2 ـ رابطه ی آخرت شناسی و مشیاح گرایی در دین یهود
در همه ادیان الهی نظریه ی فوتوریسم یا مسیحا باوری، از جمله مباحثی است که ارتباط تنگاتنگی با مبحث«آخرالزمان» دارد. در متون مقدس یهود، کتاب حنوخ، صعود موسی، دوم باروخ، دوم اسدارس و قسمت هایی از سخنان الهامی جزو کتب می باشند که رابطه با مبحث آخرالزمان هستند. غالب این نوشتارها با نام مستعار نوشته شده و در آنها، پیشگویی ها و کنایات و استعاره های عجیبی دیده می شود. مضمون این پیشگویی ها، عبارت از محکومیت جسمانی شریران و خلاصی عادلان با مداخله ی خارق العاده ی الهی. (نک: تنی، مریل سی، معرفی عهد جدید، ص 118) ظهور مشیاح در پایان جهان از جمله حوادثی است که درباره ی آن خبرها داده شده است. اصطلاح«مسیحاباوری» از واژه ی«مسیح» گرفته شده است و آن ترجمه ی«مشیاح» (2) عبری به معنی«تدهین شده» است. مشیاح، در اصل به پادشاهی دلالت می کرد که قلمرو او با آیین مسح با روغن، مقدس شمرده می شد. پس کلمه ی«مشیاح» در متون مقدس عبری یعنی عهد عتیق، (نک: کتاب مزامیر، باب 2: 2، بابب 50: 18، باب 6: 20، باب 8: 28، باب 84: 9، باب 89: 38، باب 89: 51، باب 132: 17) همواره یا برای اشاره به پادشاه وقت اسرائیل (چنان که در مورد طالوت نبی (باب 5 ـ 3: 12)، داود نبی (باب 22 ـ 21: 19)، سلیمان نبی (کتاب وقایع ایام 2 / باب 42: 6) در همین معنا به کار می رفته است. به هر حال، در دوره ی بین دو عهد ـ قدیم و جدید ـ این اصطلاح بر پادشاه آینده ای اطلاق می گردید که انتظار می رفت سلطنت اسرائیل را اصلاح کند و مردم را از همه ی بدی ها نجات دهد. در عین حال با وجود آن که در پیشگویی های انبیا در خصوص پادشاه آرمانی آینده، (مانند کتاب اشعیای نبی باب 1: 9 و باب 9 ـ 1: 11، کتاب میکا، باب 6 ـ 2: 5، کتاب زکریا، باب 9: 9) اگر چه از کلمه«مسیح» استفاده نشده است؛ اما آنها این گونه پیش بینی ها را در زمره ی مباحث مربوط به آخرت شناسی تلقی کرده اند. ncyclopedia of religion , vol. 9. 460)Ring Geren , Helmeh , « Messianism « , The E )
2/1 ـ مشیاح گرایی قوم بنی اسرائیل:
چون قوم یهود در قرن ها قبل از میلاد مسیح، خود را قوم برگزیده ی خداوند می دانستند و در انتظار دورانی بودند که در آن وعده ی الهی تحقق یابد، و خداوند قوم برگزیده ی خود را در«سرزمین موعود» مستقر سازد، و دشمنان آنان را نابود کند، و عدل و احسان خود را بر سراسر جهان بگستراند.غایت این انتظار، آرزوی بازگشت قدرت و نجات قوم از تیره بختی و خواری، در دوره های پریشانی و انحطاط بنی اسرائیل است. چنان که بعد از عهد داود و سلیمان شدیداً این قوم به شرک و الحاد گرائیدند: (ر ک: آخرالزمان در دین یهود، مجتبائی، فتح الله، دائره المعارف بزرگ اسلامی 137/1)
با آن که همه ی دانشمندان یهود متفق القولند که ماشیح، یک انسان خواهد بود که از طرف خداوند، مأمور انجام وظیفه ی خاصی است؛ اما در بین علمای یهود تنها«ربی هیلل» (ق 4 میلادی) است که درباره ی عدم ظهور ماشیح، لحنی تردید آمیز دارد. (کهن، ابراهام، گنجینه ای از تلمود، ص 351) با وجود آن که تلمود صدها بار به ماشیح و مأموریت او اشاره دارد؛ ولی در هیچ جای تلمود به فوق انسانی بودن ناجی اشاره نمی شود.
با این همه، اعتقاد عموم یهودیان بر آن است که ماشیح از نسل داود نبی خواهد بود. طبق تفسیر علمای یهود آیاتی از کتاب مقدس که به«ماشیح» اشاره می کند. در بردارنده ی نام های گوناگونی برای منجی است. چنان که شاگردان مکتب«ربی شیلا» بر اساس تعبیر سفر پیدایش: «تا که شیلو بیاید» (پیدایش، 10: 49) می گویند: نام منجی«شیلو» (3) خواهد بود. شاگردان مکتب«ربی ینای» بر اساس تعبیر مزامیر داود (مزامیر داوند، 17: 72) می گویند: اسم نجات بخش«یینون» (4) خواهد بود. شاگردان مکتب«ربی حنینا» بر اساس تعبیر ارمیاء (همان، ارمیاء، 13: 16) می گویند: اسمش«حنینا» (5) خواهد بود. برخی نیز نام او را«مبروص» یعنی بلا کشیده و برخی دیگر اسمش را«منحم» (6) به معنی تسلی دهنده دانسته اند.» (همان مأخذ، 353)
از آنجا که اسارت قوم بنی اسرائیل توسط نبوکد نصر (597 ق. م) نقطه ی عطفی در تاریخ دین یهود به شمار می رود؛ لذا در بیان مهدویت، افکار قوم یهود را قبل و بعد از این حادثه مورد بررسی قرار می دهیم. بنابراین، به طور کلی، در تاریخ دین یهود اندیشه ماشیح گرایی و عقیده به ظهور منجی را می توان با انبیای بر گفتارهای انبیای بنی اسرائیل از به صورت زیر مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
2/2 ـ نظریه ی امید فرجامین قبل از اسارت بابلی:
مسیح، در تورات، اسم عامی است که حداقل سی و نه بار بصورت یک صفت به کار رفته است. در میان انبیای بنی اسرائیل قبل از دیگران اندارهای عاموس نبی (سده /8 ق. م) و در کتاب هوشع ـ معاصر عاموس ـ و بعضی دیگر از کتاب های عهد عتیق مانند: میکاء، ناحوم ارمیاء و اشعیاء که به قبل از اسارت بابلی (597 ق.م) تعلق دارند، نیز از آمدن پادشاهی عادل (میکاء / 6 ـ 2: 5) و از فرارسیدن روزی که نوید بخش صلح و سعادت بی پایان است، سخن به میان می آید. (هوشع / 25 ـ 2: 2) بالأخره اشعیا اذعان می دارد که پادشاهی از نسل«یسی» ـ پدر داود نبی ـ که حکیم و خداترس است و روح خداوند بر او قرار گرفته، ظهور خواهد کرد و جهان را از عدل و خیر و برکت پر خواهد ساخت. اشعیاء / 5 ـ 1: 11) وی در بیان پیامد و تصویر این حادثه چنین می گوید: «گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید... طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد، و کودک از شیر باز داشته شده دست خود را بر لانه افعی خواهد گذاشت.» (همان، / 8 ـ 6: 11) در اواخر قرن هفتم قبل از میلاد مسیح، ارمیای نبی نیز مانند اشعیاء و میکاء، از ظهور پادشاهی از نسل داود خبر می دهد که عدل الهی را در جهان جاری خواهد ساخت. (ارمیا / 6 ـ 5: 23)
2/3 ـ نظریه ی امید فرجامین در دوران بعد از اسارت بابلی:
در کتاب های این دوره مانند کتاب حزقیال نبی و بخش هایی از کتاب اشعیای دوم و اشعیای سوم، کتاب زکریا، حزقیال، دانیال نبی و سایر کتاب ها، بلایا و مصیبت های دوران اسارت در بابل را همگی کیفر الهی و پاداش گناهان قوم بنی اسرائیل قلمداد می کنند. آنچه غایت آرزو و انتظار آنان است، بازگشت به اورشلیم، تجدید بنای معبد ظهور فرمانروایی از نسل داود و تحقق وعده ی«یهوه » در سرزمین موعودشان است.
شایان ذکر است که پیامبران دوره اسارت بابلی در هر زمانی افراد و اشخاصی را به عنوان فرمانروای موعود تلقی کرده اند. چنان که زکریای نبی«زروبابل» (7) را همان فرمانروای موعود از نسل داود می نامد. حال آن که اشعیای دوم«کورش» هخامنشی را«مسیح» موعود یا همان فرمانروایی می شمرد که از جانب خدا مقرر شده است. (اشعیاء، 28: 44 و 1: 45)
2/4 ـ نظریه ی امید فرجامین در ادبیات بین العهدین:
مقصود از ادبیات بین العهدین، مجموعه ای از کتب تاریخی، داستانی، حکمی و مکاشفات است که در فاصله میان آخرین بخش عهد عتیق (کتاب دانیال) و تدوین اناجیل و رسالات عهد جدید توسط یهودیان تصنیف شده است.
در یهودیت مربوط به دوره ی بین دو عهد، امیدهای مربوط به مسیح در دو جهت شکل گرفت. یکی مسیحای ملی و سیاسی بود که به روشنی هر چه بیشتر مطرح شده است. این مسیح ملی، فرزند داود است. او بر اساس حکمت و عدالت حکومت خواهد کرد؛ وی قدرت های بزرگ جهان را شکست داده و ملت خود را از قید بیگانگان رها ساخته و حکومتی جهانی را که زندگی توأم با صلح و سعادت مردمی را در پی خواهد داشت، تأسیس خواهد کرد. (religion,vol ,,p.470.ring Geren , Helmeh , «Mesianism«,The Encylopedia of) مسیحای دیگر، پسر انسان است که شخصیتی غیرمادی و کمابیش الهی و ازلی دارد. وی در حال حاضر در بهشت پنهان است، اما او در آخرالزمان برای قضاوت در میان جهانیان ظهور کرده و مؤمنان را از لوث بدی ها پاک خواهد ساخت. (see Ibid, p.474) در بیشتر نوشته های بین العهدین، مهم ترین علامت پایان ظهور«منجی» است که از او به نام هایی چون«مسیحا»،«برگزیده »،«پرهیزگار»،«پسر انسان » و«انسان» به کرات یاد شده است. مطابق این متون، منجی وجودی است ازلی، که پیش از خلق جهان، موعود ظهور او، و آنچه باید انجام دهد، معلوم و مقرر بوده است. (آخرالزمان در دین یهود، 1/139) در مکاشفات عزرا،«منجی» پادشاهی است از نسل داود که همه ی عوامل ظلم و تباهی را از میان خواهد برد. (مکاشفات عزرا / 33 ـ 29: 7)
شایان ذکر است که طرح کلی مهدویت در همه ی نوشته های بین العهدین، یکسان نیست. در پاره ای از این نوشته ها آمده است که پیش از ظهور منجی یکی از انبیای گذشته مانند موسی، ارمیا و یا الیاس رجعت می کند، و زمینه را برای ظهور منجی هموار می سازد. (جهت تفصیل بیشتر نک: آخرالزمان در دین یهود، 1/139) البته در مکتوبات فرقه«اسن» نیز از ظهور دو مسیحا سخن می رود. یکی«مسیحای اسرائیل» از نسل داود که رهبر سیاسی و نظامی است که شمشیرش بر همه ی اقوام داوری خواهد کرد؛ و دیگری«مسیحای هارونی» که از نسل هارون و فردی تدهین شده و دارای مقام دینی و روحانی می باشد. (همان، 1/140) هلمه رینگ گرن، سنت اعتقاد به دو چهره ی مسیحایی ـ هارونی و داودی ـ را تحت تأثیر آموزه های زکریای نبی می داند. see Ring Geren , Helmeh (Messiaism) همچنین«کلاوسنر» (8) ایده ی بنی اسرائیل درباره ی ظهور دو«مسیحا» را از نکات بکر نوشته های تلمودی و ظاهراً برخاسته ی از وقایع سیاسی و تاریخی این دوران تلقی می کند. گرچه برخی از محققان تحول در اعتقاد مسیحایی یهود و قائل شدن به دو مسیحا را متأثر از تحولات سوشیانت در اوستای جدید ایرانیان تلقی کرده اند. (نک: دیدی نو از دینی کهن، فرهنگ مهر، ص 107 و 106) با این همه به نظر می رسد که نگاه تلمود بر مهدویت در دین یهود، همان نگرش ادبیات بین العهدین است.
2/5 ـ زمان ظهور و ویژگی های عصر ماشیح:
چنان که از نظر گذشت، ظهور ماشیح نزد یهود، در پی بروز کشمکش و جنگ های سخت به وقوع خواهد پیوست. مطابق نظر برخی خداوند زمان مشخصی را برای آغاز دوران ماشیح در نظر گرفته است. اما برخی نیز از این آیه ی عهد عتیق: «من خداوند در وقت خودش آن را تسریع خواهم کرد ». (اشعیاء 22: 60) چنین استنباط می کنند که این زمان قبلا مشخص نشده است؛ بلکه بر اساس کردار و توبه انسان ها زمان ظهور منجی تغییر خواهد کرد. با وجود آن که برخی از علمای یهود دوران ماشیح را فقط یک مرحله ی انتقالی میان دنیای کنونی و جهان آینده تلقی کرده اند و کوشش برای محاسبه ی و یافتن تاریخ ظهور ماشیح قوم اسرائیل را به شدت تقبیح می کنند؛ معهذا درباره مدت زمان آن اظهار نظر های بسیاری نیز شده است. در گفتارهای مختلف آمده است که مدت زمان این دوران ممکن است، چهل سال، یکصد سال، ششصد سال، چهارصد سال و از حدود دو هزار سال تا هفت هزار سال نیز به طول بیانجامد. (رک: کهن ابراهام، گنجینه ای از تلمود، ص 362) البته محاسبات دیگری مربوط به تاریخ ظهور ماشیح در تلمود یافت می شود، که اغلب آنان تاریخی در حدود قرن پنجم میلادی را نشان می دهند. (همان مأخذ، ص 356) در آثار مکتوب و متون مقدس قوم بنی اسرائیل، به طور کلی، دوران ماشیح و تأثیر آن بر وضع دنیای آینده این چنین تصویر و ترسیم شده است:
1 ـ خداوند جهان را به نور خویش روشن خواهد کرد.
2 ـ خداوند از اورشلیم آب روان جاری خواهد ساخت.
3 ـ درختان هر ماه ثمر خواهند داد و میوه ی آن برای انسان شفابخش است.
4 ـ خداوند اورشلیم را از نو با سنگ های یاقوت کبود، بنا خواهد ساخت.
5 ـ ماشیح، همه ی شهرهای ویران را از نو آباد خواهد ساخت.
6 ـ صلح جاودان، در سراسر طبیعت حکمفرما شده و همه ی موجودات در امنیت خواهد خوابید.
7 ـ گریه و شیون و زاری در دنیا نخواهد بود.
8 ـ مرگ از زمین، رخت برخواهد بست. (جهت تفصیل بیشتر رک: کهن ابراهام، گنجینه ای از تلمود، صص 358 و 359)
پی نوشت ها :
1 ـ استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد.
2 ـ Mashiah
3 ـ Shitoh
4 ـ Yinnon
5 ـ Haninah
6 ـ Menahem
7 ـ Zerubbabel
8 ـ Klausner
منبع: فصلنامه فکر و نظر شماره 12و13