اماکن و مساجد منسوب به حضرت مهدی (عج)

در بعضی از کشورهای اسلامی به ویژه شهرهای شیعه نشین، اماکن و مساجدی را می بینیم که مورد توجه مردم و شیعیان واقع شده است

اماکن و مساجد منسوب به حضرت مهدی (عج)
در بعضی از کشورهای اسلامی به ویژه شهرهای شیعه نشین، اماکن و مساجدی را می بینیم که مورد توجه مردم و شیعیان واقع شده است. این گونه اماکن، قداست و معنویت خاصی دارند؛ به طوری که میلیون ها انسان دل باخته، عاشق و علاقه مند به حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به خود جذب می کند. اینان ساعت ها بلکه روزها و شب هایی را بیتوته می کنند شاید آن خورشید تابان و پشت پرده غیبت نظری کند، گوشه چشمی روا دارد، سخنی گوید و مژه ای را به نشانه معشوق بودن بر هم زند.
در این مواضع مقدس هزاران نفر به زبان حال و قال فریاد بر می آورند:
لَیتَ شِعرِی أَینَ استَقَرَّت بِکَ النَّوَی بَل أَیُّ أرضٍ تُقِلُّکَ أَو ثَرَی أَ بِرَضوَی أَم غَیرِهَا أَم ذِی طُوًی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَن أَرَی الخَلقَ وَلا تُرَی وَ لا أَسمَعَ لَکَ حَسِیساً وَلا نَجوَی... (1)؛ ای کاش می دانستم کجا سکنا گرفته ای؟ بلکه کدام زمین و خاک تو را حمل می کند؟ در کدام سرزمین اقامت داری؟ آیا در کوه « رَضوی » (2) یا غیر آن به سر می بری و یا در دیاری هم چون « ذی طُوی » (3) هستی؟ بسیار سخت است بر من که مردم را ببینم و لکن تو را نبینم و از تو صدا و ناله ی پنهانی را نشنوم.
این زائران دل باخته با نگاه خود و نیایش های خالصانه خویش، پیوند روحی خود را برقرار می سازند و سرود فراق را تبدیل به وصال می کنند و در دریای کرامت حضرت حق غوطه ور می گردند که باید به اینان گفت: طوبی لکم و حسن مآب....
این اماکن شریف و باصفا؛ گاهی به نام « مقام صاحب الزمان » و گاهی به نامه های دیگر معروف شده است، زیرا عدّه ای توفیق شرف یابی و درک زیارتش را در بیداری و برخی هم در عالم رؤیا پیدا کرده اند و آن را برای دیگران بازگو نموده اند و چه بسا در گفت و گوی خود با آن چهره ی بقیّة اللهی، خشنودی خدا و او را، از نشست خود و اجتماعات دیگران در آن اماکن متبرّکه احساس کرده اند؛ همان طور که از بعضی از آن ها پیداست. حال به معرفی چند نمونه از آن اماکن مقدسه و مساجد خاصه می پردازیم؛ امید آن که توفیق نیایش و نجوای عاشقانه را در آن فضای ملکوتی با رمز حیات و عالم خلقت، حجة بن الحسن المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حاصل شود.

الف) سرداب غیبت

در شهر سامرا، نزدیک حرم باصفای امام علی الهادی و امام حسن عسکری (علیهما السلام)، « سرداب غیبت » واقع شده است. این جایگاه مقدس در سمت راست ضریح منور این دو امام همام، خارج از حرم و داخل صحن غیبت می باشد که حدود پانزده متر فاصله دارد.
سرداب غیبت محوطه کوچکی است که چهار متر و نیم از سطح صحن پایین تر است. این محوطه شش ضلعی دارای اتاقی به ابعاد 3 × 5 می باشد و در سمت چپ آن، اتاق کوچک تر به ابعاد 1/50×1/80 است. این اتاق کوچک به محل غیبت معروف است که در گوشه ای از آن اتاق نیز چاهی مشهور به « چاه غیبت » قرار دارد.
طی دو مرحله تعمیرات انجام شده، تغییراتی در سرداب غیبت به وجود آمده است. در یک مرحله، مساحت مجموعه ی آن مکان به هشتاد متر مربع رسید و در مرحله ی دوم با تأسیسات مختصری که اضافه شده به 125 متر مربع افزایش یافت. سرداب، دارای دو راه پله است که ورود و خروج از این دو راه انجام می شود. یکی از آن دو هجده پله و دیگری 22 پله دارد. سرداب دارای گنبدی آجری است که روی آن با کاشی های آبی رنگ [فیروزه ای] پوشیده شده است. این کاشی کاری ها و کتیبه های آن مربوط به قرن هفتم (دوران عباسیان به سال 606 هـ.ق) می باشد. (4)
سرداب غیبت دارای معنویت خاصی است، زیرا سه امام معصوم – علیهم صلوات الله – در آن جا سکونت و استراحت داشته و در بسیاری از اوقات به نیایش ها و عبادت های شبانه روزی پرداخته اند و بعد هم امام عصر – عجل الله تعالی فرجه الشریف – از آن جا غیبت خویش را آغاز کرد. از این رو علما و بزرگان و شخصیت های اسلامی که به زیارت امام دهم و یازدهم (علیهما السلام) موفق شده اند هرگز از رفتن به سرداب غیبت و زیارت آن مکان غفلت ننموده اند، بلکه با اذن دخول و با توجهی خاص به آن بقعه ی مبارکه وارد شده اند.
شیخ مفید و شهید اول و مؤلف مزار کبیر – رحمهم الله – گفته اند: چون از حرم عسکریین خارج شدی و در آن جا پدر و جد حضرت بقیّة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را زیارت کردی، جلوی درب حرم رو به قبله توقف کن و زیارت ذیل را بخوان:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفةَ اللَّهِ وَخَلَیفةَ آبآئِهِ الْمَهْدِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِىَّ الأوْصِیآءِ الْمَاضِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حافِظَ اَسْرَارِ رَبِّ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ مِنَ الصَّفْوَةِ الْمُنْتَجَبینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ الأنْوَارِ الزّاهِرَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ الأَعْلامِ الْباهِرَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ الْعِتْرَةِ الطّاهِرَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْعُلُومِ النَّبَوِیَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَابَ اللَّهِ الَّذِى لا یُؤْتى اِلاّ مِنْهُ...؛ (5) درود بر تو ای خلیفه ی خدا و ای جانشین پدران هدایت شده، درود بر تو ای وصی همه ی اوصیای الهی گذشته! درود بر تو ای نگه دارنده اسرار پنهان پروردگار جهانیان! درود بر تو ای بقیّة الله! درود بر تو ای فرزند انوار فروزنده! درود بر تو ای فرزند نشانه های روشن! درود بر تو ای فرزند خاندان پاک! درود بر تو ای مخزن دانش انبیا! درود بر تو ای باب الهی؛ بابی که ورود فقط از آن ممکن است.
در ادامه ی زیارت سرداب غیبت، شیخ مفید و شهید و... گفته اند: چون داخل سرداب شدی، در جلوی درب سرداب توقف کن و دو طرف درب را با دست گرفته و با تعظیم و اشاره همانند کسی که اجازه دخول می گیرد وارد شو. ابتدا با « بسم الله الرحمن الرحیم » آغاز کن و با آرامش و وقار خاصی داخل سرداب شود و دو رکعت نماز به جا آورد و سپس به نیایش و زمزمه و دعا ادامه بده و در صحن سرداب بگو: « الله اکبر، الله اکبر و لِله الحمد. الحمد لله الذی هدانا لهذا ». (6)
آن سه بزرگوار [مفید، شهید و صاحب مزار کبیر (رحمه الله)] و دیگران در زیارت سرداب مقدّسه توصیه به خواندن دعای ذیل [مروّی از صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)] نموده اند:
اللهُمَّ عَظُمَ البَلاءُ وَ بَرِحَ الخَفَاءُ وَانکَشَفَ الغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ الأَرضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ إِلَیکَ یَا رَبِّ المُشتَکَی وَ عَلَیکَ المُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحمد وَ آلِهِ الَّذِینَ فَرَضتَ عَلَینا طَاعَتَهُم فَعَرَّفتَنا بِذلِکَ مَنزِلَتَهم، فَرِّج عَنّا بِحَقِّهِم فَرَجاً عاجِلاً کَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ مِن ذلِک یَا مُحمّد یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا محمّد انصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَای وَاکفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَای یَا مَولایَ یَا صَاحِبَ الزَّمانِ الغَوثَ الغَوثَ الغَوثَ، أَدرِکنی أَدرِکنِی أَدرِکنِی (7)؛ بار خدایا! گرفتاری ها بزرگ شد. حقایق آشکار گردید. پرده کنار رفت. زمین تنگ گردید. آسمان از باریدن منع شد. بار خدایا! بازگشت شکایت ها به سوی توست. در سختی ها و راحتی ها، تو تکیه گاهی. پروردگارا! درود و رحمت بر محمد و آل محمد فرست؛ کسانی که اطاعتشان را بر ما واجب نمودی و مقامشان را بر ما شناساندی. پس گشایش ده بر ما به حق آنان؛ گشایشی نزدیک هم چون چشم برهم زدن و یا نزدیک تر. ای محمد و ای علی! ای علی و ای محمد! یاری دهید مرا و کفایت کنید مرا، زیرا شما یاری دهنده و کفایت کننده اید. ای مولای من! ای صاحب الزمان! به فریاد رس، به فریاد رس، به فریاد رس. مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب.
ادعیه و اذکار مأثوره ی فراوانی درباره سرداب غیبت و فضایل آن وارد شده است که می توان به کتب ادعیه هم چون مصباح کفعمی، مفاتیح الجنان و... مراجعه نمود و از آن ها بهره برد.

ب) مسجد سهله

در کشور عراق، نزدیک شهر نجف، در دو کیلومتری غرب مسجد کوفه، مسجدی کهن و با فضیلت و پر سابقه ای به نام « مسجد سهله » وجود دارد. این مسجد که حدود یک دهم آن مسقف و بقیه ی آن به صورت صحن و فضای باز است، 140 متر طول و 125 متر عرض دارد که مجموعه ی آن 17500 متر مربع می باشد. دیوارهای بلندی آن را احاطه کرده است و در داخل صحن، محراب های متعدّد جلوه و زیبایی خاصی بخشیده است که آن ها را « مقام » می نامند:
1. مقام ابراهیم (علیه السلام) 2. مقام ادریس (علیه السلام) 3. مقام خضر (علیه السلام) 4. مقام صالحین و انبیا (علیهم السلام) 5. مقام امام زین العابدین (علیه السلام) 6. مقام امام صادق (علیه السلام) 7. مقام صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
عمار بن یقظان گفته است: به همراه عده ای به محضر مبارک امام صادق (علیه السلام) رسیدیم. سخن از « مسجد سهله » به میان آمد. ایشان فرمود: مسجد سهله خانه ی ابراهیم خلیل – علی نبیّنا و آله و علیه السلام – بوده است. او برای ارشاد قوم عمالقه از این جا برانگیخته شد. ادریس پیامبر (علیه السلام) در آن جا می زیست و برای امرار معاش خود خیاطی می کرد. در مسجد سهله صخره ی سبز بزرگی است است که اسامی [صورت] پیامبران بزرگ برآن منقوش است. خضر بارها در آن جا فرود آمده و می آید و در آن جا استراحت می کند. چنان چه شخص کور وارد سهله شود دو رکعت نماز بگزارد و از خداوند شفا و هم جواری او را بطلبد، بی شک او را [شفا و] در جوار رحمت خود قرار می دهد. هر گرفتاری که داخل مسجد سهله می شود و دو رکعت نماز بین نماز مغرب و عشا بگزارد، خداوند منّان گرفتاری وی را برطرف می کند. (8)

مقام صاحب الزمان در مسجه سهله

آن چه در مسجد سهله، جلوه ی عظیم و به یاد ماندنی دارد مقام صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. مشتاقان آن حضرت در آن مقام که مسقف است، به نیایش و استغاثه بر می خیزند و فریادهای یا بقیّة الله و یا صاحب الزمان، فضای ملکوتی آن جا را پر می کند. صدها نفر از کسانی که توفیقِ تشرف به حضور او را پیدا کرده اند، در مسجد سهله به این فیض بزرگ الهی نائل گشته اند.
امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود: حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همیشه به این مسجد رفت و آمد دارد. (9)
در روایات آمده است: حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با اهل و عیال به مسجد سهله فرود می آید و آن جا را منزل خویش قرار می دهد. (10)
امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمود: گویا می بینم او را [حضرت قائم] که از « وادی السلام » عبور می کند و به طرف مسجد سهله (سوار بر اسبی که سفیدی پیشانیش می درخشد) می رود. داخل می شود و چنین دعا می خواند:
لا إِلَهَ إلّا اللهُ حَقّاً حَقّاً، لا إِلَهَ إِلّا اللهُ إِیمَاناً وَ صِدقاً، لا إِلَهَ إِلّا اللهُ تَعَبُّداً وَ رِقّاً، اللَهُمَّ مُعِینَ کُلِّ مُؤمِنٍ وَحِیدٍ وَ مُذِلَّ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ، أَنتَ کَهفِی حِینَ تُعیِینِی المَذَاهِبُ وَ تَضِیقُ عَلَیَّ الأَرضُ بِمَا رَحُبَت، اللهُمَّ خَلَقتَنِی وَ کُنتَ عَن خَلقِی غَنِیّاً وَ لَو نَصرُکَ إِیَّایَ لَکُنتُ مِنَ المَغلُوبیِنَ، یَا مُبعثرَ الرَّحمةِ مِن مَوَاضِعِهَا وَ مُخرِجَ البَرَکَاتِ مِن مَعَادِنِهَا وَ یَا مَن خَصَّ نَفسَهُ بِشُمُوخِ الرِّفعَةِ فَأَولِیَاؤُهُ بِعِزِّهِ یَتَعَزَّزُونَ یَا مَن وَضَعَت لَهُ المُلُوکُ نِیرَ المَذَلَّةِ عَلَی أَعنَاقِهَا فَهُم مِن سَطوَتِهِ خَائِفُونَ، أَسأَلُکَ بِاسمِکَ الَّذِی قَصَرتَ عَنهُ خَلقَکَ فَکُلٌّ لَکَ مُذعِنُونَ، أُسأَلُکَ أَن تُصَلِّیَ عَلَی مُحمّد وَ عَلَی آلِ محمّد وَ أَن تُنجِزَلِی أَمرِیِ وَ تُعَجِّلَ لِی فِی الفَرَجِ وَ تَکفِیَنِی وَ تُعَافِیَنِی وَ تَقضِیَ حَوَائِجِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ، اللَّیلَةَ اللَّیلَةَ، إِنَّکَ عَلِ کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ؛ به راستی اعتراف می کنم که نیست معبودی مگر خداوند. با اعتقاد و درستی اقرار می دارم که نیست معبودی مگر خداوند. از روی بندگی و اخلاص معترفم که نیست معبودی مگر خداوند. بار خدایا! تو یاری دهنده هر مؤمن تنهایی و خوار کننده هر ستم گر گردن کشی. تو پناه گاه منی؛ آن گاه که همه ی راه ها به رویم بسته شود و زمین با همه ی وسعتش بر من تنگ آید.
بار خدایا! مرا آفریدی در حالی که از آفرینش من بی نیاز بودی و چنان چه مرا یاری نمی نمودی، از شکست خوردگان بودم. ای کسی که رحمت خویش را در همه جا منتشر ساختی و برکات خود را از مخازن آن بیرون آوردی و ای کسی که رحمت والا و رفیع و گسترده را به خود اختصاص دادی! پس دوستانت در پرتو عزّت بخشی تو عزیز گشتند و ای کسی که پادشاهان را تاج ذلّت و خواری بر گردنشان نهادی! پس سلاطین از قهر و خشم نابهنگام و سریع او در هراسند.
پروردگارا! گدایی خویش را با نامت آغاز می کنم؛ نامی که آفریدگان را از تو دست رسی به آن عاجز ساختی و همگی نسبت به تو فرمان بر و مطیعند. از تو می خواهم که بر محمد و آل محمد درود فرستی و به کارهایم سامان دهی و در گشایش امورم سرعت بخشی و خود به خواسته هایم پاسخ وافی دهی و مرا سلامتی بخشی و نیازمندی هایم را برآوری، در این ساعت، در این ساعت، در همین شب، در همین شب. همانا تو بر همه چیز توانا و قادر هستی. (11)

ج) مقام حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در نجف اشرف

در شهر نجف اشرف، در قبرستان « وادی السلام »، جای گاهی محدود دارای گنبدی کوچک و دو اتاق است. این مکان به نام « مقام حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) » معروف است. آن جا مورد توجه مردم کوفه و زائران حرم امام امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب (علیه السلام) می باشد. مردم در آن جا نماز می گزارند و به امام خویش توسل می جویند. گفته می شود حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به آن جا می رود و بیتوته می کند. در این جای گاه، چاهی است که زائران جهت تبرّک وضو می گیرند و از آن می نوشند.
در میان شخصیت هایی که توفیق تشرّف در مقام صاحب الزمان در وادی السلام را پیدا کرده اند، مرحوم آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی (رحمه الله) و مرحوم سید بحرالعلوم یمنی است که می توان کیفیت تشرّف آنان را در کتب مربوطه خواند و بهره برد.

د) مقام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در کربلا

در قسمت شمالی بین الحرمین [حرم امام حسین و اباالفضل (علیهما السلام)] با فاصله حدود چهارصد متر در کنار نهر علقمه، مکان زیبا و باصفایی ساخته شده است که ظاهری مسجد گونه دارد. این مکان شریف مورد توجه مردم عراق و زائران دل باخته عتبات مشرفه ی عراق است و کمتر زمانی یافت می شود که در آن کسی مشغول نماز و نیایش نباشد. در آن جا دعاهایی همانند زیارت آل یس، دعای فرج و دعای عهد و... خوانده می شود.
این جایگاه حدود 150 متر مربع است که در جوار علقمه که خود شاخه ای از رودخانه فرات می باشد، واقع شده است و از شمال شهر می گذرد. معروف است که حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دوران کودکی خویش به این مکان گذر نموده و نشست و نیایش داشته است. آن جا را مقام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می نامند.

هـ) مقام صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در حلّه ی سیفیّه (12)

این مکان، منزل یکی از اهل علم و روحانیون شهر « حلّه » به نام « شیخ علی حلّاوی » بوده است. او مردی زاهد، عابد و باتقوا بود که همیشه انتظار ظهور حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را می کشید و در این راه بی تابی خاصی داشت. شیخ علی (رحمه الله) همواره به امام زمان (علیه السلام) چنین خطاب می کرد: این غیبت طولانی برای چیست؟! ارادتمندان به شما فراوان هستند و در همه جا همانند برگ درختان و قطره های باران وجود دارند. در همین حلّه بیش از هزار نفر شناخته شده وجود دارند. چرا ظهور نمی کنی تا دنیا پر از عدل و داد گردد؟!
روزی شیخ علی حلاوی با همان حال سر به بیابان نهاد و همانند سخنان فوق را آغاز کرد. سخت ناراحت بود که ناگاه شخصی با لباس های عربی بدوی نزد او ظاهر شد و به او گفت: این همه حرف ها و مطالب را به چه کسی می گویی؟!
عرض کردم: خطابم به امام زمان و حجت الهی است که با وجود این همه ارادتمند ظهور نمی کند و ظلم و ستم جهان را فرا گرفته است.
آقا فرمود: من صاحب الزمان هستم. چرا با این همه عصبانیّت و خطاب های تند حرف می زنی؟! این گونه نیست که تو فکر می کنی. اگر 313 نفر یاران من موجود بودند ظهور می کردم و از پس پرده غیبت به در می آمدم. در همین شهر حلّه غیر از تو و فلان مرد قصاب، یار باوفایی وجود ندارد که در راه ما با اخلاص کامل خود را فدا کند. شما جهت اطمینان و کشف حقایق، افراد دوست دار و علاقه مند مخلص را در شب جمعه در منزل خود دعوت کن و در صحن منزل، مجلسی را آماده نما. من به منزل شما خواهم آمد تا واقعیت را بر تو روشن کنم و تو را نسبت به اشتباهت متوجه سازم.
شیخ علی (رحمه الله) گفته است وقتی که کلام حضرت به پایان رسید از نظر من غائب شد. هر چه جست و جو کردم او را نیافتم و به انتظار آن شب، مسرور و خوش حال، در پی مقدمات آن به راه افتادم.
شب جمعه موعود فرا رسید. عده ای از افراد شناخته شده به منزل شیخ علی آمدند. در صحن حیاط به همراه شیخ نشستند و مشغول توسل و دعا گردیدند. با ذکر و صلوات و نیایش، آمدن و رؤیت و تشرّف را لحظه شماری می کردند.
چون پاسی از شب گذشت به ناگاه همگی دیدند نور درخشنده و پرفروغی در آسمان ظاهر شد. گویا همه ی آفاق را فرا گرفت. سپس به طرف خانه ی شیخ علی حلاوی فرود آمد و بر پشت بام استقرار یافت. لکن بر اثر آن چه اتفاق افتاد همگی گریختند فقط شیخ علی و تنها دوستش باقی ماند. در این لحظه حقایق بر شیخ روشن گردید و فهمید که یاری دهنده ای وجود ندارد.
شیخ علی حلاوی آن منزل را بازسازی و مرمّت کرد و بر سر درب آن منزل نوشت: « هذا مقام صاحب الزمان (علیه السلام) » و سپس وقف نمود.
از آن زمان تاکنون مردم از راه دور و نزدیک به این منزل می روند و به عنوان زیارت گاه و مقام منسوب به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آن مکان را زیارت می کنند و چه بسا حوائج و خواسته های برخی هم برآورده می شود. (13)

و) مسجد جمکران قم

مسجد جمکران در شهر قم از جمله جایگاه های منسوب به صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. این مسجد در فاصله یک فرسخی [6 کیلومتری] در روستای جمکران در مسیر قم – کاشان واقع شده است و امروز با توسعه ی شهر قم، مسجد جمکران در آخر شهر، در قسمت غربی قرار گرفته و خودِ مسجد نیز از جهت بنا و مساحت بسیار گسترش پیدا کرده است و هر هفته هزاران زائر و عاشق بقیّة الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را پذیراست.
دستور ساخت این مسجد از سوی حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به حسن بن مثله جمکرانی – رحمة الله علیه – صادر گردید. او گفته است:
نیمه شب سه شنبه، هفدهم ماه مبارک رمضان سال 393 هـ.ق بود. من در خانه خویش مشغول استراحت بودم. ناگاه چند نفر بر درب خانه ی من آمدند و مرا بیدار کردند. گفتند: حضرت مهدی صاحب الزمان (علیه السلام) تو را خواسته است. برخیز همراه ما بیا و دعوت او را اجابت کن.
چون به درب منزل آمدم، عده ای از بزرگان و اشراف را دیدم. سلام کردم. آنان جواب دادند و به من خوش آمد گفتند و مرا همراهی کردند تا به مکان فعلی مسجد رسیدیم. چون خوب نگاه کردم دیدم بیش از شصت نفر از نیکان و اشخاص با فضیلت در کنار تخت رفیعی گرد آمده اند و جوانی که حدود سی سال داشت بر آن تکیه زده بود. در کنار آن جوان نورانی و خوش سیما، پیرمردی بر پشتی نیز تکیه داده بود و کتابی راکه در دست داشت می خواند. آن پیرمرد، خضر پیامبر (علیه السلام) بود. دیگر اطرافیان برخی لباس های سفید و بعضی هم لباس سبز پوشیده بودند. منظره ی بسیار زیبا، به یاد ماندنی و خاطره انگیزی بود که لحظه به لحظه توجه مرا بیشتر به خود جلب می نمود. در آن هنگام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مرا با نام صدا زد و خضر پیامبر (علیه السلام) مرا در کنار خود جای داد: سپس امام (علیه السلام) فرمود:
إِذهَب إلی حَسَنِ بنِ مُسلمٍ وَ قُل له: إنَّکَ تُعَمِّرُ هذه الأرضَ منذ سِنینَ و تَزَرَعُها و نحن نُخَرّبُها، زَرَعتَ خَمسَ سنینَ و العامَ أیضاً، أنت علی حالِک من الزراعةِ و العمارةِ و لا رُخصَةَ لک فی العَودِ إلیها، و علیک ردُّ ما اِنتَفَعتَ من غَلّاتِ هذهِ الأرضِ لِیُبنی فیها مَسجدٌ و قُل لحَسنِ بنِ مسلمٍ: إنّ هذه أرضٌ شریفةٌ قدِ اختارَها اللهُ – تعالی – مِن غیرِها من الأراضی و شَرَّفَها وَ أنتَ قد أضَفتَها إلی أرضِک و قد جَزاک الله بمَوتِ وَلَدینِ لک شابّینِ فلم تَنتَبِه عن غَفلَتِک فإن لم تَفعَل ذلک لأَصابَک مِن نقمةِ اللهِ من حیثُ لا تَشعُرُ...؛ برو به حسن بن مسلم بگو چند سال است این زمین را آباد می کنی و آن را کِشت می نمایی و ما آن را خراب می کنیم و تو را ثمری حاصل نمی گردد و امسال پنج سال است که این کار را تکرار می کنی و امسال نیز همانند گذشته عمل کردی. تو مجاز نیستی در این سرزمین زراعت کنی. باید هر گونه سودی که برده ای برگردانی تا مسجدی در این مکان بنا نهند. به حسن بن مسلم بگو: این سرزمین شریفی است که حق تعالی آن را از دیگر زمین ها ممتاز گردانده و به آن شرافتی خاص عنایت کرده است. تو آن را به زمین خود اضافه کردی، خداوند – عزّ و جل – به ازای این عمل دو پسر جوانت را گرفت و از تو ستاند، لکن تو تنبیه نشدی و عبرت نگرفتی. اگر ادامه دهی از سوی خداوند به تو آسیب دیگری از جایی که گمان آن را نداری خواهد رسید.
گفتم: مولای من! نشان و علامتی عنایت فرمایید، زیرا مردم بدون دلیل، سخن مرا قبول نمی کنند.
امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمود: إنّا سَنَعلَمُ هناک فَاذهَب وَ بَلِّغ رسالتَنا؛ همانا به زودی در آن جا به آنان آگاهی خواهیم داد. پس برو و مأموریت خود را انجام ده. سپس فرمود: به نزد سید ابوالحسن برو و بگو بیاید و تو را در این امر مساعدت نماید و آن مرد را حاضر کند و از بهره هایی که برده است، ساخت مسجد را آغاز نماید و بقیه اموال مورد نیاز ساخت مسجد را از وجوه « رهق » که در منطقه « اردهال » است و ملک ماست تأمین کنید و مسجد را کامل کنید. ما مقدار نصفی از « رهق » را وقف این مسجد کردیم که هر ساله وجوه آن را می آورند تا صرف ترمیم و بازسازی این مسجد گردد.

توصیه های دیگر امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

به مردم بگو به این مسجد با رغبت و میل بیشتر تردد کنند و این مکان را گرامی بدارند و در این مسجد چهار رکعت نماز [به شرح ذیل] بگزارند:

نماز تحیّت مسجد جمکران

دو رکعت نماز تحیت مسجد: بعد از تکبیر، حمد را می خوانی و سوره توحید را هفت بار تکرار می کنی و نیز ذکر رکوع و سجود را هفت بار می گویی که رکعت دوم نیز به همین ترتیب خواهد بود.

نماز صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

بعد از تکبیرة الاحرام، حمد را می خوانی و چون به جمله « ایّاک نعبد و ایّاک نستعین » رسیدی صد بار آن را تکرار می کنی. سپس سوره ی « فاتحه » را تا به آخر ادامه می دهی. آن گاه سوره توحید را یک مرتبه قرائت می کنی و چون به رکوع و سجده رسیدی، ذکر رکوع و سجده را هفت بار تکرار می نمایی و رکعت دوم را بر همین نحوه انجام خواهی داد. بعد از سلام یک مرتبه « لا اله إلّا الله » می گویی. بعد هم تسبیحات فاطمه زهرا (علیها السلام) (14) را انجام می دهی. سپس به سجده می روی و صد بار صلوات [اللهم صلّ علی محمد و آل محمد] خواهی فرستاد.
سپس حضرت بقیّة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اضافه کرد و فرمود: فَمَن صَلّاها فکأنّما صَلّی فیِ البیتِ العتیقِ؛ پس هر کس این دو رکعت نماز را [در این مسجد] بگزارد همانند کسی است که در خانه کعبه نماز گزارده است. (15)
سالیان سال است که متدیِنین، دل باختگان و عاشقان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، علما و مراجع تقلید به آن سو راه یافته اند و با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ارتباط معنوی خویش را برقرار می سازند. جمعیت های میلیونی در ایام نیمه شعبان و در شب های جمعه، حال و هوای معنوی خاصی را به این مکان می بخشند؛ اگر چه جمکران را باید در حد خود گرامی داشت و به تعبیر مجنون، احترام به مکان از جهت احترام به معشوق است نه چیز دیگر. خوب است به رباعی منسوب به مجنون (ملوّح بن قیس عامر نجدی) توجه کرد. او در فراق محبوبه خویش چنین زمزمه می کرد:

أمُرُّ علی الدِّیارِ دیارِ لَیلی * * * اُقَبِّلُ ذا الجِدارِ ذا الجدارا
و ما هذا الدِّیارُ شَقَفنَ قَلبی * * * ولکِن حُبُّ مَن سَکَنَ الدیار

ترجمه: به دیاری که در آن لیلی زندگی می کند گذر می کنم.
می بوسم خانه و جایی را که او در آن جا سکونت دارد.
گرچه بوسیدن در و دیوار قلب مرا آرامش نمی بخشد.
ولکن عشق و دوستی ساکن آن خانه مرا وادار نمود.

ز) مقام صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در شوشتر

شوشتر از شهرهای معروف استان خوزستان است که از اصالت دینی بالایی برخوردار می باشد و بخش عمده ای از مردم آن دیار را سادات و بنی فاطمه تشکیل می دهند. در یک کیلومتری شمال شرقی این شهر، بر فراز تپه ای مرتفع در نزدیکی معبد سهل بن عبدالله تستری (رحمه الله)، بقعه ای رفیع و ارزش مند به نام « مقام صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) » وجود دارد. این بنای عظیم دارای قداست و قدمت نسبتاً زیادی است؛ به طوری که هزاران انسان دل باخته به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از راه دور و نزدیک به خود جذب می کند و دو شب و سه شب و گاه بیشتر، اقامت می گزینند و به دعا و نیایش با محور عالم امکان و هستی، حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می پردازند که برخی هم با توسل و تمسک به حبل الله المتین به خواسته های خویش می رسند.
ساختِ این بقعه ی شریفه را به زمان شاه صفی میرزا، ششمین پادشاه صفویه، به دست « درویش کریم » نسبت می دهند و به سال 1047 هـ.ق بر می گردد، و کتیبه ای که گویای بنای ساختمان قدیمی آن می باشد، در قالب نظم به شرح ذیل است:

در عهد صفی پادشه عالمیان * * * کز نور عنایتش صفا یافت جهان
گردید زفیض معبود تمام * * * این بقعه که می دهد ز فردوس نشان
درویش کریم را خدا داد کرم * * * بنیاد نهاد و ساحتش آبادان
تاریخ بنایش به نهان مجرم گفت * * * « از مهدی صاحب الزمان خواه عیان »

در جوار مقام صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آب انبار و قنات و چشمه ای مشهور به « سوزنگر » وجود دارد و قبول خاندان سهل بن عبدالله بر بالای چشمه ی مذکور مشهود است و موقعیت زیبایی را به وجود آورده است. سهل بن عبدالله مدّتی در آن مکان زندگی می کرده است. او بنا به عللی به سوی بصره جلای وطن نمود و در آن جا وفات کرد.
قبر حجیم و برجسته حاج شیخ محمد علی شیخ، فرزند حاج شیخ جعفر شوشتری – اعلی الله مقامه الشریف – علاقه مندان را به سوی خود جذب می کند. سنگ قبر با جمله ی « نصرٌ من الله و فتحٌ قریب » شروع گردیده و با جلمه ی « ز الطاف حجت حق، ختم قبر أطهر شد » پایان یافته است.
در قسمت پایانی این عبارت نگاشته شده است: « عمل ملا حسین، خلف المرحوم ملا عبدالله حجّار بتاریخ ثامن عشر 1322 شهر ذالقعدة الحرام »؛ یعنی ملاحسین، جانشین [فرزند] مرحوم ملا عبدالله حجار در تاریخ 18 ذی قعده 1322 هـ.ق عملیات حجاری را انجام داده است.
سنگ خارایی با دو دستک که در قسمت قبلی و سمت راست ساختمان نصب شده، از کارهای ملاحسین است.
گنبدی با کاشی سبز و آبی دوازده ترکه به هم تلفیق شده است و نقش قاعده هندسی آن زیبا و جالب توجه می باشد که ساختمان جدید از سال 1355 هـ.ق آغاز شد و جای گزین بخش قدیمی گردید و مورد بهره برداری قرار گرفت. (16)
در مجموع ریشه ی همه ی برکات و اجتماعات و تردد مؤمنین، وجود پربرکت مقام صاحب الزمان – روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء – می باشد.

شیّادان سودجو

ارادت مرحوم متدیّن و معتقد به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ایثار و فداکاری آنان، تسلیم بودن در برابر مراجع تقلید و نوّاب عام در غیبت کبری و عشق ورزیدن و اظهار مودّت و محبت به هر مکانی که بوی یار می دهد، از مظاهر شعائر دینی است که سالیان سال ملجأ و پناه گاه عاشقان مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شده است، ولی برخی از مزدوران و سودجویان با تزویر و فریب، در جمع ساده دلان ظاهر می گردند و با تعریف رؤیا، دل عاشق آنان را می فریبند. آنان گاهی ادعای رؤیت می کنند و آثاری را نقل می نمایند و بدین روش خیلی سریع برای خویش مُریدانی را می سازند و دنیای خویش را سروسامان می دهند. این مکّاران گاه مزدور دیگرانند. از خارج مرزها کمک های گوناگون می شوند و پشتوانه سیاسی و فکری و اقتصادی دارند که با دست های پنهان چنان به سوی گمراهی کشانده می شوند که دیگران را باور نیاید. این گونه حرکات مزدورانه در مقاطع و شهرهای مختلف تکرار شده است و برخی بعد از مدت کوتاهی به شیادی و مزدور بودن خویش اقرار کرده و خود را گول خورده و ساده معرفی نموده اند و گاهی به وسیله ی باندهای چند نفری با پیوندی عنکبوتی، به گمراهی خویش و دیگران ادامه داده اند و همه ی هستی خود را در زندگی چند روزه پر زرق و برق دنیا دیده اند؛ در حالی که خداوند آنان و اربابانشان را رسوا می کند و برای همیشه از جامعه دور می دارد.

بقعه ی دروغین

در سال 1260 هـ.ق که فرقه ی ضالّه ی بابیت در برخی از شهرها هم چون مازندران، زنجان و تبریز بلوا و شورش به پا کرده بود، رئیس این فرقه ابتدا ادعای بابیت و سپس مدعی مهدویت گردید. آن روز علمای بزرگ دینی شهر تبریز مجلس مباحثه ای را تشکیل دادند و با چند سؤال او را محکوم و مغلوب ساختند. سپس به عنوان محارب، حکم به اعدام وی نمودند و همگی را از شر و ضلالتش رهایی بخشیدند (17) ولی آنانی که با مکر و حیله دنبال توطئه بودند جهت لوث کردن مرجعیت و نیابت عامه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شایعه ای را درست کردند تا مردم از هرگونه مبارزه و ایستادگی مأیوس گردند. گفته شد که در مقبره و قبرستان وسط شهر، بارها امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دیده اند. آنان شایعه کردند یک قصابی تصمیم گرفت گاوی را در قصاب خانه شهر ذبح کند و همین که خواست گاو را بکشد، آن گاو از قصاب خانه فرار کرد و بدان مقبره پناه برد. مرد قصاب برای بار دوم گاو را به آن جا برد تا ذبح کند، باز گاو فرار کرد. قصاب برای بار سوم گاو را برگرداند و با اصرار تصمیم گرفت او را ذبح کند، به ناگاه قصاب در جا به زمین افتاد و مُرد.
این شایعه بی اساس سبب شد برخی از افراد عوام بدان جا هجوم بردند و موهای گاو را به عنوان تبرک همراه بردند و بعد هم برای مقبره، لوسترها و چراغ ها اهدا کردند. در آن میان کنسول گری انگلستان نیز برای مقبره لوستری را تهیه و هدیه نمود.
برخی از افراد نااهل نیز در آن مکان به شرب خمر و قماربازی پرداختند و مقبره پاتوق آنان گردید. استانداری آن روز تبریز هم دستور داد مالیات های مربوط به آن منطقه را از آن جا نگیرند و مورد عفو قرار دهند و بسیاری از دستورها در آن جا لغو گردید.
اما علما و دانشمندان غیور دینی جهت جلوگیری از ارتکاب گناه در کنار قبرستان و مقبره ی معلوم الحال به عموم هشدار دادند و از تجمع مردم در آن مکان جلوگیری به عمل آوردند و با فتوای خویش جلوی مفسده ی دشمنان اسلام و قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را سد کردند و نقشه آنان را خنثی نمودند. (18)

پی‌نوشت‌ها:

1.بحارالانوار، ج 99، ص 108.
2.یاقوت حموی، معجم البلدان، ج 3، ص 58؛ رضوی، اسم کوهی است که در اطراف مدینه واقع شده است. عرام بن أصنع سلمی گفته است: رضوی به اندازه یک روز از « ینبع » فاصله دارد و در هفت منزلی مدینه منوّره می باشد. در اطراف این کوه آب فراوان و درختان بسیار است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: رضوی کوهی است که خداوند از آن راضی و خشنود است. (عاتق به غیث البلادی، معجم معالم الحجاز، ج 4، ص 54، دار مکة للنشر و التوزیع، چاپ اوّل، سال 1400 هـ.ق).
گرچه بعضی همانند کیسانیّه می پندارند محمد بن حنفیه در آن جا اقامت دارد و زنده است و لکن تقدّس این کوه به زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بر می گردد و ربطی به کیسانیه ندارد.
3.همان، ج 4، ص 51؛ ذی طوی از کوه های مقدس اطراف مکه مکرمه است که در راه « تنعیم » واقع شده است و حدود یک فرسخ از مسجد الحرام فاصله دارد. (عاتق بن غیث البلادی، معجم معالم الحجاز، ج 4، ص 263، دار مکة للنشر و التوزیع، چاپ اوّل، سال 1400 هـ.ق). آن جا محل دفن « شهدای فخ » است که در سال 169هـ.ق حسین بن علی بن حسن بن حسن [المثنی] با عده ای از بنی هاشم و مردم مدینه در برابر خلیفه بنی عباس [هادی] ایستادند و قیام کردند. او به همراه صد نفر به شهادت رسید. شهادت آنان به قدری سخت بود که خاطره جان گداز شهدای کربلا را در خاطره ها زنده کرد.
بعضی گفته اند « ذی طوی » در سرزمین « منا »، نزدیکی « خیف » است. رسول گرامی اسلام در غزوه فتح مکه نیروهای خویش را در آن جا متمرکز کرد و پس از برنامه ریزی صحیح و دقیق، عملیات نظامی و روانی خود را آغاز نمود. (محمد ابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ص 522.)
امام باقر (علیه السلام) فرمود: حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از راه ذی طوی به سرزمین مکه داخل می شود و با افراد مجاهد، سلحشور، متدیّن و مبارز به تعداد مجاهدان بدر به کنار کعبه می آید و پرچم پیروزی را به اهتزاز در می آورد.
4.احمد زمانی، سیری در سرزمین خاطره ها، ص 42 – 43.
5.بحارالانوار، ج 99، ص 116.
6.همان، ص 118.
7.همان، ص 119.
8.مستدرک الوسائل، ج 3، ب 39، ص 413، ح 3900.
9.بحارالانوار، ج 52، ص 376.
10.همان.
11.محمد بن جریر طبری، دلائل الامامة، ص 243.
12.حلّه سیفیه شهری شیعه نشین است که بین کوفه و بغداد واقع شده و از قدمت بالایی برخوردار است. سیف الدوله حمدانی در قرن چهارم [356 هـ.ق] آن شهر را تصرّف کرد. سپس تجدید بنا و بازسازی چشم گیری نمود. از آن تاریخ به حلّه سیفیه مشهور شد.
13. علی اکبر نهاوندی، برکات حضرت ولی عصر – علیه السلام -، حکایات عبقری الحسان، ص 146، حکایت 80.
14.سی و چهار مرتبه « الله اکبر »، سی و سه مرتبه « الحمدلله »، سی و سه مرتبه « سبحان الله ».
15.علامه نوری، مستدرک الوسائل، ج 3، ص 447 و نجم الثاقب، ص 383، حکایت اول و جنة المأوی چاپ شده در بحارالانوار، ج 53، ص 230 - 232.
16.سند فوق در تاریخ 1383/4/30 هـ.ش توسط آقای حاج سید محمد تقی حکیم، امام جماعت مسجد حصار بوعلی تجریش ارائه گردید. ایشان فتوکپی دست نوشته مرحوم محمد علی شرف الدین به تاریخ اول ذی قعده 1413 هـ.ق را عنایت فرمود. خاندان شرف الدین از مؤمنین اهالی شوشتر هستند. در این سند مکان بقعه ی متبرّکه براساس خواب و یا مکاشفه ی مشهوری به جمعی از نیکان آن دیار نسبت داده شده است. آنان با میزبانی یک نفر از جمع خود، محفل ولایی داشتند که یک نفر غریبه نیز شرکت کرد و آن ها را در آخرین محفل میزبانی نمود. منطقه، تبدیل به باغستان شده بود که بعد از میزبانی و جدایی متوجه تغییرات عجیبی شدند. بعد از جدا شدن هر چه جست و جو کردند، آن صالح غریبه را در جمع خود نیافتند. دوباره باغستان تبدیل به کوهستان خشک قبلی شد. همگی فریاد « الله اکبر » برآوردند که آن محلّ، به « الله اکبر » معروف شد. براساس این نقل، مکان متبرّک، مقام منسوب به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دانسته شده است.
17.رئیس فرقه ی بابیت، سید علی محمد باب شیرازی در سن 28 سالگی در سال 1263 هـ.ق در تبریز اعدام گردید.
18.حامد کار، نقش روحانیت، ص 194.

منبع مقاله :
زمانی، احمد؛ (1393)، اندیشه انتظار (شناخت امام عصر(عج) و چگونگی حکومت جهانی صالحان)، قم: بوستان کتاب، چاپ پنجم
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان