مقدمه
در رابطه با تکالیف و مسئولیت های افراد جامعه شیعی در عصر انتظار، دو نظریه عمده وجود دارد. نظریه اول قائل به اسقاط تکلیف و تعطیل حکومت دینی در عصر غیبت است و نظریه دوم قیام یا تأسیس حکومت دینی را لازم می داند. هریک ازین نظریه ها جامعه عصر انتظار را به گونه ای خاص توصیف و تبیین نموده و ویژگی ها و لوازمات آن را بیان می دارند.
1-نظریه های مرتبط با مهدویت در عصر انتظار
الف - نظریه اسقاط تکلیف
ایده ای است مبتنی بر اینکه باید عالم از معصیت لبریز شود تا حضرت حجت(ع) ظهور کند و نیز باید نهی از منکر و امر به معروف نکرد تا گناه افزایش یابد و فرج نزدیکترشود. لذا، تحقق هر حکومتی در زمان غیبت، باطل و بر خلاف اسلام است.
تاریخچه نظریه
در دهه سی، تشکلی مذهبی با هدف مبارزه با بهائیت در تهران و سپس دیگر شهرها پدید آمد که رهبری این تشکل مذهبی از سال 1332 در اختیار یک روحانی به نام حاج شیخ محمود تولائی (ذاکرزاده) مشهور به حلبی بود. (جعفریان، 1383: 370) ایشان مؤسس «انجمن حجتیه» بود؛ انجمنی که تا دو دهه پیش از پیروزی انقلاب، بر این باور بود که حوزه دینی از عرصه حکومت مستقل است. پیش از انقلاب اسلامی، این انجمن با هدف از بین بردن نفوذ بهاییت، تنها تشکیلات غیر دولتی ای بود که در همه شهرها و حتی روستاهای کشور، پایگاه تشکیلاتی داشت، به گونه ای که در همه ادارات و تشکیلات دولتی، افرادی ذی نفوذ و وابسته به انجمن حضور داشتند. حتی در ارتش که از سوی حاکمیت، سخت کنترل می شد، کادرهایی از انجمن بودند (مهدی، 1383: 34 و 35).
انجمن حجتیه در سال 1362 پس از مخالفت صریح امام خمینی(ره) رسماً تعطیلی خود را اعلام کرد، (جعفریان، 1383: 375) ولی به صورت غیررسمی فعالیت خود را ادامه داد.
ویژگی این نظریه، این است که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق شود، این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام است و استدلالشان هم بر اساس روایتِ: «کلُّ رایۀ تُرفَعُ قَبلَ قیام القائم، صاحبها طاغوت» (علامه مجلسی، ج25، 114) بود یعنی اینکه هر عَلَمی قبل از ظهور حضرت حجت بلند شود، آن عَلَم، عَلَم باطل است. (رحیم پور، 1381: دفتر 42، 373)
امام خمینی در معرفی ویژگی های معرفتی صاحبان این نظریه می گوید:
بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل، بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان(س) را از خدا بخواهند و ما کاری نداشته باشیم به اینکه در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد... ما تکلیف خودمان را عمل می کنیم؛ برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیاید، ان شاءالله درست می کنند. (رحیم پور، 1381: دفتر 42، 368)
ب- نظریه قیام یا وجوب حکومت
در این نظریه، حکومت، جایگزین امامت معصوم(ع) در شرایط غیبت می شود و با توجه به اذن امام(ع)، بسیاری از وظایف و مسئولیت های ولایی امام را به انجام می رساند. در این نظریه گفته شده است: «هر آنچه که نبی(ص) و امام(ع) به عنوان سلاطین مردم و دژهای استوار اسلام در آنها ولایت دارند، فقیه نیز بر آنها ولایت دارد مگر آن چه که به دلیل اجماع و نص استثناء شده اند. فلذا هر کاری که به امور دینی یا دنیوی مردم مربوط می شود، می بایست انجام شود و هیچ راه فراری به دلایل مختلف وجود ندارد یا به حکم عقل و عادت و به لحاظ توقف امور معاش و معاد و انتظام دین و دنیا یا به حکم شرع از جهت ورود امر به آن یا اجماع و یا نفی ضرر و یا عسر و حرج و فساد بر مسلمانان یا به هر دلیل دیگر، واجب باشد و نیز کارهایی که ضرورت آن مشخص است، ولی مسئولیت آن بر عهده شخصی نهاده نشده است یا اموری که شارع، اذن داده، ولی مأمور اجرا در آن معلوم نیست، در همه این موارد، وظیفه فقیه است که تصرف نموده و آن را انجام دهد». (ایزدهی، 1384: 111)
قائلین به نظریه وجوب حکومت ولایت فقیه به ترتیب عبارتند از:
1.علامه حلی (متوفای 726 هـ.ق)؛
2.محقق کرکی (متوفای 940 هـ.ق)؛
3.ملا احمد نراقی (متوفای 1245 هـ.ق)؛
4.صاحب جواهر (متوفای 1266 هـ.ق)؛
5.امام خمینی (متوفای 1409 هـ.ق)؛
امام خمینی(ره) به عنوان بزرگترین نظریه پرداز در این زمینه می گوید:
قرآن و ضرورت اسلام و قرآن تکلیف کرده است ما را که باید برویم همه کار را بکنیم، اما نمی توانیم بکنیم، چون نمی توانیم بکنیم، باید او بیاید تا بکند، اما باید ما فراهم کنیم کار را، فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا شود عالم برای آمدن حضرت ـ سلام الله علیه ـ. ( ایزدهی: 377)
حضرت امام خمینی در رابطه با ضرورت ایجاد حکومت در عصر غیبت می گوید: «لزوم حکومت به منظور بسط عدالت و تعلیم و تربیت و حفظ نظام جامعه و رفع ظلم و حراست مرزهای کشور و جلوگیری از تجاوز بیگانگان، از بدیهی ترین امور است، بی آنکه بین زمان حضور و غیبت امام و این کشور و آن کشور فرقی باشد». (ایزدهی: 378)
امام خمینی در ادامه بحث خود، پس از اینکه می گوید هیچ کس نمی تواند بگوید که دیگر لازم نیست از حدود و ثغور و تمامیت ارضی و وطن اسلامی دفاع کنیم و...، وارد بحث مهمتری می شود و اعلام می دارد هر که اظهار کند تشکیل حکومت اسلامی ضرورت ندارد، منکر ضرورت اجرای احکام اسلام شده و جامعیت احکام و جاودانگی دین مبین اسلام را انکار کرده است. (ایزدهی: 384)
در جایی دیگر نیز پس از بیان این ضرورت، می افزاید: «اعتقاد به تشکیل حکومت اسلامی، اعتقاد به ولایت است.» از این رو، اعتقاد به ولایت و اینکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از سوی پروردگار فرمان یافت که ولی امر مسلمانان را تعیین کند، ما را به ضرورت تشکیل حکومت رهنمون می سازد. بنابراین، باید بکوشیم تا دستگاه اجرای احکام و اداره امور برقرار شود و در این راه، این نکته را از خاطر دور نسازیم که مبارزه در راه تشکیل حکومت اسلامی، لازمه اعتقاد به ولایت است. (همان)
نظریه جواز تصرف
این نظریه، نه به تعطیلی حکومت حکم می کند، نه درصدد ایجاد حکومت، آن هم به وسیله ولی فقیه است؛ زیرا در پاسخ به این پرسش که با توجه به مسئولیت فقیه در عصر غیبت نسبت به اجرای حدود و تعزیرات، آیا بر مجتهد واجب است برای فراهم شدن زمینه لازم جهت اجرای این مسئولیت بکوشد، می گوید: لایجب علیه ذلک. (عارفی، 1386: 78).
این نظریه بر اساس قاعده «الناس مسلطون علی اموالهم و انفسهم»، همه ادله نقلی ولایت فقیه را فاقد استحکام و دلالت شفاف می داند. آیت الله خویی، یکی از قائلین به این نظریه، می گوید: «ما در بحث ولایت فقیه، از کتاب مکاسب بیان کردیم که روایاتی که به وسیله آنها بر ولایت فقیه استدلال می شود، فاقد اعتبار سندی و دلالی است». (عارفی: 88)
در این نظریه، عنوان ولایت که ایجاد حق می کند، نسبت به حاکمان عصر غیبت به کار نمی رود و ریاست حاکمان را از نوع جواز تصرف می داند (عارفی، 1386: 98)
قائلین به دکترین جواز تصرف
1.سید محسن حکیم (متوفای1290 هـ.ق)؛
2.سید احمد خوانساری (متوفای1405 هـ.ق)؛
3.سید ابوالقاسم خوئی (متوفای1412هـ.ق).
ویژگی های نظریه جواز تصرف
جواز تصرف، با اینکه ریاست فقیه را در همه امور حسبی محرز داشته است و نیز این ریاست را از باب قدر متیقن لازم می دارد، (عارفی، 1386: 92) ولی می گوید چون ولایت برای فقیه در زمان غیبت با دلیل نقلی ثابت نشده است، پس ولایت مخصوص پیامبر و ائمه است. از این رو، تنها چیزی که از روایات استفاده می شود، دو مسئله است:
1.نفوذ قضاوت فقیه؛ 2. حجت فتوای او. بنابراین، او نمی تواند در مال صغیر با غیر آن، از شئون ولایت تصرف کند، مگر در امور حسبی. (عارفی، 1386: 91) بر این اساس، اینان نتیجه می گیرند که قلمرو اختیارات فقیه بسیار محدود است و او هرگز نمی تواند مانند پیامبر و ائمه، اختیارات وسیع و مطلق داشته باشد، بلکه دایره اختیارات او به دو موردی که بیان شد، محدود می شود. پژوهش حاضر با اعتقاد به نظریه وجوب حکومت در عصر انتظار در صدد بر آمد تا با شناسایی و تعیین ویژگی های حکومت دینی، مدل مفهومی(ابعاد و مولفه ها) آن را تدوین نماید.
2-روش پژوهش
این پژوهش از نظر ماهیت کیفی(تحلیل اسنادی) و از نظر راهبرد در طیف پژوهش های تحلیل محتوا قرار می گیرد. از لحاظ مواد و محتوی مبتنی بر یافته ها یا به عبارت دیگر بخش دوم پژوهش کیفی با عنوان "مدل مفهومی سیمای عصر ظهور خاتم الاوصیاء(ع)"(سلمانی:1396) است. در این پژوهش برای سنجش پایایی کدگذاری داده ها، از روش تکرارپذیری استفاده شد. برای این منظور به غیراز محقق از فرد دیگری خواسته شد، تا کدگذاری داده ها را انجام دهد، مقایسه نتایج به دست آمده، نشان داد، میزان همخوانی بین دو کدگذار بالای 80/0 بود که نشان دهنده پایایی قابل قبول برای این تحقیق بود. اعتبار موردنظر در این پژوهش،اعتبار سازه ای بود، برای تعیین این نوع اعتبار، از تنها روش مناسب برای پژوهش های کیفی، روش تحلیل منطقی بر اساس قضاوت ذهنی استفاده شد اعتبار یابی نتایج و یافته های این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل منطقی و بر اساس قضاوت ذهنی صاحب نظران صورت گرفته و مقوله های استخراج شده، مورد تائید آنان قرار گرفت.
در این پژوهش برای تحلیل احادیث و روایات از روش تحلیل محتوا استفاده شد. تحلیل محتوا، فرآیند درک، تفسیر و مفهوم سازی معانی درونی داده ها است. لذا محقق ازیک فرآیند چهار مرحله شامل مراحل «انتخاب واحد تحلیل»، «مقوله بندی»، «شمارش فراوانی هر مقوله» و «تفسیر نتایج» برای تحلیل محتوای احادیث استفاده شد. پس از جمع آوری احادیث مورد نظر در این تحقیق، جهت مقوله بندی داده ها،متن احادیث چندین بار مورد مطالعه قرار گرفته و فرآیند مقوله بندی سطح اول، با شناسایی و پر رنگ کردن کلمات، جملات، پاراگراف ها ومضمون های واحد تحلیل که در واقع واحد سنجش، در روش تحلیل محتوا است(واحد تحلیل می تواند، شامل کلمه، نماد، جمله، عبارت، مضمون و شخصیت ها باشد). مهمترین بخش تحلیل محتوا که بیانگر توانایی های پژوهشگر است، ساختن مقوله های اصلی و فرعی است. طبقه بندی (تعیین مقوله ها) داده های کیفی، میتواند، قبل (روش قیاسی) و یا بعد از مشخص شدن واحدهای تحلیل (روش استقرایی) صورت گیرد. در روش قیاسی ابتدا مقولات اصلی و کلان بر اساس اهداف و فرضیات پژوهش تعریف و مشخص شده و سپس داده هاکیفی بر اساس محتوا و نزدیکی آنهابامقولات تعریف شده، در طبقه بندی ها و گروه بندی های مربوط به هر مقوله قرار میگیرند، و سپس تحلیل میشوند. اما در روش استقرایی بر اساس داده های جمع آوری شده ابتدا واحدهای تحلیل انتخاب، و سپس مقوله هاتدوین می گردند.لازم به توضیح است که در پژوهش حاضر برای طبقه بندی مقوله های اصلی از روش تکوین استقرایی وبرای ساخت مقولات فرعی مناسب، در برخی موارد کلمات، جملات و عبارات احادیث، عینا به عنوان یک مقوله فرعی شناسایی و مورد بهره برداری قرار گرفت. در این پژوهش نیز از بسامد (فراوانی) برای شمارش مقوله های فرعی استفاده شد.
در پژوهش حاضر برای طبقه بندی مقوله های اصلی از روش تکوین استقرایی استفاده شد. در این شیوه هیچ چارچوب نظری، ایده و تعریف مشخص و از پیش تعیین شده ای، برای مقوله هاوجودنداشته ومقوله هابه صورت اکتشافی و گام به گام استنتاج میشوند. تنها اقدامی که در این روش برای مقوله بندی داده هاصورت میگیرد ارائه معیار انتخاب مقوله هااست. بااستفاده ازروش تکوین استقرایی مقوله های اصلی شامل ویژگی های حکومت اسلامی در عصر انتظار مبتنی بر ویژگی های عصر ظهور بر اساس تحلیل داده های قسمت کیفی تحقیق شناسایی شدند.واحدهای ضبط در این پژوهش شامل قسمتهایی از جملات احادیث است که مقوله هاازآنها استنباط گردیده است.
3-مراحل اجرای پژوهش
الف – بررسی مقوله های فرعی ویژگی های عصر ظهور
ابتدا یافته های پژوهش کیفی "مدل مفهومی سیمای عصر ظهور خاتم الاوصیاء(ع)"(سلمانی،1396) مبنا قرار گرفت. در پژوهش مورد نظر با روش تحلیل محتوی احادیث و روایات مربوط به سیمای حکومت مهدوی در عصر ظهور که توسط کارگر (1389) از منابع معتبر همچون: نهج البلاغه علی(ع)؛ اصول کافی کلینی؛ کشف الغمة اربلی؛ محلقات الاحقاق مرعشی نجفی؛ کمال الدین شیخ صدوق؛ ا لارشاد شیخ مفید؛ بشارة الإسلام آل سید؛ تحف العقول؛ بحارالانوار؛، تأویل الآیات الظاهرة حسینی؛ اعلام الوری، طبرسی؛ الغیبة نعمانی؛ ، عقدالدرر مقدسی؛ الاحتجاج طبرسی؛ ا لخصال شیخ صدوق؛ منتخب الاثر؛ صافی؛ دلائل الامامة، طبری؛ تفسیر عیاشی؛ ینابیع المودة قندوزی حنفی و منابع متعدد دیگر...
ب-پالایش و استخراج مقوله های فرعی
در این گام مقوله های فرعی یا مولفه های مدل مفهومی سیمای عصر ظهور، مورد ارزیابی و پالایش قرارگرفته و با توجه به شرایط کلی دوران انتظار، مقوله هایی که با موضوع پژوهش مطابقت بیشتری داشتند، انتخاب شدند...
ج - طبقه بندی مقوله های فرعی در قالب مقوله های اصلی:
در این گام مقوله های فرعی را به مقوله های اصلی اختصاص داده شد. در این مرحله هر یک از مقوله های فرعی به دست آمده، صرفاً در قالب یک مقوله اصلی طبقه بندی و سازمان دهی و برای هر یک از مقوله های اصلی نام مناسبی انتخاب شد، جهت نام گذاری مقوله ها سعی بر این بود که بر اساس مفاهیم مشترک و مشابهی که از کدگذاری باز به دست آمده است، نامی انتخاب شود که بیشترین ارتباط منطقی را با داده هایی که مقوله نمایانگر آن است، داشته باشد.
در این گام 38 مقوله فرعی ویرایش شده در قالب 5 مقوله اصلی شامل: مبارزه با فساد و طاغوت (با 9 مقوله فرعی) استقرارحاکمیت دینی (با 5 مقوله فرعی) توسعه معنویت و اخلاق (با 9 مقوله فرعی) توسعه فرهنگ و معارف دینی (با 6 مقوله فرعی) و توسعه امنیت، رفاه و آبادانی (با 8 مقوله فرعی)طبقه بندی و سازمان دهی شد...
4-یافته های پژوهش
تحلیل محتوای احادیث و روایات عصر ظهور با استفاده از فرآیند چهار مرحله ای شامل «انتخاب واحد تحلیل»، «مقوله بندی»، «شمارش فراوانی هر مقوله» و «تفسیر نتایج» انجام گرفت. طبقه بندی مقوله های اصلی با روش تکوین استقرایی و ساخت مقولات فرعی مناسب، در برخی موارد کلمات، جملات و عبارات احادیث، عینا به عنوان یک مقوله فرعی شناسایی و مورد بهره برداری قرار گرفت.در این پژوهش از بسامد (فراوانی) برای شمارش مقوله های فرعی و برای طبقه بندی مقوله های اصلی از روش تکوین استقرایی استفاده شد. بر اساس نتایج، ویژگی های عصر ظهور در احادیث و روایات در ابعاد و مولفه های چهارگانه زیر شناسایی و تعیین گردید:
1-بعد مبارزه با فساد و طاغوت با 9 مولفه شامل: جهاد و مبارزه با ظلم و شر، مبارزه با باطل، تلاش برای نجات مردم بویژه مسلمانان از گمراهی و تباهی، مبارزه با فتنه ها، تلاش و مبارزه برای ریشه کنی گناه، مبارزه با فریب و نیرنگ، مبارزه با مظاهر شیطانی، مبارزه با بردگی و استثمار انسانها، شناسایی و معرفی ادیان و مذاهب انحرافی.
2-بعد استقرارحاکمیت دینی با 5 مولفه شامل: تجلی انوار پروردگار،، حاکمیت جهانی توحید، ظهور دولت برتر حق، اجرای احکام و حدود، وحدت ادیان و ملل، حکومت جهانی، اسلام و ایمان فراگیر، عدالت فراگیر، ابقاء خیر و هدایت.
3-بعد توسعه معنویت و اخلاق با 9 مولفه شامل: دعا و تلاش برای برای تحقق دولت برتر حق، دعا برای ظهور خاتم الاوصیاء(ع)، تلاش برای گسترش صلاح و تقوی، تلاش برای گسترش پاکی و پاکیزگی، دعا و امید به تجلی انوار اللهی، تلاش برای تقویت اخلاق، دعا و امید به عطایای گوارای امام زمان(س)، تلاش برای تقویت خیر، تلاش در جهت تقویت گرایش به نیکی.
4-بعد توسعه فرهنگ و معارف دینی با 6 مولفه شامل: تلاش در جهت هدایت مسلمانان، تلاش برای وحدت ادیان و ملل، تلاش برای گسترش صلح و صفا، تلاش برای گسترش فرهنگ و معارف دین، اهتمام به تعلیم و تربیت شیعیان، تلاش برای شادی شیعیان
5-بعد توسعه امنیت، رفاه و آبادانی با 8 مولفه شامل: تلاش برای کشف معادن، تلاش برای گسترش رفاه همگانی، تلاش برای درمان بیماران، تلاش برای اصلاح امور امت، تلاش برای رفع گرفتاری ها، تلاش برای ایجاد امن و امان برای مسلمانان، تلاش در جهت افزایش عزت و منرلت مسلمانان، تلاش در جهت آبادی و آبادانی.
نتیجه گیری:
با شناسایی و تعیین ابعاد و مولفه های حکومت اسلامی در عصر انتظار که بر اساس احادیث و روایات معتبر صورت گرفت، مدل مفهومی(شکل1) ترسیم و به عنوان نتیجه پژوهش حاضر ارائه می گردد.
فهرست منابع و مآخذ
1.امام خمینی.(1360) ولایت فقیه، تهران: انتشارات امیرکبیر.
2.ایزدهی، سید سجاد(1384)، اندیشه سیاسی ملااحمد نراقی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
3.جعفریان، رسول،(1383) جریان ها و سازمان های مذهبی سیاسی ایران. تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
4.رحیم پور، فروغ السادات،(1381) تبیان (آثار موضوعی)، دفتر چهل و دوم (امامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی)، تهران:مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
5.سلمانی، محسن(1396) مدل مفهومی ویژگی های حکومت مهدوی در عصر ظهور.(مقاله منتشر نشده).
6.عارفی، محمداکرم،(1386) اندیشه سیاسی خویی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
7.کارگر، رحیم.(1389) سیمای حکومت مهدوی. مشهد:انتشارات آستان قدس رضوی.
8.مهدی، علی،(1383) تجربه ایران اولین مؤمنان سکولار، جامعه نو.