان مرگشان حتمی است. وقتی انسان مرگش حتمی است دیگر چه حرکت و تلاشی باید بکند امید و افقی وجود ندارد.
یکی از کارهایی که می توانند انجام دهند این است که در این مجموعه کوچک هر کس به کار خودش سرگرم شود. آن کسی که اهل آرام مردن است بخوابد تا بمیرد و آن که اهل تجاوز به دیگران است حق دیگران را بگیرد تا آن که چند ساعتی بیشتر زنده بماند. طور دیگر هم این است که کسانی که در همین کشتی هستند یقین داشته باشند و بدانند که در نزدیکی آنها ساحلی وجود دارد. حالا اگر دور و یا نزدیک است و چه قدر کار دارند تا به آن جا برسند معلوم نیست؛ اما قطعا ساحلی که در دسترس آنهاست وجود دارد. این افراد چه کار می کنند اینها تلاش می کنند که خود را به آن ساحل برسانند و اگر یک ساعت هم به آنها وقت داده بشود از آن یک ساعت برای حرکت و تلاش صحیح و جهت دار استفاده خواهند کرد و فکرشان را روی هم خواهند ریخت و تلاششان را یکی خواهند کرد تا شاید بتوانند خود را به آن ساحل برسانند.
امید چنین نقشی دارد. همین قدر که امیدی در دل انسان به وجود آمد مرگ بالهای خود را جمع می کند و کنار می رود. امید موجب می شود انسان تلاش و حرکت کند پیش ببرد مبارزه کند و زنده بماند. فرض کنید ملتی در زیر سلطه ظالمانه قدرت مسلطی قرار دارد و هیچ امیدی هم ندارد. این ملت مجبور است تسلیم بشود. اگر تسلیم نشد کارهای کور و بی جهتی انجام می دهد؛ اما اگر این ملت و جماعت امیدی در دلشان باشد و بدانند که عاقبت خوبی حتما وجود دارد اینها چه می کنند طبیعی است که مبارزه خواهند کرد و مبارزه را نظ م خواهند داد و اگر مانعی در راه مبارزه وجود داشته باشد او را برطرف خواهند کرد.
بشریت در طول تاریخ و در حیات اجتماعی مثل همان سرنشینان یک کشتی طوفان زده همیشه گرفتار مشکلاتی از سوی قدرتمندان و ستمگران و قویدستان و مسلطین بر امور انسانهای مظلوم بوده است. امید موجب می شود که انسان مبارزه کند و راه را باز نماید و پیش برود. وقتی به شما می گویند انتظار بکشید یعنی این وضعیتی که امروز شما را رنج می دهد و دلتان را به درد می آورد؛ ابدی نیست و تمام خواهد شد. ببینید چه قدر انسان حیات و نشاط پیدا می کند. این نقش اعتقاد به امام زمان (صلوات الله علیه وارواحنا فداه) است. این نقش اعتقاد به مهدی موعود می باشد. این عقیده است که شیعه را تا امروز از آن همه پیچ و خمهای عجیب و غریبی که در سر راهش قرار داده بودند عبور داده است و امروز بحمدالله عزت و پرچم سربلندی اسلام و قرآن در دست شما ملت مسلمان و شیعه ایران است. هرجا که چنین اعتقادی باشد همین امید و مبارزه وجود دارد. (3)

پی نوشت ها :
 

1. بحارالانوار، ج 53، ص 175.2.
2. بحارالانوار، ج 66، روایت 2، ص 482، ج 2، ص 90، روایت 13 و احتجاج الطبرسى، ج 2، ص 470.
3. گزیده های سخنان امام خامنه ای از روزنامه جمهوری اسلامی و کتاب سیمای معصومین (ع) در آیینه نگاه رهبری نقل شده است. متن مقاله :
 

ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : alishakeri
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان