مقدمه
اندیشه موعود و ظهور منجی، از مبانی مشترک همه ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی می باشد که همواره محل بحث و گفتگو میان ادیان بوده است. اینکه در آخرالزمان یک مصلح و منجی ظهور خواهد کرد را می توان گفت تقریبا همه افرادی که به دین و آئین (الهی یا غیر الهی) پایبند هستند، قبول دارند، اما در موضوعاتی همچون زنده بودن فعلی آن فرد یا تولد او در آخرالزمان، یا اینکه این شخص چه فردی خواهد بود، آیا منجی نوعی است یا یک فرد مشخص با نسب معلوم، اختلاف در ادیان مشاهده می شود و محل نزاع است. در همه ادیان، مخصوصا ادیان ابراهیمی، این منجی یک مردی الهی و بدون نقص و یک انسان کامل است که در جامعه جهانی ای که تشکیل می دهد، برای سعادت ملل مختلف می کوشد و جامعه را از شقاوت و سیاهی و ظلمت به روشنایی و سعادت و سلامت هدایت می کند. این بعد در ادیان ابراهیمی مشهودتر و نمایان تر می باشد، به طور مثال در عهد عتیق آمده است: «در آن روز، آن پادشاه نوظهور خاندان داود پرچم نجاتی برای تمام قوم ها خواهد بود و مردم بسوی او خواهند آمد و سرزمین او از شکوه و جلال پر خواهد شد.»در مسیحیت و عهد جدید هم آمده است که پس از رخ دادن حوادثی ناگوار، جهان در اختیار مومنین با برقراری صلح و آرامش خواهد گرفت. در دین اسلام هم بارها در قرآن، برقراری آینده ای روشن و حکومت مومنین و صالحان ، آمده است که برای مسلمین، این افکار، کاملا قابل قبول و محکمه پسند می باشد. قضیه آمدن منجی و حکومت او، حتی از نگاه فلسفی هم قابل قبول و پذیرش است، زیرا رسیدن به کمال و اجرای عدالت، حق همه انسان ها می باشد.
یکی از مواردی که محل بحث می باشد، موضوع کارکرد منجی و اینکه حیطه عملکرد او و تحولاتی که پس از تشکیل حکومت در سطح جهانی انجام می دهد است. عملکردهای او در حیطه سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع در ادیان مختلف، هم دارای مشترکات است و هم شامل اختلافاتی می باشد. هر سه دین اسلام، مسیحیت و یهود اعتقاد دارند که منجی در زمینه های یاد شده، دست به تحولات عظیم و انسان سازی خواهد زد و جهان بشریت را به کمال رهنمون خواهد کرد. سخن گفتن از همه ابعاد حکومت، بحث را به درازا خواهد کشید، به همین خاطر در این نوشتار سعی بر آن گذاشته شده است که ویژگی های حکومت منجی از بعد فرهنگی – اجتماعی در ادیان ابراهیمی را بررسی تطبیقی نماییم و از آن جاییکه این ابعاد دارای گستردگی فراوانی می باشند، به دو عرصه عدالت و امنیت که قابل لمس تر برای عموم جامعه می باشد می پردازیم.
در زندگی روزمره مردم، آنچه که در بعد اجتماعی، بیشتر مشهود و قابل درک است، دو بعد عدالت و امنیت است که با فراهم کردن مطلق این دو مقوله، مقبولیت عام مردم از حکومت حاصل خواهد شد و رضایتمندی مردم به بالاترین درجه خود خواهد رسید. دکتر جلیل روشندل در کتاب امنیت ملی و نظام بین المللی می نویسد: «جستجوی نظم و امنیت از مهمترین کششها و انگیزه های انسانی است. این کشش با جوهر هستی انسان پیوندی ناگسستنی دارد. حفظ ذات و صیانت نفس از اساسی ترین میل های انسان است. انسان ها در پی برآوردن نیازهای زیستی با یکدیگر وارد مناسبات گوناگون می شوند و تشکیل جامعه می دهند. مهمترین نیاز هر جامعه، خواه یک طایفه یا قبیله و چه یک قوم یا کشور، تامین نظم و امنیت جامعه و افراد آن است . »
در یک جامعه تکامل یافته و به معنای حقیقی، مدینه ی فاضله یا به تعبیر افلاطون، آرمان شهر، امنیت حق حقیقی و مسلم مردم می باشد و هیچ جامعه ای به سعادت حقیقی نخواهد رسید مگر اینکه بتواند امنیت مردم خویش را برقرار کند و مردم آن، هیچ دغدغه ی جانی و مالی و امنیتی نداشته باشند.
بخش اول: ویژگی های فرهنگی – اجتماعی حکومت منجی در دین اسلام
آنچه که از متون اسلامی روشن می شود این است که امنیت و عدالت در جامعه اجتماعی دارای اهمیت فراوان می باشد، تا جایی که در آیه 55 سوره نور، آیه ای که طبق تفاسیر، مربوط به خلافت مومنین در جهان پس از ظهور می باشد، بحث امنیت را از ویژگی های آن حکومت معرفی کرده است. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون ( نور / 55)
خدا به کسانی از شما که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند وعده داد که در روی زمین جانشین دیگرانشان کند، هم چنان که مردمی را که پیش از آنها بودند جانشین دیگران کرد. و دینشان را- که خود برایشان پسندیده است- استوار سازد. و وحشتشان را به ایمنی بدل کند. مرا می پرستند و هیچ چیزی را با من شریک نمی کنند. و آنها که از این پس ناسپاسی کنند، نافرمانند». از مجموع آیه چنین بر می آید که خداوند به گروهی از مسلمانان که دارای دو صفت «ایمان» و «عمل صالح» هستند، سه نوید داده است:
1.جانشینی و حکومت روی زمین.
2.نشر آیین حق به طور اساسی و ریشه دار در همه جا.
3.از میان رفتن تمام اسباب خوف، ترس، وحشت و ناامنی. نتیجه این امور آن خواهد شد که با نهایت آزادی خدا را بپرستند و فرمان های او را گردن نهند و هیچ شریک و شبیهی برای او قائل نشوند و توحید خالص را در همه جا بگسترانند. در روایات متعدد از اهل بیت(ع)، آیه شریفه بر حکومت حضرت مهدی (ع) تطبیق و تفسیر شده است: طبرسی در تفسیر این آیه می گوید: آنچه که از اهل بیت در تفسیر این آیه روایت شده این است که این آیه در شأن مهدی از آل محمد(ع) نازل شده است. وی همچنین از تفسیر عیاشی نقل می کند که امام سجاد(ع) پس از قرائت این آیه فرمود: این عده(که خداوند به آنان وعده داده) شیعیان ما هستند که خداوند به وسیله مردی از ما که مهدی این امت است آن را به انجام می رساند و همو کسی است که رسول خدا(ص) در باره او فرمود: اگر از عمر دنیا فقط یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آن قدر طولانی می کند تا مردی از عترتم که اسم او اسم من است بیاید و زمین را پر از عدل و داد کند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است.
با توجه به نکات یاد شده، امنیت و عدالت عرصه ای است که در حکومت نهایی حق بر باطل و پیروزی اسلام بر کفر، در جامعه به طور کامل، محقق خواهد شد. حال به بررسی روایاتی در منابع شیعه و سنی که مقوله های عدالت و امنیت را در حکومت منجی در اسلام، حضرت مهدی (ع)، نشان می دهد، می پردازیم.
الف) امنیت در حکومت منجی اسلام
در روایات اسلامی و در اخباری که در کتب مختلفی که به نام ملاحم و فتن آمده است، جهان پیش از ظهور را جهانی پر از سختی ها و بلاها و محنت ها معرفی کرده اند. به طور مثال در روایتی در منابع اهل سنت آمده است امام باقر (ع) می فرمایند: «قائم (ع) قیام نمی کند مگر پس از وحشت شدید، زلزله ها، فتنه ها و بلاهای فراگیری که بر مردم چیره شود و طاعونی پیش از آنها شایع شود و شمشیر برنده ای در میان عرب پدید آید و اختلاف در میان مردم درافتد و امور مذهبی مردم مختلف شود و حالشان دگرگون گردد و هر صبح و شام آرزوی مرگ کنند، و آن در اثر طغیان و پرده دری مردم است که به خون یکدیگر تشنه می شوند و خون همدیگر را می خورند.» همچنین در منابع شیعه هم آمده است که امام صادق(ع) در توضیح فضای قبل ظهور می فرمایند: «ناگزیر باید پیش از قیام قائم، سالی باشد که در آن مردم گرسنگی زیادی را تحمل کنند، و ترسی شدید از کشتار برای آنان رخ دهد و دچار زیان های مالی و تلفات جانی و کمبود میوه ها گردند و... »در این فضای تاریک و پر از یاس و ناامیدی قبل از ظهور می باشد که شخصیتی مصلح و منجی از خاندان پاک پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) ظهور خواهند کرد و به جهان امنیت خواهند بخشید. این نکته نیز نباید فراموش شود که مسبب و باعث اصلی فضای تاریک قبل ظهور، دشمنان و مستکبران و دولت های استعمارگر می باشند که حاضرند برای رسیدن به قدرت، دست به هر پلیدی ای بزنند و مردم جهان را آواره و اسیر کنند و خود در رفاه و رحمت باشند و چون با ظهور منجی، بساط عیش و نوش های نامشروع آنان از بین خواهد رفت، و با رشد عدالت و امنیت مهدوی، جایی برای آنان باقی نخواهند ماند، از قبل ظهور منجی، در پی تلاش برای شکست او می باشند.
در روایات متعدد درباره فضای پر از صلح و امنیت پس از ظهور حضرت مهدی (عج) سخن رفته است که به مناسبت بحث، به برخی از آنان اشاره می کنیم. در روایتی در کتاب شریف کافی، از کتب معتبر شیعه، هنگامی که یکی از یاران امام صادق (ع) به آن حضرت عرض کرد: چرا ما امروز آرزو داشته باشیم که در زمان ظهور حضرت قائم (ع) از اصحاب آن حضرت باشیم و حال آن که ما امروز امامت شما را درک کرده ایم؟ امام در پاسخ فرمود: "سبحان الله! آیا دوست ندارید که خداوند حق و عدل را در همه شهرها آشکار کند و همه را با یک کلمه جمع کند و میان دل های گوناگون پیوند اندازد و در هیچ زمینی نافرمانی خدا نکنند و دستورات خدا در میان بندگان اجرا گردد و حق به اهلش برگردد، کمال حق ظاهر شود به گونه ای که هیچ چیز از حق به سبب ترس از هیچ آفریده ای پنهان نشود و یا مخفی انجام داده نشود.»در این روایت شریف از برکات ظهور آن امام عادل و جامع الخیر، به مواردی همچون برقراری حق و عدالت در سراسر جهان، از بین رفتن کینه ها، فرمانبرداری خدای متعال در زمین، باز گرداندن حق به اهلش و امنیت بعد از ترس، اشاره شده است. در روایت دیگر در باب امنیت پس از ظهور حضرت حجت بن الحسن عسکری (عج)، از امام امیرالمومنین (ع) آمده است: «اگر به تحقیق، قائم ما به پا خیزد، به سبب ولایت و عدالت او، آسمان آن چنان که باید، می بارد و زمین نیز رستنی هایش را بیرون می دهد و کینه از دل های بندگان زدوده می شود و میان دد و دام آشتی برقرار می شود؛ به گونه ای که یک زن میان عراق و شام پیاده خواهد رفت و آسیبی نخواهد دید و هر جا قدم می گذارد، همه سبزه و رستنی است و بر روی سرش زینت هایش را گذارده و نه ددی او را آزار دهد و نه بترساند.» همچنین در منابع اهل سنت هم در تفسیر آیه 41 سوره حج در باب امنیت پس از ظهور چنین آمده است: «محمد بن عباس به سندش از ابوالجارود از امام باقر(ع) نقل می کند که این آیه برای آل محمد و مهدی (ع) و یاران اوست. خدای متعال حکومت شرق و غرب عالم را در اختیارشان می گذارد و دین را ظاهر می گرداند و خدای بزرگ به دست او و یارانش بدعت ها و باطل را می میراند، همان طور که نادان ها حق را می میرانند، تا جایی که نشانی از ظلم دیده نشود و امر به معروف و نهی از منکر می کنند...»روایات در منابع شیعه و سنی، در این زمینه بیشتر از آن است که در این نوشتار بتوان همه آن ها را جمع آوری کرد، اما آنچه از این روایات استفاده می شود، برقراری کامل امنیت در دوران پس از ظهور حضرت می باشد که همه مردم با ادیان مختلف، از خیر و برکت این امنیت بهره می برند. اما اینکه آیا همه ی مردم جهان در این حکومت مهدوی، مسلمان می شوند یا به صورت اقلیت های دینی با جمعیت کم در گوشه و کنار دنیا باقی می مانند بحثی هست که خارج از موضوع این نوشتار می باشد و باید در مجالی دیگر تتبع و بررسی شود.
ب) عدالت در حکومت منجی اسلام
ابتدا لازم است به معنی واژه عدالت بپردازیم و آن را مورد بررسی قرار دهیم. درباره معنای لغوی عدالت، راغب در مفردات می گوید: «عدالت و معادله مقتضی، معنای برابری است و به همین جهت همواره در مقایسه میان اشیاء کاربرد دارد و عَدل و عِدل تشابه نزدیکی به یکدیگر دارند. پس عدل همان تقسیم به دو نیم مساوی و هماهنگ است» در تعریف اصطلاحی عدالت هم، علامه طباطبایی چنین گفته اند:«عدالت این است که هر نیرویی حق دارد به حق خود برسد و در جایی که شایسته است قرار گیرد»عدالت که در فرهنگ اسلام، از این جایگاه رفیع برخوردار است، در حکومت مهدوی هم جزء اصلی ترین برنامه های حضرت مهدی (ع) است تا جایی که یکی از اهداف مهم حکومت ایشان معرفی شده است. در روایات فراوان اسلامی که هم در منابع شیعه آمده است و هم در منابع اهل سنت، اشاره شده است که امام مهدی (ع) پس از دورانی پر از ظلم و جور ظهور می کنند و جهان را پر از عدالت می کنند.به طور مثال در روایات متعدد شیعه آمده است که: «مهدی زمین را پر از عدل و داد می کند همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است».در چنین شرایطی است که مردم هر لحظه میل و اشتیاق به آمدن منجی را پیدا می کنند و با آمدنش از او می خواهند که این دوران تاریک را از بین ببرد و جهان را پر از عدالت و امنیت و رفاه کند. در منابع اهل سنت در باب رفاه و عدالت فراوان آن دوران آمده است:
«پیامبر (ص) فرمودند: امت من در زمان مهدی چنان رفاه و آسایشی می یابند که هیچ گاه نظیرش به آنان داده نشده است.»حتی این موضوع اینقدر در روایات پررنگ است که زنده شدن زمین که در آیه 17 سوره حدید بدان اشاره شده را به بحث عدالت مهدوی، ارتباط می دهند که حضرت با عدالت خودشان، زمین مرده و خالی از عدالت را زنده می کنند. در حدیثی از امام صادق(ع) می خوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: العدل بعد الجور، " منظور زنده شدن زمین به وسیله عدالت است بعد از آنکه با جور مرده باشد". سوالی که اینجا مطرح می شود این است که گستره این عدالت تا چه حد است و تا کجا این عدالت مهدوی، رسوخ خواهد کرد؟
در روایت فوق که نشان از برقراری عدالت پس از ظهور حضرت داشت، کلمه زمین به صورت مطلق و بدون هیچ قید و بندی آمده است که نشان از آن دارد که این عدالت در سراسر عالم و جهان هستی برقرار خواهد شد.
عدالتی که نمونه آن تا بحال برقرار نشده است، حتی در دوران حکومت 10 ساله پیامبر(ص) و دوران زمام داری 4 ساله امیرالمومنین (ع) و 6 ماهه حکومت امام حسن مجتبی (ع) هم شاهد برقراری عدالتی جهانی نبودیم. البته این به این معنی نیست که آن بزرگواران از انجام چنین مهمی ناتوان بوده اند، بلکه دلیل آن عدم همراهی مردم و عدم مطابعت کامل آنان از حضرات معصومین زمان خود بود. در دوران پس از ظهور که دورانی می باشد که عقلانیت به منتهی کمال خود رسیده است و استعداد ها رشد کرده است، مردم در همراهی حضرت حجت (عج) لحظه ای دریغ نمی کنند و حضرت را در رساندن جامعه به عدالت و امنیت کامل، کمک و یاری خواهند کرد.
اما از جمله مصادیق برقراری عدالت در جامعه مهدوی می توان به عدالت قضایی، عدالت اقتصادی، عدالت سیاسی و عدالت فرهنگی اشاره کرد. وقتی در جامعه ای عدالت قضایی حاکم باشد، مردم آن جامعه با احساس امنیت و آرامش بیشتری به زندگی خود ادامه خواهند داد و به تکالیف فردی و اجتماعی خود عمل خواهند نموند، چرا که می دانند اگر کسی یا گروهی بخواهد به حریم آنها تعدی کند و حق آنان را پایمال کند، قوه قضاییه ای قوی و مورد اعتماد و کاملا مطابق با اصول اسلامی و شرعی، حق کامل آنان را استیفا خواهد نمود. در جامعه جهانی امروز، حاکمان زر و زور و تزویر و استعمارگر، بیشترین ظلم را به افراد مظلوم و مستضعف دنیا کرده اند و جالب تر آنجایی هست که اکثر این جنایات به اسم حقوق بشر انجام خواهد شد. ظهور حضرت و حکومت ایشان بر جهان، زنگ پایانی خواهد بود بر تمامی این ظلم ها و جنایت ها و آنجاست که ایشان با گماشتن قاضیانی عالم و مومن و متعهد، بی عدالتی قضایی را در جهان ریشه کن می کنند. امام علی بن موسی الرضا (ع) در روایتی که میزان نهایت اعتدال قضایی در آن دوران را بیان می کند می فرمایند:«وقتی او قیام کند، زمین به نور پروردگار روشن می شود و آن حضرت، ترازوی عدالت در میان خلق می نهد، پس چنان عدالت را جاری می کند هیچ کس بر دیگری ظلم و ستم روا ندارد.»در روایاتی اشاره به بحث عدالت اقتصادی حضرت هم شده است که امام باقر(ع) در این باره فرموده اند:«وقتی قائم اهل بیت (ع) قیام کند، اموال را به مساوی تقسیم می کند و در میان خلق به عدالت رفتار می نماید.»با کمی تفکر در مورد چنین جامعه ای خواهیم فهمید که فقر و شکاف طبقاتی و حقوق های نجومی عده ای و حقوق های بسیار پائین و زیر خط فقط دیگران، جایگاهی در آن حکومت ندارد که در برخی روایات هم اشاره شده است که در آن دوران کسی نیازمند به زکات نخواهد شد.
بخش دوم: ویژگی های فرهنگی – اجتماعی حکومت منجی در دین یهود
از منجی در دین یهود با نام عبری " ماشیح " ( ترجمه عبری کلمه فارسی مسیح)، یاد می شود. منجی و مصلحی که در آخرالزمان خواهد آمد و حکومت پرشکوه داود و سلیمان نبی را دوباره احیا خواهد کرد و یهودیان در زیر سایه آن حکومت به آقایی جهان خواهند رسید. تعبیر ماشیح که به معنی مسح کشیده شده می باشد در تلمود به دفعات متعدد تکرار شده اما در عهد عتیق، فقط در کتاب دانیال به آن اشاره شده است.«بدان و آگاه باش که از زمان صدور فرمان بازسازی اورشلیم تا ظهور ماشیح، هفت «هفته» و شصت و دو «هفته» طول خواهد کشید و با وجود اوضاع بحرانی، اورشلیم با کوچه ها و حصارهایش بازسازی خواهد شد. پس از آن دوره شصـت و دو «هفته»، ماشیح کشته خواهد شد، ولی نه بـرای خودش. سپس پادشاهی همراه سپاهیانش به اورشلیم و خانه خدا حمله برده، آنها را خراب خواهد کرد.» یهودیان بر خلاف ملل روزگار باستان که دوران طلایی خود را مربوط به گذشته می دانند، آن را به آینده محول کرده اند. این آینده درخشان و باشکوه در اطراف شخصیت ماشیح تمرکز خواهد یافت که از جانب خدا ماموریت خواهد داشت تا این دوران تازه و پر از شگفتی ها را آغاز کن.
عدالت و امنیت در حکومت منجی یهود
آنچه از لابه لای متون کتاب مقدس و عهد عتیق استخراج می شود این است که در دوران ظهور ماشیح، امنیت و صلح تمام جهان را خواهد گرفت و با ظهور او، ظلم و جور از بین می رود. در کتاب گنجینه ای از تلمود آمده است: اعتقاد عموم بر این است که ظهور ماشیح و فعالیت های او در راه بهبود وضع جهان و تامین سعادت بشر، قسمتی از نقشه خداوند در آغاز آفرینش جهان بوده است. از این رو در این باره آمده است: پیش از آن که عالم هستی به وجود آید، هفت چیز آفریده شد: تورات، توبه، باغ عدن، جهنم، اورنگ جلال الهی، بیت همیقداش و نام ماشیح. سپس می نویسد: دانشمندان یهود این نکته را به مردم یادآوری می کردند که پیش از ظهور ماشیح، آشفتگی و فساد در جهان به حد اعلی خواهد رسید و مشکلات و سختی های زندگی تقریبا غیر قابل تحمل خواهند شد. نویسنده کتاب در ادامه به مواردی از اقدامات ماشیح در باب ایجاد صلح و امنیت اشاره می کند که: «تمام شهرهای ویران شده را از نو آباد خواهند کرد و در جهان جایی ویرانه یافت نخواهد شد. حتی شهرهای سدوم و عمورا نیز در زمان ماشیح آباد خواهند شد. و خواهرانت شهر سدوم و دخترانش (دهات اطرافش) به حالت نخستین خود باز خواهند گشت.»
صلح جاویدان در سراسر طبیعت حکمفرما خواهد شد:
«گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پرواری با هم. طفل کوچک آنها را خواهد راند. گاو با خرس خواهد چرید و بچه های آن ها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد. و طفل شیرخوار بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و طفل از شیر بازداشته شده، دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت. و در تمامی کوه مقدس من ضرری و فسادی نخواهند کرد. زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آب ها که دریا را می پوشاند»نویسنده در ادامه برای اینکه به نبودن جنگ و ظلم و استعمار در آن دوران پرشکوه استناد کند، می نویسد:«گریه و شیون و زاری در جهان نخواهد بود و آواز و گریه و فغان و صدای ناله و فریاد دیگر در آن شنیده نخواهد شد.»«دیگر نه آه و ناله به گوش خواهد رسید و نه فریاد و فغانی؛ نه غم و اندوهی وجود خواهد داشت و نه حزن و ماتمی؛ بلکه همه شادمان و خوشحال خواهند بود، چنان که آمده است: و فدیه شدگان خداوند بازگشته و با ترنم به صهیون خواهند آمد، و خوشی جاودانی بر سر ایشان خواهد بود و شادمانی و خوشی را خواهند یافت و غم و ناله فرار خواهد کرد»همان طور که از متون آورده شده پدیدار است، ماشیح در آن دوران، صلح و امنیت را در همه جای جهان برپا خواهد کرد و در دوران او، هیچ ظلمی به دیگران نخواهد شد و مردم طعم امنیت را به طور کامل می چشند. البته ناگفته نماند که عده ای از یهودیان بر این عقیده هستند که این برکات ظهور ماشیح، مختص خود آنها خواهد بود و دیگران از آن بهره نخواهند برد که در حقیقت نوعی نگاه نژادپرستانه و خودبرتر بینی و نگاهی حقارت آمیز به دیگر ادیان خواهد بود.
نویسنده کتاب گنجینه ای از تلمود در کتاب خود درباره عقیده عده ای از یهودیان به این باور می نویسد: «بیش از همه ملت ها، ملت اسرائیل با ظهور ماشیح خوشبخت خواهد شد. ظلم و جوری که از جهانیان تحمل کرده است، پایان خواهد یافت و به مقام عالی که خداوند برایش مقدر کرده است خواهد رسید. دگرگونی بخت ملت اسرائیل از بدی به خوبی، و ترقی و سعادت ایشان به حدی قابل توجه و شگفت انگیز خواهد بود که بسیاری از غیر یهودیان کوشش خواهند کرد تا به جامعه ایشان بپیوندند، ولی چون محرک اصلی آنان سهم بردن از سعادت اسرائیل است و نه گرویدن به دین آنان، از این جهت آنان را در جامعه یهود نخواهند پذیرفت... زیرا دانشمندان گفته اند: در دوران ماشیح اگر کسی بخواهد به دین یهود درآید او را نمی پذیرند. ماشیح، جمع آوری و اتحاد اسرائیل را عملی خواهد کرد...» اما یکی از نکات جالبی که پیرامون عدالت جهانی در دین یهود پس از ظهور ماشیح می توان به آن اشاره کرد، بهره مندی موجودات و حیوانات از این امنیت و عدالت است.
در کتاب تورات پس از آن که از دادگری موعود سخن می گوید، آمده است:«کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت. گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و...»ازاین عبارت این نکته برداشت می شود که موجودات دیگر نیز از برکت عدالت ظهور ماشیح بهره مند می شوند و درندگان، اخلاق وحشیانة خود را از دست می دهند و با هم با صلح و آسایش زندگی می کنند. از این رو موجودات دیگر نیز از برکت عدالت گستری او بهره مند می گردند. در کتاب عهد عتیق، عباراتی هم که عدالت جهانی را پس از ظهور ماشیح مژده می دهند، آورده شده است. به طور مثال در کتاب اشعیای نبی آمده است: «نهالی از تنه یسی (پدر داوود) بیرون آمده، شاخه ای از ریشه هایش خواهد شکفت. مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود. جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخه لب های خود خواهد کشت. کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت»از این فرازها چنین برمی آید که انسانی فوق العاده و ممتاز ظهور می کند و بر همه جهان مسلط می شود و دنیا پر از عدل و داد می گردد به گونه ای که کسی جرأت ظلم به دیگران را در خود نمی بیند؛ زیرا از آن می ترسد که گزارش داده شود و در چنگال عدالت گرفتار گردد. در بخشی دیگر از همین کتاب آمده است که آن موعود جهانی، عدالت اجتماعی را برقرار خواهد کرد و امنیت عمومی به وجود خواهد آمد. «آن گاه انصاف در بیابان ساکن خواهد شد و عدالت در بوستان مقیم خواهد گردید، و عمل عدالت، سلامتی و نتیجه عدالت، آرامی و اطمینان خاطرخواهد بود تا ابدالآباد و قوم من در مسکن سلامتی و در مساکن مطمئن و در منزل های آرامی ساکن خواهند شد»در رابطه با بهبود وضع معیشتی مردم و عدالت اقتصادی در دوران ظهور ماشیح در کتب مقدس یهود به مواردی اشاره شده است.»خداوند برکت خود را نازل می کند، بیابان ها به بوستان و جنگل تبدیل می شود، محصولات کشاورزی نیز فراوان و چراگاه ها سبز و خرم می شوند.»بنابراین و با توجه به مطالب یاد شده، در حکومت منجی یهود، به دلیل نزول برکات خداوندی و نبودن و از بین رفتن دشمنان، عدالت و امنیت در جامعه حکم فرما خواهد شد و تمامی جهانیان از این برکت، استفاده خواهند کرد.
بخش سوم: ویژگی های فرهنگی – اجتماعی حکومت منجی در دین مسیحیت
اگر بخواهیم نگاهی به آئین مسیحیت بیاندازیم به این نکته می رسیم که مسیحیت، تنها دینی است که دل دین دیگر (یهودیت) بیرون آمده است. یعنی مسیحیت مذهبی از دین یهود است و ما بنا به دلایلی آن را یک دین جدا و مستقل می دانیم. مسیحیان به لحاظ تاریخی با یهودیت اشتراک دارند و پیشینه ای مشترک دارند و بزرگان تاریخی یهودیت همان بزرگان تاریخی مسیحیت هستند و همچنین آنها باورهای مشترک هم دارند و هر آنچه یهودیت بدان معتقد است، مسیحیت نیز اعتقاد دارد. در حقیقت هم منجی یهودیت و هم منجی مسیحیت، مسیح ( به زبان عبری، ماشیح) می باشد، اما با این فرق اساسی که مسیح در دین مسیحیت، همان حضرت عیسی (ع) است که به ملکوت آسمان ها رفته و در آخرالزمان باز خواهد گشت. یعنی از این منظر، منجی مسیحیان همانند منجی مسلمانان است که لقب، نام و نسبش کاملا معین و مشخص است.
امنیت و عدالت در حکومت منجی مسیحیت
آنچه که از اعتقادات فرقه های مسیحیت به جز کاتولیک و ارتودکسها به دست می آید، اعتقاد به دو مرحله داوری توسط عیسی مسیح(ع) می باشد. داوری اول در ابتدای سلطنت هزارساله و بر روی زمین خواهد بود که عیسی (ع) پس از بازگشت به قضاوت عادلانه و بازستاندن حقوق انسانها می پردازد زیرا خدا به او قدرت بخشیده است که داوری هم بکند و او نیز هر کسی را موافق اعمالش جزا خواهد داد. داوری دوم عیسی مسیح (ع) هم طبق متون انجیل در هنگام قیامت (قیامت دوم) می باشد. اگر به کتاب مقدس و قسمت عهد جدید نگاهی انداخته شود، در برخی فرازهای آن از عدالت و داوری حضرت عیسی (ع) در دوران حکومت خود، اشاره رفته است. برای مثال در انجیل متی آمده است که: «من با فرشتگان خود در شکوه جلال پدرم خواهد آمد و هرکس را از روی اعمالش داوری خواهم کرد»حتی از این بالاتر و جامع تر هم در انجیل متی آمده است، آنجاییکه می خواهد بگوید همه امت ها و همه جهانیان از داوری عیسی مسیح (ع) بهره خواهند برد می گوید:
«هنگامی که من، مسیح موعود با شکوه و جلال خود و همراه با تمام فرشتگانم بیایم، آن گاه بر تخت با شکوه خود خواهم نشست. سپس تمام ملت های روی زمین در مقابل من خواهند ایستاد و من ایشان را از هم جدا خواهم کرد، همان طور که یک چوپان، گوسفندان را از بزها جدا می کند، گوسفندها را در طرف راستم قرار می دهم و بزها را در طرف چپم»و در جایی دیگر درباره برکت دادن به زمین و محصولات کشاورزی می گوید:«زمین با آمدن مسیح از تباهی آزاد خواهد شد» یا در جایی دیگر می گوید: «که تاک ها رشد خواهند کرد، هر کدام ده هزار شاخه بزرگ، ده هزار شاخه کوچک و هر شاخه کوچک ده هزار خوشه انگور و هر خوشه انگور، ده هزار انگور... خواهد بود.»«فراوانی غله در زمین بر قله کوه ها خواهد بود که ثمره آن مثل لبنان جنبش خواهد بود و اهل شهرها مثل علف زمین، نشو و نما خواهند کرد.»در باب عدالت اقتصادی و بهبود وضع معیشتی مردم در دوران حکومت منجی مسیحیان، نیز چنین آمده:» آن ها که گرسنگان را سیر کرده، تشنگان را آب داده اند، عریان ها را پوشانده اند... مالک و همه کاره قلمرو آسمانی اند» آیت الله محمدی ری شهری در کتاب فاخر خودشان، دانشنامه امام مهدی (عج)، در باب برکات ظهور منجی مسیحیت می نویسند:((پس از ظهور حضرت مسیح و پیروزی اش بر دروغ گویان و پلیدان جهان، خوشبختی و آسایش هزار ساله در زمین آغاز می شود. در این مدت جهان پر از عدالت و خوشبختی و رفاه خواهد بود. عهد جدید این دوره را قیامت اول نامیده است:
«و دیدم فرشته ای را که از آسمان نازل می شود و کلید هاویه را دارد و زنجیری بزرگ بر دست وی است. و اژدها، یعنی مار قدیم را که ابلیس و شیطان می باشد، گرفتار کرده، او را تا مدت هزار سال در بند نهاد.
و او را به هاویه انداخت و در را بر او بسته، مهر کرد تا امّت ها را دیگر گمراه نکند تا مدت هزار سال به انجام رسد؛ و بعد از آن می باید اندکی خلاصی یابد. و تختها دیدم و بر آنها نشستند و به ایشان حکومت داده شد و دیدم نفوس آنانی را که به جهت شهادت عیسی و کلام خدا سر بریده شدند و آنانی را که وحش و صورتش را پرستش نکردند و نشان او را بر پیشانی و دست خودنپذیرفتند که زنده شدند و با مسیح هزار سال سلطنت کردند و سایر مردگان زنده نشدند تا هزار سال به اتمام رسید. این است قیامت اوّل. خوشحال و مقدّس است کسی که از قیامت اوّل قسمتی دارد. بر اینها موت ثانی تسلّط ندارد بلکه کاهنان خدا و مسیح خواهند بود و هزار سال با او سلطنت خواهند کرد.»)) بعد از این دوران است که طبق عقیده مسیحیت، قیامت نهایی و دوران نهایی زندگی فرا می رسد و دیوان مجازات و پاداش برقرار می شود تا هرکسی بر اساس اعمال خود به پاداش یا کیفر برسد.«و اینک به زودی می آیم و اجرت با من است تا هر کسی را به حسب اعمالش جزا دهم. من الف و باء و ابتدا و انتها و اول و آخر هستم.»در همین مکاشفه یوحنا می خوانیم: «و دیدم تخت سفید بزرگ. کسی بر آن نشسته که از روی وی آسمان و زمین گریخت و برای آنها جایی یافت نشد. و مردگان را خرد و بزرگ دیدم که پیش تخت ایستاده بودند و دفترها را گشودند. پس دفتری دیگر گشوده شد که دفتر حیات است و بر مردگان داوری شد به حسب اعمال ایشان از آنچه در دفترها مکتوب است.» اما یکی از نکات مهمی که در کتاب مقدس دیده می شود، و البته نکته ای پر ابهام و پر چالش است، بحث تحقق ملکوت الهی (خدا) می باشد.«ملکوت خدا باور مهم و پر دامنه ای است که بر اساس اناجیل منظرگاه هسته مرکزی تعالیم و آموزه های عیسی(ع) را تشکیل می دهد و در حقیقت تحقق وعده هایی است که خدا به داود (ع) داده که سلطنت او را تا ابد پایدار خواهد ساخت و بارها با سوگند به آن تاکید کرده بود، حال با وعده الهی با آمدن عیسی (ع) محقق خواهد شد.
مراد از ملکوت خدا در این وعده ها، مجموعه آرمان های معنوی و اجتماعی است که عیسی (ع) در یک فعالیت شاهانه آنها را عملی خواهد ساخت و عیسی (ع) با تشکیل چنین حکومتی، اهداف رهایی بخش خود را عملی خواهد کرد.»اما نکته مهم اینجاست که با آن که تحقق ملکوت الهی از کارکردهای حضرت مسیح(ع) بیان شده است، اما خود عیسی (ع) خود را حاکم آن دوران نمی داند بلکه خبر از آمدن شخصی دیگر به عنوان پسر انسان می دهد.
مقایسه و تطبیق ویژگی های فرهنگی – اجتماعی حکومت منجی در ادیان ابراهیمی
در مقام مقایسه بین کارکردهای سه منجی، به بیان اشتراکات و اختلافات می پردازیم:
الف) تشابهات
1.در هر کدام از این سه دین ابراهیمی، قبل از آمدن منجی و در دوران پیش از ظهور، جهان درگیر جنگ ها و خونریزی ها و ظلم ها و تبعیض ها و فسادها هست که پس از ظهور منجی، جهان به امنیت و رفاه و آسایش کامل خواهد رسید.
2.در هر سه دین، به غیر از باور برخی از یهودیان، منجی بر تمامی جهان حکومت خواهد کرد و تمامی مردم جهان زیر سایه عدالت او به رشد و کمال می رسند و عدالت او در سطح جهانی است.
3.این امنیت و عدالت در حکومت منجی در هر سه دین، به گونه ای است که حتی موجوداتی دیگر غیر از انسان ها هم از آن بهره مند خواهند شد.
ب) اختلافات:
1.آن چه که در متون اسلامی و کتب روایی اسلام در مورد منجی وحکومت او آمده است، بسیار فراوان تر و گسترده تر از دو دین یهود و مسیحیت است تا جایی که حتی بحث های جزئی همچون نحوه اجرای عدالت و کیفیت و چگونگی امنیت منجی کاملا بیان شده است که خواننده محترم می تواند برای اطلاعات بیشتر به کتاب منتخب الاثر جلد پنجم رجوع کند. اما در دو دین مسیحیت و یهودیت و کتب مقدس آنان، به بیان کلیات اکتفا شده است و از گستردگی روایات اسلام برخوردار نیست. و حضرت مهدی (عج) در حوزه های مختلف، فعالیت های متنوع انجام می دهد و به همین خاطر است که پس از ظهور، اقبال عمومی از او بیشتر خواهد شد.
2.در متون دینی اسلام، حضرت عیسی (ع) به عنوان وزیر و مددکار حضرت مهدی (عج) معرفی شده است و مسئولیت هایی برای ایشان مشخص شده است اما در متون کتاب مقدس، برای حضرت مهدی (عج) نه تنها جایگاهی مشخص نشده، بلکه برخی او را دشمن حقیقی خود می دانند که در منطقه آرماگدون باید با او و لشکریانش جنگید و پس از شکست آنها به حقیقت خیر و نیکی رسید.
3.در متون اسلامی وقتی از صحبت از رفاه و عدالت و تحول در جامعه جهانی می شود، حضرت مهدی (عج) آن را به وسیله اسباب و علل و با کمک مردم انجام خواهند داد، نه با معجزه و کارهای خارق العاده. اما در متون کتاب مقدس و دین یهود و مسیحیت، در این باره سکوت کردند و مطلب خاصی بیان نکردند.
منابع
1.قرآن کریم
2.کتاب مقدس، (عهد قدیم شامل 39 کتاب، عهد جدید شامل چهار انجیل و 23 رساله)، لندن 1895 م
3.شاکری، روح الله، منجی در ادیان، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)، 1388 ش
4.جوانشیر، موسی، موعود در آئین اسلام و مسیحیت، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)، 1391 ش
5.محمدی، محمد حسین، آخرالزمان در ادیان ابراهیمی، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)، 1390 ش
6.محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی (عج)، دوره 10 جلدی، قم، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، 1393 ش
7.روشندل، جلیل، امنیت ملی و نظام بین المللی، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، 1394 ش
8.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دوره 27 جلدی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1354 – 1387ش
9.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق
10.کهن، ابراهام، گنجینه ای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی، انتشارات المعی، چاپ اول، 1382 ش
11.کلینی، اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، انتشارات دار الکتب اسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1365ق
12.قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، تحقیق محمد مهدی خراسانی، انتشارات دار الکتب العراقیه، افست از چاپ استانبول، کاظمیه، 1385 ق
13.طبرسی، ابن جریر، تفسیر مجمع البیان، انتشارات دار المعرفه، بیروت 1306 ق
14.طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه سید محمد باقر همدانی، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ( بی تا)
15.ابن ماجه، ابوعبدالله قزوینی، تحقیق محمود نصار، سنن، انتشارات دار الکتب العلمیه، بیروت، 1998م
16.نعمانی، ابوزینب، الغیبه، تصحیح علی اکبر غفاری، انتشارات موسسه معارف اسلامی، قم، 1411 ق
17.مروزی، حافظ ابونعیم بن حماد، الفتن، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1423 ق
18.موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، مکیال المکارم، قم، انتشارات ایران نگین، 1381 ش
19.راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، ترجمه غلامرضا خسروی حسینی، تهران، انتشارات مرتضوی، 1383 ش
20.تیسین، هنری، الهیات میسحی، ترجمه میکائیلیان، تهران، انتشارات حیات ابدی، بی تا
21.موحدیان، عطار علی، گونه شناسی اندیشه منجی موعود در ادیان، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، 1389 ش