(وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا) در این آیه خدا تصریح داره که جناب یوسف هم راغب شد به زلیخا. آیا پیامبران نباید حتی به لحاظ ذهنی هم معصوم باشند؟

۱- قرآن کریم درآیه فوق،حضرت یوسف(ع) را از مخلَصین دانسته و نیز تصریح کرده که مخلصین کسانى هستند که شیطان در ایشان هیچ نفوذ ندارد، اما اخلاص براى خدا باعث آن نمی‌شود که انسان به سبب‌هاى دیگر متوسل نشود؛ بلکه اخلاص سبب می‌شود که انسان به سبب‌هاى دیگر دلبستگى و اعتماد نداشته باشد

(وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا) در این آیه خدا تصریح داره که جناب یوسف هم راغب شد به زلیخا.  آیا پیامبران نباید حتی به لحاظ ذهنی هم معصوم باشند؟

1- قرآن کریم درآیه فوق،حضرت یوسف(ع) را از مخلَصین دانسته و نیز تصریح کرده که مخلصین کسانى هستند که شیطان در ایشان هیچ نفوذ ندارد، اما اخلاص براى خدا باعث آن نمی‌شود که انسان به سبب‌هاى دیگر متوسل نشود؛ بلکه اخلاص سبب می‌شود که انسان به سبب‌هاى دیگر دلبستگى و اعتماد نداشته باشد. بنابراین، تصمیم حضرت یوسف مشروط به شرطى بود که حاصل نشد و این امر نه تنها با مقام عصمت و تقواى یوسف منافات ندارد.

 

مفسران درباره همّ و قصد حضرت یوسف(ع) نسبت به زلیخا، احتمالاتی را مطرح کرده‌اند؛ مانند این‌که گفته‌اند: همسر عزیز مصر تصمیم بر کام‌جویى از یوسف(ع) داشت و نهایت کوشش خود را در این راه به کار برد، اما همّ یوسف بر دفاع از خود و دفع زلیخا بود؛ یعنی یوسف او را از خود دور می‌کرد و زلیخا اصرار داشت. طبق این تفسیر، از یوسف(ع)، هیچ حرکتى که نشانه تصمیم بر گناه باشد سر نزده است، بلکه حتی در دل تصمیم هم نگرفته است. درروایت آمده است امام رضا(علیه السلام) درباره این صحنه برخورد همسر عزیز مصر و یوسف درمناظره علما نزد مأمون که علی بن جهم برخاست و عرض کرد: یابن رسول الله آیا به عصمت انبیای عظام قائل هستی؟ فرمود: بلی، عرض کرد: پس چه می کنی دراین قول خدای تعالی در حق یوسف علیه السلام: (و لقد همت به و هم بها ) حضرت در پاسخ می‌فرماید: ای علی بن جهم از خدای بترس وپیامبران یزدان را به فواحش (گناهان)نسبت مده و کتاب خدای را برای خود تأویل مکن، چه خداوند عز و جل می فرماید: تأویل کتاب خدای را جز خداوند که منزل آن است و کسانی که در علم ثابت قدم و در دانش متمکن هستند نمی دانند، یعنی تأویل متشابهات و حمل آن را بر معنی که مراد و مقصود است جز خدا و این چنین کسان نمی دانند.

 

و أما قول خدای عزوجل درباره یوسف علیه السلام: (و لقد همت به و هم بها…) زلیخا آهنگ یوسف و یوسف آهنگ زلیخا را نمود، همانا زلیخا آهنگ معصیت یعنی زناکاری داشت، و یوسف علیه السلام آهنگ کردکه اگر زلیخا آن حضرت را بخواهد به آن عمل شنیع مجبور سازد او را بکشد، چه اینکه زلیخا کار را از شدت اصرار و مبالغه در انجام مقصود و کثرت مراوده بر وی سخت کرده بود پس رحمت خدای و عصمت نبوت یوسف آن حضرت را از قتل زلیخا و فاحشه باز گردانید، و این است قول خداوند عزوجل: (کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء…) یعنی تا منصرف گردانیم از یوسف کشتن و فاحشه را مرتکب شدن .آری براستی هم آنچه را خداوند از نزول آیات الهی مورد نظر دارد از آیات قرآن جز راسخان در علم، همانهائی که علم الهی به آنها داده شده، هستند نمی دانند. بنابراین همسر عزیز قصد وتصمیم به کام‌جویى ولذت از یوسف گرفت، و یوسف نیز اگر برهان پروردگارش را نمی‌دید، همچون همسر عزیز مصر تصمیم به درگیری می‌گرفت، ولى او معصوم بود و معصوم هرگز قصد گناه ( ضربه به قصد کشتن) نمی‌کند و به سراغ گناه هم نمی‌رود. بنابراین، آن‌حضرت گناهى مرتکب نشد؛ چراکه به عقیده ما تمام پیامبران الهی معصوم‌اند.

 

2- بعد درادامه آیه می فرماید: «کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء…» امام رضا(علیه السلام) در تفسیر این آیه فرمودند: یعنى مراد از آیه آن است که زن عزیز مصر قصد معصیت کرد و یوسف تصمیم گرفت که اگر بدین کار مجبور شد، به دلیل فاجعه بزرگی که در انتظارش بود، زلیخا را بکشد. اما خداى تعالى یوسف را هم از قتل زلیخا و هم از زنا با او (درحالت اجبار) بازداشت. بنابر این مراد از سوء در دنباله آیه کشتن زلیخا بوده و از فحشاء زنا با او. سوء یعنى ضربه، فحشاء به معناى بدى است. سوء در آیات جنگ هم استعمال شده به معنى ضربه در اینجا البته اگر یوسف درگیر مى‌شد خوب قویتر بود نسبت به آن زن حالا مشتى به آن مى ‌زد یا دندانش مى ‌شکست یا صورتش سیاه مى‌ شد یا استخوانى از او مى‌ شکست بعد زلیخا مى‌ توانست بگوید که او به من حمله کرده این هم دلیلش که من مقاومت کرده ام ولى او مقاومت مرا مى ‌خواست در هم بشکند ، زلیخا تصمیم داشت که درصورت مقاومت یوسف، یوسف را مقصّر و خائن اعلام بکند در را بر رویش بست و مقدمات گناه را فراهم کرد. و به این وصف خداوند فحشاء را با برهان رب از او برگردانید. همان تربیت خدا، یادحضرت حق که خودش ترمز قوى است، یاد قیامت توجه به این که خداوند من را آفریده از من زنا نخواسته توقع عمل خلاف ندارد این مجموعه برهان رب است. برهان، همان حجت و دلیلى بود که‌ خداوند درباره زنا تعیین کرده و اطلاع از عذاب و عقابى بود که شخص زنا کار مستحق آن می‌گردد.



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان