مهمترین و موثرترین حرکتی که پس از سیدجمال و مکتب عروه الوثقی و پیروان اولیه او نظیر عبه و کواکبی و در ادامه راه آنها برای ایجاد اتحاد اسلامی صورت گرفت و برخلاف مکتب اتحاد اسلامی عروه الوثقی، شکل نهادی و سازمان یافته به خود داشت، حرکتی بود که جماعه التقریب بین المذاهب الاسلامیه در جهت تقریب و همبستگی مذاهب اسلامی انجام داد. این حرکت برخلاف حرکت رهبران اولیه اتحاد اسلامی؛ یعنی سیدجمال و پیروانش، بیشتر جنبه دینی و اجتماعی داشت در واقع، مکتب سیدجمال در عین حال که به اهمیت نقش علما در این راه توجه داشت، ولی مرکز ثقل طرح اتحاد اسلامی او، باتوجه به بعد سیاسی آن، زمامداران ممالکت اسلامی بودند. در مقابل، جمعیت دارالتقریب به طور اساسی بر علمای مذاهب اسلامی متمرکز بود.
در مقابل، در راستای تقویت تقریب بین مذاهب آنگاه که شیخ شلتوت، رئیس الازهر شد، گام های مهمی برداشت از جمله در یکی از جلسه ها پیشنهاد کرد که تسنن و تشیع را در جمع مشترک بدانیم و به جای تعبیر به فرقه یا طایفه، همه آ نها را مذاهب اسلامی بنامیم(1) در پی گسترش همکاری و همبستگی میان علمای مذاهب اسلامی، فتوای شیخ شلتوت مبنی بر جواز پیروی از مذاهب امامی صادر شد. وی درباره آرزوی خود می نویسد: آرزو داشتم می توانستم از اجتماعاتی که در دارالتقریب برپا می شود، تعریف کنم که در آن، مصری در کنار ایرانی، لبنانی، عراقی و پاکستانی و غیره قرار می گیرد و حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی و امامی و زیدی دور یک میز می نشیند و با ندایی توام با دانش و ادب و پاکی و فهم و برادری و مودب و همکاری و محبت، یکدیگر را می خوانند.(2)
شیخ محمد تقی قمی در نخستین جلسه دارالتقریب در سخنانی خطاب به اعضا که از مذاهب مختلف اسلامی بودند، درباره هدف مجمع می گوید:
میان برادران دینی که به یک خدا و یک پیغمبر و یک دین معتقدند و دارای یک نماز و یک قبله هستند، آشنایی و حسن تفاهم ایجاد کند و بدبینی ها را از میان بردارد و برادری و یگانگی را جایگزین اختلافات سازد.(3)
کاشف الغطا نیز درباره هدف این جمعیت می گوید:
جمعیت تقریب می خواهد که میان طوایف اسلامی قرابت و همبستگی برقرار سازد و دشمنی استوار میان آنان را از میان بردارد و آنها را به سوی فرمان خدا دعوت نماید که به رشته اسلامی بپیوندند و تفرقه و پراکندگی را کنار بگذارند تا مبدا که عظمت و شوکتشان به باد رود و پست ترین و فرومایه ترین کسان بر آنان مسلط گردند.(4)
موانع تقریب در جهان اسلام
1. فرقه سازی بیگانگان
متاسفانه در حال حاضر، مسلمانان به صورت فرقه ها و طایفه های مختلف درآمده اند، به گونه ای که می بینیم “یک امت به فرقه های گوناگون و هر فرقه ای به شعبه های متعدد تقسیم شده و هریک از دیگری دور گشته اند، به جانبی سیر می کند و گویی پیروان دو دین هستند که باهم همکاری و وصلت و تبادل فکری نمی کنند. هر دسته ای تمام کوشش خود را به افکار خود مشغول داشته[ است] و در راه آن تعصب می ورزد و حق را در انحصار خود می داند و دیگران را باطل می شمارد.”(5)
دلیل این همه تعصب از دیدگاه قمی، دبیرکل و موسسه دارالتقریب، تعصب نژادی و تعصب مذهبی است. در این میان، شهوت ریاست و سیاست و سیاست های بیگانه در شدت و ضعف آن موثر است. ایشان در مورد تعصب فرقه ای یا اختلاف طایفه ای هم می گوید:
اگر شهوت ریاست نبود، این تعصب از حدود معقول خود تجاوز نمی کرد و به صورت مشکلی در نمی آمد، ولی سیاست آن چنان از آن بهره برداری نموده که مسلمان از برادر بیش از دشمن می گریزد و بیش از دشمن، کینه و دشمنی برادر را در دل می گیرد.(6)
سیاست های بیگانگان نیز در فرقه سازی و ایجاد تفرقه میان مسلمانان نقش مهمی دارد، به گونه ای که محمدتقی قمی می گوید:
دست سیاست ها به روی ما همچنان سایه می گستراند و سیاست خود را در ما اعمال می کند و جمع ما را متفرق و پراکنده می سازد و شوکت ما را در هم می شکند و اگر در گذشته فرقه هایی ایجاد نمود و آنها را به دروغ به اسلام نسبت داد، مسلما در آینده، ما را با سیاست زیرکانه تر و تلخ تری نشان خواهد داد.(7)
2. عصبیت و مذهب
شیخ شلتوت نیز تفرقه و پراکندگی مسلمانان را در دو عامل عصبیت و مذهب می دید. به نظر او در اسلام، عصبیت وجود ندارد و با وجود کثرت مذاهب اسلام و اختلاف روش ها و آرای آنها، همگی از یک منبع و اصل واحد که کتاب خدا و سنت رسول اکرم(ص) باشد، فیض گرفته و از آن جوشیده اند.
3. بدعت، جهل، خرافه و تقلید
دور شدن مسلمانان از آموزه های اصیل اسلامی و پیدایش جهل و خرافه، بدعت و تقلید و انحراف نیز در ارتباط با توطئه ها و دسیسه های دشمنان اسلام از عواملی است که در تجزیه جامعه اسلامی و فاصله گرفتن مذاهب اسلامی موثر است.
4. عوامل داخلی استعمار
در این میان، از فعالیت بعضی عوامل داخلی استعمار و نیز کسانی که به عنوان مبلغ فعالند، نباید چشم پوشید. قلیبی تونسی در این باره می نویسد:
برای دین چیزهایی ادعا می کردند که موجب ویرانی دین بود. نصایحی به مردم می کردند که باعث تفرقه میان مسلمین بود.
اقدامات دارالتقریب
1. گشودن باب اجتهاد جواز پیروی از دیگر مذاهب اسلامی
شیخ محمدمصطفی مراغی بزرگ، اولین یاور تقریب در مرحله تمهید و رئیس سابق الازهر، گفت: اجماع محققین بی اساس است و می توان از غیر چهار پیشوای معروف (تسنن) چنانچه به نقل صحیح باشد و مرادشان فهمیده شود، پیروی کرد.(8)
2. پیدایش فقه مقارن
پیدایش فقه مقارن به پیشنهاد شیخ محمد عبده بود. سپس دارالتقریب و الازهر به آن شکل رسمی تر بخشیدند و کرسی فقه مقارن را همراه با داخل کردن فقه شیعه در آن دانشگاه به وجود آوردند. شیخ شلتوت در این باره می نویسد:
ما به یاری خداوند تصمیم گرفته ایم فقه اسلامی را در دانشکده حقوق اسلامی به تمام مذاهب فقهی که اصول آنها معروف و روششان آشکار است، تدریس نمائیم و بدون شک مذهب شیعه امامی و زیدی در میان آنها خواهد بود.(9)
3. ایجاد ارتباط و همبستگی میان روسای شیعه و سنی
این کار را به طریق مختلف از جمله نامه نگاری، اعزام نماینده و ملاقات انجام دادند از جمله نامه نگاری های روسای سابق الازهر، شیخ عبدالمجید سلیم و شیخ شلتوت با حضرت آیت الله العظمی بروجردی در همین راستاست. سفر شیخ محمد فحام، رئیس الازهر به ایران را نیز در همین زمینه باید ارزیابی کرد.
4. شرکت و همکاری با کنگره های اسلامی در راه همبستگی
بعضی از کشورها مانند پاکستان، کنگره هایی برای دفاع از کیان اسلامی و رفع سوء تفاهم ها برگزار کردند که دارالتقریب با آنها همکاری نزدیک داشت. اعضا با شرکت در این همایش ها به این نتیجه رسیدند که حل مسائل اختلافی جهان اسلام را به جماعت دارالتقریب بسپارند.
5. انتشار مجله رساله الاسلام
این مجله، کرسی آزاد و بی طرفی بود که در طول سال های انتشارش، حق را معیار کار خود قرار داده بود و برای هدف بزرگ تقریب؛ یعنی نزدیک ساختن مسلمانان به هم گام بر می داشت. شیخ شلتوت در معرفی این مجله می گوید:
[ مایل بودم]نقش مجله رساله الاسلام را شرح می دادم که چگونه وظیفه رسالت خود را به خوبی انجام داد و مرکز نشر آرا و افکار دانشمندان مذاهب مختلف بود که با مقالات و بحث های خود آن را یاری می کردند.
6. معرفی مذاهب در کشورهای دیگر و جو از پیروی از مذاهب مختلف
در فتوای تاریخی شیخ شلتوت در سال 1378 هـ.ق در سالروز میلاد امام صادق(ع)، بنیانگذار فقه جعفری به صراحت آمده است:
آئین اسلام هیچ یک از پیروان خود را ملزم به پیروی از مکتب معینی ننموده بلکه هر مسلمانی می تواند از هر مکتبی که به طور صحیح نقل شده و احکام آن را در کتب مخصوص به خود مدون گشته، پیروی نماید و کسی که مقلد یکی از این مکتب های (چهارگانه) باشد، می تواند به مکتب دیگری (هر مکتبی که باشد)، منتقل شود. مکتب جعفری معروف به مذهب امامی اثنی عشری، مکتبی است که شرعا پیروی از آن مانند پیروی از مکتب های اهل سنت جایز می باشد.(10)
شلتوت از مسلمانان خواست که از تعصب ناروا بپرهیزند.
وی درباره بازتابهای این فتوا در کشورهای اسلامی پس از پخش شدن نسخه هایی از آن می گوید:
فتوایی که آوازه بلند آن در کشورهای اسلامی طنین افکند و چشمان افراد پاک و با ایمان که هدفی جز حق و تقریب و مصلحت ملت نداشتند، روشن گشت و از طرفی هم پرسش ها و جدل ها درباره آن شروع شد و من به درستی این فتوا ایمان داشتم و با عزمی راسخ، هر لحظه برای آن کسانی که درباره آن توضیح می خواستند، نامه می فرستادم و آن را تائید می کردم و به اشکالات معترضین پاسخ می گفتم.(11)
راهکارهای دارالتقریب برای مقابله با توطئه های دشمنان
در زمینه وحدت اقتصادی، شیخ ابوزهره با تاکید بر نقش و اهمیت اقتصاد و مسائل اقتصادی در جهان امروز، تعاون و همکاری اقتصادی میان کشورهای اسلامی را پیشنهاد می کند و موارد زیر را خواستار می شود:
1- همگی برای بهره گیری از ثروت و سرمایه های اسلامی بکوشند و جدا و پراکنده از یکدیگر نباشند و از کارشناسان مسلمان در این مهم یاری جویند.
2- باید شرکت های تجاری و صنعتی با سرمایه های مسلمانان ایجاد شود.
3- میان کشورهای اسلامی، ارتباط ارزی (پولی واحد) برقرار شود تا معاملات تجاری به آ سانی صورت گیرد.
4- همه موانع گمرکی میان کشورهای اسلامی برطرف شود و مالیات های ظالمانه ای که تعاون و همکاری میان مسلمانان را به تعویق می اندازد و مسئله وحدت را از بین می برد، حذف شود.
5- کشورهای اسلامی در معاملات تجاری و صنعتی حق اولویت داشته باشند.
6- باید دروازه های ورود و خروج تمام کشورهای اسلامی باز باشد تا تمام سرزمین های اسلامی رو به آبادی رود.
پیشتازی علما در ایجاد وحدت
شرف الدین در کتاب المراجعاتفکر اتحاد اسلامی را بیان کرد و به عنوان منشور اتحاد اسلامی و منشور وحدت و برادری شناخته شد.(12)
شیخ شرف الدین، آثار و نتایج ارزشمندی برای وحدت کلمه برمی شمارد: “آری، هنگامی که وحدت کلمه پیدا شد و عزم ها متحد گشت و دل ها باهم پیوند یافت و تصمیم ها یکی شد، می توان در راه اعتلای امت اسلامی قیام کرد و مسلمین را در جهان به مقامی که باید برسند، رسانید”.(13)
ایشان با اشاره به وضع کنونی امت اسلامی و پراکندگی و تجزیه آنها، مسلمانان را از تفرقه بر حذر می دارد:
“اگر امت اسلامی به صورت کنونی باقی بمانند؛ یعنی گروههایی باشند پراکنده و ملت هایی با هم دشمن همه سرگم کارهای بیهوده و غافل از مصالح عالیه ... چنین قومی همواره اسیر ذلتند و بی سامانی تا بدان جا که هرکس رسد، در آنان طمع بندد و هر جهان خواری، آنان را طعمه خویش خواهد و هر تیراندازی، آنان را آماج سازد و هر تازه به قدرت رسیده ای از آنان باج طلبد”.(14)
آرزوی تشکیل اتحاد جماهیر اسلامی
اگر مسلمانان متحد شوند، می توانند اصالت میراث تمدنی و دینی خویش را بازیابند. اگر اتحادی پدید آید، اسلام رونقی مضاعف می یابد.
سیدعبدالحسین شرف الدین می گوید:
آری، ما باید در اندیشه تشکیل “اتحاد جماهیر اسلامی” باشیم و در این راه به جان بکوشیم. این آرمان مقدس، حضورهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقدام های جهانی گوناگون می طلبد. باید متفکران مومن بیندیشند و برای همه این مسائل برنامه ریزی کنند و زمینه و فرهنگ و اقدام را فراهم آورند.(15)
شرف الدین در راستای تحقق ایده اتحاد اسلامی، این سخن تاریخی خود را در اجتماع مصریان گفته است:
شیعه و سنی را از روز نخست، سیاست (و مطالع سیاسی) از هم دور کرد و اکنون باید سیاست (و مصالح سیاسی اسلام و مسلمانان)، آنان را کنار هم گرد آورد.(16)
بسیاری از اختلافات شیعه و سنی، پایه درستی ندارد، بلکه سرچشمه آنها، دروغ ها و اتهام ها و تبلیغاتی است که در شرایط زمانی خاصی مطرح شده است و قدرت های سیاسی گذشته آنها را اشاعه داده اند.(17)
اقبال لاهوری درباره ارتباط و وحدت فرد و ملت که در اسلام بسیار اهمیت دارد، چنین می سراید:
فرد را ربط جماعت، رحمت است
جوهر او را کمال از ملت ا ست
تا توانی، با جماعت یار باش
رونق هنگامه احرار باش
فرد می گیرد ز ملت احترام
ملیت از فرد می یابد نظام
در زبان قوم گویا می شود
برده اسلاف پویا می شود
وحدت او مستقیم از کثرت است
کثرت اندر وحدت او وحدت است
لفظ چون از بیت خود بیرون نشست
گوهر مضمون به جیب خود شکست
فرد تنها، از مقاصد غافل است
قوتش آشفتگی را مایل است(18)
پی نوشتها:
1- همبستگی مذاهب اسلامی، صص 8-47
2- همان، ص 28
3- همان، صص 116 و 115
4- همان، ص 93
5- عبدالکریم بی آزار شیرازی، اسلام؛ آئین همبستگی، تهران، موسسه انتشارات بعثت، 1354، صص 102 و 103
6- همان، صص 138و137
7- همان، ص 153
8- همبستگی مذاهب اسلامی، ص 274
9- همان، ص 58
10- همان، صص 311 و310
11- همان، ص 313
12- محمدرضا حکیمی، شرف الدین، تهران، دفترنشر فرهنگ اسلامی، 1360، ص 114
13- شرف الدین، ص 116
14- همان
15- مشعل اتحاد، ص 65، به نقل از: شرف الدین، فصل 45
16- “فرقتهما السیاسیه فلتجمعهما السیاسه”، همان، ص 57، به نقل از: شرف الدین در سفر دوم خرداد به مصر، حدود سال 1338 هـ.ق
17- همان، به نقل از: النص و الاجتهاد، مقدمه، ص 62
18- کلیات اقبال لاهوری، ص 58
منبع : روزنامه رسالت الف