نام مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با تشکیل حکومت جهانی و برقراری عدل و قسط و مبارزه با ظلم و جور و زنده نگه داشتن ارزش های دینی، از دیرباز مطرح بوده و شیعه در طول تاریخ، به این مسئله اعتقاد راسخ داشته است. او می آید، زمین را پر از عدل و داد می کند، رفاه، امنیت و آبادانی را به ارمغان می آورد و دین، از نو طلوع می کند. مؤمنان با عزت و ظهورِ مجدّد دین، عزیز شده و نفاق و شرک رنگ می بازد.
حکومت موعود آخرالزمان ویژه ی باور شیعه نیست، تمامی ادیان و مذاهب، حکومت و ظهور او را بشارت داده اند، حتی نام و بعضی ویژگی هایش در کتاب های ادیان، از قبیل انجیل(متی، مِرقُس، لوقا، یوحنا و...) دانیال، زکریای نبی، زبور داوود، تورات و... آمده است. از طرفی، شماری از مسیحیان متعصب برای قدرت یافتن قوم یهود در فلسطین و بیت المقدس، خود را مکلف و موظّف به حمایت مالی، سیاسی و تبلیغاتی دانسته، در این راه می کوشند، چون معتقدند از نشانه های ظهور مسیح، به قدرت رسیدن قوم یهود در آخرالزمان است.
قلمرو حکومت دینی
در این مورد، شبهات زیر مطرح شده است:
-دین امرِ قدسی است و با حکومت، که امرِ زمینی است، قابل جمع نیست؛
-دین در گوهر و ذات خویش، مدعیِ حکومت نیست، چیزی که هست و در خارج محقّق شده، حکومت دینداران است؛
-دین، آن جهانی و حکومت، این جهانی است؛
-دین عهده دار معاد و اخلاق است و حکومت، موظّف به سامان دهی زندگی دنیایی.
-دین، آخرت گرا و زهدگرا است، در حالی که حکومت، دنیاگرا و به دنبال توسعه و فزونی مال و امکانات است.
اینها، شبهات کسانی است که به دین مثبت نگریسته و برای آن حریم قدسی قائل شده اند و برای پاک نگاه داشتن حریم دین و خدا، حکومت و دین را از وارد شدن در حوزه ی یکدیگر دور می سازند.
قلمرو حکومت جهانی
آیا طرحِ حکومت جهانی، همان«مدینه ی فاضله» است که از دیرزمان، در حد یک آرمان و آرزو باقی مانده، یا بحث از ضرورتِ اجتماعی و تحقق حتمی است که رخ خواهد داد؟
با وجود اختلاف ها و تناقض در منافع ملت ها و وجود فرهنگ های گوناگون و نژادها و از سوی دیگر، گستردگی و تنوّع این فرهنگ ها و آداب و رسوم، معنای حکومت واحد در محدوده ی جهان، به صورتی که یک حکم بر همه چیز سیطره یابد و جهان، قانون و رهبری واحد داشته باشد، جای بحث دارد و نمی توان در شرایط عادی به چنین اندیشه ای پای فشرد. اگر حکومت جهانی، همان جهانی شدن یا «جهانی سازی»است که امروزه مطرح شده و منظور از آن، «هم گرایی» است که برخی«نظریه پردازان» آن را در قالب دهکده ی جهانی و غیره عنوان می کنند، با اثبات این تئوری ها نیز، هنوز ارتباط این مسئله با حکومت جهانی مشخص نشده است.
حکومت جهانی حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
اگر دین بتواند حکومت داشته باشد و معرفت و بصیرت دینی، در جریان و رویش و تحقق خود به جامعه ی دینی و آن نیز با اهداف و شرایط خاص خود، به حکومت دینی منتهی شود، از طرفی، چنانچه حکومت جهانی، ضرورتِ اجتماعی باشد که بشر، در بن بست ظلم و جور و در سراب اعمال خویش در پی تحقق آن می رود، واقعیت حکومت جهانی حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز قابل درک است.
آیا تحقق چنین حکومتی، همراه اعجاز خواهد بود یا یک سیر طبیعی، و در جریان تحقق رویش تربیتی و فکری شکل می گیرد؟ مسئله عدالت و رعایت حقوق انسان ها چگونه خواهد بود؟ چرا که با توجه به تجربه ی حکومت های بشری در طول قرن ها، عدالتِ واقعی را نمی توان در حکومت های عادی انسان جست و جو کرد و به تحقق آن باور داشت.
قلمرو حکومت دینی
شبهاتی که در محدوده ی حکومت دینی عنوان شده، به این دلیل است که با وجود اعتقاد به ضروری بودن دین در جامعه، هنوز عده ای آن را نپذیرفته و اندیشه ی جدایی دین و حکومت را هم چنان پابرجا می دانند. این مسئله یا به دلیل ذات و گوهر این دو مقوله است که رسالتی جدا از هم دارند، یا این که ویژگی جوامع انسانی، امکان تحقق حکومت دینی و اجرای آن را هم چنان با تردید رو به رو می سازد.
پرسش دیگر این که آیا تحقق حکومت آن حضرت و ظهور دولت حق و استمرار حرکت و بالندگی و تنفیذ امر و تبعیّت مردم با قهر و اکراه خواهد بود بنا به تفسیری که از روایت «قائماً بالسَّیف» شده یا با رویکرد انتخاب و پذیرش و با بلوغ عقل و کمال است؟
در فرض دوم، با توجه به ویژگی های فزون خواهی، استثمارگری، انحصارطلبی، حِرص و غیره که انسان دارد، آیا این امکان وجود دارد که انسان یک باره از این خصوصیات و صفات دست برداشته و عدالت خواه شده باشد؟
از طرفی، این باور نیز وجود دارد که نمی توان انسان ها را به اکراه برای پذیرش حکومت دینی فرا خواند:«لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ...»(1)؛
وانگهی آنچه از گسترش عدالت در حکومت جهانی گفته شده، تنها در هنگام تحقق شرایط تحوّل واقعی در انسان ها است که رخ می دهد؛ انسانی که به روز آخرت ایمان می آورد:«...یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ ...»(2) و خواستار دیدار پروردگار می شود و پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را اسوه ی خود قرار می دهد:«لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً»(3)؛
مسلماً برای شما در زندگی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار زیاد می کنند.
چنان که در آیات دیگر می فرماید:
«فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَ لاَ یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»(4)؛
پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد و در عبادت پروردگارش هیچ کس را شریک نکند.
«...اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ...»(5)؛
... دعوت خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می خواند که شما را حیات می بخشد... .
«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»(6)؛
او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه ی آیین ها غالب گرداند؛ هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.
این آیات به خوبی نشان می دهد، مضمون و مفاهیم دینی، که با روش تربیتی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و با هدایت گری او احیا می شود و با بینات و میزان و کتاب همراه است به قسط و عدالت و حیات معنویِ انسان و سرانجام به خلافت در زمین منتهی می شود.
همچنین می توان سیره ی 23 ساله ی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)- اعم از حرکت تربیتی حضرت در مکه و بعد از هجرت و تشکیل حکومت و وضع قوانین حقوقی، قضایی، کیفری و ... در مدینه- را دید که همه تلاش هایش در عرصه های گوناگون به سمت بندگی خداوند ختم می شود و باید گفت چنین رویکردی، از ویژگی های حکومت دینی است.
حکومتِ دینی، که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شروع کرده بود، با امامت کامل می شود، زیرا امامت طرح حکومتی کسانی است که آدمی را در حوزه ی روابط مستمر و محدوده ی دنیا برنامه ریزی نمی کنند.
در این حکومت، تلفیقی از انتصاب وحیانی بر اساس مصالح و مفاسد، در وسعت غیب و شهادت- نه مصالح عمومی و قراردادها و نه در محدوده ی تجربه های شهر و بر اساسِ انتخاب انسانی(بیعت)- شکل می گیرد و آنچه به عنوان استضعاف و استثمار همراه جهل و محدودیّت و استبداد بوده، مهار می شود.(7)
بر همین اساس، حکومت در نگاه شیعی بر پایه ی ولایت و عصمت مشروعیت می یابد؛ یعنی طرح اساسی حکومت دینی در «ولایت معصوم (علیه السّلام)» و«امامت»خلاصه می شود. در این حکومت، امام معصوم (علیه السّلام) امر حکومت را عهده داری و نظارت می کند و زمینه سازی و حراست از دین را به دیگران، از قبیل علما، یا راویان وامی گذارد که آن یا به شکل انتصاب عام:«فَارِجُعوا فِیها إِلی رُواةِ حَدیثِنا»(8) و یا با انتصاب: «یُوَطِّئُونَ للِمَهدِیِّ سُلطانَهُ»(9) و یا از باب اضطرار: « لابُدَّ مِن امرَةٍ فی الأرضِ بَرَّةٍ أَو فاجِرَةٍ»(10)عملی می گردد.
در همه ی این مراحل، چه در گرایش به پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و همراهی او و چه در بیعت و تبعیت امام معصوم (علیه السّلام) که به ولایت می رسد، مردم و مؤمنان نقش دارند و بدون استقامت و ثبات، جهاد، صبر و صداقت در کلام و عمل، نمی توان به تحقق دین و اظهار حق امیدوار بود.
قلمرو حکومت جهانی
امروز انفجار اطلاعات و فن آوری، همراه پیشرفت و سرعت در نظام ارتباطات، پدیده ی جهانی شدن را سرعت بخشیده و جهان را به صورت دهکده ای قرار داده و در همه ی ابعاد زندگی بشر، اعمّ از فردی، اجتماعی، سیاست و اقتصاد، تأثیر گذاشته است.(11)
در این حرکت، جهان در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، به سوی هم گرایی پیش می رود و تعصّبات ملی و قومی رنگ می بازند؛ هر چند آن نیز، حرکت استعماری جدید است که اکنون به صورت الکترونیکی در پی نفوذ و سیطره ی فرهنگ غرب و قدرت آن بر جوامع دیگر است. اما در هر صورت، این پدیده ای است که تحقق یافته و جهان- خواسته یا ناخواسته- به این سمت و سو می رود.
انسان ها با درک وضعیت جدید و لزوم ایجاد تحول در نحوه ی مدیریت جهان و این که دیگر نمی توانند نژادی، ملی و حتی منطقه ای فکر کنند، در اندیشه ی تحقق یک چارچوب جهانی و ایجاد سیستم اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اند. اما آیا این گرایش ها و رویکردها در شکل کنونی می تواند صلح و امنیت و حاکمیت انسان را تضمین کند و نظام خانواده، فرهنگ و شیوه های زندگی مرسوم در هر جامعه را از تجاوز و گسیختگی مصون بدارد؟ قطعاً چنین مسئله ی ایده آلی، مشخصه ی حکومت جهانی دینی است.
پی نوشت ها :
1.بقره(2)آیه ی 256: در قبول دین، اکراهی نیست.[زیرا] راه درست از راه انحرافی روشن شده است... .
2.انعام(6)آیه ی 92:... به آخرت ایمان دارند... .
3.احزاب(33)آیه ی 21.
4.کهف(18)آیه ی 110.
5.انفال(8)آیه ی 24.
6.توبه(9)آیه ی 33.
7.علی صفایی حائری، از معرفت دینی تا حکومت دینی، ص 107.
8.شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص 483، باب45، ح4.
9.علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج2.
10.شیخ کلینی، کافی، ج8، ص 372، ح560.
11.آنتونی گیدنز، مقاله ی جهانی شدن: نیروی غیرقابل مقاومت.
منبع مقاله :
امامی کاشانی و دیگران؛ (1385)، گفتمان مهدویت( سخنرانی و مقاله های گفتمان چهارم)، قم: مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه ی قم)، چاپ چهارم