مقدمه
همواره یافتن مشترکات بین ادیان از مسیر گفتمان، از جمله مهم ترین دغدغه های صاحبنظران و اندیشمندان ادیان مختلف جهت نیل به تقریب و همگرایی بیش از پیش بوده است. موضوع بررسی نقش انبیاء در گذشته بشریت و هدایت انسانها به سوی سعادت و پرداختن به مشترکات روش و سیره انبیاء و آموزه های ایشان خود از جمله مهم ترین بسترهای پرداختن به این مهم می باشد. در این میان حضرت عیسی(ع) به عنوان یکی از پیامبران اوالعزم با توجه به توصیف هایی که خداوند در قرآن از ایشان بیان فرموده و عباراتی که در تورات و انجیل و روایات اهل بیت(ع) بیان شده نقش پررنگی را در گفتمان بین ادیان در حال حاضر و آینده و زمان ظهور خواهد داشت. بر اساس کلام حضرت عیسی(ع)که می فرمایند:« سلام بر من زمانی که به دنیا آمدم، زمانی که به موت می رسم و زمانی که مبعوث می شوم» بررسی مراحل مختلف حیات این پیامبر بزرگوار با توجه به آیات قرآنی و روایات مختلف، خود از جمله مهمترین راهکارهای پرداختن به مقوله گفتمان بین ادیان می باشد.
چه بسا اسلام شناسان مسیحی هستند که در ادیان دیگر به نقاط مشترک ظهور منجی رسیده اند و توانسته اند به یک نوع از همگرائی دست پیدا کنند اما در نوشته ها و تفاسیر موجود در دین اسلام هنوز آنگونه که باید و شاید تبیین درستی از نقش حضرت عیسی(ع)براساس آیات و روایات انجام نشده وبه صورت یک دکترین جهانی عرضه نشده است. با بررسی تفاسیر مختلف ولادت ایشان یک ولادت معمولی عنوان شده، به موت با واژه مرگ اشاره شده و بعثت ایشان نیز تنها به روز قیامت واگذار شده حال آنکه احادیث بسیاری داریم که حضرت عیسی(ع) در زمان ظهور در پشت سر امام زمان(عج) به نماز می ایستند. تحلیل مستنداتی از این دست خود فصلی جدید در گفتمان بین ادیان اسلام و مسیحیت می گشاید.
کلیات
بررسی لغوی و اصطلاحی واژگان
واژه ظهور از ریشه ظهر: الظَّهْر من کل شیء: خِلافُ البَطْن. وبه معنای آشکار آشکار بر خلاف پنهان، ظفر و پیروزی و آشکار شدن شئ پنهان است. فرهنگ فارسی معین آشکار شدن، نمایان شدن را برای این واژه ذکر کرده در فرهنگ فارسی عمید پیدایش، تجلی جلوه طلوع وقوع آورده شده و لغتنامه دهخدا آشکار شدن پدید آمدن ظاهر شدن را برای ذکر کرده است. با توجه مشخصه هایی که برای ظهور حضرت مهدی(عج) متبادر است و گفته شده تنها باقیمانده خداوند بر روی کره زمین بعداز یک غیبت طولانی ظهور خواهد کرد، همان آشکار شدن شئ پنهان به معنای ظهور با این محتوا نزدیک است. در معنای گفتمان در فرهنگ لغت عمید؟ در فرهنگ لغت معین به معنای گفتگو و مباحثه در واژه نامه آزاد گفتگوی جدی درباره موضوعی واحد مدنظر است که معنای اخیر به معنایی که در این نوشتار قصد پرداختن به آن وجود دارد به ذهن نزدیک است. واژه منجی نیز در فرهنگ لغت دهخدا که یادداشت ایشان از منتهی الارب میباشد به معنای نجات دهنده، رها کننده، رستگاری دهنده، نجات بخش عنوان شده در فرهنگ فارسی عمید به معنای نجات دهنده و رهائی بخش آورده شده است. از آنجایی که این لغت با عنوان منجی آخرالزمان که یک واژه مشترک بین تمامی ادیان می باشد، جایگاه بحث در راستای همگرائی دارد. اعتقاد به دوران آخر الزمان و ظهور منجی موعود یعنی اعتقاد به دوره آخر الزمان و انتظار ظهور منجی غیبی و مصلح جهانی و بزرگ فوتوریسم (Futurism)، از جمله مسائلی است که در اصول عقاید ما، جای مهمی را اشغال کرده است. فوتوریسم عقیده ای است که در کیش های آسمانی: زوراستریانیسم (مذهب زردشت) و جودائیسم (مذهب یهود) و سه مذهب عمده مسیحیت:کاتولیک، پروتستان، ارتودکس و به طور کلی در میان مدعیان نبوت، به مثابه یک اصل مسلم قبول شده و همگی به اتفاق بشارت ظهور همچو مصلحی را داده اند...»
ضرورت بحث
پرداختن به مقوله ظهور و رخدادهای مرتبط با آن با توجه به نقش اثر گذار این معارف در پیشبرد آینده بشر و درک راه های رسیدن به اهداف الهی در متون دینی، همچون نقشه راه، یکی از موضوعاتی است که تأکید بسیاری برای شناختن ابعاد مختلف آن وجود دارد.
نکته مهمتر اینکه پرداختن به این مبحث با توجه به نقاط مشترکی که بین اسلام و دیگر ادیان به عنوان معتقدان به ظهور منجی وجود دارد، ظرفیت های گفتمانی بسیاری را ایجاد می کند. در آیات متعددی در قرآن کریم نیز ظهور منجی عالم بشریت و برقراری عدل و عدالت درسایه حکومت جهانی و وراثت زمین توسط مستضعفان عالم وعده داده شده است. آیه 5 قصص و آیه 107 انبیاء و آیه 55 نورکه به طور خاص به وارث شدن زمین توسط صالحان اشاره شده است. فطرت انسان همیشه به سمت جاودانگی میل دارد و هر آنچه که او را امیدوار به این مقوله نماید شوق دانستن و حرکت به سمت این جاودانگی بیشتر می شود. در طول دوران های متمادی بشر دچار سختی ها و بلا های گوناگون بوده است و هر زمان که امید به آینده روشن او را فراگرفته این سختی ها را راحت تر تحمل کرده و با تلاش و ایستادگی به سوی هدف غائی و چشم اندازی روشن حرکت نموده است.
در همیشه تاریخ، اعتقاد به منجی از مقوله هایی بوده که بشر را برای زندگی در سایه سختی ها و بلاهای گوناگون مقاوم نگه داشته است. امیدواری به اینکه در نهایت کسی خواهد آمد و عدالت جهانی را برقرار خواهد کرد و شر شیاطین از سر بشر برچیده خواهد شد از عوامل حیات بخش زندگی بشر بوده است. و این نقطه مشترکی را ایجاد کرده که پیروان تمامی ادیان بیش ازآنکه به نقاط افتراق بیاندیشند و علیه هم کار کنند، از طریق نقاط اشتراک بستر گفتمانی مناسبی را بازیابی نمایند. و از آن درراستای همگرائی بهره گیرند.
نقش پرداختن به رجعت حضرت عیسی (ع) در گفتمان بین ادیان براساس آیات قرآن
تأمل در برخی از آیات قرآن که در موضوع حضرت عیسی(ع) نازل شده است، و تطبیق آن با رخدادهای آخرالزمان و ظهور می تواند دریچه های خاصی را در گفتمان بین ادیان در پیش روی ما بگشاید..
پرداختن به ویژگی های منحصر به فردی که در به دنیا آمدن حضرت عیسی(ع) وجود داشته می تواند جایگاه ایشان را در آینده نیز استثنائی نماید؛ در تفسیر آیه 20سوره مریم به صورت مفصل به نحوه خلقت و به دنیا آمدن حضرت عیسی(ع) از بطن حضرت مریم(س) اشاره شده است. یکی از رخدادهای آخر الزمان،مفسّران با استفاده از آیات به اثبات این مقوله پرداخته اند، فرود آمدن عیسی علیه السّلام است.. وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها؛ «و همانا آن، نشانه ای برای [فهم ] رستاخیز است؛ پس زنهار در آن تردید مکن!
صاحب تفسیر حلیه الابرار می نویسد: إنّه لیس فی هذا تناقض و لا إختلاف لأنّ المسیح علیه السلام نبی متقدّم، رفعه اللّه تعالی، ثمّ ینزله فی آخر الزمان علما للسّاعة قال اللّه تعالی: وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها
در تفسیر این آیه تأکید شده است که اختلاف و تناقضی در اینکه حضرت عیسی(ع) از اولین پیامبرانی است که خداوند او را رفعت داده سپس در آخرالزمان نزول می یابد که نشانه ای برای فهم رستاخیز است و در آن نباید تردید کرد. و قرأ بعض القرّاء: وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ و إذا نزل المسیح علیه السلام لم ینسخ شیئا ممّا اتی به محمّد رسول اللّه (ص)، و لم یتقدّم الإمام من امّته بل یقدّمه، و یصلّی خلفه. و براساس کلام برخی از مفسرین در آیه مزبور زمانی که حضرت عیسی(ع) رجعت می فرمایند و چیزی از آنچه که از سوی حضرت رسول(ص) ارائه شده را نسخ نمی کند و در جلوی امام قرار نمی گیرد بلکه در پشت سر ایشان به نماز می ایستد. و همچنین درتفسیر آیه وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکتابِ إِلَّا لَیؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یوْمَ الْقِیامَةِ یکونُ عَلَیهِمْ شَهِیداً در تفسیر قمی آورده است: إِنَّ عِیسَی ینْزِلُ قَبْلَ یوْمِ الْقِیامَةِ إِلَی الدُّنْیا- فَلَا یبْقَی أَهْلُ مِلَّةِ یهُودِی وَ لَا نَصْرَانِی إِلَّا آمَنَ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یصَلِّی خَلْفَ الْمَهْدِی بر اساس تفسیر بیان می شود که حضرت عیسی(ع) قبل از قیامت به دنیا رجعت می نماید و باقی نمی ماند از ملت یهود و نصاری مگر اینکه قبل از مرگش به او ایمان می آورد و پشت حضرت مهدی(عج) به نماز می ایستد. که این روایت از امام باقر (ع) از قول پدرانشان ذکر گردیده است. صاحب تفسیر صافی در تفسیر این آیه می نویسد: یعنی ما من الیهود و النصاری أحد إلا لیؤمنن بأن عیسی علیه السلام عبد اللَّه و رسوله قبل أن یموت و لو حین تزهق روحه و لا ینفعه إیمانه و به روایة عنهم علیهم السلام وَ یوْمَ الْقِیامَةِ یکونُ عَلَیهِمْ شَهِیداً قال الباقر(ع)انّ عیسی ینزل قبل یوم القیامة الی الدنیا و لا یبقی أهل ملة یهودی و لا غیره إلا آمنوا به قبل موتهم و یصلی عیسی خلف (المهدی) بر اساس این تفاسیر، فرود آمدن حضرت عیسی علیه السّلام، یکی از نشانه های نزدیکی قیامت شمرده شده و از ایمان آوردن همه اهل کتاب به حضرت عیسی علیه السّلام در آخر الزمان، خبر داده شده است. که این آیه می تواند در سایه گفتمان مدخل مناسبی برای برنامه ریزی علمای دین و رسیدن به نقاط مشترک بین ادیان باشد. از سوی دیگر با بررسی آیه 33 سوره مریم که در آن حضرت عیسی(ع) بعد از به سخن آمدن در گهواره به خود در زمان به دنیا آمدن، از دنیا رفتن و دوباره برانگیخته شدن سلام می دهد. که با بررسی تفاسیر این آیه برانگیختن دوباره حضرت عیسی(ع) را به رجعت و بازگشت در قیامت ارجاع داده اند. که نمونه هایی ازاین تفاسیر در ذیل ذکر می گردد. «یوْمَ وُلِدْتُ» یعنی روزی که به دنیا آمدم، یوْمَ أَمُوتُ یعنی روزی که می میرم و یوْمَ أُبْعَثُ حَیا زمانیکه در زنده برانگیخته خواهم شد در روز قیامت بعد از مرگم به صورت زنده در روز قیامت برانگیخته خواهم شد. مکی بن حموش در کتاب الهدایة الی بلوغ النهایة در تفسیر این ایه می نویسد: أن عیسی علیه السّلام سلّم علی نفسه فی هذه الأوقات و هی أشد ما یمر علی الإنسان فی حیاته و بعد موته. أی: الأمن علی من الشیطان أن یصیبنی فی حین ولادتی بسوء، و یوم أموت من هول المطلع، و یوم أبعث یوم القیامة من الفزع. فأخبرهم أنه سیموت، و أنه یبعث حیا. در تفسیر لاهیجی به این معنا که سلام خدای تعالی بر من است، یعنی ایمنی از خوف و دهشت این سه روز: روزی که متولد شدم، و روزی که بمیرم، و روزی که برانگیخته شوم در قیامت زنده. در تفسیر جامع به ابعاد مختلف این آیه به شرح زیر پرداخته شده است: و سلام حقّ بر (جان پاک) من به روزی که به دنیا آمدم و روزی که از جهان بروم و روزی که برای زندگانی ابدی آخرت برانگیخته شوم. قوله تعالی: وَ السَّلامُ عَلَی یوْمَ وُلِدْتُ وَ یوْمَ أَمُوتُ وَ یوْمَ أُبْعَثُ حَیا درود خدا بر من باد روز که بدنیا آمدم و روز که از دنیا میروم و آن روزی که مجددا در قیامت زنده شوم درود هنگام ولادت عبارت از حفظ و ایمنی او است از شر شیطان و اعوانش و در روز مرگ عبارت از ایمنی از بلای دنیا و خلاصی از عذاب قبر است و درد در محشر محفوظ بودن از ترس و هول قیامت و آتش دوزخ میباشد.
در تفسیر المیزان محوریت بحث نحوه سلام کردن عیسی(ع) و حضرت یحیی(ع) می باشد و اشاره ای به بحث مکانی این سلام ها توسط حضرت عیسی(ع) نشده است. " وَ السَّلامُ عَلَی یوْمَ وُلِدْتُ وَ یوْمَ أَمُوتُ وَ یوْمَ أُبْعَثُ حَیا".در این آیه در سه موطن تکون و هستیش به خودش سلام کرده، که توضیحش در آخر داستان یحیی گذشت. بله، میان این سلام کردن و آن سلام کردن فرقی هست، و آن این است که سلام در داستان یحیی، نکره (یعنی بدون الف و لام) آمده، و این خود دلالت بر نوعی خاص دارد، و در این قصه با الف و لام آمده که جنس و عمومیت را می رساند، و فرق دیگر اینکه در داستان یحیی سلام کننده بر او خدای سبحان بود، و در این داستان خود عیسی بوده است. با ملاحظه تفاسیر مرتبط با این آیه شریفه مشخص می شود که در تفسیر این آیه اشاره ای به بعثت و برانگیخته شدن حضرت عیسی(ع) و رجعت ایشان در زمان ظهور اشاره ای نشده است و برانگیخته شدن حضرت عیسی(ع) به آخرت و قیامت واگذار گردیده است. از سوی دیگر با مقایسه این تفسیر این آیه با تفاسیر آیات قبلی که به رجعت و حضورایشان در زمان ظهور اشاره دارد، نوعی ابهام را در ذهن ایجاد می کند که چرا در این آیه در هیچ یک از تفاسیر اشاره ای به مقوله حضور آخرالزمانی حضرت عیسی(ع) نشده است. لذا با مقایسه تفاسیر این بخش براساس آیات مذکور همچنین می توان این نتیجه گرفت که منظور از بعثت که خود حضرت عیسی(ع) به آن دوران سلام می دهد، اشاره به رجعت ایشان در زمان ظهور باشد و منافاتی با برانگیخته شدن در قیامت ندارد. حال که این ابهام در تفسیر این آیه وجود دارد، پس می توان این آیه را به رجعت حضرت عیسی(ع) در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) تفسیر کرد. اینکه اهل بیت(ع) مفسران حقیقی قرآن هستند و در آیات اول این بحث براساس تفاسیر ذکر شده از اهل بیت(ع) دریافتیم که رجعت حضرت عیسی(ع) در زمان ظهور قطعی است، این مقوله در راستای گفتمان بین ادیان و بهره برداری از نقاط مشترک قابلیت طرح و بحث در محافل مختلف دینی و بین الادیانی دارد. و می تواند در بین اندیشمندان اسلامی این مبحث را باز کند که چگونه و در چه راستایی از این مقوله برای افتتاح گفتمان مؤثر در بین اسلام و دیگر ادیان ابراهیمی راهکارهایی را ارائه نموده و در مسیر اجرا کردن آنها پیش روند.
راهکارهای رسیدن به گفتمان بین ادیان از مسیر روایات اهل بیت(ع)
اهمیت پرداختن به این مقوله براساس حدیثی از رسول اکرم(ص) که در ذیل به آن اشاره خواهد شد بیش از پیش مشخص می شود. براساس حدیثی نقل شده از عبدالله بن عباس، پیامبر(ص) می فرمایند: پس از من خلفا و اوصیاء و حجّتهای الهی بر خلق دوازده نفرند که اوّل آنان برادرم و آخرین ایشان فرزند من است. گفتند: ای رسول خدا برادر شما کیست؟ فرمود: علی بن- أبی طالب، گفتند: فرزند شما کیست؟ فرمود: مهدی، کسی که زمین را پر از عدل و داد می کند همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد، و سوگند به خدایی که مرا به حقّ به پیامبری برانگیخت اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن روز را طولانی کند تا به غایتی که فرزندم مهدی در آن روز ظهور کند و روح اللَّه عیسی بن مریم فرود آید و پشت سر او نماز خواند و زمین به نورش روشن گردد و حکومتش به شرق و غرب عالم خواهد رسید. نکته جالب توجه در این حدیث این است که حضرت رسول اکرم(ص) بعد از بیان طولانی شدن زمان دنیا برای ظهور اولین مقوله ای که به آن اشاره می فرمایند موضوع حضرت عیسی(ع) در زمان ظهور است. پس با توجه به مباحثی که در فصل قبلی مطرح شد و جایگاه حضرت عیسی(ع) براساس آیات قرآن در زمان ظهور بیان این روایت نیز از حضرت رسول اکرم(ص) اهمیت و جایگاه آن حضرت را و میزان اثر گذاری ایشان به عنوان یکی از فرماندهان ظهور مشخص می نماید. چرا که اولین مقوله ای که بعد از ضرورت ظهور حضرت مهدی(عج) بیان می شود، رجعت حضرت عیسی(ع) و به نماز ایستادن در پشت سر امام است. نکته دیگر اینکه در روایات اهل سنت از احمد ابن حمبل نیز خروج عیسی بن مریم(ع) و نماز ایستادن حضرت عیسی در زمان ظهور حضرت مهدی(عج)، یکی از نشانه های قطعی ظهور نیز اشاره شده است و می نویسد: دون اللّه فیه خیر، و قد علمت قریش انّ النصاری تعبد عیسی بن مریم، و ما تقول فی محمد؟ فقالوا: یا محمد ألست تزعم أن عیسی کان نبیا و عبدا من عباد اللّه صالحا؟، فان کنت صادقا فانّ آلهتهم لکما تقولون، قال: فأنزل اللّه (عزّ و جل): (وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیمَ مَثَلًا إِذا قَوْمُک مِنْهُ یصِدُّونَ)، قال: قلت: و ما یصدّون؟، قال: یضجّون، «و إنّه لعلم للسّاعة» قال: انّه خروج عیسی بن مریم قبل یوم القیامة.. در روایات شیعی نیز به این موضوع رجعت حضرت عیسی(ع) و تأثیرات ایشان در پیشبرد اهداف ظهور به عنوان یکی از فرماندهانی که پیروانش به تبعیت از ایشان به حضرت مهدی(عج) می گروند و در به ثمر رساندن جنگ ها به نفع امام اثر گذار هستند، به صراحت پرداخته شده است که نمونه هایی از روایات درذیل ارائه می گردد: قَالَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ قِیلَ: فَمَنْ وَلَدُک؟ قَالَ: الْمَهْدِی الَّذِی یمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً؛ وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ بَشِیراً لَوْ لَمْ یبْقَ مِنَ الدُّنْیا إِلَّا یوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِک الْیوْمَ حَتَّی یخْرُجَ فِیهِ وَلَدِی الْمَهْدِی فَینْزِلُ رُوحُ اللَّهِ عِیسَی بْنُ مَرْیمَ فَیصَلِّی خَلْفَهُ، وَ تُشْرِقُ الْأَرْضُ بِنُورِهِ وَ یبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ.
روایت مشابه روایت حضرت رسول(ص) توسط حضرت علی(ع) و اشاره به اینکه وقتی فرزندم مهدی قیام می کند حتی اگر یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد روح الله عیسی بن مریم نیز درپشت سرش به نماز می ایستد. امام صادق(ع) نیز روایتی را به همین مضمون بیان فرموده اند: ... ثُمَّ یظْهِرُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَیفْتَحُ اللَّهُ عَلَی یدِهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا وَ ینْزِلُ رُوحُ اللَّهِ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ ع فَیصَلِّی خَلْفَهُ....سپس حضرت مهدی(عج) را ظاهر می گرداند و مشارق ومغارب زمین را به وسیله او فتح می کند و حضرت عیسی(ع) نازل شده و در پشت سر حضرت به نماز می ایستد و... از حدیثی از امام باقر(ع) نقل شده که در بیان شباهت های پیامبران با حضرت مهدی(عج) در مورد شباهت حضرت عیسی(ع) فرمود: . .. أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ عِیسَی ع فَاخْتِلَافُ مَنِ اخْتَلَفَ فِیهِ حَتَّی قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَا وُلِدَ وَ قَالَتْ طَائِفَةٌ مَاتَ وَ قَالَتْ طَائِفَةٌ قُتِلَ وَ صُلِبَ که در باره حضرت عیسی(ع) می گفتند که چگونه به دنیا آمده و برخی می گفتند او مرده است و برخی می گفتند به قتل رسیده و یا به صلیب کشیده شده که درمورد حضرت میهدی نیز این امر وجودخواهد داشت. حَدَّثَنَا أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یحْیی الْعَطَّارُ عَنْ یعْقُوبَ بْنِ یزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِی خَلَفٍ عَنْ یعْقُوبَ بْنِ شُعَیبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: کانَ بَینَ عِیسَی وَ بَینَ مُحَمَّدٍ (ع) خَمْسُمِائَةِ عَامٍ مِنْهَا مِائَتَانِ وَ خَمْسُونَ عَاماً لَیسَ فِیهَا نَبِی وَ لَا عَالِمٌ ظَاهِرٌ قُلْتُ فَمَا کانُوا قَالَ کانُوا مُتَمَسِّکینَ بِدِینِ عِیسَی ع قُلْتُ فَمَا کانُوا قَالَ کانُوا مُؤْمِنِینَ ثُمَّ قَالَ ع وَ لَا یکونُ الْأَرْضُ إِلَّا وَ فِیهَا عَالِمٌ. در حدیث بالا ذکر شده است که آخرین پیامبری که بین او و بعثت پیامبراکرم(ص) 500 سال فاصله بود و درواقع جهان از حجت ظاهره خالی بود و متمسکین به دین عیسی را مومن می خواندند پس منطقی به نظر می رسد که اولین کسی هم که بعد از ظهور برای یاری حضرت مهدی(عج) رجعت کند حضرت عیسی(ع) باشد. چرا که همانطور که بیان شد ایمان متمسکین به عیسی ع قبل از بعثت پیامبر مورد قبول بوده است و لاغیر. أخبر بکون المهدی خاتم الأئمة (ع) و أنه یملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما نقلت الأمة ذلک بأجمعها عنه و أن عیسی ع ینزل فی وقت ظهوره فیصلی خلفه فحفظت ولادات الأوصیاء و مقاماتهم فی مقام بعد مقام إلی وقت ولادة صاحب زماننا ع المنتظر للقسط و العدل کما أوجبت الحکمة باستقامة التدبیر غیبة من ذکرنا من الحجج المتقدمة بالوجود. الَّذِینَ یطْفِئُ اللَّهُ بِهِمُ الظُّلْمَ وَ یحْیی بِهِمُ الْحَقَّ وَ یمِیتُ بِهِمُ الْبَاطِلَ عِدَّتُهُمْ عِدَّةُ أَشْهُرِ السَّنَةِ آخِرُهُمْ یصَلِّی عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ ع خَلْفَهُ نسل علی و فاطمة یسمّی باسم الرّسول، و یلقّب بالمهدی و یستولی علی الأرض، و یملک الشرق و الغرب، و یتبعه المسلمون، و یهزم جنود الکفر، و یملأ الأرض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا، و ینزل عیسی، و یصلّی خلفه. ... خسف بالمشرق، و خسف بالمغرب، و خسف بجزیرة العرب، و فتح یأجوج و مأجوج، و نزول عیسی بن مریم، و نار تخرج من قعر عدن تسوق الناس إلی المحشر». ثمّ إنّ الروم، و الصقالبة و جمیع الامم إذا سمعوا أنّ الإمام یدعوهم إلی الإسلام أجابوه طوعا للذی قد سمعوا من المسیح عیسی حین نادی بذلک و هو علی الغمامة البیضاء. در تحلیل روایات مذکور چند نکته قابل تأمل و بهره برداری است. قطعیت رجعت حضرت عیسی(ع) در زمان ظهور که براساس آیات اثبات شده بود براساس روایات نیز به اثبات می رسد و فتحی جدیدی را در گفتمان بین ادیان باز می کند. مسئله ای که بسیار در توصیف فضای رجعت حضرت عیسی(ع) پررنگ است، اقامه نماز در پشت سر حضرت مهدی(ع) که نشان بارزی از تبعیت را دارد چرا که وقتی شخص در پشت سر امام جماعت می ایستد در واقع از او تبعیت کرده است. حال حضرت عیسی(ع) از گذشته تا کنون پیروانی داشته ودارد که ظاهرا 33 درصد کل جمعیت جهان را شامل می شوند. و بسیاری از آنان از دریافت حقایق الهی بازمانده اند و براساس طینت و ایمانشان شاید زمان ظهور برای ایشان از سوی خداوند فرصتی قرار داده شده که با تبعیت از رسولشان در پشت سر حضرت مهدی(عج) به نماز بایستند.
و همچنین منطقی به نظر می رسد که به عنوان مبحث منجی آخرالزمان با بررسی و تحلیل موضوعات مشترک برای مقوله نماز و تبیین این موضوع نیز بررسی هایی صورت پذیرد. اینکه چرا خداوند بین تمامی اعمال عبادی نماز را به عنوان موضوعی قرار داده که حضرت عیسی(ع) بعد از رجعت این عمل را پشت سر امام انجام دهد، شاید این باشد که اولا نماز آشکارترین عمل عبادی منحصر به فرد است که حرکات و مناسک آن در هیچ دین دیگری با فلسفه های خاص خود قابل مشاهده نیست. دوم اینکه در سایه عمل عبادی نماز است که همگان امکان نشان دادن تبعیت خود را در گسترده ترین سطح پیدا می کنند و سوم اینکه با توجه مبحث رجعت و ظهور حضرت عیسی(ع)، ایشان از دریچه نماز می تواند پیروانش را متصل به امام (عج) در زمان ظهور نماید.
به عنوان نمونه یکی از موسسات فعال در حوزه معرفی اسلام به صاحبان سایر ادیان درکشور سوئد از طریق اعمال فریضه نماز اشتیاق مخاطبان را برای آشنائی بیشتر با دین بیش از پیش فراهم می کند. لذا از دیدگاه گفتمانی اگر این موضوع مورد تحلیل قرار گیرد. ظهور و حضور حضرت عیسی(ع) در زمان ظهور با توجه به گستردگی پیروان نقطه مشترک مباحث خواهد بود. موضوع معرفی حداقل ظاهر نماز و بیان این موضوع که حضرت عیسی(ع) که به عنوان منجی آخرالزمان برای بسیاری از مسیحیان قابل قبول است نماز را بر پشت سر امام به پا می دارند می تواند به نقطه مشترک بین اسلام و ادیان ابراهیمی بیش از پیش نزدیک کند.
چه بسا بسیاری از افراد با آشنا شدن حتی به ظاهر نماز براساس سیره حضرت عیسی(ع)دز مزان ظهور راه حقیقت را بازیابند.
بهره برداری گفتمانی از مقوله منجی آخرالزمان براساس دیگر کتب مقدس ادیان ابراهیمی
فوتوریسم ( اعتقاد به منجی آخرالزمان) که در بخش کلیات نیز به آن اشاراتی شد، یکی از مسائلی است که در بحث های تئولوژیک تمام مذاهب آسمانی در باره آن بحث و گفت وگو شده است.
دارمستتر در طی کنفرانس هایی که به مناسبت ظهور «مهدی متمهدی» در سودان در فوریه سال 1885 میلادی در حضور عده فراوانی برگزار گردید و سپس گفتارهای وی به شکل کتابی مستقل چاپ شد، می گوید: می دانید که محمد (ص)چگونه شریعت خود را بنیان نهاد؟
وقتی که او ظهور کرد، در عربستان افزون بر شرک ملی باستانی! سه دیانت بیگانه موجود بود: آیین یهود، دیانت عیسوی، کیش زردشت...نکته مشترکی که در این سه دیانت یافت می شد عبارت از اعتقاد به یک وجود فوق الطبیعه بود که بایستی در آخر الزمان ظهور کند و نظم و عدالت رفته را به جهان بازآرد و مقدمه جاودانگی و سعادت دائم انسان را فراهم سازد. با توجه به مبحث پرداختن به مشترکات براساس منجی آخرالزمان در این فصل به بیان عباراتی از کتب مقدس پرداخته می شود.
با مقایسه این متون با متون اسلامی مرتبط با ظهور از این طریق نیز می توان به گفتمان مشترک رسید.
در انجیل متی آمده است که: و چون فرزند انسان در جلال خود خواهد آمد، با جمیع ملائکه مقدسه بر کرسی بزرگی خود قرار خواهد گرفت. همه قبایل نزد وی جمع خواهند شد و آن ها را از همدیگر جدا خواهد کرد؛ چنان که شبانی میش ها را از بزها جدا کند. ... (کتاب مقدس، انجیل متی، باب بیست و پنجم، ص 60، بندهای 31- 33)انجیل لوقا نیز به این نکته اشاره شده و آمده است که: پس بایست که بسته باشد کمرهای شما و افروخته باشد چراغ های شما و خود باشید مانند آن کسانی که انتظار می کشند آقای خود را که کی از عروسی بازآید که چون آید و در زند، دفعتا در را گشایند. خوشا به حال آن نوکران که چون آقا آید، بیدار یابد آن ها را و من به شما می گویم که به درستی کمر خود را بسته آن ها را نشانید و نزدشان آمده آنان را خدمت خواهد نمود. (انجیل لوقا، ص 154، باب دوازدهم، بندهای 35- 37)
انجیل مرقس: و بر حقیقت آن روز و آن ساعت- سوای پدر- نه ملائکه آسمان و نه فرزند، هیچ کس مطلع نیست. احتیاط نمایید که با حذر باشید و دعا نمایید؛ زیرا از هنگام رسیدن آن زمان مطلع نیستید؛ چنانچه شخصی به سفر بعیدی رفته و خانه خود را گذاشته و ملازمان خود را قدرت داده و هرکس را به شغل خاص مقرر فرموده و دربان را به بیدار بودن امر فرموده است. پس بیدار باشید از آن جا که نمی دانید بزرگ خانه چه وقت خواهد آمد.( علاوه برا ان انجیل لوقا، ص 154، باب دوازدهم، بندهای 35- 37)
در متن فوق مقوله انتظار در پایان این بند به شدت خودنمایی می کند می تواند با توجه به باب گسترده ای که این مقوله دردین اسلام دارد به عنوان گفتمان بین ادیان در باب انتظار مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
شام یا نصف شب یا وقت بانگ خروس یا صبح؛ مبادا که ناگاه آمده، شما را در خواب یابد و آنچه من به شما می گویم، به همه می گویم بیدار باشید. (انجیل مرقس، باب سیزدهم، بندهای 32- 37)
مکاشفات یوحنّا؛چنانچه پدر در ذات خود زندگانی دارد، به پسر نیز داده است که او در ذات خود زندگانی داشته باشد و قدرت به او داده است که هم حکم رانی بکند، به علت آن که فرزند انسان است.( انجیل یوحنا، باب پنجم، بندهای 26- 28)موعود یهود نیزکسی که در آموزه های یهودیان از آن به عنوان موعود یاد شده. یهودیان که خود را پیروان حضرت موسی علیه السّلام می دانند، منتظر موعودند.
در آثار دینی یهود و سفرهای تورات و دیگر کتاب های انبیای آنان، همواره به موعود اشاره شده است. از آن جایی که یهودیان، به حضرت مسیح علیه السّلام ایمان نیاوردند، بالطبع موعود آنان هنوز ظهور نکرده است. اگر در آثار مقدس یهودی تأمل شود، چهره سه موعود، در آن ها ترسیم می گردد: 1. حضرت مسیح علیه السّلام 2. حضرت محمد (ص) 3. حضرت مهدی(عج)
اینک نام چند کتاب از کتاب های یهودیت و عهد عتیق که در آن ها سخنانی درباره موعود آمده است، همراه بخش های مورد نظر ذکر می شود.
1.کتاب دانیال پیامبر
در آن وقت سرور بزرگ میکائیلی- که از جانب پسران قومت قائم است- خواهد ایستاد و زمان تنگنایی که از بودن طوایف تا به این زمان نبوده است، واقع خواهد شد و در آن زمان قوم تو- هرکسی که در کتاب مکتوب شده است- نجات خواهد یافت و از خوابندگان در خاک، زمین بسیاری بیدار خواهند شد. بعضی جهت حیات ابدی و بعضی از برای شرمساری و حقارت ابدی. ..» (کتاب مقدس، ترجمه فاضل خان همدانی، کتاب دانیال، ص 1567، فصل دوازدهم، بندهای 1- 3)
2.کتاب حگی
خداوند لشکرها چنین می فرماید: هنوز وقت قلیلی است که من آسمان ها و زمین و بحر و خشکی را به هیجان می آورم؛ بلکه تمامی طوایف را به هیجان می آورم و مرغوب تمامی طوایف خواهد آمد و خداوند لشکرها می فرماید: این خانه را مملو از جلال خواهم کرد. ... (همان، کتاب حگی، ص 1632، فصل دوم، بند های 6- 8.)
کتاب اشعیای پیامبر: و نهالی از تنه یشی برآمده، شاخه از ریشه هایش قد خواهد کشید و روح خدا- که روح حکمت و فطانت و روح مشورت و جبروت و روح علم و خشیت از خداوند است- بر آن خواهد آرمید و او را در خشیت خداوند تیز هوش گردانیده، موافق منظور نظرش حکم و مطابق مسموع گوش هایش تنبیه نخواهد فرمود؛ بلکه ذلیلان را به عدالت حکم و برای مسکینان زمین به راستی تنبیه خواهد نمود و زمین را به عصای دهانش زده به روح لب هایش شریر را خواهد کشت. ...( کتاب اشعیاء نبی، ص 1220، فصل یازده، بند 1- 10.
کتاب زبور داود علیه السّلام: در این کتاب نیز مطالبی ذکر شده است؛ چنان که قرآن کریم، به نقل از زبور، از غلبه صالحان سخن گفته است:وَ لَقَدْ کتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُها عِبادِی الصَّالِحُونَ و در حقیقت، در زبور پس از ذکر [تورات ] نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد. با مراجعه به زبور، می توان با وجود تحریف های صورت گرفته، این بشارت را چنین یافت:زیرا که شریران منقطع می شوند؛ اما متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد؛ اما متواضعان وارث زمین شده از کثرت سلامتی متلذذ خواهند شد. ...(کتاب مقدس، مزامیر داود، مزمور سی و هفتم، بندهای 9- 37) همانگونه که در مباحث فوق مشاهده شد، پرداختن به منجی آخرالزمان درکتب ادیان ابراهیمی اعم از یهودیت، مسیحیت و اسلام جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. به گونه ایکه پرداختن به مشترکات بین ادیان در خصوص این موضوع خود می تواند فصل مهمی در گفتمان بین ادیان ایجاد نماید.
نتیجه
در این مقاله طی 4 فصل درقالب کلیات، اثبات رجعت حضرت عیسی(ع) براساس آیات قرآن با محوریت گفتمانی، اثبات رجعت براساس روایات و اثبات منجی براساس کتب دیگر ادیان پرداخته شد. که در هر فصل این مقوله به یک یا چند راهبرد عملیاتی در راستای گفتمان بین اسلام و دیگر ادیان به ویژه مسیحیت سوق داده شد.
بر این اساس در فرایند رجعت حضرت عیسی (ع) با مؤیدهای قرآنی، همچون آیه 33 سوره مریم و ارائه تفسیر صحیح از آن می تواند ما را به اصل گفتمان نزدیک کند. چرا که بر اساس ابهام موجود در تفاسیر برای این آیه نقص عدم اشاره به رجعت حضرت عیسی(ع) درزمان ظهور، با مراجعه به دیگر آیاتی که در فصل مربوطه برای اثبات رجعت حضرت عیسی(ع) ارائه شد، این ابهام را مرتفع و می تواند مقوله برانگیخته شدن را به زمان ظهور، علاوه بر قیامت تسری دهد.
کارائی و کارکرد و گستردگی نقش حضرت عیسی(ع) در دوران ظهور براساس آنچه که در فصل دوم اثبات شد دریچه مهمی از رسیدن به اهداف ظهور با حضور ایشان به عنوان پیشبرنده اهداف حضرت مهدی(عج) و یکی از فرماندهان زمان ظهور برای فراخواندن پیروانشان را باز می کند. در حوزه گفتمانی با بیان تأثیرات حضور حضرت عیسی(ع) در آخرالزمان اشتیاق فراگیری آموزه های آن دوران بیش از پیش مشهود می شود و در اصل بابی برای آشنائی او با دین اسلام فراهم می گردد. پرداختن به مقوله منجی آخرالزمان به عنوان موضوع مشترک بین اسلام و دیگر ادیان می باشد. این موضوع که از گستردگی بالائی در تمامی ادیان برخوردار است و نقطه عطف اشتراکات اعتقادی بین اسلام و دیگر ادیان می باشد، می تواند منجر به شناساندن اسلام گردد.
با این توضیح که قبل ازمعرفی اسلام به جویندگان حقیقت و پیروان دیگر ادیان معرفی کنیم از معرفی منجی به صورت عام آغاز و سپس حضرت عیسی(ع) را به عنوان منجی دررکاب حضرت مهدی(عج) در مسیر به ثمر رساندن اهداف ظهور معرفی می نماییم و در نهایت به معرفی حضرت مهدی(عج) و معرفی اسلام خواهیم رسید. علاوه بر این با بررسی آیات و روایات مربوط به دوران رجعت و حضور حضرت عیسی (ع) در دوران ظهور می توانیم چنین استنباط کنیم از آنجاییکه خداوند جبران کننده است و فرصتی رسیدن به راه حق و حقیقت را قبل از قیامت به همه انسان ها می دهد، بسیاری از افرادی از آیین یهودیت و مسیحیت که به دلیل نرسیدن به دین حق درجهالت تحریفی باقی مانده اند دوباره فرصت هدایت خواهند یافت.
حضرت آیت الله خامنه ای در اول بهمن ماه 1393 نامه ای صریح خطاب به جوانان اروپائی و آمریکای شمالی نوشتند و آنها را به شناخت اسلام بدون واسطه از طریق قرآن و مطالعه سیره حضرت رسول(ص) توصیه کردند.
یکی از مقولاتی که می تواند حقایق دین اسلام را به پیروان ادیان با توجه به مشترکات موجود بدون واسطه معرفی کند، مبحث حضرت عیسی(ع) و حضور اثر گذار ایشان در زمان ظهور است.
با توجه به فصول چهارگانه ارائه شده در این مقاله در این راستا راهکارهای عملیاتی برای ایجاد و توسعه گفتمان با این مقوله وجود دارد که به چند مورد آن اشاره ای می شود:
-برپایی گفتمان و هم اندیشی های بین علما و ارباب ادیان با محوریت موضوع مذکور.
-برگزاری کارگاه های آموزشی برای توریست هایی که به شهرهای مذهبی و توریستی مثل مشهد، قم، شیراز، اصفهان سفر می کنند و تبیین این موضوع با توجه به فرصتی که در اختیار دارند و پاسخ به شبهات و سوالات آنان.
-بهره برداری بیش از پیش کارشناسان مذهبی که با اقشار دیگر ادیان مرتبط هستند و تسلط یافتن به این مقوله با هدف پاسخگویی به سوالات احتمالی مخاطبان
-برگزاری کرسی های هم اندیشی با حضور اندیشمندان اسلامی و دیگر ادیان با محوریت موضوع فوق الذکر
-تدوین کتاب و محصولات فرهنگی با این موضوع ودر اختیار قرار دادن مخاطبان
-تشکیل اتاق فکر با حضور اندیشمندان عرصه های مختلف ارتباطات بین الملل و کارشناسان دینی اختصاصا در حوزه ادیان و حوزه مهدویت، با هدف رسیدن به یک بسته معرفتی واحد جهت گسترش یا توسعه گفتمان بین ادیان.
منابع
ابن بابویه، محمد بن علی کمال الدین و تمام النعمة، دار الکتب الإسلامیة، تهران1359 ه. ش
ابن حنبل، احمد بن محمد، أحادیث المهدی( علیه السلام)، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی، قم، 1409 ه. ق
ابن منظور، محمد بن مکرم لسان العرب: دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، 1414
اشکوری، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، 4جلد، دفتر نشر داد - ایران - تهران، چاپ: 1، 1373 ه.ش.
بحرانی، هاشم بن سلیمان، حلیة الأبرار فی أحوال محمّد و آله الأطهار( صلوات الله علیهم)، مؤسسة المعارف الإسلامیة، قم، 1411
بروجردی، محمدابراهیم، تفسیر جامع، 7جلد، کتابخانه صدر - ایران - تهران، چاپ: 6، 1366 ه.ش.
سلیمیان، خدامراد، فرهنگ نامه مهدویت، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود( عج)، تهران1388.
طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، 20جلد، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی - ایران - قم، 1374 ه.ش.
طبسی نجفی، محمد رضا، الشیعة و الرجعة، آداب، نجف اشرف( عراق)، 1385 ه. ق
عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، اشجع: تهران، 1389
فیض کاشانی، محمد محسن بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، مکتبه الصدر، تهران، 1415ق.
قرآن کریم
قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، دار الکتاب، قم، 1404
معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، ج1، تهران: امیرکبیر،1379.
مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، 5جلد، دار إحیاء التراث العربی، لبنان،1423 ه.ق.
مکی بن حموش، الهدایة إلی بلوغ النهایة، 13جلد، جامعة الشارقه، کلیة الدراسات العلیا و البحث العلمی، امارات، 1429 ه.ق.
نام کتاب: ابن منادی، احمد بن جعفر، الملاحم لابن منادی، دار السیرة، قم، 1418.
نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة للنعمانی، مکتبة الصدوق، تهران، 1397ق.
هاشمی شهیدی، اسدالله، ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) از دیدگاه اسلام، مذاهب و ملل جهان، ، مسجد مقدس جمکران، قم،1387
www.khamenei. ir