شناسه : ۵۵۷۱۱۴ - شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۰۲:۵۸
در مورد ازدواج حضرت یوسف با زلیخا که در تفسیر نمونه فقط اشاره شده، ولی می گویند زلیخا به صورت دختر جوانی در آمد و با او ازدواج کرد توضیح دهید
این ازدواج در بعضی کتب و از جمله تفسیر نمونه آمده است. ولی این که به صورت جوان در آمده در کتب معتبری ذکر نشده
![در مورد ازدواج حضرت یوسف با زلیخا که در تفسیر نمونه فقط اشاره شده، ولی می گویند زلیخا به صورت دختر جوانی در آمد و با او ازدواج کرد توضیح دهید](/Upload/Public/Content/Images/1396/07/22/0258290327.jpg)
این ازدواج در بعضی کتب و از جمله تفسیر نمونه آمده است. ولی این که به صورت جوان در آمده در کتب معتبری ذکر نشده و تایید نشده است:
« حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ اسْتَأْذَنَتْ زَلِیخَا عَلَی یُوسُفَ فَقِیلَ لَهَا إِنَّا نَکْرَهُ أَنْ نُقَدِّمَ بِکِ عَلَیْهِ لِمَا کَانَ مِنْکِ إِلَیْهِ قَالَتْ إِنِّی لَا أَخَافُ مَنْ یَخَافُ اللَّهَ فَلَمَّا دَخَلَتْ قَالَ لَهَا یَا زَلِیخَا مَا لِی أَرَاکِ قَدْ تَغَیَّرَ لَوْنُکِ قَالَتِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ الْمُلُوکَ بِمَعْصِیَتِهِمْ عَبِیداً وَ جَعَلَ الْعَبِیدَ بِطَاعَتِهِمْ مُلُوکاً ...»؛
همسر عزیز مصر (که نامش" زلیخا" یا" راعیل" بود) هر چند در کار خود گرفتار بدترین شکست ها شد؛ ولی این شکست در مسیر گناه باعث تنبه او گردید، وجدان خفته اش بیدار شد و از کردار ناهنجار خود پشیمان گشت و روی به درگاه خدا آورد.
داستانی که در احادیث در باره ملاقاتش با یوسف (ع) پس از آنکه یوسف(ع) عزیز مصر شد نقل شده نیز شاهد این مدعا است؛ زیرا رو به سوی او کرد و گفت: «الحمد للَّه الذی جَعَلَ العَبیدَ مُلُوکا بِطاعَتِه و جَعَلَ المُلُوکَ عَبِیدا بِمَعصِیَتِهِ : حمد خدای را که بردگان را به خاطر اطاعت فرمانش پادشاه ساخت و پادشاهان را به خاطر گناه برده گردانید".
و در پایان همین حدیث میخوانیم که یوسف(ع) سرانجام با او ازدواج کرد». (1)
پی نوشت:
1. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، ناشر دار الکتب الإسلامیة، تهران،سال 1374 ش ،نوبت اول، ج9، ص 436؛ علامه مجلسی، بحار الانوار،ترجمه سید ابو الحسن موسوی همدانی،ناشر کتابخانه مسجد ولی عصر، چاپ تهران، سال چاپ، نوبت اول، (ترجمه جلد 67 و 68 ) ج 2، ص77؛ قمی شیخ عباس، سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثار،ناشر دارالاسوه ،طبع سوم،سال 1422ق،ج 3 ص 484؛ علل الشرائع، شیخ صدوق، ناشر داوری، چاپ قم، نوبت اول، ج1، ص 56.